#شاهد_عینی. #روایتی_از_دانشگاه علامه #دانشکده_اقتصاد
🌀روایت روز نهم در دانشکده اقتصاد علامه:
✍همه چیز تمام شد!
📚همه سر کلاس ها بودند!
مجموعا ۵ساعت در طول ۷روز و کلا با میانگین کمتر از ۵۰ نفر در دانشکده ای ۲هزار نفری داستان حواشی این ایام بود.
امروز قرار بود همایش گفتگو و مناظره با رعایت تمام اصول گفتگو و نشان دادن فرهنگ گفتگو و نقش علمی دانشگاه داشته باشیم که به دلایلی از جانب طرفین ماجرا و مصلحت هایی که داشتند و خواستند ذکر نکنم برگزار نشد.
به هر حال با لباس پلوخوری رفتم که اگر تصمیمشان تغییر کرد آماده شرکت در برنامه باشم.
خبری نبود.
اتفاقی در سلف با بزرگواری که در روز اول آن گفتگوی طولانی را داشتیم برخوردم.
سر میز نشستیم و حدود ۴۰دقیقه گفتگو کردیم.
به او گفتم برخوردها و شنیده ها نشان میده که برخی دوستانتان از روایت های بنده ناراحت شدند.
آمادگی این را دارم که صدایشان بزنی و گفتگو کنیم و حتی از آنها به رسم ادب دلجویی کنیم.
حتی دوستی که عکسم را منتشر کرد هم اگر میشناسی معرفی کن تا گفتگو کنیم.
خلاصه درباره موضوعات مختلف گفتگو کردیم.
ناراحت بود از اینکه ممکن است از آنها تعهد گرفته شود.
گفتم یک هفته شعار رادیکال سر دادید و دریغ از یک خط مطالبه و بیانیه مشخص و حرف و شعار قابل مفاهمه و یا حتی روایتی از آنچه می گذرد یا به آن معترضید..
گفت ما شعار رادیکال ندادیم. تازه نسبت به شریف که کاری نکردیم..
در ادامه گفت البته ماجرای شریف از نظر ما هم محکوم است و مخالف آن هستیم.
هرچند داخل پرنتز عرض کنم روز سوم در حمایت از ماجرای شریف تجمع شد.
گفتم اتفاقا هم شعارها رادیکال بود و هم صداقت لازم را نداشت.
خواستم فیلم همان روز را ببیند که پلاکارد و شعارهایی درباره شریف دادند چطور بوده..
خودش گفت "دانشگاه غرق خونه ؛ استاد خفه خونه" رادیکال نیست و حقیقته..
پرسیدم غرق خون کنایه از چیه؟
خندید و گفت کشتن..
گفتم اون هم تعداد زیاد درسته؟
خلاصه به مفاهمه مشترکی رسیدیم که نهایتا چند نفر تو شریف خونی از دماغشان آمده باشد😄
در روز سوم سوالی در مورد رفتار پیامبر و امام علی(علیه السلام) با زنان بدحجاب پرسیده بود که نکاتی گفت و بنده گفتم مطالعه ای ندارم.
امروز به او سوالش را یادآوری کردم و گفتم چند روز روی آن مطالعه کردم و از اهل علم پرسیدم و پاسخ هایی را به او منتقل کردم.
فضا نسبتا صمیمی تر شده بود و بنا شد جایگزین برنامه امروز، برنامه عمومی دیگری در روزهای آتی ترتیب دهند.
ساعت یک و نیم شد و بابت حضور در کلاس خداحافظی کردم.
کلاس شروع شد و ادامه پیدا خواهد کرد اما مردم و دانشجویان و نخبگان از آشوبگران و اغتشاشگران و معاندین جدا شد و حتما عقلانیت جمهوری اسلامی با تفکیک صدای معترضین، اعتراضاتی که حق بوده است را شنیده و شیوه هایی که در آن احتمال خطا بوده است را طی روندی منطقی و علمی و شرعی اصلاح خواهد کرد.
✅به افرا بپیوندید:
@afra_eco
🔹🔸🔹
😊شما هم میتوانید علاقمندان را به عضویت در کانال دعوت کنید.
👇👇.
https://eitaa.com/joinchat/4000251909C3e89b10697
🌐کانال اطلاع رسانی علمی، فرهنگی-اجتماعی دکتر اصغری نکاح
╭┅─────────┅╮
🌺 @Dr_Asgharinekah
╰┅─────────┅╯
#شاهد_عینی #روایت_شرق_و_غرب_تهران😳
👓 گزارش شیخ حسین مجاهد از تهران پیمایی امروز
🗓گزارش تهران گردی یک ط:شنبه23مهرماه
🔹 در محدوده پایین شهر دو سه کیلومتری پیاده روی کردم. حدود ساعت ده سوار مترو شدم. بعد از حدود شانزده ایستگاه، حقانی پیاده شدم و بعد از مقداری پیاده روی، با تاکسی رفتم ونک و بعد با اتوبوس تندرو رفتم سمت ولیعصر و پارک وی. عصر همین مسیر را برگشتم.
🔹 حدود30نفری ابتدائا در جاهای مختلف سلام کردن. چند نفری صندلی بهم تعارف کردن تو مترو و اتوبوس. به چند نفری صندلی دادم نشستن. چند نفری سوال شرعی پرسیدن😊.
دو سه نفر شروع کردن به درد دل کردن مثل یه برادر.
موقع رد شدن از خیابان چند نفر ترمز کردن که با وقار رد شم! (بالا شهر پرترافیک بود)
🔹 موقع آدرس پرسیدن اغلب چند قدم همراهی ام می کردند و با مهربانی جواب می دادند.
پلیسها مشغول کارشان بودند و کمی خوش و بش کردیم.
😉 یک موتوری درشت هیکل نزدیکم شد و حرف بوق دار زد که از عدد کل کم کردم!
✅ نتیجه نهایی: بازی را نود و نه به یک برنده ایم
1⃣ پ ن۱: دو سه نفر گفتند: کار خطرناکی کردی با لباس روحانیت آمدی.
گفتم : باید به خودم و دیگران عملا میفهماندم خبری نیست جز هیاهوی هیچ.
2⃣ پ ن۲: تعداد خانمهای با پوشش موقر و سنگین به نسبت روسری برداشته ها ، خیلی بیشتر بود
3⃣ پ ن ۳: نقدهای فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی سر جای خودش محفوظ
🔹🔸🔹
😊علاقمندان را به عضویت در کانال دعوت کنید.
👇👇.
https://eitaa.com/joinchat/4000251909C3e89b10697
🌐کانال اطلاع رسانی علمی، فرهنگی-اجتماعی دکتر اصغری نکاح
╭┅─────────┅╮
🌺 @Dr_Asgharinekah
╰┅─────────┅╯