eitaa logo
دخترانِ‌ پرواツ
916 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
24 فایل
🌱بښمِـ اللّهـ... ☺دختران پروا مِصداق دُختر خانوماییه که: • ⌠پـــیـــرو آقــاݩ⌡• پَروا ←پِیرواݩِ آقـا ✅فَقط در ایتاییم وشُعبہ دیگه اے نداریم💚 کپی از پست ها ؟ حلالتون😍😁 😁خادممون↶ ≫⋙ @Fezeh114 👀کانال دوممون ↶ ≫⋙ @Toktam_gallery_13
مشاهده در ایتا
دانلود
💕 بهترین لحظہ هایے ﻛہ با ﻫـﻢ ﺩﺍﺷﺘـﻴمـ🍃 نمازاے دو نفره مون بود...📿😍 ﺍﻳن کہ ﻧﻤﺎﺯاﻣﻮ ﺑهش ﺍقتدا ﻣﻴﻜﺮﺩﻡ🌸ﺍﮔہ ﺩﻭﺗﺎیے² کنار ﻫﻢ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﺍﻣﻜﺎن ﻧﺪﺍﺷﺖ ﻧﻤﺎﺯﺍﻣﻮنو ﺟﺪﺍ ﺑﺨﻮنیم🌙 منطقـه کـہ میرفت...👣 تحمـل خونہ بدون حمید واسم سخت بود "وقتے تو نباشے چہ امیدے به بقایمـ این خانہ‌ے بےنام و نشان سهم استـ " . 🌷 ─┅═ঊঈ🖤ঊঈ═┅─ @Dokhtarane_parva
💞 ...😃 سرمو مینداختم پایین و... تند تند از مدرسه میومدم خونه... زیر چشمی میدیدمش...🙄 ایستاده کنار کوچه...دم در خونه🚶‍♂ شون،منتظر... کوچه رو قُرُق میکرد تا کسی مزاحمم نشه...❤😎 صبر میکرد تا من بیام و رد شم...❤🥰 بی هیچ حرفی... به خونه که میرسیدم،خیالش راحت میشد...😁 ۱۶سالم بود که اومد با پدر و مادرم صحبت کرد...🤭 اومده بود خواستگاریم...💕 مادرم بهش گفته بود:🧕 با ازدواج فامیلی و با نظامی و... با زود ازدواج کردنم مخالفه...👮‍♀ ولی اون سمج گفته بود... ...😍 ...😌 "اگه بهم ندینش،خودمو از هواپیما پرت🛩 میکنم پایین...!💕 "😐 مادرم گفت:"اگه خود ملیحه نخواد چی...؟!"🤨 گفت:"اگه خودش نخواست... همسرشو باید خودم انتخاب کنم...!❤😐 جهیزیه شم خودم تهیه میکنم...!❤ بعدشم میرم ناپدید میشم...💔"😢 وقتی دیدن به هیچ صراطی مستقیم نیست...😳 گفتن برو با ننه بابات بیا...🙂 قبل رفتن گفت: "پس شمام قبلش با ملیحه صحبت کنید...😊 ببینید اصلا خودش میخواد...؟💕"🙁 پسر عمه م بود...👱‍♂ با هم و تو یه محله بزرگ شده بودیم... مثه برادرم بود... وقتی فهمیدم شوکه شدم...😧 ازش بدم اومده بود...😑 مادرم سعی در متقاعد کردنم داشت... گفتم:"مگه من تو این خونه اضافَم که میخواید ردم کنید...؟😢 نمیخواااام... هر طوری بود متقاعدم کرد...🤗 آخرشم بعله رو دادم و گفتم: "هر چی شما و بابا بگید..."🤭 بخاطر خاطرات دوران بچگی... قبولش بعنوان شوهر آیندم کمی وقت میبرد...😥 ولی زیاد طول نکشید... گمونم تا غروب همون روز...!😉 تازه فهمیدم چقد دوسش دارم...☺ تا اينكه شب بعدش...🌛 با پدر مادرش رسماً اومد خواستگاری... 💐😌 (همسر شهيد عباس بابايی)😊 @Dokhtarane_parva