eitaa logo
دکترمسعودبازودار(استاد دانشگاه،نویسنده،پژوهشگر)
893 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
23 فایل
کاردانی:دینی و عربی،کارشناسی الهیات و معارف اسلامی،کارشناسی ارشد فقه وحقوق اسلامی،دکتری:الهیات گرایش فقه ومبانی حقوق
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔ اهل سنت چرا دست بسته نماز میخونن؟ این کار از زمان چه خلیفه ای باب شد و دلیلش چه بود ❗️❗️ 💠💠 👌گرفتن دست چپ با دست راست، چيزى است كه استحباب آن ميان فقهاى اهل سنت مشهور است. ❕حنفیه و شافعیه و حنابله بستن دست ها را در نماز مستحب و مالکیه باز بودن دست ها را مستحب می دانند 📚الفقه علی المذاهب الخمسه ص 110 ❕با آنكه غير از مالكيه، مذاهب ديگر خيلى بالا و پايين رفته اند، ولى هيچ دليلى قانع كننده بر جواز آن در نماز ندارند، تا چه رسد به اينكه باشد. بلكه مى توان گفت دليل بر خلاف آنان است و رواياتى كه چگونگى نماز پيامبر را تبيين مى كند چه از شيعه چه از اهل سنت، از اين نكته خالى است و ممكن نيست پيامبر خدا در طول زندگى يا اغلب دوران عمر، انجام اين مستحب را ترك كرده باشد . 🔸« حافظ ابوعبداللَّه نقل كرده كه ابوحميد ساعدى گفت: آيا شما را از كيفيت نماز پيامبر آگاه كنم؟ گفتند: براى چه؟ تو كه بيش از ما و پيش از ما از آن حضرت تبعيت و همراهى نداشته اى؟! گفت: آرى. گفتند: پس بيان كن. گفت: وقتى رسول خدا به نماز مى ايستاد، را تا برابر دوش خود بالا مى آورد، سپس تكبير مى گفت تا همه اعضايش قرار و آرام مى گرفت، قرائت حمد مىكرد. تكبير مى گفت و دستها را تا برابر دوشها بالا مى آورد، سپس به ركوع مى رفت، كف دستها را بر زانوها مى گذاشت و سرش را متعادل نگه مى داشت، سر بلند مىكرد و مى گفت: سَمِعَ اللَّه لِمَن حَمِده، دستها را تا محاذى دوشها بالا مىآورد و كاملًا مىايستاد. اللَّه اكبر مىگفت و به سجود مىرفت، دستها را از پهلوهايش فاصله مىداد، سر از سجده بلند مىكرد، متمايل به روى پاى چپ مىنشست و هنگام سجود انگشتان پاها را از هم باز مىكرد، دوباره به سجده مىرفت و از سجده بر مىخاست و اللَّه اكبر مىگفت، باز هم به روى پاى چپ قرار مىگرفت، ركعت ديگر هم همين گونه عمل مىكرد. پس از دو ركعت، تكبير مىگفت و دستها را تا برابر دوشها بالا مىآورد مثل آنگونه كه در آغاز نماز داشت، بقيه نماز را نيز همين گونه انجام مىداد، در سجده آخر كه سلام در آن است، پاى چپ را عقب مىكشيد و خميده به روى پاى چپ مىنشست. همه گفتند: راست مىگويد، پيامبر خدا اينگونه نماز مى خواند. 📚سنن بيهقى: ج 2، ص 72، 73، 101، 102؛ سنن ابى داود: ج 1، ص 194؛ سنن ترمذى: ج 2، ص 98؛ مسند احمد: ج 5، ص 424 ❕بزرگان صحابه كه ابوحميد را تصديق كردند، نشانه قوت حديث و ترجيح آن بر دليلهاى ديگر است. ابوحمید واجبات و مستحبات و را ذكر كرده و سخنى از دست روى دست گذاشتن نگفته است و به او اعتراض هم نكرده اند، در حالى كه مايل بوده اند خلاف آن را بيان كنند چون در اول كار، قبول نداشتند كه او نسبت به كيفيت نماز پيامبر از آنان داناتر باشد، بلكه گفتند: راست مى گويى پيامبر چنين نماز مى خواند، و خيلى بعيد است كه آنان با آنكه زياد بودند و در مقام بحث بودند فراموش كرده باشند. 