eitaa logo
🏛☜آن‌سوی‌ تاریخ☞⁩🏛️
516 دنبال‌کننده
286 عکس
98 ویدیو
44 فایل
🏛☜‌[ آن سوی تاریخ ]☞⁩🏛 چیزی فراتر از یک تاریخ ... 🔹کانال تلگرام : https://t.me/The_other_side_of_history یعسوب‌الدین طبری (تاریخ پژوه) 🆔 @Historian_Tabari
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ نقدی بر خلافت « عثمان بن عفان » ❓ما از برادران سنی یک سوال داریم: شما معتقدید که بر نصب امام بعد پیامبر نصی وجود ندارد و امام جامعه بصورت گزینشی باید انتخاب گردد یعنی هرآنکه رابه عنوان خلیفه انتخاب نمودند ، همان شخص امام است ، از سوی دیگر تاریخ گواه است که عثمان بن عفان به خاطر شیوه حکومت داری اش مورد خشم قاطبه مسلمین قرار گرفت به نحوی که به دفعات بر وی شوریدند و هر بار با وساطت علی بن ابی طالب و توبه ظاهری خود عثمان شورش دفع می شد ، لکن وجود افراد فاسقی چون مروان بن حکم در دستگاه عثمان و تاثیر وی بر تصمیم گیری های سیاسی عثمان سرانجام کار خود را کرد و عثمان بعد مدتی محاصره توسط انقلابیون مصری و عراقی کشته شد و مهم تر اینکه کشته شدن وی در مرأی و منظر اهل مدینه و صحابه پیامبر بوده است و آنها چندان مقاومتی هم در قبال کشته شدن عثمان به خرج ندادند، حال سوال این است که : کشته شدن عثمان به منزله خلع وی از مقام خلافت نیست ؟ آیا بعد کنار گذاشته شدن وی از خلافت توسط همان مردمی که طبق نظر شما باید خلیفه را برگزینند ، که به وسیله کشتن او صورت گرفت ، آیا همچنان می توان او را جزو خلفای راشدین به حساب آورد؟ آیا همچنان می توان قول وفعل او را حجت دانست؟ 🔸مسئله در خصوص توانایی مردم بر خلع خلیفه در دو فرض قابل تصور است : ۱_ مردم حق خلع و برکناری خلیفه از مقام خلافت را ندارند ۲_مردم حق دارند خلیفه ناکارآمد را از مقام خلافت برکنار کنند. ▪️اگر بگویید که مردم حق خلع خلیفه را ندارند ، در پاسخ می پرسیم: چرا و چگونه مردم حق انتخاب خلیفه را دارند ولی حق خلع وی را ندارند؟ آیا این با اصول دموکراسی و گزینش که پایه عقائد شما در خصوص انتخاب خلیفه است ، سازگار می باشد؟ چه دلیل عقلی یا عقلائی بر عدم استحقاق مردم بر برکناری خلیفه وجود دارد؟ آیا همان دلیلی که انتخاب خلیفه توسط مردم را موجه می کند ، توجیه کننده خلع وی توسط مردم نیست؟ ▪️و اگر بگویید که مردم حق برکناری و خلع خلیفه از مقام خلافت را دارند ، می پرسیم : پس علی القاعده دیگر عثمان نباید خلیفه مسلمین باشد چون حجیت خلافت وی در گرو گزینش مردم بود که با خلع وی از خلافت توسط همان مردم ، دیگر خلافت وی حجیت ندارد لذا نمی توان اکنون وی را جزو خلفای راشدین به حساب آورد و دیگر اعمال وی نمی تواند حجت باشد... پس چرا برادران اهل سنت ما همچنان عثمان را جزو خلفای راشدین به حساب می آورند؟.........  « آن سوی تاریخ🔍📜 » https://eitaa.com/joinchat/664404026C8962097bde
