eitaa logo
دخترانِ‌ پرواツ
843 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
24 فایل
🌱بښمِـ اللّهـ... ☺دختران پروا مِصداق دُختر خانوماییه که: • ⌠پـــیـــرو آقــاݩ⌡• پَروا ←پِیرواݩِ آقـا ✅فَقط در ایتاییم وشُعبہ دیگه اے نداریم💚 کپی از پست ها ؟ حلالتون😍😁 😁خادممون↶ ≫⋙ @Fezeh114 👀کانال دوممون ↶ ≫⋙ @Toktam_gallery_13
مشاهده در ایتا
دانلود
دخترانِ‌ پرواツ
#رمان_اورا...📕 #پارت_چهل_وچهارم🌺 _ خدایا من چیکار کنم آخه؟! ترنم بمیییییری! خب الان زنگ بزن اجازه
...📕 🌺 ولی تمام توانم رو جمع کردم که نفهمه ترسیدم! یه قدم اومد جلو، منم یه قدم رفتم جلو، سعی کردم اخم کنم و جدی باشم. در رو بست. دوباره بدنم یخ زد! می دونستم رنگ به روم نمونده! بغضی که داشت خفم می کرد، با قدم بعدی عرشیا ترکید... _ چرا اینجوری میکنی؟؟ آخه مگه مریضی؟؟ چرا اذیتم می کنی؟ مشتش رو کوبید به دیوار! _ تو داری اذیتم می کنی ترنم! گریه نکن. چرا جوابمو نمیدی؟ چرا همش منو از سر خودت باز می کنی؟؟ _ عرشیا خواهش می کنم برو. ولم کن. خواهش می کنم. من نمی خوام با هیچ کسی باشم. من حال روحی خوبی ندارم. تنهام بذار... _ من که دفعه پیشم داشتم برای همیشه می رفتم! چرا اومدی بیمارستان؟؟ چرا نذاشتی تموم کنم؟؟ _ تو دیوونه ای! اگه چند دقیقه دیر تر می رسوندنت مرده بودی! صداش رو برد بالا _ خب می ذاشتید بمیرم. من که تو این دنیا دلخوشی ندارم! _ عرشیا بس کن! خواهش می کنم! من خودم به اندازه کافی مشکلات دارم، تو دیگه بیشتر اذیتم نکن... _ ترنم؟ چرا نمی فهمی؟؟ نمی خوام بی تو باشم. اگه با من نباشی، بمیرم بهتره... _ بسسسسه! تو چرا اینقدر احمقی؟؟؟ ما دو ماه هم نیست با همیم. همون اولشم گفتم این رابطه امتحانیه! چرا اینقدر جدی گرفتیش؟؟ چشماش سرخ شد و چند ثانیه فقط نگاهم کرد. آروم نشست رو سرامیکای ورودی خونه و سرش رو به دستاش تکیه داد. _ باهام نمی مونی؟؟ _ ببین عرشیا... . _ ساکت شو! فقط بگو آره یا نه؟؟ سکوت کردم. از جواب دادن می ترسیدم. دلم می سوخت براش و می گفت بگو باشه، اما عقلم می گفت بگو نه! نفسم رو تو سینه حبس کردم، چشمام رو بستم و آروم گفتم نه! بعد چند لحظه چشمام رو باز کردم. از ترس نفسم بند اومد! _ عرشیا!! این چیه؟! چیکار کردی...؟ به سرعت رفتم طرفش، چند لحظه فقط نگاهش می کردم! نمی دونستم چیکار کنم! هول شده بودم! دست چپش مشت شده بود و خون ازش می ریخت. دستش رو گرفتم و باز کردم، نالش رفت هوا. تیغی که تو کف دستش فرو رفته بود رو درآوردم. هیچی نمی تونستم بگم. شوکه شده بودم! بی اختیار داد زدم: _ آخه این چه کاراییه تو می کنی؟؟ تو روانی ای! مسخره... چرا همش خودتو تیکه پاره می کنی؟ ✍️ادامه دارد... •|محدثه افشاری|• ─┅═ঊঈ🌸ঊঈ═┅─ @Dokhtarane_parva