هدایت شده از روایت فتح (شهید آوینی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 سوم فروردین سالروز شهادت اسطوره گمنام اسلام شهید «علی اکبر جزی» از اصفهان در عملیات فتح المبین گرامی باد.
♦️ شرح زیبای ماجرا توسط سردار حاج محمد احمدیان از شاهدان عینی آن واقعه👆
🔸 به گمانم شهید آوینی امثال علی اکبر جزی را دیده بود که فرمود: «آری، ما از این موهبت برخوردار بودیم که انسان دیدیم. ما یافتیم آنچه را که دیگراننیافتند. ما همه افقهای معنوی انسانیت را در شهدا تجربه کردیم. ما ایثار را دیدیم کهچگونه تمثّل مییابد؛ عشق را هم، امید را هم، زهد را هم، شجاعت را هم، کرامت را هم،عزت را هم، شوق را هم، و همه آنچه را که دیگران جز در مقام لفظ نشنیدهاند، ما بهچشم دیدیم. ما دیدیم که چگونه کرامات انسانی در عرصه مبارزه به فعلیت میرسند. مامعنای جهاد اصغر و اکبر را درک کردیم. آنچه را که عرفای دلسوخته حتی بر سرِ دار نیافتند، ما در شبهای عملیات آزمودیم. ما در رکاب امام حسینجنگیدیم. ما بیوفایی کوفیان را جبران کردیم.»
#روایت_فتح_عضو_شوید 👇
@ravayatefathavini
هدایت شده از روایت فتح (شهید آوینی)
🔷 چرا تا کنون نام او را نشنیده بودیم؟ امروز سوم فروردین سالروز شهادت او است!
✍ «علی جهانبخش»
🔸 در تاریخ ۱۳۶۱/۱/۲ مسابقه بزرگی میان جبهه حق و باطل شکل گرفت. صدام حسین (لعنت الله علیه)، ماهر عبدالرشید، هشام صباح الفخری و صابر عبدالعزیز الدوری و روح الله خمینی (ره) محسن رضایی، علی صیاد شیرازی و حسن باقری و یارانشان رودرروی یکدیگر قرار گرفتند.
🔸 در اوایل جنگ، ۲۵۰۰ کیلومتر از خاک کشور از جمله ده ها روستا به تصرف دشمن درآمد و هر روز خبری ناراحت کننده از مناطق تصرف شده کشور به گوش می رسید که حس ناموس پرستی اسلامی اجازه بیان آن را نمی دهد!
🔸 ارتش با ۳۵ گردان و سپاه پاسداران نیز با ۱۰۰ گردان و در آن طرف عراق با ۷ تیپ زرهی، ۲۰ تیپ پیاده و ۱۰ گردان توپخانه که معادل با حدود ۸۰/۰۰۰ تا ۱۶۰٫۰۰۰ نیرو بودند وارد عمل شد.
🔸 مهم ترین اهداف ما در این عملیات عبارت بود از ۱_ آزادسازی بخش های وسیعی از مناطق مناطق غرب دزفول، شوش و اندیمشک و دهها روستا، ۲_ خارج کردن شهرهای درفول، شوش و اندیمشک از تیررس آتش توپخانه عراق، ۳_ دور کردن آتش مؤثر ارتش عراق از جاده اهواز به اندیمشک.
🔸 قرار بود که این عملیات روز اول فروردین اجرا شود اما دشمن در روز ۲۹ اسفند دو حمله غافلگیرانه انجام داد و در جلسه میان فرمانده نیروی زمینی ارتش (صیاد شیرازی) و فرمانده سپاه (محسن رضایی) اجرای عملیات با تردید مواجه شد که محسن رضایی به دلیل نگرانی از شنود در خصوص جلسه پیش رو و همچنین حفظ محرمانگی آن، با یک فروند جنگنده و در حالی که پشت سر خلبان آن قرار داشت سریعا خود را به تهران و محضر امام خمینی (ره) رساند تا از ایشان کسب تکلیف نماید.
