eitaa logo
انقلابی بمانیم ثامن الائمه
10.3هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
881 ویدیو
2.5هزار فایل
ارتباط باما @e_beman 09151564390 https://eitaa.com/joinchat/3854106624Cf45f39fbd0 🚨 گروه اندیشه ورزان خراسان رضوی وابسته به ڪانال نخبگانی انقلابے بمانیم ثامن‌الائمه(👇) 🆔 eitaa.com/joinchat/1422655548C96e48cff85
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 حرف روز 💠 قرائتی را تکثیر کنیم روز گذشته جلسه تکریمی برای بیش از 40 سال مجاهدت علمی و تدریس قرآنی حجت‌الاسلام قرائتی برگزار شد. کمتر انسانی در جامعه ما وجود دارد که پای درس این شیخ بزرگ ننشسته باشد و از آن به نیکی یاد نکند. از ویژگی‌هایی که باعث شده است ایشان در ذهن جامعه به نیکی بماند گفتار نرم و ساده با مردم است. البته این نرم‌گویی و نرم‌خویی در دل خود نکاتی دارد نکته اول؛ به اسم نرم‌گویی و بذله گفتن از اصول فاصله نمی‌گیرد. نکته دوم؛ بذله‌گویی‌اش به مبتذل‌گویی تبدیل نمی‌شود. به همین دلیل بود که سال‌ها قبل پیشنهاد داد تا پویشی با نام حلال شکل بگیرد. معمولا بزرگان مطالب دانشگاهی و حوزوی خود را نمی‌توانند به مثال‌های عامه فهم تبدیل کنند. یکی از خصوصیات این معلم قرآن این است که با اینکه به فقه آشناست ولی درگیر کلمات ثقیل فقهی نمی‌شود و دین را به زبان ساده و با مثال‌های عامیانه به مردم می‌آموزد. خصوصیت مثبت دیگر شیخ خنده‌روی رسانه، این است که هر چند با مردم ساده سخن می‌گوید اما در مطالبه‌گری از مسئولان مماشات نمی‌کند. حاج آقای قرائتی اهل لفافه و کنایه و رودربایستی نیست، اگر تذکر ضروری و نصیحتی باشد؛ چه در رفتارهای شخصی و چه در مسائل اجتماعی به عنوان مبلغ دین به راحتی تذکر می‌دهد. نامه‌نگاری‌های متعدد ایشان با مسئولان کشوری و تذکرات صریح به متولیان فرهنگی و مسئولان حوزه در خصوص توجه به قرآن کریم و ترویج تفسیر و حتی بیان این مطالب در محضر مراجع عظام نمونه‌ای از صراحت گفتار ایشان است. همین صداقت و صراحت با مردم است که از ایشان الگویی تبلیغی ساخته که نیازمند کپی‌برداری است. در جامعه مدرن و زنگار گرفته که هر روز نیاز به نشر معنویت و محتوای دینی بیش از پیش احساس می‌شود؛ یک قرائتی کافی نیست بلکه باید قرائتی‌ها تکثیر شود. امروز ما نیازمند قرائتی‌هایی هستیم که با زبان مردم و با هم‌ذات ‌پنداری با آنها برای‌شان از دین و معنویت بگوید. مردم ما مردم بی‌آلایشی هستند که اگر کسی بتواند با آنها به فطرت پاک‌شان سخن بگوید به راحتی با او همراه می‌شوند. همین است که بسیاری شیخ قرائتی را با همین سادگی و همان لهجه شیرین کاشانی پسندیده و مهمان قاب جادویی خانه‌هایشان کرده‌اند. اگر قرائتی‌ها تکثیر شوند طیب حاج رضایی و علی گندابی‌های بسیاری هستند که تلاش دارند از گنداب مدرنیته خودشان را بیرون بکشند. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز 🔻طناب پوسیده حجاریان همزمان با افزایش کنش‌گری اصلاح‌طلبان برای تعیین سازوکار این جریان برای سیاست‌ورزی و حضور در انتخابات، تحرکات طیف رادیکال و افراطی نیز افزایش یافته است. نمونه این تحرکات را باید در مصاحبه امثال؛ فائزه هاشمی، سعید حجاریان و... دید که یا به نفی مستقیم حضور در انتخابات پرداخته و یا برای حضور در انتخابات به تعیین شروط می‌پردازند. در زمینه علل چنین رفتارهایی از سوی طیف رادیکال اصلاحات مانند حجاریان چند نکته تحلیلی را می‌توان مد نظر داشت: ▫️گزاره‌های تحلیلی: 1️⃣ شرط و شروط طیف رادیکال و افراطی‌ای مانند حجاریان را نمی‌توان به معنای شرط و شروط برای حضور در انتخابات دانست؛ چرا که این طیف افراطی سال‌هاست از انتخابات گذر کرده و نافرمانی را جست‌وجو می‌کنند. برای مثال حجاریان در سایت مشق نو در 10 آذر 1397 اینگونه می‌نویسد: «تاکتیک اصلی اصلاحات، سازماندهی نیروها از پایین است. این روش در گسترش احزاب، سازمان آهنین، بسیج توده‌ای و انواع سازمان‌های مردم‌نهاد متجلی می‌شود و حتی بعضی مواقع می‌توان به نافرمانی مدنی فکر کرد. اساساً معتقدم فشار از پایین با انتخابات پدید نمی‌آید. پس باید گفت: پروژه اصلاحات به انتخابات گره نخورده است. زیرا انتخابات به‌ معنای کنونی آن، مصداق گدایی قدرت است.» لذا شروط طیف‌های تندرویی مانند حجاریان بیش از آنکه شروط برای آمدن به صحنه انتخابات باشد تئوریزه کردن آنچه نافرمانی می‌داند است. 2️⃣ نسخه تجویزی امثال حجاریان را باید طناب پوسیده‌ای دانست که با آن نمی‌توان به چاه رفت. اشکال اول اینکه هر جریان سیاسی برای مانایی خود نیازمند بازیگری سیاسی است و این ذاتی‌اش محسوب می‌شود. جریان سیاسی مانند ماهی است؛ همانگونه که ماهی بدون آب می‌میرد جریان سیاسی هم بدون کنش‌گری سیاسی رو به اضمحلال خواهد رفت. لذا اینکه یک جریان سیاسی را از فعالیت سیاسی منع کرده و آن را به «نافرمانی مدنی» دعوت کنی‌ـ آنگونه که امثال حجاریان می‌نویسند و می‌اندیشند‌ـ جز خسران برای جریان سیاسی مطبوع چیز دیگری حاصل ندارد. 3️⃣ اشکال دومی که بر این صحبت وارد است و جریان اصلاحات را با خسارت همراه می‌کند منابع انسانی و بدنه اجتماعی جریان است. عدم بازیگری سیاسی به معنای به عاریت گذاشتن بدنه اجتماعی و طیف هوادار است. توصیه جریان افراطی‌ای مانند حجاریان‌ـ در صورت جامه عمل پوشیدن‌ـ زمینه‌ای را فراهم می‌آورد تا بدنه متمایل به جریان اصلاحات از جاهای مختلف گاه به اسم خط سوم داخلی و گاه به اسم جریان‌های ساختارشکن خارج‌نشین به عاریت گرفته شود. اضمحلال بدنه اجتماعی هم چیزی جز اضمحلال جریان سیاسی نتیجه‌ای ندارد. 🔸️نکته مهم؛ حوادث و اتفاقات چند سال اخیر نشان داده است که سازوکار مواجهه با نظام در هر طیف سیاسی استفاده از سازوکار قانونی است. به همین دلیل در مدت اخیر شاهد فعال شدن سیاسیون و طیف‌های داخلی اصلاحات هستیم تا برای رسیدن به یک سازوکار رقابت به اجماع برسند. آنچه مطلوب و مورد نیاز است این است که در این سازوکار نباید اجازه داد طیف‌های تندرو و رادیکال زیر میز مفاهمه، گفت‌وگو، مشارکت و... بزنند و میز کذایی و غیر منطقی خود را پیش پای جریان بگذارند. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز 🟤 من یک کلاهبردارم یک سال از حوادث پس از فوت مهسا امینی می‌گذرد. حرکتی که پس از فوت او شروع شده بود پس از مدتی توسط بازیگرانی که باید آنها را بچه زرنگ براندازی دانست تصاحب شد. بچه زرنگ‌هایی که به قول خودشان دکان دو نبش زده‌اند. در یک نبش دکان‌شان هر اقدام اعتراضی در جامعه را به اسم خودشان رنگ‌زده و به غربی‌ها می‌فروشند و کرور کرور سرمایه کسب می‌کنند و وظیفه نبش دیگر تیغ زدن مردم بی‌گناهی است که پرستیژ آزادی‌خواهانه اینها را باور کرده‌اند. 🔸️نمونه‌اش همین مصی علی‌نژاد است که به دادگاهی در ایالات متحده آمریکا شکایت کرده که جمهوری اسلامی ایران به روحیه او آسیب رسانده است و در ادامه دادگاه فدرال به نفع او رأی داده و به موجب این رأی مبلغ 3 میلیون و 325 هزار دلار معادل 170 میلیارد تومان از اموال بلوکه شده ایران‌ـ که حق مسلم مردم ایران است‌ـ باید به عنوان غرامت به وی پرداخت شود. همین مدت پیش بود که اسنادی از او منتشر شد که نشان می‌داد 700 هزار دلار از دولت فدرال آمریکا پول گرفته است. اینها پول‌ها و دریافتی‌های عیان و آشکار است و بماند دریافتی‌هایی که به اسم دموکراسی و آزادی از سرویس‌ها و نهادها تیغ زده است. نمونه دیگرش همین علی کریمی است؛ کسی که خودش را لیدر «زن، زندگی و آزادی» می‌دانست آزادی را از نزدیک‌ترین زن زندگی خودش سلب کرده و راهی زندانش نموده است. ◀️آنچه گفته شد وصف طماعی و یا کلاهبرداری یک فرد نیست. بلکه وصف حال و روز جماعت برانداز و تجزیه‌طلب است که یکی تریبونی که نظام برایش تسهیل کرده است را محلی برای عقده‌گشایی و دعوای مردم با مردم قرار داده است. تریبونی که باید هدایتگر باشد امروز تولید‌کننده خشم و خصومت و ترور در شرق و غرب می‌شود. و دیگری که دیروز پشت سر صدام راه افتاده و زنان و مردان کردی مانند شهیده ناهید فاتحی‌کرجو یا همان سمیه کردستان را به فجیع‌ترین شرایط قتل عام می‌کرد امروز منادی زن، زندگی، آزادی شود و پشت این شعار فریبنده، تجزیه‌طلبی‌اش را قالب کند. دنیا محل عبرت است. عبرت برای کسانی که با طناب پوسیده امثال مصی علی‌نژادها به چاه ویل براندازی رفته‌اند و طلب دموکراسی می‌کنند. سال‌ها قبل این جماعت هشتگ می‌زدند که یک‌ـ براندازم؛ حال که نقاب افتاده و آن سبو آبرویی که بود نیز شکسته است شاید بهترین کار بازگشت به هشتگ اصیل و واقعی یعنی یک‌ـ کلاهبردارم است. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز 🟤 این یک آرایش جنگی است پس از هتک‌حرمت به قرآن روز گذشته رهبر معظم انقلاب در پیامی این اهانت را محکوم کردند. یکی از عباراتی که ایشان در متن پیام‌شان به کار بردند «آرایش جنگی» بود. ایشان فرمودند: «دولت سوئد نیز باید بداند که با پشتیبانی از جنایتکار، در برابر دنیای اسلام آرایش جنگی گرفته و نفرت و دشمنی عموم ملت‌های مسلمان و بسیاری از دولت‌های آنان را به سوی خود جلب کرده است.» در تحلیل هتک‌حرمت به قرآن می‌توان دو نگاه تحلیلی داشت. نگاه اول تقلیل منازعه به فرد موهن است. در این تحلیل، فردی مانند سلوان مومیکا که اقدام به آتش زدن قرآن کرده محکوم می‌شود. اما اگر نخواهیم سطح منازعه را تقلیل بدهیم موضوع حادتر و پیچیده‌تر می‌شود. به همین دلیل است که ما در پیام رهبری با «توطئه‌گران پشت صحنه» مواجه می‌شویم. نگاهی به تاریخ نشان می‌دهد که منازعات دنیا همیشه یک پشت پرده دارد. مثلا جنگ صلیبی با اینکه عاملش سخنرانی پاپ اوربن دوم معرفی می‌شود اما عامل تحریک‌کننده پاپ، امپراطور روم شرقی یعنی آلکسیوس کمننوس بود که به قول فرانکوپن مورخ انگلیسی «کمک‌خواهی او (پاپ اوربن) آخرین فریاد مذبوحانه حاکمی بوده که دولت و امپراتوری‌اش فاصله‌ای با سقوط نداشته است.» در اینجا هم بیشتر از یک حرکت فردی ما با یک جنگ تمدنی علیه مسلمانان روبه‌رو هستیم. جنگ تمدنی نیز امروز شروع نشده است؛ بلکه از زمانی شروع شد که هانتیگتون آن را تئوریزه کرد و یک ضلع از سه ضلع این جنگ را مسلمانان معرفی کرد. از آن روز تا به امروز حوادث بسیاری به دست غربی‌ها شکل گرفت تا بتوانند اسلام را نه در یک جنگ صلیبی بلکه در اذهان و افکار جهانی ترور کنند. تولید القاعده، زدن برج‌های دوقلو، ایجاد داعش و... بخشی از پرونده‌های اسلام‌هراسی غرب‌ها بود. حرکت موهن امروز میوه حرکت‌های دیروز است. امروز جامعه تحت بمباران رسانه‌های صهیونیستی و غربی از اسلام‌هراسی به اسلام‌ستیزی رسیده است. در این منازعه مسلمین و افراد دغدغه‌مند باید نگران باشند؛ چون این توهین حد یقفی ندارد. اولین کار این است با عاملان و پشت صحنه برخورد شود. موضوعی که در پیام رهبر معظم انقلاب هم آن را شاهدیم. اما در لایه دوم باید اسلام را از زیر ترکش‌های رسانه‌ای صهیونیسم و غرب بیرون کشید. این امر هم جز با کار نرم فرهنگی و رسانه‌ای صورت نمی‌پذیرید. امروز علمای اسلام باید بنشینند و بگویند چگونه می‌توان چهره اسلام که توسط گروه‌های خشنی مانند القاعده، داعش و... به گروگان گرفته شده را بازپس گرفت. نباید گذاشت اسلام همچنان به دست داعشی‌ها و رسانه‌های صهیونیستی و غربی ترور شود. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز 💠 با یزیدیم یا حسین(علیه السلام)؟ محمدعابد الجابری اندیشمند نومعتزلی مصر سعی کرده است تاریخ اسلام را در سه واژه حقیقت، قبیله و غنیمت تحلیل و تفسیر کند. نگاهی به تاریخ کربلا و حادثه عاشورا هم نشان می‌دهد که ما در کربلا با سه واژه متفاوت روبه‌رویی هستیم؛ منفعت، مصلحت و حقیقت. در کربلا آنچه اتفاق می‌افتد انسان‌ها را به سه نحله تقسیم می‌کند. ▫️ خواص منفعت‌محور: افرادی که در کربلا سهیم هستند همه سید الشهداء (ع) را می‌شناسند؛ ولی بین منفعت مقطعی و حقیقت گیر می‌افتند. مثلا شریح قاضی اگر فقط بر بالای عمارت کوفه می‌گفت: هانی‌بن عروه در زندان زخمی و مجروح شده است همانجا قیام مردم علیه ابن زیاد شکل می‌گرفت و حادثه عاشورایی پدید نمی‌آمد. یا یکی مثل عمربن سعد چرتکه می‌اندازد که حسین (ع) را می‌کشم، به ملک ری که رسیدم توبه می‌کنم؛ ولی آنچه در دوراهی حقیقت و غنیمت برای عمربن سعد محقق شد این بود که نه به ملک ری رسید و نه از گندم آن خورد. ▫️ خواص مصلحت‌اندیش: دیگری هم مثل سلیمان بن صرد خزاعی می‌شود که در شناخت حقیقت و مصلحت در می‌ماند. عقل مصلحت‌اندیش و کوته‌بین انسان‌های بزرگی مانند سلیمان‌بن صرد خزاعی این‌گونه محاسبه می‌کنند که قطعا در هماورد بین امام حسین (ع) و سپاه یزید آن کسی که شکست می‌خورد امام حسین (ع) است. به همین دلیل پا پس می‌کشد تا در جایی دیگر بتواند یزید را شکست دهد. اما تاریخ یعنی اقدام در موقع خویش. سلیمان بعدها در قیام توابین با 4000 نفر شهید می‌شود؛ ولی پیام 72 تن کجا؟ و تأثیر 4000 نفر مصلحت‌سنج زمان‌نشناس کجا؟ ▫️ خواص حقیقت‌طلب: اما کسان دیگری هستند که در طریق حقیقتند؛ حقیقت هم جز پا جای پای معصوم (ع) گذاشتن نیست «المتقدم لهم مارق والمتاخر عنهم زاهق». مالک در جنگ صفین می‌داند که اگر دو شمشیر دیگر بزند خیمه کفر ویران می‌شود؛ ولی به اذن مولایش برمی‌گردد، اما کمی آن‌سوتر عاشوراییان می‌دانند به واسطه راهی که می‌روند سرشان بر نیزه خواهد رفت؛ ولی اذن میدان می‌خواهند. در این حقیقت‌طلبی گاه شمری که 16 بار با پای پیاده به سفر حج رفته و پیشانی‌اش پینه بسته مردود می‌شود؛ ولی سعدابن حارث، ابوالحتوف بن حارث، حربن یزید و... که تا ظهر عاشورا در سپاه یزید هستند به امام می‌پیوندند و شهید می‌شوند. شیعه حقیقی یعنی بدانی کی قیام کنی و کی قعود؟ کسی مثل مالک می‌تواند فهم کند که چرا در نزدیکی خیمه معاویه باید برگردد؟ چرا که امام علی (ع) فرمان بازگشت داده است. خواصی که این فراز و فرود سیاسی را درک نکردند حسن‌ابن علی (ع) را به واسطه صلحش مُذِلُّ المومنین خواندند و حسین (ع) را در کربلا تنها گذاشتند. مخلص کلام میدان رفتن ۷۲ تن و کنار کشیدن مالک اشتر را نه با عقلانیت منفعت‌محور می‌توان فهمید و نه با چرتکه انداختن مصلحت‌اندیشانه، فقط یک راه دارد «اعرالله جمجمتک» «سرت را به خدا بسپاری» و پا در ره ولایت نهی. آنچه گفته شد مختص کربلا و عاشورا نیست؛ مختص امروز نیز هست. اینکه کسی زیر علم حسین (ع) سینه می‌زند باید بداند ما در یک جهان سینوسی و پر فراز و فرود قرار گرفته‌ایم. گاه چنان حوادث غبارآلود می‌شوند که فهم آن برای خواص هم سخت می‌شود. در این مسیر پر فراز و فرود آنچه به رفتن کمک می‌کند شناخت مسیر و داشتن یک شاخص است و شاخص اصلی هم گفته شده است «وَ أَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا إِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا.» ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز 💠 ما ملت امام حسینیم مراسم دهه اول محرم‌الحرام امسال هم مانند سال‌های گذشته پرشور برگزار گردید. یکی از خصوصیات ویژه محرم این است که زن و مرد، پیر و جوان، چپ و راست، غنی و فقیر و... کنار هم قرار گرفته و فارغ از تعلقات خود به رونق این مجلس 1400 ساله کمک می‌کنند. اما مراسم امسال در درون خود پیام‌ها و نکات تحلیلی‌ای داشت که می‌توان آن را این‌گونه برشمرد: 🍂 جامعه دیندار است: سال‌هاست ما از طرق مختلف و از رسانه‌های گوناگون با این انگاره مواجه می‌شویم که جامعه از دین فاصله گرفته و به اعتقادات دینی توجهی ندارد. مراسمات شب قدر، تاسوعا و عاشورا، راهپیمایی اربعین و... نشان می‌دهد که این انگاره، یک ذهنیت اشتباه است. البته این به معنای غره شدن مسئولان به وضعیت موجود نباید تلقی گردد بلکه باید با پیمایش‌های علمی و تخصصی به این نکته رسید که جامعه در عصر جدید به پدیده‌های دینی چگونه می‌اندیشد و چگونه می‌توان به افزایش کیفیت دینداری آن کمک کرد. 🍂 پروپاگاندای رسانه‌ای را باور نکن: گوبلز می‌گفت که دروغ، هر چه بزرگ‌تر باشد، باورش آسان‌تر است. این مبنایی برای پروپاگاندای رسانه‌ای و برجسته‌سازی حاشیه و به حاشیه بردن اصل است. در محرم هر سال هم ما با این موضوع مواجهیم که رسانه‌های ضد انقلاب یک نوحه از یک مداح یا یک حاشیه از یک مراسم را در بوق و کرنا کرده و اصل مراسم عاشورای حسینی را تحت‌الشعاع قرار می‌دهند. موضوعی که امسال نیز با آن مواجه بودیم. جامعه به درستی می‌داند که در بین صدها هزار تکیه، هیئت، موکب و... با فرهنگ، عقاید و سلایق مختلف به وجود آمدن حاشیه‌هایی این چنینی غیر قابل کتمان است. اما اینکه بخواهیم عظمت این دستگاه عظیم، مردمی و خودجوش را زیر سؤال ببریم خلاف اخلاق و انصاف است. 🍂 نسل زِد ضد نیست: در اغتشاشات سال گذشته با عبارت نسل زِد بسیار مواجه شدیم که نسل جدید جامعه را به بیگانگی با فرهنگ بومی و دینی متهم می‌کردند. اینکه نسل جدید متفاوت می‌اندیشد و با چالش‌های فکری و هویتی بسیاری روبه‌روست یک امر غیر قابل کتمان است. اما تعدد حضور جوانان و نوجوانان در هیئات و عزاداری سیدالشهداء علیه‌السلام نشان می‌دهد که این نسل نیازمند مطالعه عمیق فرهنگی و اجتماعی است. 