#کتاب_504 کلمه اول
Abandon
ترک کردن, رها کردن
(نقش گرامری:فعل )
مثال:
When Roy abandoned his family, the police went looking for him.
وقتی روی خانواده اش را ترک کرد, پلیس دنبال او گشت.
@ENGLISHWITHME
#کتاب_504 کلمه دوم
Keen
تیز, شدید, مشتاق
(نقش گرامری کلمه:صفت )
مثال:
The butcher's keen knife cut through the meat.
چاقوی تیز قصاب، گوشت را برید.
@ENGLISHWITHME
#کتاب_504 لغت سوم
Jealous
حسود
(نقش گرامری:صفت )
مثال:
Although my neighbor just bought a new car, I am not jealous of him.
با اینکه همسایه ام به تازگی اتومبیل جدیدی خریده است, به او حسادت نمی کنم.
@ENGLISHWITHME
#کتاب_504 واژه چهارم
Tact
تدبیر, سیاست
(نقش گرامری:اسم )
مثال:
My aunt never hurts anyone's feelings because she always uses tact.
خاله ام هرگز احساسات کسی را جریحه دار نمی کند, چون همیشه تدبیر به کار می برد.
@ENGLISHWITHME
#کتاب_504 لغت پنجم
Oath
سوگند, دشنام
(نقش گرامری:اسم )
مثال:
In court, the witness took an oath that he would tell the whole truth.
شاهد در دادگاه سوگند یاد کرد که تمام حقیقت را بگوید.
Court:دادگاه
Witness:شاهد
Take an oath:قسم خوردن
Whole:همه
Truth:حقیقت
@ENGLISHWITHME
#کتاب_504 واژه ششم
Vacant
خالی, تهی, بلاتصدی
(نقش گرامری:صفت )
مثال:
I put my coat on that vacant seat.
کتم را روی آن صندلی خالی گذاشتم.
Put:گذاشتن
Coat:کت
Seat:صندلی, نشستن
@ENGLISHWITHME
#کتاب_504 واژه هفتم
Hardship
سختی, دشواری, مشکل
(نقش گرامری:اسم )
مثال:
The fighter had to face many hardships before he became champion.
جنگجو پیش از آنکه قهرمان شود مجبور بود با سختی های زیادی روبه رو شود.
Fighter:جنگجو
Have to:باید
Face:مواجه شدن, صورت
many:بسیاری
before:قبل
Become:شدن
champion:قهرمان
@ENGLISHWITHME
#کتاب_504 واژه هشتم
Gallant
شجاع, دلیر, کسی که به بانوان احترام می گذارد.
(نقش گرامری:صفت )
مثال:
The pilot swore a gallant oath to save his buddy.
خلبان دلیرانه سوگند یاد کرد که دوستش را نجات دهد.
Pilot:خلبان
swore an oath:قسم خوردن
Save:نجات دادن
Buddy:دوست
@ENGLISHWITHME
#کتاب_504 واژه نهم
Data
حقایق, اطلاعات
(نقش گرامری:اسم جمع )
After studying the data, we were able to finish our report.
پس از خواندن اطلاعات توانستیم گزارشمان را تمام کنیم.
After :بعد, بعد از
Study :خواندن
Able :قادر بودن
finish :تمام کردن
Report :گزارش
@ENGLISHWITHME