🔸در روایات ما از این عمل به عنوان یکی از اعمال یاد شده است . ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ «دست هایت را در نماز نبند زیرا این عمل مجوسیان است» 📚الکافی ج3 ص299 🔶حضرت علی علیه السلام فرمود: «مسلمان دست هایش را در نماز نمی بندد و خودش را به اهل کفر شبیه نمی سازد» 📚وسائل الشیعه ج7 ص267 👌کسی که این بدعت را وارد اسلام کرد خلیفه دوم بود ، زمانی که ایران را فتح کرد دید که با بستن دستها به سینه حکام خود را احترام می کنند ، او هم گفت که از این پس ما هم باید با این عمل خدا را عبادت و احترام کنیم ، لذا تکتف و دست بستن را در نماز وارد کرد . 🔸صاحب جواهر نقل می کند ؛ « حکایت شده است که زمانی که اسرای ایرانی را به نزد خلیفه دوم بردند ، آنان به نشانه احترام دستان خود را به سینه بستند ، عمر از حکمت این کار سوال کرد ، آنان گفتند ما این عمل را به عنوان خضوع و در برابر پادشاهان خود انجام می دهیم ، عمر هم گفت چه کار خوبی است ما هم از این پس در برابر خداوند در نماز چنین می کنیم » 📚جواهر الکلام ج 11 ص 19 👌روشن شد که عمل تکتف و دست بستن در نماز خلیفه دوم بوده و از سنت های پیامبر محسوب نمی شود و چه زیبا نقل کرده اند علمای اهل سنت از پیامبر گرامی که فرمود ؛ « بدترین امور ، امور نو و تازه و بدعت است ( که در دین وارد شود ) و هر بدعتی ضلالت است و هر هم در آتش است » 📚سنن نسائی ج 3 ص 450
مالكيه، مذاهب ديگر خيلى بالا و پايين رفته اند، ولى هيچ دليلى قانع كننده بر جواز آن در نماز ندارند، تا چه رسد به اينكه باشد. بلكه مى توان گفت دليل بر خلاف آنان است و رواياتى كه چگونگى نماز پيامبر را تبيين مى كند چه از شيعه چه از اهل سنت، از اين نكته خالى است و ممكن نيست پيامبر خدا در طول زندگى يا اغلب دوران عمر، انجام اين مستحب را ترك كرده باشد . 🔸« حافظ ابوعبداللَّه نقل كرده كه ابوحميد ساعدى گفت: آيا شما را از كيفيت نماز پيامبر آگاه كنم؟ گفتند: براى چه؟ تو كه بيش از ما و پيش از ما از آن حضرت تبعيت و همراهى نداشته اى؟! گفت: آرى. گفتند: پس بيان كن. گفت: وقتى رسول خدا به نماز مى ايستاد، را تا برابر دوش خود بالا مى آورد، سپس تكبير مى گفت تا همه اعضايش قرار و آرام مى گرفت، قرائت حمد مىكرد. تكبير مى گفت و دستها را تا برابر دوشها بالا مى آورد، سپس به ركوع مى رفت، كف دستها را بر زانوها مى گذاشت و سرش را متعادل نگه مى داشت، سر بلند مىكرد و مى گفت: سَمِعَ اللَّه لِمَن حَمِده، دستها را تا محاذى دوشها بالا مىآورد و كاملًا مىايستاد. اللَّه اكبر مىگفت و به سجود مىرفت، دستها را از پهلوهايش فاصله مىداد، سر از سجده بلند مىكرد، متمايل به روى پاى چپ مىنشست و هنگام سجود انگشتان پاها را از هم باز مىكرد، دوباره به سجده مىرفت و از