🍂 حسین علیه‌السلام فصل مشترک ماست: این روزها جامعه به وحدت و همدلی نیاز ویژه‌ای دارد. مناسبات ملی و مذهبی بهترین بستر برای شکل‌گیری وحدت و همدلی است و شاید گل سر سبد این مناسبت‌ها محرم و صفر و شخصیت امام حسین علیه‌السلام است. چپ و راست، شیعه و سنی، پیر و جوان و... همه به امام حسین علیه‌السلام اعتقاد دارند و این می‌تواند یک فصل مشترک برای گفت‌وگو و رسیدن به وحدت باشد. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز 💠 مأموریت 210 روزه «برهه حساس کنونی»، این عبارتی است که در ادبیات سیاسی ما زیاد به کار برده می‌شود و این روزها هم بعضا به دستمایه طنز و گاه طعنه‌های سیاسی بدل شده است. اما واقعیت قضیه این است که نظام بین‌الملل و عرصه سیاسی عرصه ایستایی و ثبات نیست بلکه عرصه‌ای به شدت سیال و متغیر است. در این عرصه متغیر، تزاحم منافع بازیگران باعث می‌شود که هر روز ما شاهد یک تحول جدید باشیم. لذا «برهه حساس کنونی» نه یک طنز بلکه یک واقعیت است. انتخابات اسفند 1402 هم شاید مصداق همین عبارت پر کاربرد باشد. کسانی که صحنه‌گردان حوادث سال گذشته بودند تلاش داشتند تا مردم به عنوان مهم‌ترین رکن نظام را از آن بگیرند. در این انتخابات هم قطعا این جماعت سر جای خود نخواهند نشست و به هر کاری که دست‌شان برسد و برای‌شان ممکن باشد دست خواهند زد تا در انتخابات اخلال ایجاد کنند؛ این اخلال می‌تواند امنیتی باشد، یا رسانه‌ای و فکری و یا به واسطه هر ابزار دیگری. در این بازی شطرنج هر مهره یک کارکرد دارد و آن کسی می‌تواند موفق باشد و طرف مقابل را کیش و مات کند که از همه مهره‌های خود بهترین استفاده را نماید. در بازی شطرنج اولین اصل داشتن یک راهبرد است. راهبرد انتخابات 1402 هم همان راهبرد چهارگانه‌ای است که رهبری در اول سال معین کردند؛ امنیت، رقابت، مشارکت و سلامت. در 210 روز آینده از وزیر و وکیل و رئیس گرفته تا هر شخص عادی در جامعه که دغدغه ایران و ایرانیت را دارد باید به برهم زدن بازی طرف مقابل و کیش و مات کردن آن بیندیشد. 2 روز دیگر نام‌نویسی‌ها شروع خواهد شد. اولین گام در این مأموریت 210 روزه دعوت کردن از کسانی است که صلاحیت و توانمندی این کار را دارند. افراد و جریان‌ها با توانمندی‌ها و بدنه اجتماعی که دارند می‌توانند به تنور انتخابات بدمند و بر گرمی آن بیفزایند. البته این بازی تا شامگاه 11 اسفندماه و پایان سوت رأی‌گیری ادامه خواهد داشت. بازیکن خوب تا دقیقه 90 و حتی در وقت‌های اضافه می‌جنگند. در این جنگ تن به تن هر شخص یا جریانی که با قول و فعل و تقریرش به پر شور بودن انتخابات کمک کند سرباز وطن محسوب خواهد شد؛ خواه چپ باشد یا راست. هرکس هم در آتش اختلافات بدمد و تنور انتخابات را سرد کند تکمیل‌کننده بازی طرف مقابل است. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز ⚽️🏐🤼‍♂️ جدال ورزش و تروریست‌های رسانه‌ای انتقال احتمالی مهدی طارمی به تاتنهام، قهرمانی کشتی فرنگی نوجوانان در جهان، قهرمانی تیم والیبال جوانان در جهان، قهرمانی وزنه‌برداری نوجوانان در آسیا، توقف نایب‌قهرمان اروپا توسط هندبال نوجوانان ایران، صعود تیم فوتبال نوجوانان به جام جهانی، قهرمانی تیم وزنه‌برداری دختران برای اولین بار در آسیا و... جزو اخباری بود که در مدت اخیر در ورزش کشور اتفاق افتاد ولی در رسانه‌های ضدانقلاب و برانداز ضریب خبری نیافت. این نحوه خبررسانی را با خبررسانی در ایام اغتشاشات سال گذشته مقایسه کنید که یک کشف حجاب یا یک توئیت حاشیه‌ای چگونه در رسانه‌های تجزیه‌طلب و برانداز خبرساز می‌شد. اما چرا این جماعت اینگونه با ورزش قهرمانی مواجه می‌شوند؟ و آیا همانگونه که می‌گویند ورزش در اذهان آنها سیاسی نیست؟ علت چنین رفتاری را باید تفاوت کارکردهای ورزش ملی و قهرمانی با کارکردهای این رسانه‌ها دانست. ورزش‌های ملی خصلتی که دارند موجب وحدت جامعه می‌گردند. فقیر و غنی، فارس و غیر فارس، شیعه و سنی هنگامی که به ورزش ملی می‌رسند اختلاف‌ها را کنار می‌گذارند و برای آنها ورزش ملی یک هویت ایرانی می‌سازد. و این با رویکرد رسانه تجزیه‌طلبی مانند ایران‌‌اینترنشنال در تضاد است. اگر ورزش ملی وحدت‌‌ساز است او قصد دارد که دیگرساز باشد و هر ایرانی به جای عشق و افتخار به ورزشکاران کشورش، انگشت اتهام را به سمت دیگری نشانه رود و هم وطنش را بی‌غیرت و یا به صفت قبیحه دیگری معرفی کند. 🤝 کارکرد دیگر ورزش و قهرمانی ملی تزریق روحیه نشاط به جامعه است در صورتی که طرف مقابل به دنبال سیاه‌نمایی مطلق از جامعه است و آنچه می‌تواند نشاط را به جامعه آورد را به طور کلی منتفی می‌داند و با آن در ستیز است. لذا ما بیشتر از اینکه با یک موضوع ورزشی مواجه باشیم با یک جنگ‌ شناختی از جنس ورزش مواجهیم. طرف مقابل تلاش دارد تا هر آنچه مؤلفه‌های ملت‌ ساز و نشاط‌انگیز وجود دارد را از جامعه ما بزداید. 🔻 ویژگی دشمن، دشمنی است اما آنچه باید مدنظر داشت این است که با توجه به اینکه بیش از 70 درصد جامعه در شبکه‌های اجتماعی با این رویکردهای دشمن مواجهند و ضعف سواد رسانه‌ای موجب آسیب به برخی شده و می‌شود باید یک تأمل اساسی برای سواد رسانه‌ای جامعه کرد تا به درستی ماهیت تجزیه‌طلبانه این رسانه‌های تروریستی را بشناسند. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز 🔻 لطفا حاشیه‌سازی نکنید خبر کنار گذاشتن محمدرضا غلامرضا معاون سیاسی وزارت کشور جزو خبرهایی بود که روز گذشته مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت علت این کنار گذاشتن هم نامه‌ای بود که وی مدتی پیش به استانداری‌ها زده و محدودیت‌هایی را در ارتباط بین استانداری، فرمانداری‌ها و دیگر بخش‌های دولت با نمایندگان در ایام انتخابات اتخاذ نمود. موضوعی که باعث ناراحتی نمایندگان شد و رابط دولت و مجلس را وارد فاز جدیدی نمود که باعث برکناری معاون سیاسی وزارت کشور شد. فارغ از حواشی پدید آمده به نظر می‌رسد در تغییر صورت گرفته با چند اشکال اساسی از سوی مجلس و دولت مواجهیم. 1️⃣ اشکال اول اینکه نمایندگان با اینکه یک مقام اجرایی نیستند اما در فضای شهرستان‌‌ها خصوصاً شهرستان‌های کوچک محل رجوع مردم می‌باشند. حتی به علت اشکال در چهارچوب حکمرانی، نماینده مجلس گاه تأمین‌کننده مسائلی مانند آب، آسفالت و... نیز هست. این در هم تنیدگی بین مسئولان اجرایی و نماینده مجلس با یک بخشنامه و یا دستورالعمل یک شبه قابل کنار گذاشتن نیست. از سویی هم این نکته درست است که باید عدالت انتخاباتی بین کلیه کاندیداها حتی نماینده مستقر رعایت شود. وزارت کشور و دولت باید بین عدالت انتخاباتی و تعامل با قوه مقننه مسیری باز کند که نه ارتباط با نمایندگان آسیب ببیند و نه به عدالت انتخاباتی خدشه‌ای وارد شود امری که در اقدام وزارت کشور لحاظ نگردید. 2️⃣ اشکال دوم به مجلس و نمایندگان برمی‌‌گردد که رواداری و صبر نمایندگان هم باید به آن اندازه باشد که با یک نامه‌ـ چه صحیح باشد و چه غلط‌ـ از تعامل با دولت خارج نشود. امروز بخشی از جامعه رواداری و صبر مجلس در قضیه معاون وزیر کشور را نپسندیدند و فضای رسانه‌ای پدید آمده علیه مجلس حاصل همین کم صبری بهارستان‌نشین‌هاست. سیاستمدار هوشمند و کارکشته با یک غوره سردی و با یک مویزه گرمی نمی‌کند. 3️⃣ اما اشتباه اصلی و بزرگ بی‌توجهی به دستور رهبر معظم انقلاب در نماز عید فطر است که به صراحت سه قوه را از اختلاف و دعواهای سیاسی بر حذر داشتند. آنچه رهبری فرمودند یک امر مولوی و لازم‌الاجرا بود. بارها گفته و نوشته شد که وظیفه دولت و مجلس نوشتن یک نقشه راه برای اجرایی کردن هم‌افزایی بین دولت و مجلس بود؛ اما این نقشه راه بعد از چند ماه نگاشته نشد و هر مدتی یک مسئله حاشیه‌ای بر متن غلبه می‌کند. حاشیه‌هایی که دودش به چشم ملت می‌رود و عرصه خدمت را به عرصه کشمکش‌های بی‌مورد تبدیل می‌کند. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز ♦️ الزامات رسیدن به قله روز پنج‌شنبه بود که مجمع فرماندهان سپاه به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتند. یکی از محورهای بیانات ایشان وضعیت‌شناسی از شرایط جاری کشور بود. ایشان نظام را در حال رسیدن به قله دانستند و فرمودند: «ما فصل مشبعی را حرکت کردیم. ... این شیب تند را عبور کردیم، به قله‌ها نزدیک شدیم. نباید خسته بشویم. امروز روز خسته شدن نیست، روز ناامید شدن نیست. ... روز امید است، روز حرکت است.» اما برای رسیدن به پیشرفت نهایی یا به تعبیر رهبر معظم انقلاب قله الزاماتی وجود دارد. چشم‌انداز را تغییر دهیم: ما کجا ایستاده‌ایم؟ پاسخ به این پرسش را می‌شود از دو جنبه دید و پاسخ داد. گاه ممکن است که با دیدن کاستی‌ها و رجحان آن، به این نتیجه برسیم که مسیر به سمت قله نیست؛ بلکه در یک سراشیبی و سقوط است. این منفی‌بافی‌ها را این روزها در برخی نگاه‌های ژورنالیستی، حجاریان، عبدی، رنانی و... به کرات دیده‌ایم. اما منظر دومی که می‌شود به پرسش «کجا ایستاده‌ایم؟» پاسخ داد، دیدن پیشرفت‌ها و مسیر طی شده است. اینکه امروز مشکلات وجود دارد، امری کتمان‌ناپذیر است؛ اما آیا باید اسیر ذهنیت‌ها شد؟ پاسخ «خیر» است. وجود اشکالات نباید مانع دیدن پیشرفت‌ها شود و اذعان به پیشرفت‌ها نباید ما را دچار توهم یا سانسور واقعیت‌ها کند. تاریخ بخوانیم: عصر امتیازات قاجاری، قرارداد 1905 و 1915، تحت‌الحمایگی انگلیس در 1919، قحطی بزرگ، به قدرت رساندن شاه با اراده افسران انگلیسی و عزل او پس از 16 سال، کودتای 28 مرداد و... بخشی از تاریخ ماست. تاریخی که نشان می‌دهد، پادشاه این کشور با برنامه‌ریزی شاپور ریپورترها بر سر کار می‌آمد و با اراده چرچیل و روزولت‌ها می‌رفت. مطالعه این تاریخ می‌تواند به ما نشان دهد که ما از آن ته دره و شیب‌ها گذر کرده‌ایم. قدیمی‌ها می‌گفتند: «ملتی که تاریخ نخواند خودش عبرت تاریخ خواهد شد.» اختلاف ممنوع: اختلاف‌ها موجب هدر رفتن توان‌ها و گاه تقابل آنها می‌شود. سال‌هاست که دنیا معتقد است لازمه پیشرفت ایجاد ساختارها و نهادهای هم‌افزا (integrative institution) است. در رسیدن به قله نمی‌شود معیشت مردم و حل مشکلات را رها کرده و به بهانه تغییر یک معاون یقه‌گیری کرد و زد و خورد راه انداخت. کار جهادی: الزام چهارم کار است و کار است و کار. در رفع عقب‌ماندگی‌ها آنچه به ما کمک می‌کند، روحیه جهادی و خسته نشدن است. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز 🏴 دیستوپیای مدرن و یوتوپیای اربعین ما در غرب دو واژه متضاد داریم؛ دیستوپیا و اتوپیا. اتوپیا همان مدینه فاضله است؛ اما دیستوپیا شهری است که در آن تباهی گسترده شده است. شاید یکی از ویژگی‌هایی که بتوان از نگاه ژورنالیستی آن را دیستوپیای مدرن تشبیه کرد، عبارت «غرب وحشی» در واژگان رهبر معظم انقلاب است که می‌فرمایند: «سیاستمداران غربی... کت و شلوار می‌پوشند، کراوات می‌بندند، ادکلن می‌زنند، کیف سامسونت دست‌شان می‌گیرند، اما وحشی‌اند؛... هر جایی که یک حرکتی علیه یک فرد حتی انجام بگیرد که مورد علاقه‌ آنها است، آنجا تروریسم و حقوق بشر و همه‌ چیز ردیف می‌شوند برای مقابله اما اینجا‌ـ به این وضوح‌ـ به این حرکت، [حرکت] تروریستی نمی‌گویند! اینها این جوری‌ هستند.» در جامعه مدرن وقتی بشریت با چالشی مواجه می‌شود، غرب به فکر دوختن کلاهی از نمد مشکل موجود بر می‌آید. براساس تخميني که سال 2017 زده شده، به ازاي هر 100 نفر در آمريکا، 120/5 اسلحه وجود دارد. سال 2017 نشريه فورچون نوشت که به دنبال حادثه لاس‌وگاس که منجر به کشته شدن 59 نفر شد سهام شرکت استورم و روگر فرداي آن روز در آغاز معاملات، سه درصد افزايش يافت و سهام شرکت امريکن اوت دور (American Outdoor) با افزايش پنج درصد و سهام شرکت ويستا اوت دور (Vista Outdoor) با افزايش بيش از دو درصدي همراه شد. مردم به دنبال هر حادثه براي حفظ امنيت خود به خريد اسلحه پناه ‌مي‌برند و اين به معناي رشد سهام شرکت‌هاي اسلحه‌سازي است. از قدیم گفته‌اند «الناس علی دین ملوکهم». مردم غرب را ملامتی نیست؛ چرا که در ذیل گفتمانی زیسته‌اند که بحران می‌سازد تا از دل بحران ثروتش را انباشته کند. اگر ناتو خودش را به دل روسیه می‌زند بخشی حاصل این است که جنگ در اوکراین به سود شرکت‌های بزرگ اسلحه‌سازی تمام می‌شود. براساس آمار منتشر شده از سوی شرکت آمریکایی ریتون فروش این شرکت در سه ماهه نخست سال گذشته میلادی به 16 میلیارد دلار رسید که 3 برابر سال قبل از آن بوده است. اما در مقابل این دیستوپیا ما به دلایل ذیل با یک یوتوپیا یا آرمانشهر مدرن نیز مواجهیم و آن اربعین حسینی است: معنویت افیون توده‌ها نیست: «دین افیون توده‌هاست.» این عبارت را بارها از جریان چپ مارکسیستی شنیده‌ایم. اما اربعین نشان می‌دهد که معنویت افیون توده‌ها نیست بلکه به آن پویایی می‌دهد. عشق حسین(ع) محرک همه خوبی‌ها و نیک سرشتی و نیک‌اندیشی‌های اربعین است. نظام طبقاتی ممنوع: نظام‌های طبقاتی همیشه در دنیا بوده و هستند. سرزمین فراعنه، روم، یونان باستان و... همه در عصر خود دارای نظام‌های کاستی بوده‌اند. اما آنچه ما در اربعین مشاهده می‌کنیم یک نظام و جامعه بدون طبقه است. در راهپیمایی اربعین گاه انسان‌هایی را در حال خدمت به فرودستان و مستضعفان جامعه می‌بینید که از لحاظ علمی، جایگاه شغلی، ثروت و... در بالای جامعه دسته‌بندی می‌شوند. پزشک واکس می‌زند، وزیر و وکیل چای می‌ریزند و... . منفعت جایی ندارد: در دنیای مدرن در هر تعامل یا تقابلی آنچه لحاظ می‌شود داده‌ها و ستانده‌هاست. اما در اربعین، میزبان عراقی گاه طعامی را بر سر سفره مهمان می‌آورد که در طول سال شاید خودش آرزویش را داشته است. بسیار شنیده‌ایم و دیده‌ایم که همین مهمان کمی آن طرف‌تر می‌نشیند و می‌گرید تا از خداوند بابت این نعمتی که به او داده است تشکر کند. آنچه در اربعین رخ می‌دهد یک «تکدی سخاوتمندانه» است؛ التماس می‌کند، گریه می‌کند، دستت را به سختی فشار می‌دهد تا بر سر سفره‌اش بنشینی و او لذت ببرد. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز 📌 آقای خاتمی؛ مخاطب شمایید چند روز پیش سیدمحمد خاتمی در دیدار با «شورای مرکزی کانون زندانیان سیاسی مسلمان قبل از انقلاب» گفته است: «باید در کنار مردم ایستاد و دردهای آنها را شناخت و بیان کرد و به حاکمیت اعلام کنیم که به مردم بد می‌کند. مردم که برده نیستند! آدمی را سرکار بیاورید که بتواند کار کند و جواب مردم را بدهد. ... اگر خوداصلاحی نکنید نابودی‌تان حتمی است، انتخابات برای مردم است؛ باید واقعاً انتخابات صورت گیرد. نمی‌شود دست و پای کسی را ببندید و بگویید شنا کن!» مطالبه‌گری و انتقاد ذاتی جامعه است. اگر از محتوای رادیکال آقای خاتمی بگذریم، نکته‌ای که وجود دارد، این است که فردی که گارد انتقاد و مطالبه گرفته، اولین پرسشی را که باید پاسخ دهد، قدرالسهمش از وضعیت موجود است. آقای خاتمی از مریخ که نیامده است؛ بلکه خود بخشی از «مخاطب بایدهایی» است که می‌گوید. اگر تسامحاً از دولت هاشمی و میرحسین بگذریم، در 16 سال از 26 سال گذشته یا شخص خاتمی بر سر کار بوده یا کسی بر سر کار آمده که حاصل «تَکرار می‌کنم» خاتمی است. نمی‌شود «تَکرار کرد» ولی عواقب «تَکرار کردن» را نپذیرفت. اینکه آقای خاتمی می‌گوید «مردم که برده نیستند! آدمی را سرکار بیاورید که بتواند کار کند و جواب مردم را بدهد» حدیث نفس است. آیا زمانی که با بی‌عملی وزیر مسکن و شهرسازی، مطالبات مردم در این حوزه انباشته شد و وزیر با افتخار گفت یک مسکن هم نساخته است، آقای خاتمی دیدند و شنیدند؟ اگر دیدید و شنیدید، چرا واکنش نشان ندادید؟ مگر مردم آن زمان برده بودند؟ نمی‌شود چشم را بر روی تورم، افزایش نقدینگی، افزایش پایه پولی کشور، رشد چند صد درصدی قیمت ارز، پشت میز نشستن‌ها و زخم بستر گرفتن‌ها و... در دولت تحت‌الحمایه بست و به گوشه‌ای خزید و حال در تغییر دولت، گارد انتقاد گرفت. کار پسندیده آن بود که بابت آنچه در دولت قبل گذشت، اول کمی عذرخواهِ همین مردمی که سنگش را به سینه می‌زنید، می‌شدید و درثانی لب به اعتراض و مطالبه می‌گشودید. رقابت، راهبرد اصلی و همیشگی انقلاب و نظام بوده و هست. دهه‌های 70 و 80 که بخشی از نزدیکان امروز آقای خاتمی و مرحوم هاشمی تفکر «انتخابات محدود و مدیریت شده» را بر روی میز نظام گذاشتند، کسی که مخالف بود و همیشه از مشارکت حداکثری سخن گفته، رهبری نظام بوده و هست. بنابراین، نمی‌توان انگشت اتهام را به سوی نظام گرفت و باز هم مخاطب اول این کلام شخص آقای خاتمی است. نمی‌شود در سال 1388 زیر میز انتخابات 85 درصدی زد و امروز ادای دموکراسی و مردم‌سالاری را درآورد. مردم‌سالاری شیر بی‌یال و دم و اشکم نیست. 16 آذر 1383 و در روز گرامیداشت روز دانشجو در دانشگاه تهران، آقای خاتمی به صراحت اعلام کرد: «از اردوگاه اصلاحات صدای پای دشمن به گوش می‌رسد.» نهیبی که امروز برای شخص خاتمی بارها و بارها باید تکرار شود. اصلاحات یک جریان متکثر و به تعبیر برخی اصلاح‌طلبان بین‌العباسین، یعنی از عباس عبدی تا عباس دوزدوزانی است. اینکه طریق عقلای قوم کنار گذاشته شود و با طناب رادیکال‌هایی، همچون تاج‌زاده، حجاریان، عبدی و... به چاه بروی، خلاف عقل است؛ چون تجربه نشان داده هم این طناب پوسیده است و هم آن چاه ویل و بی‌انتها. