✨﷽✨
✳️ نعمت یادآوری گناه
✍ آیتالله جوادی آملی: مشکل ما در نقص و نرسیدن به کمال، #فراموشی است که از بدترین مصیبتهای ماست. کار خوبی را که انجام میدهیم، فراموش نمیکنیم. چون آن را بارها بازگو کرده و به آن علاقهمندیم؛ ولی چون #گناه مرتکب شده را پنهان میکنیم، کمکم از یادمان میرود. و در صدد جبران آن هم نیستیم؛ زیرا انسان آنگاه در صدد جبران نقص است که متذکر آن نقیصه باشد.
🔸 از این رو به ما گفتهاند: اگر کار خیری کردید، آن را فراموش کنید و اگر از شما اشتباهی سر زد، به یاد آن باشید؛ زیرا تذکر خطا وسیلهی #استغفار و سبب انفعال است ولی یادآوری کار خیر، زمینهی #غرور را فراهم میکند. گاهی انسان آنقدر کار خیر را بازگو میکند که کار خیرش پژمرده میشود.
🔺 در بعضی از روایات اهل بیت (علیهمالسّلام) آمده است که اگر شما کار خیری را انجام دادید، لازم نیست آن را برای کسی بازگو کنید؛ مثل اینکه، شما گلی را از بوستان بکنید و چند بار به آن دست بزنید. طبیعی است که پژمرده میشود و عطر و زیبایی آن از بین میرود. کار خیر نیز وقتی زیبا و معطر است که پنهان بماند یا اگر درِ شیشهی عطری را باز کنیم، عطر از آن میپرد. ولی کار شر مثل بوی بد است، درِ شیشهی آن را بردارید بگذارید زود بویش برود، یعنی به یاد آن باشید. وقتی به یاد بودید، با توبه آن را جبران میکنید.
📚 مبادی اخلاق در قرآن صفحات ۵۵ و ۵۶
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
┏━━━🏝🕌🏝━━┓
🆔@Dr_Qanbarbeigi
┗━━━🏝🕌🏝━━┛
*چه آنهایی که #مادر دارند و چه آنهایی که #مادر ندارند
این متن را بخوانند تاثیرگزار خواهد بود :👇
در زمانهای قدیم مردمی صحرا نشین زندگی میکردند که در بین آنها مردی بود که مادرش دچار #فراموشی شده بود و فقط پسرش را می شناخت و مادام میخواست در طول روز پسرش کنارش باشد .
اين درخواست مادر" #پسر را آزار میداد و فكر میكرد در چشم مردم #حقیر و کوچک شده است .
هنگامی که موعد کوچ رسید مرد به همسرش گفت :
* مادرم را نیاور بگذار اینجا بماند و مقداری غذا هم برایش بگذار تا به زودی طعمه #درندگان شده و برای همیشه از شرّش راحت شویم *
همسر مرد گفت :
آنچه میگویی انجام میدهم .
همه آماده کوچ شدند زن هم #مادر شوهرش را گذاشت و مقداری آب و غذا در کنارش قرار داد و 👶کودک یک ساله خود را هم پیش زن گذاشت و رفتند .
آنها فقط همین یک کودک را داشتند که پسر بود : ! ؟
مرد به پسرش علاقه فراوانی داشت و اوقات فراغت با او بازی میکرد و از دیدنش شاد میشد .
وقتی مسافتی را رفتند و هنگام ظهر برای استراحت ایستادند و مردم همه مشغول استراحت و غذا خوردن شدند
مرد به همسرش گفت :
پسرم را بیاور تا با او بازی کنم .
زن به شوهرش گفت :
او را پیش مادرت گذاشتم : ! ! ؟ ؟
مرد به شدت عصبانی شد و داد زد که چرا این کار را کردی : ؟
همسرش پاسخ داد ما او را نمیخواهیم زیرا بعدها او هم همانطور که تو مادرت را تنها گذاشتی و رفتی
او هم من را تنها خواهد گذاشت تا بمیرم : ! ؟
حرف زن شجاع و اندیشمند مانند ⚡️صاعقه به ❤️قلب مرد نشست و سریع اسب🦓 خود را سوار شد و به سمت مادر و فرزندش رفت زیرا پس از کوچ" همیشه گرگها🐕 به سمت آنجا میآمدند تا از باقیمانده ی وسایل جامانده شاید چیزی برای خوردن پیدا کنند .
مرد وقتی به محل زندگی مادرش رسید دید #مادرش فرزند را بلند کرده و گرگها دور آنها حلقه زده اند و پیرزن به سمت گرگها سنگ پرتاب میکند و تلاش میکند که کودک را از گرگها در امان بدارد .
مرد گرگها را دور کرد و مادر و فرزندش را باز گرداند و از آن به بعد به وقت کوچ اول مادرش را سوار بر شتر 🐫میکرد و خود با اسب دنبال مادرش روان میشد و از مادرش مانند چشمان👀 خود مواظبت میکرد و مقام همسرش نیز در نزد مرد بالا رفت .
انسان وقتی به دنیا میآید"بند نافش را میبرند ولی جایش همیشه میماند تا فراموش نکند که برای حیات و تغذیه و زندگی به یک زن بزرگ وصل بوده است .
اگر مادری در قيد حيات داريد حداقل روزانه يک📞تماس با او گرفته و جویای حال او باشید تا صدای كودكی👶 كه سالها عاشقانه بزرگش كرده است را بشنود و از ته دل شاد شود .
⁉️و اگر مادران آسمانی داريد : ؟
برای شادی و آرامش روح آنان فاتحهای بخوانید .
لطفا مادرانتان را از یاد نبرید زیرا هر گز نخواهید توانست حتی کوچکترین زحماتی را که در دوران #حمل و #کودکی و بیماری برای شما تحمل کرده اند را جبران کنید.
امیدوارم با نیکی به پدر و مادر خیر و برکت همیشگی در زندگی ما ماندگار شود .
‼️عزیزان مراقب باشیم چون خیلی زود
دیر میشود : !!!!!؟؟؟؟؟
متن را پسندید و دوست داشتید : ؟
پخش و انتشار دهید.
🔴 #نــــــــشر حداکثری ☝️
┏━━━💎🕌💎━━┓
🆔@Dr_Qanbarbeigi
┗━━━⚜🕌⚜━━┛