🔸 امام به ایشان فرمودند: «بروید که انشاءالله پیروزید، اما اگر خواستید، استخاره کنید.» بعد از آن استخاره انجام شد و سوره فتح و آیه «إِنَّا فَتَحنَا لَكَ فَتحَا مُّبِينٗا _ به راستى ما براى تو پيروزى آشكارى فراهم آورديم» آمد و به این دلیل نام این عملیات هم «فتحالمبین» انتخاب شد. بعدا ثابت شد که نه تنها نام این عملیات، بلکه در طول هشت سال جنگ تحمیلی نیز به لحاظ مادی و استراتژی نظامی این عملیات حقیقتا «فتح المبین» و فتح الفتوح جبهه حق محسوب شد!
🔸 النهایه ۱_ ٢٥٠٠ کیلومتر مربع از خاک کشور شامل دهها بخش و روستا، سایت ٤ و ٥ رادار، جاده مهم دزفول به دهلران آزاد شد، ۲_ نیروهای اسلام در منطقه غرب شوش و دزفول به مرز نزدیک شدند، ۳_ شهرهای دزفول، اندیمشک و شوش و مراکز مهمی همچون پایگاه هوایی دزفول از تیررس توپخانه دشمن خارج شد، ۴_ به چاه های نفت ابوغریب در ارتفاعات تینه عراق دسترسی حاصل شد، ۵_ بیش از ٤ لشکر، ٣٦١ دستگاه تانک و نفربر، ١٨ فروند هواپیما، ٣٠٠ دستگاه خودرو، ٥٠ توپ و ٣٠ دستگاه مهندسی ارتش عراق منهدم شد، ۶_ سیصد و بیست دستگاه تانک و نفربر، ٥٠٠ دستگاه خودرو، ١٦٥ توپ، ٥٠ دستگاه مهندسی و مقادیر زیادی سلاح و تجهیزات انفرادی از ارتش عراق به غنیمت گرفته شد، ۷_ بیش از ۱۵/۰۰۰ نفر از نیروهای دشمن به اسارت درآمد، ۸_ بیش از ۱۵/۰۰۰ نفر از نیروهای دشمن کشته و بیش از ۱۰/۰۰۰ از آنان زخمی شدند و حتی صدام حسین نیز در شرف اسارت قرار داشت و با خودرو حامل زخمی ها از منطقه فرار کرد!
♦️ اما حقیقت ماجرا چه بود؟
🔸 سنگرهای تیربار بعثی ها بر روی یک تپه قرار داشت که چون با بتن و استحکامات سخت آهنی ساخته شده بود قابلیت انهدام را نداشت و یکی از تیربارچی ها همه رزمنده ها را در یکی شیار زمین گیر کرده و چند صد نفر را شهید و زخمی نمود. نزدیک بود که فرمان عقب نشینی صادر شود و هیچ چیز به فکر هیچکس نمی رسید تا اینکه ناگاه سر کالیبر آن تیربار به سمت آسمان رفت و گلوله ها برای مدتی به سمت ستاره ها و ماه شلیک شد!
🔸 بچه ها از این فرصت استفاده کردند و خود را به نزدیک آن سنگر رسانده و با پرتاب نارنجک، آن تیربارچی را به درک واصل کردند و همین عمل موجب پیشروی های بعدی و آن پیروزی تاریخی شد و همه خیال کردند که تیربارچی عراقی ترسیده و سنگر و اسلحه تیربارش را رها کرده!
🔸 فردا صبح و زمانی که آن منطقه تثبیت شد، همه با صحنه عجیبی روبرو شدند! یکی از رزمندگان که در آن شیار قرار داشت و گلوله آن تیربار به شکمش وارد شده و همه روده هایش بیرون زده بود، خود را به بالای آن تپه رسانده و در حالی که با دست چپ خود روده هایش را گرفته تا بیشتر بیرون نزند، با دست راستش لوله تیربار آن بعثی را گرفته و به سمت آسمان هدایت کرده تا بچه ها بتوانند با نزدیک شدن به او وی را از پای در آورند و به دلیل داغ بودن لوله آن تیربار، دست وی تا کتف ذغال شده و همانگونه بر تیربار خشک شده بود و ایشان در حالتی که بر سر پای خود ایستاده و با دست دیگرش روده های خویش را گرفته بود به شهادت رسید.
🔹 آری، او کسی نبود جز شهید «علی اکبر جزی» از اصفهان، شادی روح این شهید بزرگوار صلوات
#روایت_فتح_عضو_شوید 👇
@ravayatefathavini