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز 🟤 بازی سیاه با چهره‌های سفید اوایل انقلاب منافقین و برخی گروه‌های تروریستی دیگر ابزار آمریکایی‌ها برای براندازی جمهوری اسلامی شدند. همین امر سبب شد «مسعود رجوی» شانه به شانه صدام علیه ایرانی‌ها بجنگد و عملیات کند. تا سال‌ها منافقین ابزار و آلت دست آمریکایی‌ها بودند؛ اما ناکارآمدی آنها و چهره سیاه‌شان نزد مردم سبب شد غربی‌ها بر روی چهره‌های سفیدتر سرمایه‌گذاری کنند. استفاده از حامد اسماعیلیون، علی کریمی، نازنین بنیادی، مصی علینژاد و... نشان داد، آمریکایی‌ها به دنبال شیفت از گروه‌های منفور سابق و رجوع به چهره‌های جدید و سفید هستند. هر چند مرور زمان نشان داد، آنقدر هم که باید گفت این چهره‌ها سفید نیستند؛ چرا که یکی کلاهبردار خواهرش شد و دیگری در روز روشن به واسطه دادگاه‌های آمریکایی از ایرانی‌ها اخاذی می‌کند. بنابراین، برخی نشانه‌های جدید خبر می‌دهد سرویس‌های غربی به دنبال معرفی چهره‌های سفید و جدید به جامعه ایرانی برای مقاصد خودشان هستند. «یاسمین مقبلی» در این سناریو می‌تواند نقش جدیدی را بازی کند. کسی که اسمش را فضانورد ایرانی گذاشته‌اند؛ اما حقیقت آن است که زاده ایران نیست و قبل از فضانوردی هم افتخارش بمباران افغانستان و دیگر ملل مستضعف بوده است. بیش از 150 مأموریت رزمی و 2000 ساعت پرواز در بیش از 25 هواپیمای مختلف کارنامه کهنه سربازی آمریکایی است که امروز می‌خواهد نقش سرباز جنگ شناختی و ادراکی را بازی کند. سرمایه‌گذاری رسانه‌های غربی و برخی رسانه‌های غربگرای داخلی بر روی چنین چهره‌ای نشان می‌دهد، سرویس‌های غربی از چهره‌های سابق دل بریده‌اند. البته چهره سفید مربوط به اشخاص نیست؛ بلکه مربوط به رسانه‌ها نیز هست. برخی نشانگان امنیتی نشان می‌دهد، پس از مرگ رسانه ای مانند آمدنیوز، این بار رسانه‌هایی جدید با عناوین جدید به عرصه مقابله با جمهوری اسلامی آمده‌اند؛ رسانه‌هایی را که به اسم افشاگری‌های اخلاقی این روزها در حال تبلیغ هستند، می‌توان بخشی از این جورچین نامید. آنچه گفته شد، بحثی مفصل بود که به اختصار توضیح داده شد؛ ولی آنچه نیاز است تلاش برای نشان دادن ماهیت چهره‌های به اصطلاح سفیدی است که بازیچه دست‌های سیاه شده‌اند. برای شناخت این دست‌های سیاه و اهداف آن نیازمند نگاه دقیق‌تر و عمیق‌تر هستیم و شناخت آنها هم در دقیقه نودی و در بزنگاه‌ها میسر نمی‌شود؛ بلکه باید با طرق مختلف اقدام شود. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز 💠 هنری به نام اقناع «زبان دولت در بیان آنچه انجام گرفته متأسفانه زبان رسایی نیست؛ اتفاقات خوبی که افتاده، به آن اندازه‌ای که شایسته و حقش است، در نظر مردم و ذهن مردم منعکس نشده.» این بخشی از بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با هیئت دولت در هفته قبل بود. واقعیت قضیه آن است که با وجود اینکه دولت خدماتی را ارائه داده و شبانه‌روزی تلاش کرده است؛ اما حتی برخی حامیان دیروز و امروز دولت از خدماتش آگاه نیستند و گاه حامیان به منتقد و مخالف تبدیل شده‌اند. اما برای رفع این اشکال چه باید کرد؟ ▫️ پیوست رسانه‌ای داشته باشیم: رسانه‌ها تا عمق خانه‌ها نفوذ کرده‌اند. کوچک و بزرگ، پیر و جوان در جامعه ما یک گوشی به دست گرفته و خبر می‌خوانند. در این جامعه که نفوذ شبکه‌های اجتماعی تا 75 درصد پیش‌بینی شده، داشتن پیوست رسانه‌ای از نان شب هم واجب‌تر و ضروری‌تر است. به همین دلیل بود که یکی از دستورات‌ رهبری به دولت «کارآمدسازی فعالیت‌های رسانه‌ای دولت» بود. ▫️ با مردم حرف بزنیم: منتقدان یکی از اشکالاتی که به دولت قبل وارد می‌کردند، این بود که با مردم سخن نمی‌گفتند و بخشی از اعتراضات بنزینی نتیجه همین گفت‌وگو نکردن با مردم بود، اما از دولتی که اسم و عنوان مردم را یدک می‌کشد، انتظار می‌رود مسئولانش با مردم سخن بگویند، مردم را اقناع کنند و از ظرفیت مردم در حل مشکلات بهره ببرند. ▫️ با نخبگان ارتباط بگیریم: یکی از تأکیدات رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر صحبت و ارتباط‌گیری با نخبگان و دانشجویان بود. نخبگان هم می‌توانند خوب پیشنهاد دهند و هم می‌توانند با زبان و قلم‌شان به اقناع جامعه کمک کنند. البته الزامی که وجود دارد عدم خط‌کشی در مواجهه با نخبگان است. به تعبیر رهبری، «نخبگان کشور صاحبان فکرند، صاحبان طرحند، راهنمایی‌های خوبی می‌کنند، نکات خوبی به نظرشان می‌رسد؛ ارتباط با نخبگان را حتماً دنبال کنید و بخش‌های مختلف دنبال کنند و داشته باشند.» ▫️ دیدن بهتر از شنیدن: راهیان پیشرفت یکی از اقدامات جدید مجموعه‌های دولتی و حاکمیتی است. یک جوان وقتی تجهیزات نظامی و پروسه ساخت آن را ببیند، دیگر منتقد ساختار دفاعی نمی‌شود؛ وقتی سختی گازرسانی و آب‌رسانی و تولید برق را ببیند، سختی‌های طاقت‌فرسای خدمات را فهم خواهد کرد و... . همیشه گفته‌اند دیدن بهتر از شنیدن است. مطمئن باشیم مردم ما با کسی لج و لجبازی ندارند و اگر بدانند خدمتی صورت گرفته، شکرگزار و همراه می‌شوند و این نیازمند هنری به نام «اقناع» است. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز 💠 اگر زینب(علیها‌السلام) نبود دو سال پس از واقعه عاشورا پسر حنظله غسیل الملائکه که نامش عبدالله بود علیه یزید قیام کرد. عبدالله ابن‌حنظله فرد مورد اعتماد مدنی‌ها بود که حاصل شب زفاف پدرش قبل از شهادت در جنگ احد هست. عبدالله و گروهی از مدینه به شام رفتند تا رفتار و گفتار یزید را از نزدیک ببینند و شخصیت وی را بشناسند و برای مردم مدینه گزارش کنند. زمانی که از شام برگشتند در معرفی یزید چنین گفتند: «قدمنا من عند رجل لیس له دین، یشرب الخمر و یعزف بالطنابیر و یلعب بالکلاب» «از نزد مردی آمدیم که دین ندارد، شراب می‌خورد و ساز می‌نوازد و با سگ‌ها بازی می‌کند.» اینکه یزید دین نداشته نیاز به کنکاش عمیق در کتب تاریخی نیست و می‌توان از اشعاری که در زمان حضور رأس حسین (علیه‌السلام) در شام هم سرود این بی‌دینی را احساس نمود. شعر معروف «لَعِبَتْ هاشِمُ بِالْمُلْکِ فَلاَ خَبَرٌ جاءَ وَ لاَ وَحْىٌ نَزَلْ لَیْتَ أَشْیاخِی بِبَدْر شَهِدُوا جَزَعَ الْخَزْرَجُ مِنْ وَقْعِ الاَسَلْ» «فرزندان هاشم (رسول خدا) با سلطنت بازى کردند، و در واقع نه خبرى (از سوى خدا) آمده بود و نه وحیى نازل شده! کاش بزرگان من که در جنگ بدر کشته شده بودند، امروز مى‌دیدند که قبیله خزرج چگونه از ضربات نیزه به زارى آمده است!» نشان می‌دهد که یزید اصلا چیزی به نام دین اسلام را نپذیرفته است. به همین دلیل باید نزاع امام حسین (علیه‌السلام) را نزاع دو مکتب کفر و ایمان نامید. به همین خاطر است که امام حسین (علیه‌السلام) به صراحت می‌فرماید: «مِثْلِي لَا يُبَايِعُ مِثْلَهُ». در این جا هنر زینب شدن و زینبی بودن مشخص می‌شود. ورود اسرا به کربلا و خطبه حضرت زینب را باید مصداق اعلای جنگ روایت‌ها دانست. شام توسط یزید ابن‌ابوسفیان برادر معاویه به اسلام گرویده بود و پس از یزید ابن‌ابوسفیان نیز معاویه و یزید ابن‌معاویه بر آنجا حاکم شده بودند. لذا در شام اسلام اموی حاکمیت داشت و اگر زینب (علیها‌السلام) در کاخ یزید خطبه نمی‌خواند هیچ وقت مردم شام اهل بیت (علیه‌السلام) را نمی‌شناختند. روشنگری زینب کبری (سلام‌الله علیها) یک خطبه عادی نبود چرا که دل شامیان را متزلزل کرد و آنها را با خاندان اهل بیت (علیه‌السلام) آشنا نمود. این روشنگری به گفته شیخ عباس قمی تا آنجا پیش رفت که نزديك بود مردم به قصر يزيد بريزند و او را بكشند. لذا هنر اصلی زینب (سلام‌الله علیها) را برتری در جنگ روایتی دانست که طرف مقابل تلاش داشت تا حسین (علیه‌السلام) و عاشورا را در کربلا دفن کند. و این نکته درستی است که اگر زینب نبود کربلا در کربلا می‌ماند و می‌مرد. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز 👹 جنتلمن‌بازی تروریست‌ها هفته گذشته نخست‌‌وزیر پیشین ایتالیا در مصاحبه‌ای اعلام کرد: «فرانسه برای ترور قذافی 81 نفر را به کام مرگ کشاند.» آماتو مدعی شد: «نیروی هوایی فرانسه در سال 1980 یک هواپیمای مسافربری در ایتالیا را با فرض بر اینکه «معمر قذافی» دیکتاتور سرنگون‌شده لیبی در آن حضور دارد، سرنگون کرد و باعث کشته‌شدن 81 مسافر هواپیما شد.» این برای اولین بار نیست که غربی‌ها به چنین کاری دست می‌زنند. سال‌ها پیش نیز آمریکایی‌ها به ترور «آلدو مورو» نخست‌وزیر اسبق ایتالیا دست زدند تا آن را منتسب به شوروی کرده و رقیب‌شان را تخریب کنند. ✅ ️نکته اول اینکه غرب دچار زوال معرفتی و اخلاقی شده است. شاید دریچه این زوال اخلاقی و معرفتی را باید آغاز پیروی آنها از چارچوب‌هایی دانست که نویسندگانی، مانند ماکیاول نوشتند. در این زوال اخلاقی و معرفتی آنچه مد نظر است، رسیدن به هدف است؛ خواه این هدف و راه رسیدن به آن اخلاقی باشد یا نباشد. ✅ ️نکته دوم اینکه این رفتارهای غرب فقط مختص یک بازه زمانی، مانند ایام جنگ سرد نبوده و همیشه استمرار داشته است و نکته بعدی هم اینکه این نوع رفتار همیشه در مقابل رقبا انجام نپذیرفته است، بلکه گاه این خنجر بر پشت کشوری نشسته که در جبهه غرب و همراه با آمریکایی‌ها بوده است. پیش از این «سیمور هرش» روزنامه‌نگار کهنه‌کار تحقیقی در آمریکا گزارش داده بود، انفجار خط لوله نورداستریم که گاز اروپایی‌ها را تأمین می‌کند، در دریای بالتیک عملیات مخفیانه‌ای بوده که دستور آن را کاخ سفید صادر و سیا آن را اجرا کرده است. به گفته سیمور هرش، غواصان آمریکایی رزمایش نظامی ناتو را پوشش قرار داده و اقدام به کاشت مین در مسیر خط لوله مذکور کرده و سپس از راه دور آن را منفجر کرده‌اند. دستور این عملیات مخفیانه از سوی جو بایدن صادر شده و سیا عملیات را با هماهنگی نروژ اجرا کرده است. آنچه گفته شد از جهت شناخت ماهیت غرب و رویکرد آن، به ویژه برای نسل جوان است. این رویکرد غرب و آمریکایی‌ها را می‌توان مصداق بارز همان جملات زیبای رهبر معظم انقلاب دانست که فرمودند: «آن جنتلمن‌های پشت میز مذاکره، همان تروریست‌های فرودگاه بغداد هستند، اینها همان‌ها هستند، تفاوتی نمی‌کنند. لباس عوض می‌کنند. این دست چدنی‌ است که پوشش مخملی و دستکش مخملی را بیرون می‌آورد و خودش را نشان می‌دهد، والا باطن، همان باطن است؛ هیچ تفاوتی ندارد. اینها نمی‌توانند کسانی باشند که انسان به اینها اطمینان پیدا کند.» ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز ♻️ نداشته‌های براندازان ۲۵ شهریور و سالروز فوت مهسا امینی‌ـ که از سوی براندازان و تجزیه‌طلبان ادعا می‌شد می‌تواند آغاز التهاب مجدد و احیای اغتشاشات باشد، با ناکامی و عدم اقبال مردم سپری شد. اما بخشی از راز این ناکامی را باید در یک سه ضلعی نداشته‌های براندازان جستجو کرد. 1️⃣ رهبری: یک دِه و صد کدخدا؛ این شاید بهترین تعبیر برای براندازان و تجزیه‌طلبان است. اولین ضلع در حرکت اعتراضی داشتن رهبر توانمند برای بسیج مردمی است؛ اما آنچه ما در بین براندازان و تجزیه‌طلبان شاهد هستیم، این است که هر کسی که روزی لگدی به توپ یا لگدی به مملکت زده، ادعای رهبری دارد. این چند سری برای براندازان دردسری بزرگ شده است. 2️⃣ ایدئولوژی: هر حرکت اعتراضی باید یک تفکر انسجام‌دهنده و تحریک‌کننده داشته باشد؛ اما آنچه ما در اغتشاشات سال گذشته شاهد بودیم، وجود بیش از ۱۰ پرچم و ۱۰۰ تفکر بود. از تروریست کومله‌ای که به دنبال تجزیه ایران به اغتشاشات پا گذاشته بود تا آن کسی که با اندیشه‌های فمینیستی روانه خیابان شده بود و... . بنابراین، این قوم ۷۲ ملت در پیوستن به همدیگر بیش از آنکه متحد شوند، کارشان به نزاع کف خیابان کشید؛ چرا که نه یک فکر واحد داشتند و نه یک مغز متفکر که بتواند آنها را دور یک میز بنشاند. 3️⃣ بدنه اجتماعی: کشاندن مردم به خیابان به عنوان بدنه اجتماعی هر اعتراض اولین وظیفه هر حرکت اعتراضی یا براندازانه است؛ اما مردم در سال گذشته با وجود سختی‌ها و مشکلات اقتصادی آنگونه که براندازان و تجزیه‌طلبان خواستند به خیابان نیامدند که این دلایل متعددی دارد. مردم مار خوش خط و خال براندازی را شناخته‌اند و می‌دانند پشت این سفیدنمایی جز پلشتی و اهداف پلید نیست. مردم به درستی می‌دانند که براندازی دکانی دونبش شده است که هدفش مردم نیست؛ بلکه هر روز امثال مصی‌ها یکی را تیغ می‌زنند تا برای معیشت روزمره‌شان پولی بچاپند. 🔸️ نکته آخر اینکه آنچه گفته شد نداشته‌های براندازان و تجزیه‌طلبان بود؛ اما بخش مهمی را باید به داشته‌های انقلاب و نظام مربوط دانست؛ رهبری حکیم، مردمی فهیم و بصیر، نهادهای امنیتی توانمند و... زنجیره‌هایی هستند که مردم را به هم پیوند داده و مانع از هم گسستگی و آشفتگی می‌شود که باید آن را پاس داشت و محترم شمرد. این زنجیره قوی سبب شده است که براندازی بیشتر از آنکه در دسترس باشد، آرزوی بیهوده‌ای باشد که رنگ واقعیت نخواهد گرفت. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز 💢 ۲۵ سال یا ۲۵ ساعت؟ اگر بخواهیم عمق فاجعه‌ای را که علیه صهیونیست‌ها صورت گرفته است، به عینیت بیان کنیم، فقط باید اعلام کنیم در جنگ ۳۳ روزه کل تلفات صهیونیست‌ها ۱۲۱ نفر اعلام شد؛ در حالی که در ۲۵ ساعت گذشته بیش از ۳۰۰ نفر مجروح و کشته از سرزمین‌های اشغالی مخابره شده است؛ ۱۲۱ نفر در ۳۳ روز و بالغ بر ۳۰۰ نفر در یک روز. شب گذشته حماس اعلام کرد، فلسطینی‌ها ۱۶۷ نفر را اسیر کرده‌اند که اگر این آمار را با تاریخ مبارزات فلسطینی‌ها مقایسه کنیم؛ از اسیر شدن «شموئیل فایز» در سال ۱۹۶۹ تا اسارت «گیلعاد شالیت» در سال ۲۰۰۶ و موارد این چنینی، مشخص می‌‌شود هیچ گاه صهیونیست‌ها به تعداد انگشتان یک دست هم اسیر نداده‌اند. ۱۶۰۰ مجروح در یک روز هم خود داستان مفصلی است که به توضیح نیاز ندارد. همه این تحولات نشان می‌دهد، صهیونیست‌ها غافلگیر شده‌اند. شاید یکی از دلایل ویژه غافلگیری صهیونیست‌ها اشتباه محاسباتی آنهاست. صهیونیست‌ها در سال‌های اخیر یک نگاه هالیوودی از خود ساخته و در باد این ذهنیت هالیوودی خوابیده‌اند. ارتش پنجم دنیا، قوی‌ترین سرویس جاسوسی و... برای صهیونیست‌ها ذهنیتی شکست‌ناپذیر ساخته که دیر یا زود باید فرو می‌پاشید. همین ذهنیت اشتباه بود که سبب می‌شد کسی، مانند «نفتالی بنت» بگوید ما با تاکتیک مرگ با هزار خنجر جمهوری اسلامی را از پا درخواهیم آورد؛ بنابراین، مهم‌ترین مزیت این جنگ بیدار شدن سه گروه است: ▫️ گروه اول خود صهیونیست‌ها هستند که در باد لاف امثال نفتالی بنت نخوابند. امروز رژیم صهیونسیتی با بحران‌های متعدد داخلی و خارجی مواجه بوده و این بحران‌ها آنها را به لبه پرتگاه آورده است. هزار خنجری که نفتالی بنت لافش را می‌زد، امروز کمانه کرده و بر پشت آنها نشسته است. ▫️ گروه دومی که باید بیدار شوند، دولتمردان کشورهایی است که به امید امنیت‌آفرینی به دنبال عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونسیتی رفته‌اند. به تعبیر رهبر معظم انقلاب، «نظر قطعی جمهوری اسلامی این است که دولت‌هایی که قمار عادی‌سازی با رژیم صهیونیستی را برای خودشان سرمشق کار قرار می‌دهند، ضرر خواهند کرد، باخت منتظر اینهاست؛ دارند اشتباه می‌کنند. به قول اروپایی‌ها روی اسب بازنده شرط‌بندی می‌کنند.» ▫️ و گروه سومی که باید بیدار شوند، کسانی هستند که تحت تأثیر جنگ شناختی صهیونیست‌ها باور نمی‌کردند که عمر اشغالگری صهیونیست‌ها می‌تواند کمتر از ۲۵ سال باشد. تحولات اخیر نشان داد، اگر مسلمانان همت کرده و دولتمردان عرب و مسلمان خیانت نکنند، ۲۵ سال که هیچ، شاید بتوان در عرض ۲۵ ساعت فیتیله این غده سرطانی را پایین کشید. این شعار نیست، واقعیتی است که در روز شنبه به چشم دیدیم. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز 💠 پنج گام تا نابودی رژیم صهیونیستی با مرور تاریخ مقاومت فلسطین، درمی‌یابیم فلسطین برای رسیدن به آنچه امروز است، پنج گام یا مرحله را طی کرده است: 🔸️گام اول به شریف حسین، عبدالعزیز و... پیوند خورده است که پذیرفتند حاکمیت نامشروعی، مانند رژیم صهیونیستی شکل بگیرد. هر چند در آن ایام هم افرادی، مانند عزالدین قَسّام عَلَم مبارزه به دوش گرفتند. 🔸️گام دوم را جمال عبدالناصر با دیگر کشورهای عربی برداشتند، اما دچار دو شکست مفتضحانه در جنگ شش روزه ۱۹۶۷ و جنگ یوم کیپور در ۱۹۷۳ میلادی شدند. 🔸️گام سوم را انور سادات با صلحش برداشت؛ چون خیال می‌کرد سازش منفعتش بیشتر از چالش است. هر چند گلوله خالد اسلامبولی اجازه نداد نتیجه سازش با صهیونیست‌ها را ببیند. مسیری که یاسر عرفات، ابومازن و... رفتند و بن بست بود. در عصر سازش اعراب، صهیونیست‌ها به اوسیراک عراق حمله کردند، سودان را مورد حمله قرار دادند و... . اما نهضت امام راحل احیای مقاومت نه با مدیریت دولتمردان؛ بلکه با مدیریت مردم بود. شاید جالب باشد اگر مرور کنیم که در جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ در عرض چند ساعت بیش از ۳۳۰ هواپیمای مصری و ۱۰۰ هواپیمای دیگر کشورهای عربی منهدم شدند، خاک غصبی رژیم صهیونیستی با تصرف خاک اعراب سه برابر شد و... . اما نهضت امام(ره) آموخت باید مقاومت مردمی شود. به همین دلیل ما شاهد آن هستیم که در جنگ‌های عصر جدید دیگر آن‌گونه نیست که صهیونیست‌ها حرف اول و آخر را بزنند و املای‌شان را دیکته کنند. جنگ ۳۳ روزه، ۲۲ روزه، ۱۱ روزه، سیف القدس و... را صهیونیست‌ها آغاز کردند، ولی پیروز این عرصه «مقاومت» بود. 