ای کاملا عادی و طبیعی بوده است ، زیرا دخترانشان در آن سن به شرایط مناسب ازدواج می رسیدند و مصداق #میوه_رسیده می شدند ، اما در زمان کنونی با توجه به تغییر وضعیت ، به تعبیر #مرجع تقلید ، سن مناسب برای ازدواج بانوان که در آن سن مصداق « میوه رسیده » می شوند #سیزده سالگی است .
👌بنابراین هیچ گونه تضادی بین ازدواج پیامبر اسلام با عایشه در نه سالگی و سخن آیت الله مکارم شیرازی که حد اقل سن ازدواج را سیزده سالگی می دانند نمی باشد ، زیرا ازدواج پیامبر با عایشه در نه سالگی در شرایط بلوغ کامل عایشه بوده است ، لذا در تاریخ نداریم که دشمنان پیامبر ، ایشان را به خاطر ازدواج با عایشه در نه سالگی ملامت کرده باشند در حالی که انواع و اقسام دشمنی ها را با ایشان داشتند ، زیرا این ازدواج مساله ای طبیعی برایشان بوده است اما امروزه این بلوغ کامل در سن 13 سالگی اتفاق می افتد و در آن سن است که دختران مصداق « میوه رسیده » هستند .
🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧🌧
🤔#پرسش
❔یکی از دوستانم برخی از اشعار مولانا را برام فرستاد که از ظاهر شعر اینطور بود که داره به شیعیان #توهین میکنه یه برنامه از اقای قرائتی هم دیدم که نسبت به شعر موسی و شبان به شدت انتقاد داشت میخواستم بدونم اگه تفکرات مولانا مشکل داره و بر خلاف شیعه هست چرا در کتب درسی و تفسیر بعضی از مسائل دینی از اشعار مولانا استفاده میشه❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در این شکی نیست که مولوی در مثنوی بارها و بارها به شیعیان وعقاید شیعیان توهین و جسارت داشته است و عقاید باطل و بی اساس خود را بارها با #تعابیر مختلف بیان داشته است .
❕مولوی در فرازهایی از مثنوی با مدح و تمجید از خلفای اهل سنت که از بزرگترین ظالمین به اهل بیت علیهم السلام بوده اند ، انحراف و دوری خود را از مکتب اهل بیت #صراحتا بیان کرده است .
❕شم احمد بر ابوبكرى زده * او زيك تصديق صدّيقى شده
📚« دفتر اوّل ، 2688 »
❕و باز گويد : ديد صدّيقش بگفت اى آفتاب * نى ز شرقى نى ز غربى خوش بتاب
📚« دفتر اوّل ، 2367 »
❕در جاى ديگر گويد :
چون ابوبكر آيت توفيق شد * با چنان شه صاحب و صدّيق شد
چون عمر شيداى آن معشوق شد * حقّ و باطل را چو دل فاروق شد
« دفتر دوّم ، 922 »
❕و باز درباره عثمان گويد :
چون كه عثمان آن عيان را عين گشت * نور فائض بود ذوالنورين گشت
« دفتر دوّم ، 922 »
❕و در جاى ديگر گويد :
چون كه فاروق آينه اسرار شد * جان پير از اندرون بيدار شد .
📚« دفتر اوّل ، 2208 »
👌بايد دانست كه صدّيق و فاروق و ذوالنورين به ترتيب از القاب خليفه اول و دوّم و سوم در نزد اهل سنّت و جماعت است ، اگر چه به عقيده شيعه لقب صدّيق اعظم و فاروق اكبر از القاب اميرالمؤمنين على ( عليه السلام ) است.
❕مثنوی شیعیان را به خاطر عزاداری بر امام حسین علیه السلام چنین #ملامت می کند ،؛
👌در عنوان مثنوی چنین آمده است ؛
« تشبيه مغفلى كه عمر ضايع كند و در نزع بيدار شود به ماتم اهل حلب . . . » ( دفتر ششم شماره 777 به بعد )
[ در برگزارى مراسم عزادارى امام حسين ( عليه السلام ) در روز عاشورا ]
❕روز عاشورا همه اهل حلب * باب انطاكيه اندر تا بشب
گرد آيد مرد و زن جمعى عظيم * ماتم آن خاندان دارد مقيم
تا به شب نوحه كنند اندر بكا * شيعه عاشورا براى كربلا
👌 تا آنجا كه سرايد :
❕گفت آرى ليك كو دور يزيد * كى بُدست آن غم چه دير اينجا رسيد
🔰سپس گويد :
👌پس عزا بر خود كنيد اى خفتگان * زانكه بد مرگيست اين خواب گران
روح سلطانى ز زندانى بجست * جامه چون دريم و چون خائيم دست
چونكه ايشان خسرو دين بودهاند * وقت شادى شد چو بگسستند بند
تا آخر .
❕اهل شهر حلب از قديم شيعه و داراى علماء و محدثين بزرگ و قضات و فقهاء بوده و به فراست مشهور و در مراسم تشيع آزادى داشتند .
❕مثنوى هم در قونيه كه نزديك حلب است اقامت داشته و چند سالى هم در حلب بوده ، و احتمالاً مراسم عزادارى عاشورا را ديده و برايش گران تمام شده ، و لذا عزادارى اهل حلب را مطرح كرده و به عنوان غفلت آورده و به عرفان پرداخته است .
📚نقدی بر مثنوی ص222
❕مثنوی با کافر دانستن حضرت ابوطالب به شیعیان بزرگترین جسارت را می کند ؛
« خود يكى بوطالب آن عمّ رسول * مى نمودش شنعه عريان مهول
گفتش اى عم يك شهادت تو بگو * تا كنم با حق خصومت بهر تو
گفت ليكن فاش گردد از سماع * كلّ سر جاوز الاثنين شاع
ليك گر بوديش لطف ماسبق * كى بدى اين بد دلى با جذب حق
الغياث اى تو غياث المستغيث * زين دو شاخه اختيارات خبيث
📚مثنوی دفتر ششم 195
👌علاّمه بزرگ مرحوم ملاّ محمّد باقر مجلسى عليه الرحمة ، در اواخر كتاب « عين الحياة » فارسى كلماتى در ردّ صوفيه دارد ، تا آنجا كه مى فرمايد :
«در هيچ صفحهاى از صفحات مثنوى نيست كه اشاره به جبر ، يا وحدت وجود ، يا سقوط عبادات يا غير اينها از اعتقادات #فاسده نكرده باشد»
📚عین الحیاه ص271
👌به هر حال انحرافات مولوی بیش از آن