✨حضرت ام البنین(سلام الله علیها)
قدرتمند اما لطیف
🔹برگ اول
حضرت ام البنین(س) به حدی در شمشیر زنی مهارت داشتند که حتی مردهای قبیله ی خودشان هم از رویاروئی با ایشان هراس داشتند و به نشان بانویی شناخته شده بودند که شمشیر بر کمر می بست.
#مادر_ماه
@dokhtarane_zahraee_shz
🔸برگ دوم
بله صلح طلب اما جنگ بلد!!
حالا درک ِبستن بازوبندهایی با نام ام البنین به بازوی پهلوانان، ملموس تر شده
در تاریخ گفته شده صحبت مبارزات ایشان حتی تا امپراطوری روم هم رسیده بوده.
بهترین وصف برای ایشان کلمه ی دلیر است...
#مادر_ماه
@dokhtarane_zahraee_shz
🔹برگ سوم
به حدی دلاوری بانویمان زبانزد بود که مردان کمی جرأت و جسارت خواستگاری از او را داشتد ، به خواستگاران جسور و نام آور سایر قبایل هم جواب رد می داد، وقتی خانواده اش از او می پرسیدند که چرا ازدواج نمی کنی ؟! می گفت : مردی نمی بینم؛ اگر مردی به خواستگاری ام بیاید ازدواج می کنم !
#مادر_ماه
@dokhtarane_zahraee_shz
🔸برگ چهارم
معاویه، یکی از خواستگاران حضرت بود اما در نهایت چنان فرار را بر قرار ترجیح داد که در تاریخ ذکر شده از ترسش، کفش هایش را هنگام خروج جا می گذارد.
اما هنگامی که حضرت پدر، امیر المؤمنین به خواستگاری ایشان می روند، ایشان با چشم های جاری از اشک خداوند را شکر می کنند و می گویند : خدا را سپاس من به مرد راضی بودم، ولی او "مردِ مردان" را نصیب من کرد.
#مادر_ماه
@dokhtarane_zahraee_shz
🔹برگ پنجم
راوی این بخش از ماجرا، «لبابه» همسر حضرت عباس(ع) است:
مهربانتر از مادر، محرمتر از خواهر، مقاومتر از کوه...
آن قدر مؤدب و محجوب و آرام است که جز به وقت ضرورت سخن نمیگوید و در عین شکوه چنان لطیف و نجیب است که بیترس از ملامت و سرزنش، میتوانی ساعتها با او سخن بگویی و به تمام اشتباهات و خطاهایت اعتراف کنی.
#مادر_ماه
@dokhtarane_zahraee_shz
🔸 برگ آخر
در وصف لطافت و ادب بانویمان، روایتی از دلداری دادن حضرت زینب(س) توسط ایشان را بخوانیم:
بیتابی مکن زینب، هنوز اول عشق است، اضطراب مکن... ام البنین درحالی که میکوشید گریه راه کلامش را نبندد، گفت: این امید هست که فرزندم عباس در آخرین لحظات زندگی، سر بر زانو یا سینه حسین بگذاشت، اما آیا کسی بود که در واپسین لحظات، حسین غریب و تنها را در آغوش بگیرد؟
#مادر_ماه
@dokhtarane_zahraee_shz