این یک هوش مصنوعی ایرانی هست که نیازی به فیلتر شکن یا... ندارد و بصورت رایگان می تونه به شما برای تولید متن، ایده، تصویر و ترجمه کمک کنه 👇👇
https://avalai.ir/
@Dr_bozorgzad
9.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطره_بازی۱
👌اجرایی خاطره انگیز به همراه بچه های عزیزم در گروه هم آوایی سُبُحات در کنار معلم و استاد متواضع سید بشیر حسینی😊
@Dr_bozorgzad
5.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
✨مشتری: سلام آقا، من يه ترجمه قرآن میخواستم!
🤦♂ای بابا، تو این کتاب که نوشته مرد و زن و طفل شیرخوار و گاو و گوسفند و همه رو بُکُشید!!!
♾️ @bikarran ♾️
@Dr_bozorgzad
عمر.mp3
3.45M
بزرگترین جنایتی که در حق خودمان مرتکب میشویم⁉️
#محمد_داستانپور
@Dr_bozorgzad
14.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 با چهار چهره نفوذی آشنا شویم!
سلام حتما،حتما،حتما ببینید،خوش باورها ببینند،زرنگ ها بینند،بدبین ها بیینند،همه ببینند،بهدرد همه دلسوزها میخوره...
#نفوذ
@Dr_bozorgzad
🥸تکنیک های فن بیان🥸
😃جلوی آینه تمرین کنید😃
❇️تکنیک شماره ی چهارده❇️
اگر میخواهید روی فن بیان و تقویت مهارت های ارتباطی خود کار کنید بهتر است تمرینهای مختلفی داشته باشید یکی از این تمرینها تمرین فن بیان جلوی آینه است.
روبه روی آینه بایستید و صحبت کنید. تصور کنید خودتان شنونده خودتان باشید. در این صورت زبان بدن خود را بررسی کنید، نحوه ژستهای خود را چک کنید و ببینید چگونه صحبت میکنید. این کار در کنار ضبط کردن صدای تان میتواند حرکات بدن و فن بیان تان را تقویت کند.
#تکنیک_فن_بیان_۱۴
@Dr_bozorgzad
🔴ان شاالله به زودی آموزش هامون شروع میشه دوستان عزیزم _ منتظر باشید🔴
@Dr_bozorgzad
52.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نظم_نوین_جهانی
📽رمزگشایی فیلم آخرالزمانی تل ماسه
@Dr_bozorgzad
💥کارگران حضرت زهرا در شاهرود!
تابستان ۱۳۶۳_شاهرود
هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادری به همراه دو دخترش برخورد کردیم که در حال درو کردن گندمهایشان بودند. فرماندهی گروهان، ستوان آسیایی به من گفت:
مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع کنیم و برویم گندمهای آن پیرزن را درو کنیم.
گفتم: چه بهتر از این!
پس از سلام و خسته نباشید گفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بیرون بروید تا گندمهایتان را درو کنیم؛ فقط محدوده زمین خودتان را به ما نشان دهید و دیگر کاری نداشته باشید.
پیرزن پس از تشکر گفت: پس من میروم برای کارگران حضرت فاطمه مقداری هندوانه بیاورم!
از ۹ صبح تا ظهر، با پانصد سرباز تمام گندمها را درو کردیم؛ بعد از اتمام کار، سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند؛ من هم از این فرصت استفاده کردم و گفتم: مادر چرا صبح گفتید میروم تا برای کارگران حضرت فاطمه هندوانه بیاورم؟
گفت:
دیشب حضرت فاطمه به خوابم آمد و گفت:
چرا کارگر نمیگیری تا گندمهایت را درو کند؟
این کارها، دیگر از تو گذشته!
عرض کردم:
خانم شما که میدانی تنها پسر و مرد خانواده ما به شهادت رسیده است و درآمدمان نیز کفاف هزینه کارگر را نمیدهد؛ مجبوریم خودمان کار کنیم.
بانو فرمودند: نگران نباش!
فردا کارگران از راه خواهند رسید.
... از خواب پریدم.
امروز هم که شما این پیشنهاد را دادید، فهمیدم این سربازان، همان کارگران حضرت زهرا میباشند.
با شنیدن این حرفها، ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری شد و گفتم: سلام بر تو ای حضرت زهرا؛ فدایت شوم که ما را به کارگری خود قابل دانستی.
منبع: کتاب نبرد میمک، احمد حسینا
@Dr_bozorgzad