سجده بر مىخاست و اللَّه اكبر مىگفت، باز هم به روى پاى چپ قرار مىگرفت، ركعت ديگر هم همين گونه عمل مىكرد. پس از دو ركعت، تكبير مىگفت و دستها را تا برابر دوشها بالا مىآورد مثل آنگونه كه در آغاز نماز داشت، بقيه نماز را نيز همين گونه انجام مىداد، در سجده آخر كه سلام در آن است، پاى چپ را عقب مىكشيد و خميده به روى پاى چپ مىنشست. همه گفتند: راست مىگويد، پيامبر خدا اينگونه نماز مى خواند. 📚سنن بيهقى: ج 2، ص 72، 73، 101، 102؛ سنن ابى داود: ج 1، ص 194؛ سنن ترمذى: ج 2، ص 98؛ مسند احمد: ج 5، ص 424 ❕بزرگان صحابه كه ابوحميد را تصديق كردند، نشانه قوت حديث و ترجيح آن بر دليلهاى ديگر است. ابوحمید واجبات و مستحبات و را ذكر كرده و سخنى از دست روى دست گذاشتن نگفته است و به او اعتراض هم نكرده اند، در حالى كه مايل بوده اند خلاف آن را بيان كنند چون در اول كار، قبول نداشتند كه او نسبت به كيفيت نماز پيامبر از آنان داناتر باشد، بلكه گفتند: راست مى گويى پيامبر چنين نماز مى خواند، و خيلى بعيد است كه آنان با آنكه زياد بودند و در مقام بحث بودند فراموش كرده باشند. 🔸در روایات ما از این عمل به عنوان یکی از اعمال یاد شده است . ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ «دست هایت را در نماز نبند زیرا این عمل مجوسیان است» 📚الکافی ج3 ص299 🔶حضرت علی علیه السلام فرمود: «مسلمان دست هایش را در نماز نمی بندد و خودش را به اهل کفر شبیه نمی سازد» 📚وسائل الشیعه ج7 ص267 👌کسی که این بدعت را وارد اسلام کرد خلیفه دوم بود ، زمانی که ایران را فتح کرد دید که با بستن دستها به سینه حکام خود را احترام می کنند ، او هم گفت که از این پس ما هم باید با این عمل خدا را عبادت و احترام کنیم ، لذا تکتف و دست بستن را در نماز وارد کرد . 🔸صاحب جواهر نقل می کند ؛ « حکایت شده است که زمانی که اسرای ایرانی را به نزد خلیفه دوم بردند ، آنان به نشانه احترام دستان خود را به سینه بستند ، عمر از حکمت این کار سوال کرد ، آنان گفتند ما این عمل را به عنوان خضوع و در برابر پادشاهان خود انجام می دهیم ، عمر هم گفت چه کار خوبی است ما هم از این پس در برابر خداوند در نماز چنین می کنیم » 📚جواهر الکلام ج 11 ص 19 👌روشن شد که عمل تکتف و دست بستن در نماز خلیفه دوم بوده و از سنت های پیامبر محسوب نمی شود و چه زیبا نقل کرده اند علمای اهل سنت از پیامبر گرامی که فرمود ؛ « بدترین امور ، امور نو و تازه و بدعت است ( که در دین وارد شود ) و هر بدعتی ضلالت است و هر هم در آتش است » 📚سنن نسائی ج
