eitaa logo
دختران چادری🌹 ''🇵🇸
191 دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
37 فایل
نظرات ناشناس شما https://harfeto.timefriend.net/16312864479249 مدیر اصلی کانال @ftop86 جهت تبادل @Jgdfvhohttps (فقط کانال مذهبی پذیرفته می‌شود) جهت ادمین شدن @ZZ8899 همسایه‌‌ کانال🌸🌸 @Khaharaneh_Chadoory1400
مشاهده در ایتا
دانلود
•🔗📚• • 💢 : ⭕️ در آخـرالزمان، ثروتمند شدن به وسیله ی غصب وتجاوز است. حضرت محمد(ص) ⭕️ در آخرالزمان، به مؤمنان واقعی و بی عقل می گویند. امام صادق(ع) ⭕️ در آخرالزمان، فراوان می شود. حضرت محمد(ص) ⭕️ در آخرالزمان، ازاسلام فقط نام آن باقی می ماند. حضرت محمد(ص) ⭕️ در آخرالزمان، کاملا پوشیده می شود. حضرت علی(ع) ⭕️ در آخرالزمان، اسراف می ڪنند؛ حتی در آب وضو و غسل. حضرت محمد(ص) ⭕️ در آخرالزمان، شب ها دیر می خوابند و نماز صبح قضا می شود. حضرت محمد(ص) ⭕️ در آخرالزمان، مؤذّنان به مظلومان پناهنده می شوند. حضرت محمد(ص) ⭕️ در آخرالزمان، قبله ی مردان زنانشان خواهند بود. حضرت محمد(ص) ⭕️ در آخرالزمان، مردم از علما می گریزند. حضرت محمد(ص) 📚منبع ڪتاب چهل حدیث آخرالزمان • ‌‌‌‌
‍ ❤️ 💌 😔باورم نمیشد که مصطفی رو گرفته باشن گفتم نه بابا این چه حرفیه مصطفی که کاره ای نیست تا بگیرنش بیچاره الان میاد خونه... 😞جاریم چشماش رو درشت کرد و گفت بخدا راست میگم حتی دیدنش که دستبند به دستش زدن... خدایا همه چیز دور سرم گیج میزفت اصلا دیگه متوجه نشدم چی داره میگه مصطفی رو اصلا چرا گرفتن ؟ گفتم کی ؟ کجا ؟ من باید برم.... ببینم راسته گفت بخدا نمیگم راسته نباش نشستم زمین و همش توی سر خودم میزدم... 😭ای خدا حالا چیکار کنم؟ رفتم توی حیاط و میکردم گفت پسرم رو ازم گرفتی حالا خوب شد؟ حالا چیه داری گریه میکنی؟ باید قبل از این فکرش رو میکردی حالا جلوی من گریه نکن گریه ات نداره.. اصلا نمیشد که این مادر شوهرمه چون ما همیشه باهم دیگه خیلی خوب بودیم همه مون عالی بود با من بهترین رفتار رو میکرد جاریم خیلی ناراحت شد هم به خاطر حال بدم و هم به خاطر حرفهای مادر مصطفی اینکه چرا من رو میدونست هیچ وقت نفهمیدم من مصطفی رو خیلی دوست دارم این چه حرفیه.... 😔جاریم یه لیوان آب آورد و دستم داد و محدثه رو بغل کرد چون داشت گریه میکرد حالم خیلی بد بود... با اون حال بدم زنگ زدم به مادرم اونها هم رو فهمیده بودن مادرم داشت گریه میکرد گفتم مادر به داداشم بگو بیاد دنبالم گفت باشه عزیزم وسایل هات رو جمع کن توی این موقعیت بد فقط میتونستم به خانواده ام تکیه کنم... اومد دنبالم جاریم همه اش گریه میکرد ازش کردم و از مادر شوهرم هم خداحافظی کردم اما جوابم رو نداد... 😞باهام مثل یه رفتار میکرد در حالی که من خودم خورده بودم اما چون مصطفی بود پس مادر من هم بود دلم تیومد ازش ناراحت بشم بهش دادم چون ناراحت بود... رفتم خونه پدرم همه اش گریه میکردم ، مادرم و خواهرم هم من رو همراهی میکردن پا به پای من گریه میکردن... شد و با پدرم رفتم جلوی اما گفتن اینجا نیست کسایی که تا جرمشون ثابت نشه هیچی معلوم نبود با هر چه تمام تر برگشتیم خونه.. 😭همش گریه میکردم ساریه بعد از ظهرش اومد پیشم بغلم کرد و با هم گریه کردیم... 😔روز بعد هم بازم رفتم فصل بود هر روز میرفتم جلوی و دادگاه و زندان و همه جا بعد از 3 هفته گوشیم زنگ خورد و جواب دادم یکی بود که فارسی حرف زد اما یک کلمه هم متوجه نشدم چون اعصابم خیلی بود... بعدش مصطفی حرف زد باورم نمیشد این بازم مصطفی منه گفت که حالم خوبه اما یکی بهم زده دست برندارید حتما هر روز برید و پیگیر ماجرا بشید منم گفتم چشم... بخدا ولت نمیکنم حتما میرم تا خواستم حرف بزنم شد.... ✍🏼 ... ان شاءالله
اونایی که معتقدن ما به خاطر نذری میریم هیات، همونایین که معتقدن ما واسه کیک و ساندیس میریم راهپیمایی. بابا، ما رو چقدر شکمباره فرض کردین؟ ما هموناییم که ۳۰ روز ماه رمضون جلوی خودمونو میگیریم چیزی نمیخوریم. در حالیکه شما نمیتونین جلوی شکمتونو بگیرین.😄
+بعضیا همینو بفهمن کافیه! بیایید برای منافع دشمن به جون هم نیوفتیم... ما هم وطن همیم... به خاطر دشمن، دشمن نشیم ❤️
😏🖐🏻❤️