🔰 اندر حکایت مدیران بی تخصص
♻️ داستان شغال و خم رنگ برگرفته از قصص و تمثیلات مثنوی، حکایت حال مدعیان و ژاژخایانی است که به زبان طنز بیان شده است. همان #مدعیان_دروغینی که #ریاکارانه خود را به علم و کمال آراسته و این و آن را به ظواهر خود می فریبند.
❇️ همان هایی که در این روزها، نه تنها تعدادشان کم نیست بلکه با زیرکیِ تمام، روشهای گوناگونی را برای پیاده سازی نقشه های خود امتحان و اجرا می نمایند.
👇👇👇
✳️ شغالی به درونِ خم رنگآمیزی رفت و بعد از ساعتی بیرون آمد، رنگش عوض شده بود. آنگونه که وقتی آفتاب به او میتابید رنگها میدرخشید و رنگارنگ میشد. سبز و سرخ و آبی و زرد و...
🔹شغال که به خود مغرور شده بود، خود را طاووس بهشتی می دید و پیش سایر شغالان رفت و مغرورانه ایستاد و خود را به رخ دیگران کشید.
🔸یکی از شغالان گفت: ای شغالک آیا #مکر و #حیلهای در کار داری؟ یا واقعاً پاک و زیبا شدهای؟ آیا قصدِ #فریب مردم را داری؟
❎ اما شغال داستان ما گفت: در رنگهای زیبای من نگاه کنید، مانند گلستان صد رنگ و پرنشاط هستم، پس گوش به فرمان من باشید که من فردی لایق هستم. من نشانه لطف خدا هستم، زیبایی من تفسیر عظمت خداوند است. دیگر به من شغال نگویید. کدام شغال اینقدر زیبایی دارد.
‼️شغالان دور او جمع شدند او را تمجید کردند و گفتند ای والای زیبا، تو را چه بنامیم؟ گفت من طاووس نر هستم.
✅ شغالان که حال و تزویر او را دیدند در جوابش گفتند: دروغ میگویی زیبایی و صدای طاووس هدیه خدایی است، تو از #ظاهر_سازی و #ادعا به بزرگی نمیرسی!!!
⏮ این داستان حکایت افراد نالایق و بی تخصص روزگار ماست که با هزار ترفند و حیله خود را به مدیران ارشد متصل کرده تا جایگاهی کسب نموده و مسئولیت بگیرند و پس از اینکه در پستی منصوب می شوند دیگران تازه متوجه می شوند که صدا و زیبایی طاووس نعمتی است خدادادی ...
#عنکبوت_ماده
#قورباغه_آبپز
#شغال_خم_رنگ
📡 به خانواده بزرگ #انقلابیون_بوشهر بپیوندید
🇮🇷 #انقلابیون_بوشهر
https://eitaa.com/ENGHLABun