🤔 ❔اعلام رضایت همیشگی خداوند از حضرات ابوبکر و عمر و دیگر مهاجرین و انصار 👈وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهاجِرينَ وَ الْأَنْصارِ وَالَّذينَ اتَّبَعُوهُمْ بِإِحْسانٍ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْري تَحْتَهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها أَبَداً ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظيم . التوبة / 100. 👈و پيشگامان نخستين از مهاجرين و انصار، و افرادي كه به نيكي از آن ها پيروي كردند، خداوند از آن ها خشنود گشت، و آن ها (نيز) از او خشنود شدند و باغ هايي از بهشت براي آنان فراهم ساخته، كه نهرها از زير درختانش جاري است جاودانه در آن خواهند ماند و اين است پيروزي بزرگ!. بدون تردید حضرات ابوبکر و عمر رضی الله عنهما از بزرگان مهاجرین هستند و طبق این نص قرآن خداوند از آنان اعلام خشنودی همیشگی کرده است. لذا تهمت و افتراء افراطیون رافضی نسبت به مقام شامخ این بزرگواران ، چیزی از عظمت و بزرگی آنان نمی کاهد ❗️❗️ 💠💠 👌چگونه می توان گفت که تمام مهاجران و انصار و گروندگان به اسلام مشمول رضایت الهی و اهل هستند در حالی که روایات متعددی از اهل سنت تصریح دارند که بسیاری از صحابه و مهاجران و انصار اهل دوزخ اند . 1⃣بخارى از پیامبر گرامی نقل می کند كه فرمود: «من پيش از شما بر حوض وارد مى ‏شوم، برخى از مردان شما از آن جلوگيرى مى ‏شوند، سپس نزد من دچار آشفتگى مى‏ گردند. مى ‏گويم: خدايا اينان اصحاب منند. گفته شود نمى‏ دانى پس از تو چه ‏ها پديد آوردند. 📚صحیح بخاری ج4 ص227 2⃣و باز نقل می کند که فرمود: «گروهى از اصحابم را از ورود به حوض كوثر باز مى ‏دارند. تا آنكه من آنان را بشناسم و نزد من آشفته مى‏ شوند. من مى‏گويم: آيا مرا مانع مى‏شوند؟ گويند: نمى‏ دانى پس از تو چه كردند» 📚همان مدرک ص228 3⃣و باز نقل می کند که فرمود: «من پيش از شما بر حوض وارد مى ‏شوم. هر كه بر من بگذرد مى‏ نوشد و هر كه نوشيد، هرگز تشنه نمى ‏شود گروهى را هم جلوگيرى مى‏ كنند كه آنان را مى‏ شناسم، آنان هم مرا مى ‏شناسند و ميان من و آنان مى ‏افكنند.» 📚همان مدرک 4⃣و باز نقل می کند که فرمود: «گروهى از اصحابم روز قيامت‏ بر من‏ وارد مى‏ شوند وآنان را از حوض كوثر محروم مى ‏كنند و من مى‏ گويم: خدايا، اصحابم مى ‏گويد: تو نمى ‏دانى پس از تو چه كردند، آنان به و به عقب برگشتند.» 📚همان مدرک ❕اگر تمام مهاجران و انصار و صحابی پیامبر بهشتی و مورد رضایت خداوند هستند تکلیف این نصوص و بسیاری دیگر از نصوص که دلالت بر انحراف پیامبر دارند چه می شود ❗️ 👌آیه مذکور که مورد استدلال قرار گرفت مفهوم روشنی دارد .خداوند در آيه فوق مى‏ گويد رضايت و خشنودى او شامل حال همه مهاجران و انصار نخستين كه داراى برنامه بودند و همه پيروان آنها است، نه اينكه مى ‏خواهد مهاجران و انصار را چه خوب باشند و چه بد، مشمول رضايت خود قرار دهد. ❕بنابراین رضايت و خشنودى خداوند در آيه مورد بحث روى يك عنوان كلّى قرار گرفته و آن «» و «» و «» و «عمل » است، تمام صحابه و تابعان مادام كه تحت اين عناوين قرار داشتند مورد رضاى خدا بودند، و آن روز كه از تحت اين عناوين خارج شدند از تحت رضايت خدا نيز خارج گشتند. 📚تفسیر نمونه ج8 ص108 👌بی شک کسانی که به پیامبر گرامی تعرض کردند و به خانه وحی هجوم بردند و هزاران جنایت دیگر را در تاریخ رقم زدند ، از مصداق آیه شریفه خارج هستند .