🔸️گام چهارم را نهضت امام در ۱۹۷۹ آغاز کرد تا به امروز رسیدیم. گام پنجم مقاومت هفته قبل کلید خورد. 🔸️مقاومت در گام پنجم از مرحله دفاعی وارد تهاجم شد؛ از همین رو عملیات طوفان‌الاقصی را باید عصر جدیدی در تاریخ مقاومت فلسطین خواند. شاید مخاطب با دیدن حملات وحشیانه رژیم صهیونیستی با این سؤال مواجه شود که «آیا مقاومت پیروز شده است؟» پاسخ «آری» است. اگر دوباره به سال ۱۹۶۷ نگاهی بیندازیم که صهیونیست‌ها در عرض شش روز کل اعراب را شکست دادند، متوجه می‌شویم که قدرت و بازدارندگی رژیم صهیونیستی چگونه تحلیل رفته است. رژیم صهیونیستی این روزها از سر عجز بیمارستان المعمدانی را بمباران می‌کند، نه از سر قدرت. صهیونیست‌ها درمانده‌اند که آیا وارد غزه شوند یا نه؟ اگر وارد شوند، مقاومت چگونه بر سرشان خراب می‌شود؟ این را از طرح یوآو گالانت و فایل صوتی ایهود باراک می‌توان فهمید. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 گزارش روز 💠 نکاتی درباره حادثه تروریستی کرمان! چهارمین سالگرد شهادت شهید سلیمانی با دو انفجار تروریستی همراه بود که در آن جمع کثیری از هموطنان عزیزمان مجروح و شهید شدند. در این‌باره توجه به چند نکته لازم و ضروری به نظر می‌رسد: الف‌ـ از حیث بازه زمانی، حادثه تروریستی کرمان را می‌توان در چند نکته تجزیه و تحلیل کرد: 1️⃣ حادثه تروریستی همزمان با سالروز شهادت حاج قاسم سلیمانی به منزله پرچمدار مبارزه با داعش صورت پذیرفت. نیروهای تکفیری و عاملان و آمران اصلی این حادثه تروریستی کینه بسیاری از این سردار شهید دارند. 2️⃣ همزمانی این حادثه تروریستی با ایام انتخابات و شکست پروژه امنیتی‌سازی کشور در سالگرد اغتشاشات ۱۴۰۱ نیز قابل توجه است. دشمن تلاش دارد با امنیتی‌سازی کشور و ایجاد التهاب، فضای عمومی جامعه را از حالت عادی خارج کند تا زمینه انجام انتخابات از بین برود. 3️⃣ رژیم صهیونیستی در طوفان‌الاقصی با شکست غیر قابل‌ترمیمی مواجه شده است. ب‌ـ عاملان حادثه تروریستی: 1️⃣ عامل مباشر: تجربیات سال‌های اخیر نشان می‌دهد، مستکبران معمولاً از نیروهای تکفیری و تروریستی برای انجام چنین عملیات وحشیانه‌ای استفاده می‌کنند. بیانیه وزارت اطلاعات نیز چنین موضوعی را تأیید می‌کند. 2️⃣ عامل اصلی: عامل ذاتی و علت العلل همه حوادث تروریستی در منطقه استکبار جهانی و صهیونیسم، به علت دخیل بودن در ایجاد تفکر و ساختارهای تکفیری و راهبری آنها و حمایت همه‌جانبه از این گروه است. ج‌ـ هدف از عملیا ت تروریستی کرمان: 1️⃣ القای شکست اقتدار جمهوری اسلامی و درهم شکستن اقتدار نهادهای امنیتی کشور؛ 2️⃣ شبهه آلود کردن فضای عمومی و دامن زدن به امنیت روانی جامعه با هدف القای ناکارآمدی نهادهای امنیتی؛ 3️⃣ امنیتی کردن فضای ایران، به ویژه پس از شکست پروژه تداوم آشوب در سالگرد اغتشاشات ۱۴۰۱ و در پیش بودن انتخابات اسفندماه؛ 4️⃣ سرپوش گذاشتن بر شکست استکبار جهانی، رژیم صهیونیستی و نیروهای تکفیری در مواجهه با نظام اسلامی در مدت اخیر، به ویژه در عملیات طوفان‌الاقصی؛ 5️⃣ بحران‌زایی از سوی عاملان ذکر شده با هدف فرار از بحران موجود برای آنها. د‌ـ استیصال یا قدرت: حادثه تروریستی پدید آمده نه از سر قدرت و حاصل توان عملیاتی عاملان آن است؛ بلکه آن را می‌توان حاصل استیصال و ضعف دانست؛ لذا چنین حادثه تروریستی برای سرپوش گذاشتن بر این استی صال قلمداد می‌شود. ه‌ـ انتقام قطعی در وقت مقتضی: همانگونه که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «چه دست‌های آلوده به خون بی‌گناهان و چه مغزهای مفسد و شرارت‌زا که آنان را به این گمراهی کشانده‌اند، از هم اکنون آماج قطعی سرکوب و مجازات عادلانه خواهند بود. بدانند که این فاجعه‌آفرینی پاسخ سختی در پی خواهد داشت.» لذا انتقام از عاملان و آمران این عملیات سبوعانه قطعی خواهد بود. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز 💢 آقای زیباکلام، لجبازی چرا؟ در حادثه تروریستی کرمان، زیباکلام استدلال کرده که حادثه تروریستی نمی‌تواند کار صهیونیست‌ها باشد؛ چون «اسرائیل آدم عادی نمی‌کشد!» اما کمی آن سوتر خبرنگار آمریکایی منتقدانه سخنگوی وزارت خارجه آمریکا را به گوشه رینگ می‌برد که وقتی شما علیه مصدق کودتا کردید، هواپیمای مسافربری ایران را ساقط کردید و... چگونه باور کنم که ترور کرمان طراحی شما نیست؟ این مطلب محلی برای مقایسه این دو رویکرد نیست؛ بلکه صحه بر این مطلب است که اگر رهبر معظم انقلاب در سال ۱۳۸۴ فرمودند: «روشنفکری در ایران بیمار متولد شد.» این بیماری هنوز در وجود برخی روشنفکر نماهای ایرانی وجود دارد. این رویه نه فقط در موضع‌گیری‌های سیاسی زیباکلام دیده می‌شود؛ بلکه برای نمونه در صفحه ۲۶ اثرش پیرامون رضاشاه به سادگی از همه متون تاریخی گذر می‌کند تا بگوید اصلاً رضاشاه انگلیسی نبود. این لجبازی یا به قول اروپایی‌ها کاتولیک‌تر از پاپ شدن در حالی است که «یحیی دولت‌آبادی» در صفحه ۳۴۳ حیات یحیی خاطره‌ای نقل می‌کند که شخص رضاشاه در جلسه‌ای در منزل مصدق اعتراف می‌کند و می‌گوید: «من را انگلیسی‌ها سر کار آورده‌اند.» جلسه‌ای که «حسین مکی» در کتابش آن را روایت کرده است؛ لذا روایتی متواتر محسوب می‌شود. البته این صرفاً رویکرد کسی، مانند زیباکلام نیست؛ نویسندگانی با سطوح بالاتر، مانند «عبدالکریم سروش» نیز چنین رویکردی دارند. سروش سال‌ها قبل هنگامی که در مباحثه با فرد عالمی، مانند آیت‌الله سبحانی به در بسته خورد، بلافاصله برای منحرف کردن مطلب، متن «دولت احمدی، معجزه سبحانی» را نوشت و آیت‌الله سبحانی را به این متهم کرد که احمدی‌نژاد او را مجبور به نوشتن مطلب کرده است. یا در پاسخ «محمود دولت‌آبادی» او را به غارنشینی متهم کرد و هتاکانه نوشت: «به جست‌وجو برآمدم که قصه چیست و محمود دولت‌آبادی کیست؟ خبر آوردند خفته‌ای است در غاری نزدیک دولت‌آباد که پس از ۳۰ سال ناگهان بی‌خواب شده و دست و رو نشسته به پشت میز خطابه پرتاب شده و به حیا و ادب پشت کرده است.» ◀️ زیباکلام، سروش و... را نباید از دریچه موضع‌گیری‌های سیاسی‌شان دید، بلکه آنها را باید تداوم روشنفکران بیماری دید که به جای حل مسئله و ارائه راهکار می‌نشینند، غر می‌زنند، پز روشنفکری می‌دهند و...؛ دریغ از یک مثقال ارائه راهکار. اینکه در مقابل این قمپز در کردن‌ها چه باید کرد سؤالی است که از زمان طالبوف و آخوندزاده تا به امروز مطرح بوده و بی جواب مانده است؛ هر چند که باز برمی‌گردیم به بیانات مقام عظمی ولایت که فرمودند: «من بارها گفته‌ام که روشنفکری در ایران بیمار متولد شده است.» ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز ♻️ برنامه ۴۵ روزه برای انتخابات انتخابات اسفندماه چون اولین انتخابات پس از سال ۱۴۰۱ است، می‌تواند محلی برای طناب‌کشی بین جریان برانداز و تجزیه‌طلب با نیروهای اصیل انقلاب اسلامی باشد. برای اینکه در راند نهایی پیروز شویم و مشارکت حداکثری شکل گیرد، می‌توان اقدامات خوب و اجرایی را شکل داد که به مشارکت کمک کند؛ اما مهم‌ترین موضوعی که می‌تواند به مشارکت در این مدت کمک کند، دعوت چهره به چهره است. حال این سؤال مطرح است که چگونه چهره به چهره با نزدیکان‌مان صحبت کنیم؟ 🔹️گام اول: لیستی از نزدیکان‌مان تهیه وتنظیم کنیم. مشخص کنیم که فرد یا گروهی که می‌خواهیم با او صحبت کنیم در چه پارادایم یا چارچوب ذهنی است. برای اینکه بتوانیم مخاطبان‌مان را اقناع کنیم، باید متوجه باشیم که افراد پیرامون ما ممکن است در چهار گروه قرار داشته باشند: 1️⃣ انقلابی باشند. 2️⃣ ارزشی و دغدغه‌مندانه فکر کنند، اما منتقد باشند؛ یعنی به روندهای موجود نقد داشته باشند. 3️⃣ مخالف باشند، اما نسبت به برخی موارد مانند ایرانی بودن، رهبری نظام، اقتدار کشور یا شهدایی همچون شهید سلیمانی و... تعصب دارند. 4️⃣ معارض هستند و فقط به براندازی و ابزارهای آن، مانند تحریم انتخابات می‌اندیشند. 