📜 #خاطرات_ناب| «رعایت ادب در محضر حضرت امیر علیهالسلام»
مرحوم علامه امینی وقتی وارد حرم مطهّر حضرت امیرمؤمنان امام علی علیهالسلام میشد، از پایینپا به بالای سر نمیرفت. روبهروی حضرت میایستاد و گریه شدیدی میکرد.
خود ایشان فرموده بودند: «از آن وقتی که در نجف هستم، از طرف بالای سر، به حرم نرفتهام». همیشه از پایینپا وارد میشدند و از همان طرف هم بیرون میرفتند.
📚مصاحبه آیتالله چایچی در مجله حوزه (شماره ۵۲)
📎#خاطرات_دوستان_خدا
📎#ادب_زیارت
📎#علامه_امینی
┈┉┅━❀🌹❀━┅┉
🔻با ما همراه باشید
🌐@Doustanekhoda
📜 #خاطرات_ناب| استفاده از فرصت ها
🔹يك بار آشنايى علامه طباطبایی را در خيابان ديد و سلام كرد. ايشان به جواب سلام اكتفا كرد و احوال پرسى نكرد.
🔸شخص مزبور ناراحت شده و گلايه نموده بود كه حاج آقا، سنگين جواب داده اند. بعد من براى رفع سوء تفاهم، توضيح دادم كه هر وقت از خانه بيرون مى آيند، تا مقصد، #نماز_نافله مى خوانند.
📚منبع: مرزبان وحى و خرد، ص: 705
📎#خاطرات_دوستان_خدا
📎#علامه_طباطبایی
┈┉┅━❀🌹❀━┅┉
🔻با ما همراه باشید
🌐@Doustanekhoda
📜 #خاطرات_ناب| #ادب_زیارت امام رضا علیه السلام
علامه طباطبایی را هنگام #تشرف به حرم مطهر #امام_رضا علیه السلام دیدم که در آستانه در مانند کودکان به حالت چهار دست و پا شد و آستانه در را بوسید.
📚منبع: گفتگوی حجت الاسلام والمسلمین صباغ پور با ادمین کانال قصص العلماء
📎#خاطرات_دوستان_خدا
📎#علامه_طباطبایی
┈┉┅━❀🌹❀━┅┉
🔻با ما همراه باشید
🌐@Doustanekhoda
📜 #خاطرات_ناب| عارف شیدا❤️
مرحوم حاج سیداحمد کربلایی ، هر #نیمه_شب به #دعا و #نماز مشغول بود، تااذان صبح و سالی چند مرتبه اتفاق می افتاد که : ایشان از شدت گریه از حال می رفت و تقریبا بیهوش می افتاد.
📚منبع: مصاحبه عالم بزرگ آیت الله آقانجفی همدانی با مجله حوزه شماره 30
📎#خاطرات_دوستان_خدا
📎#آیت_سید_احمد_کربلایی
┈┉┅━❀🌹❀━┅┉
🔻با ما همراه باشید
🌐@Doustanekhoda
📜 #خاطرات_ناب| علت توقف حالات معنوی
🔹کسی را که غذا، چابکتر و قویترش کند، از خوردن غذا منع نمیکنند؛ حتی بیشتر هم میدهند؛ اما کسی را که با خوردن، چاق میشود و گوشت زیاد میکند، از خوردن منع میکنند، و او ناچار است بهاندازهای غذا بخورد تا از حرکت بازنماند.
🔸#حالات_معنوی برای عدهای #سرعت_در_سیر و چابکی بهبار میآورد، ازاینرو بیشتر به او میدهند؛ ولی اگر کسی را مغرور و محجوب کرد، خداوند از سرِ لطف و رحمتی که به او دارد؛ آن حالات را قطع میکند تا او چابک شود و از حرکت بازنماند.
📚کتاب تمثیلات اخلاقی، جلد 2، صفحه 25
📎#کلمات_دوستان_خدا
📎#آیت_الله_حائری_شیرازی
┈┉┅━❀🌹❀━┅┉
🔻با ما همراه باشید
🌐@Doustanekhoda
📜 #خاطرات_ناب|عظمت مقام سید بحرالعلوم رحمه الله علیه
🔹یکی از شاگردان سید بحرالعلوم به نام «#شیخ_تقی_ملّا_کتاب» نقل میکند که سالی مرحوم سید بحرالعلوم از نجف به کربلا سفر نمود. طبق معمول گروه زیادی از شاگردان ـ از جمله راوی داستان ـ که در چنین سفرهایی با سید همراهی میکردند در این سفر نیز ملازم ایشان شدند.
