eitaa logo
دخترانِ‌ پرواツ
924 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
24 فایل
🌱بښمِـ اللّهـ... ☺دختران پروا مِصداق دُختر خانوماییه که: • ⌠پـــیـــرو آقــاݩ⌡• پَروا ←پِیرواݩِ آقـا ✅فَقط در ایتاییم وشُعبہ دیگه اے نداریم💚 کپی از پست ها ؟ حلالتون😍😁 😁خادممون↶ ≫⋙ @Fezeh114 👀کانال دوممون ↶ ≫⋙ @Toktam_gallery_13
مشاهده در ایتا
دانلود
آن شب مسلم نمی‌خوابید مدام داخل اتاق می‌رفت و بیرون می‌آمد و به آسمان نگاه میکرد و میگفت : لاحول و لا قوه الا بالله ، لا اله الا الله ، سبحان الله ، الله اکبر ، سردرگم بود ، نمی‌دانست چه کند با خود می‌گفت : حسین ع چه خواهد کرد ؟ نمی‌دانست تکلیفش چیست؟  اگر اربام بخواهد صلح کند من نماینده او هستم من هم باید صلح کنم و اگر بخواهد با آن یاران کم بجنگد کشته خواهد شد، پس من هم می‌جنگم و کشته می‌شوم، خیالی نیست! من در کوفه آبروی حسینم ، آبروی علی ع هستم ، همه مسئولیتها متوجه من است . مسلم عارف بود سطحی نگر نبود ، می‌دانست که بعید است آقایش صلح کند ولی از یک سو نمی‌توانست روی این احتمال فکرکند چرا که حسین ع به سمت کوفه در حرکت بود. تا نزدیک صبح خوابش نبرد ، گاهی نماز می‌خواند ، گاهی قرآن می‌خواند. تا بالاخره لحظه ای خوابید و علی بن ابی طالب ع به خوابش آمد، دستش را گرفت و صدا زد : مسلم ! غصه نخور فردا مهمان ما هستی ! مسلم از خواب بیدار شد با خود گفت : راحت شدم ، معلوم شد که من باید بجنگم ، معلوم شد که در این راه باید کشته شوم ، معلوم شد که اربام صلح نمی‌کند. اینجا بود که مسلم دچار بیچارگی جدیدی شد ، ای خدا ! آیا اربام را هم می‌کشند ؟ این بیچارگی جدید مسلم بود. از بحران تکلیف درآمد ولی دچار بحران دیگری شد. نگاه مسلم در آن حالی که می‌جنگید و در آن حالی که دستش را بسته و لبش را پاره کرده بودند نگاه ملتمسی بود. با نگاهش آدمها را ارزیابی میکرد، به این بگویم که به حسینم خبرد دهد که به کوفه نیاید؟ به آن بگویم ؟ به چه کسی بگویم که به حسین ع خبر دهد که به کوفه نیاید؟ من نامه نوشته ام که حسین ! بیا ! حسین ! دیگر نیا ! حسین ! به کوفه نیا !... او را بالای درالعماره با زجر کشتند. آن نامرد خواست به گردن مسلم شمشیر بزند ولی شمشیر نگرفت و بدنش را پاره کرد. مسلم نگاهی به او کرد و گفت : برای تو کافی است دیگر مرا نزن ! بگذار کس دیگری این ننگ را ببرد ! خودت را بیچاره نکن ! اینقدر آقاست که در آن لحظه به فکر ضاربش است ! آن نامرد با ضربت دیگر سر از بدن مسلم جدا کرد. بی جهت نیست که اولین عزادار مسلم حسین ع است . میدانی حسین ع چگونه برای مسلم عزاداری کرد ؟ صدا زد : لا خیر فی العیش بعد هولاء ، دیگر بعداز مسلم زندگی را نمیخواهم یعنی ای خدا ! مرگ حسین را برسان ! مسلمم را کشتند!  ۰۹۲/۰۸/۱۲ ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─ @Dokhtarane_parva