🔹️گام دوم: آماده شدن برای اقناع مخاطبان‌مان است. برای آنکه موفق باشیم چند نکته لازم است. اولاً تمرکزمان را بر کسانی بگذاریم که امکان موفقیت بیشتری وجود داشته باشد. سعی کنیم حرف‌های‌شان را بشنویم، پرخاش نکنیم، برای آنچه می‌گویند استدلالی به مقتضای پارادایم ذهنی‌شان آماده کنیم و... . در گردا گرد شنیدن آنچه اهمیت دارد، این است که برآشفته نشویم. شاید در حین صحبت حرف‌هایی زده شود که با اعتقادات ما همراستا نباشد. ساده‌ترین و بی‌حاصل‌ترین کار این است که زیر میز بزنیم؛ ولی آشفته نشدن ما موجب می شود که بتوانیم برای پرسش‌ها و دغدغه‌ها جواب‌های منطقی بیابیم. عقلانیت و اخلاق به ما می‌آموزد که باید خودمان را در جایگاه طرف مقابل بگذاریم؛ برخی اوقات به او ظلم‌هایی شده است که ما درک نمی‌کنیم. همدلی و همزبانی گاه از صدها استدلال منطقی تواناتر است. 🔹️گام سوم: باید مصداق «طبیب دوار» یا به اصطلاح عامیانه پزشک دوره گرد باشیم. گاه یک فرد با مسکنی التیام می‌‌یابد، و فرد کناری با دارویی دیگر. در مواجهه با مخاطب هم باید فهمید که از چه دری باید وارد شد؛ گاه باید ناز خرید و همراهی کرد و گاه باید استدلال آورد و اقناع؛ جنس آدم‌ها فرق می‌کند. در این زمینه باید بیشتر بنویسیم و تأمل کنیم. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز 💢 بداخلاقی ممنوع! انتخابات و رقابت‌ها به پایان رسید. مجلس جدید می‌تواند یک مجرا و منفذ جدید به منظور ریل‌گذاری برای رفع مشکلات باشد. این نکته از آن رو اهمیت دارد که بدانیم در برخی نظرسنجی‌های ایام انتخابات با این مسئله مواجه بودیم که ۸۶ درصد مردم مسئله اول خود را مشکلات معیشتی برشمرده بودند. به عبارت دیگر، یکی از مقدمات تشکیل مجلس شورای اسلامی آینده با شاخص «رفع مشکلات معیشتی مردم» همراه شده و یکی از الزامات دستیابی به پیشرفت و حل مشکلات مردم پرهیز از دست به یقه شدن است. با وجود کثرت چهره‌های مجرب، پیشینه برخی نمایندگان راه یافته به مجلس و رفتار برخی از آنها در این ایام موجب هشدارهایی از سوی کارشناسان شد که اگر در بر پاشنه این عده قلیل بچرخد، در آینده با مجلس چالشی و گفت‌وگوهای رفت و برگشتی یا به عبارتی دعواهای پینگ پنگی مواجه خواهیم شد. شاید بر همین اساس بود که روز چهارشنبه هفته گذشته و در دیدار با خبرگان، رهبر معظم انقلاب اسلامی مجلس جدید را از بد اخلاقی تحذیر داشته و فرمودند: «آن چیزی که می‌تواند شیرینی مجلس جدید را نابود کند، سخنان اختلاف‌‌انگیز و دعوا راه انداختن‌ها و ستیزه‌گری‌‌های دشمن‌‌پسند است؛ شیرینی مجلس جدید را این‌جور چیزها از بین می‌برد. باید خیلی مراقبت کرد؛ باید خیلی مراقبت کرد. برادران و خواهران در مجلس جدیدی که حالا اندکی بعد تشکیل خواهد شد و حضور دارند، بایستی مراقبت کنند که نگذارند شیرینی تشکیل مجلس جدید از بین برود و کام‌ها تلخ بشود. اگر چنانچه این مراعات را نکنند، اولین اثرش این است که کام ملّت تلخ می‌شود، فضای سیاسی کشور، فضای تلخی می‌شود؛ در حالی که فضای سیاسی با انتخابات و تشکیل مجلس جدید و آمدن افراد جدید و مانند اینها قهراً یک فضای باطراوتی است، این از بین می‌رود؛ اولین اثرش این است.» در مجلس جدید به جای دعوا و دست به یقه شدن باید بر دو اصل عملی تأکید کرد؛ 🔸️اصل اول تلاش برای حل مشکلات معیشتی مردم است. مجلس هر چند ساختار اجرایی نیست؛ اما به عنوان قانونگذار و به منزله ناظر می‌تواند پیش برنده این امر مهم باشد. 🔸️نکته دوم سر لوحه قرار دادن موضوع تحول است؛ از یاد نبریم که سال هاست رهبری موضوع تحول در برخی ساختارها، مانند ساختار بودجه را مطالبه می‌کنند که تا حدودی بر زمین مانده است. بهترین دستورالعمل برای کمک به اجرای این دو وظیفه مهم، برنامه هفتم است. امیدواریم که این سند راهبردی مورد بی‌مهری نمایندگان این دوره از مجلس قرار نگیرد. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز  💠 اینجا کسی نمی‌ترسد! داستان به این روزها بر نمی‌گردد. سال ها پیش بود که «کیسینجر» به «نیکسون» آموخته بود که در مقابل دشمن باید ادای دیوانه‌ها را در آورد. تئوری مرد دیوانه (Madman Theory) نظریه‌ای است که می‌خواهد با ترساندن، اهدافش را تضمین کند. همین دیوانه‌بازی‌ها بود که سبب شد چینی‌ها از جنگ کره پا پس بکشند، شوروی در کوبا کوتاه بیاید و ... . بسیاری از تحلیلگران منطقه‌ای رفتار چند هفته اخیر صهیونیست‌ها را پیاده‌سازی این تاکتیک قدیمی در سالگرد عملیات طوفان‌الاقصی می‌دانستند. اینکه موتور ترور صهیونیست‌ها طی چند هفته این چنین روشن شده و منطقه را به آتش بکشاند، هدفش فقط همان تاکتیک قدیمی است. اما چه باید کرد؟ آیا باید مانند خروشچف، گورباچف، یلتسین و دیگران ترسید و کنار کشید یا باید راه جدیدی ترسیم کرد؟ تاریخ بیش از ۴۰ ساله اخیر نشان داده است اینجا و در تهران کسی نمی‌ترسد و هر کسی وظیفه‌اش را انجام می‌دهد. درست در زمانی که صهیونیست‌ها بذر ترس می‌پاشیدند، مقتدای حکیم و سید عزیز این جامعه راهبرد را این گونه ترسیم کردند که «جمهوری اسلامی هر وظیفه‌ای در این زمینه داشته باشد، با قدرت و صلابت و قاطعیّت انجام خواهد داد. ما در انجام این وظیفه، نه تعلّل می‌کنیم، نه شتاب‌زده می‌شویم؛ تعلّل نمی‌کنیم، کوتاهی نمی‌کنیم، دچار شتاب‌زدگی هم نمی‌شویم. آنچه منطقی است، آنچه معقول است، آنچه درست است، به نظر تصمیم‌گیران نظامی و سیاسی، در وقت خود، در هنگام خود انجام می‌گیرد؛ کما اینکه انجام گرفت و در آینده هم اگر لازم شد، باز انجام خواهد گرفت.» ◀️ در سیاست اندام‌وار و درهم‌تنیده جمهوری اسلامی، دیپلماسی و میدان هم‌فکر و همراه یکدیگر هستند. سفر هفته گذشته دکتر عراقچی، وزیر محترم امور خارجه یک هدف اساسی داشت و آن، شکستن سکوت خبری رسانه‌های صهیونیستی بود که بر منطقه، سیاستمداران و حکامش، گرد مرگ پاشیده‌اند. این خط و ربط دیپلماتیک باید در کنار میدان تداوم یابد و فراتر رود. سفر دیروز همرزم حاج قاسم نشان داد، مقاومت، یعنی یک روز فرمانده نصر خراسان بودن، یک روز لباس دیپلماسی پوشیدن و یک روز هم پشت هواپیما نشستن و تیک آف کردن در دل دشمن. حرکت دیروز حاج باقر فقط یک سفر نبود؛ بلکه مأموریتی بود در صحنه نبرد، مأموریتی برای شکست سیاست صهیونیست‌ها، برای امید دادن به مردم مقاوم لبنان و ترسیم نقشه پیروزی. همه اینها، یعنی نظم نوین در این شجاعت‌ها پدید می‌آید، نه دیوانگی بی بی و سگ‌های هارش. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman
🔰 حرف روز 💢 جنگ دیوانه و حکیم برای فهم امروز به ۱۹۶۲ برگردیم. در سال ۱۹۶۲، حاکمان زیدی یمن بر اثر کودتای سلال کنار گذاشته و جامعه زیدی به علت نبود یک گفتمان قوی به وهابیت گرایش پیدا کرده بودند. در خاطرات «عصام العماد» که از شیعیان وهابی شده یمن است، می‌خوانیم که بخش قابل توجهی از جامعه یمن وهابی شدند. در کمی آن سوتر اعرابی، مانند جمال عبدالناصر، باسل اسد و .... با شکست خفت‌باری مواجه شدند و سادات دستش را به سمت بگین دراز کرد تا به حساب خودش، بر منطقه صلح حاکم شود. در آن برهه، لبنان به زیر اشغال می‌رود، فلسطینی‌ها سنگ به دست و چفیه بر پیشانی به جنگ با اسلحه صهیونیستی می‌آیند و ... . نگارنده و بسیاری از خوانندگان، صحنه‌های نوستالژیکی از سه دهه گذشته در ذهن داریم که یک سویش فلسطینی‌های سنگ به دست هستند و آن  سو سربازان تا بن دندان مسلح صهیون قرار دارند. برای کسی که این خاطرات را در ذهن دارد، خبر مجهز شدن مقاومت یمن به زیردریایی انتحاری القارعه بهت‌آور، عجیب و غرورآفرین است. کسی که تاریخ لبنان را مطالعه کرده است، وقتی می‌بیند که آنها امروز با جدیدترین و به‌روزترین پهپاد و موشک دوش پرتاب هدایت‌شونده می‌جنگند، مایه مباهات است. آنچه  مرور شد، برای آن بود که بدانیم مقاومت از دل هزاران مشکل و مصائب بیرون آمده است تا امروز به بلوغ خودش برسد؛ بلوغی که در زمان نبود هنیه، سنوار، نصرالله، صفی‌الدین و ... می‌تواند روی پای خود بایستد و دشمن را به نابودی هدایت کند. همین امر است که رهبر معظم و حکیم انقلاب در کوران حوادث و در زمانی که دوست و دشمن از شهادت فرد بزرگی، مانند شهید نصرالله در بهت و حیرتند، پیام می دهند و می‌فرمایند: «سرنوشت این منطقه را نیروهای مقاومت و در رأس آنان حزب‌الله سرافراز رقم خواهد زد.» 🗯 نبرد امروز نبرد دیوانه و حکیم است. دیوانه‌ای که خیال می‌کند با ریختن بمب‌های سنگرشکن، مقاومت از بین خواهد رفت؛ در حالی که درخت مقاومت ریشه‌ای عمیق پیدا کرده است. در آن سوی نبرد، حکیمی قرار گرفته که با درایت و حکمت طراحی می‌کند. حکیمی که در پاسخ به دشمن نه تعلل می‌کند، نه شتاب‌زده عمل می‌کند، نه کوچک می انگارد که غِره شود و نه بزرگ‌نمایی می‌کند که مأیوس شود. حکیمی که به صلابت و طراحی سربازانش اعتماد دارد، سربازانی که نظم نوین منطقه‌ای را بیش از ۴۰ سال است که درانداخته‌اند. ✍️ http://Eitaa.com/e_beman