🔸در میانۀ راه متوجه مردی شدند که با فاصلهای از این کاروان به تنهایی سفر میکرد؛ اما هر وقت سید میایستاد او نیز میایستاد و هر وقت به راه میافتاد او نیز راهی میشد.
🔹بالاخره سید از ما جدا شد و به طرف وی رفت و به او اشاره کرد که با ایشان همراه شود. مرد نزد سید آمد و دست او را بوسید. مردی بود غریب که از ظاهر و لهجهاش کاملا پیدا بود که اهل عراق نیست.
🔸مرحوم سید از مردان و زنان و کودکان خانوادهاش ـ همگی به اسم ـ احوال پرسید و حتی همسایگان و اطرافیان آن مرد را هم تا چهل نفر نام برد و احوال آنان را هم جویا شد؛ مرد غریب بسیار شاد گردید و ما همه متعجب!
🔹سید به ما فرمود این مرد اهل یمن است. از سید پرسیدیم شما چه زمانی ساکن یمن بودهاید که او و خانواده اش را میشناسید؟! سید سرش را تکان داد و گفت: «سبحان الله! لو سألتني عن الأرض شبرا شبرا لأخبرتك بها!!؛ سبحان الله! اگر از وجب به وجب زمین از من بپرسید شما را بدان آگاه خواهم ساخت!!»
📚منبع: مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، الخاتمةج2، ص: 45
📎#خاطرات_دوستان_خدا
📎#سید_بحرالعلوم
📎#عظمت_مقام. #معرفت
┈┉┅━❀🌹❀━┅┉
🔻با ما همراه باشید
🌐@Doustanekhoda
📜 #خاطرات_ناب|ماجرای یک بوسه!
🔹اولین جلسه کنفرانس بینالمللی حمایت از انتفاضه بود. پس از سخنرانی، هنگامی که آقا در حال عبور از سالن کنفرانس بود، سیدحسن نصرالله، خودش را به آقا رساند و دست ایشان را بوسید.
🔸برایم کمی تأمل برانگیز بود. یک روز بعد که به دیدار سیدحسن نصرالله رفتم، قضیه را پرسیدم.
🔹سیدحسن گفت: امسال رسانههای جهانی مرا به عنوان "مرد سال" نامیدهاند و در کشورهای عربی نیز عنوان "موفقترین رهبر جهان عرب" را به من دادهاند.
🔸دیروز چون مراسم به طور مستقیم در جهان پخش میشد، مناسب دیدم به همه بگویم که من "سرباز" رهبر انقلابم!
📎#خاطرات_دوستان_خدا
📎#شهید_سید_حسن_نصر_الله
📎#مقام_معظم_رهبری
┈┉┅━❀🌹❀━┅┉
🔻با ما همراه باشید
🌐@Doustanekhoda
📜 #خاطرات_ناب| خاطرات مرحوم آیتالله احمدی میانجی از مرحوم علامه طباطبایی
🔸يكى از خاطراتى كه از ايشان به ياد دارم اين است كه میفرمود: دوازده سال نجف بودم و در اين سالها تنها دوازده روز درس را تعطيل كردم يعنى سالى يك روز. در طول سال هيچ روزى را تعطيل نمیكردم، جز روز عاشورا. يك سال روز عاشورا را تعطيل نكردم، چشم درد شديدى گرفتم، طورى كه نزديك بود كور شوم، از عظمت امام حسين عليه السلام ترسيدم، تصميم گرفتم روز عاشورا را تعطيل كنم.
🔹به ايشان عرض كردم خسته نمیشويد، فرمود: علم همچون باغ است، اگر در اين باغ خسته شوم به باغ ديگر میروم. ايشان وقت را مثل طلا میدانست و از اوقاتش در نجف و قم استفاده كامل میكرد.
🔸روزى ايشان میفرمود: من در شبانه روز شش ساعت را صرف خوردن و خوابيدن و عبادات میکنم و 18 ساعت هم مشغول تفكر هستم.
🔹عجيب اينكه میفرمود: گه گاهى هنگام تفكر خوابم میبرد و وقتى بيدار میشوم، افكارم را از آنجا كه مانده بود، ادامه میدهم.
📚منبع: مرزبان وحى و خرد، ص715
📎#خاطرات_دوستان_خدا
📎#علامه_طباطبایی
📎#آیت_الله_میانجی
┈┉┅━❀🌹❀━┅┉
🔻با ما همراه باشید
🌐@Doustanekhoda