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ حضرت زهرا سلام الله علیها بر بیعت چه کسی گردن نهاد؟ 🔹 لطفاً قبل آغاز بحث به گزاره های زیر توجه بفرمایید: ۱_ حضرت زهرا سلام الله علیها دختر پیامبر اسلام و نتیجه ازدواج وی با خدیجه (س) بود ، حضرت فاطمه شدیدا مورد محبت رسول خدا (ص) قرار داشت ، به نحوی که رسول خدا در خصوص ایشان می فرمود « فاطمه بضعة منی ...» و این حدیث با تعابیر گوناگون در کتب اهل سنت نقل شده است. ۲_ حضرت زهرا سلام الله علیها طبق آیه « إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَيتِ وَيُطَهِّرَكُم تَطهيرًا » احزاب ۳۳ ، معصوم از خطا می باشند. ۳_ روایتی وجود دارد که نبودن بیعت امام بر گردن هر مسلمان به هنگام مرگ وی را به مثابه مرگ جاهلی می داند ، اصل روایت :« من مات ولم یکن فی عنقه بیعة امام فقد مات میتة جاهلیة » _ مسند احمد جلد ۲ ص ۹۶ _ ۴_در تاریخ مضبوط است که حضرت زهرا هیچگاه با ابوبکر بیعت نکرد و حتی زمانی که حضرت در بستر بیماری بودند و ابوبکر و عمر به عیادت ایشان آمدند ، روی خویش را از آنها برگرداندند ❓حال ما از برادران اهل تسنن یک سوال داریم: امام مورد بیعت حضرت زهرا چه کسی بود؟ حضرت زهرا که پاره تن رسول خدا بود و به نص صریح قرآن معصوم از خطا گشته بود یقینا به مرگ جاهلی از دنیا نرفته است ( چرا که اگر کسی بگویید ایشان با کسی بیعت نکرد به موجب روایت ذکر شده مرگ ایشان نعوذ بالله مرگ جاهلی خواهد بود ) ، و از طرفی مقرر گشت که حضرت زهرا هیچگاه با ابوبکر بیعت نکرد ، و حتی زمانی که از آنها ناراضی بود از دنیا رفت ( صحیح بخاری ۴۲/۴ ، ۳۰/۸ ، ۸۲/۵ ) پس حضرت زهرا با چه کسی بیعت کرد؟ امام حضرت فاطمه چه کسی بود؟ آیا ایشان امامی غیر از خلیفه گزینش شده برگزیده بود؟....... و به راستی آیا امامِ حضرت زهرا ، همان امام راستین مسلمانان نبود؟.......  « آن سوی تاریخ🔍📜 » https://eitaa.com/joinchat/664404026C8962097bde
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ « عمر بن خطاب » در دادگاه تاریخ و قرآن ( بخش اول) 🔹 ابتدا مدعای خویش را در قالب یک قیاس مطرح نموده سپس به اثبات آن می پردازیم ▪️ قیاس صغری: عمر پیامبر را آزرده است کبری : هرکس پیامبر را بیازارد مورد لعنت خداوند است نتیجه : عمر بن خطاب مورد لعن خداوند است ❇️ اکنون به اثبات فقرات این قیاس می پردازیم. 🔶 اثبات صغری در تاریخ مضبوط است که در لحظات آخر عمر پیامبر ، ایشان قلم و کاغذی درخواست نمودند بدین گفتار : « ائتونی بدواة و کتف اکتب لکم کنابا لاتضلوا بعده ابدا » _ صحیح بخاری ج ۴ ص ۶۶ ، صحیح مسلم ج ۵ ص ۷۶ _ لکن ناگهان عمر به مخالفت برخواسته و می گوید :« ان النبی لیهجر » پیامبر هذیان می گوید! _ طبقات کبری ج ۲ ص ۲۴۳ _ گفتار عمر با تعابیر مختلف در منابع گوناگون آمده : « ان رسول الله لیهجر » _ صحیح مسلم ج ۵ ص ۷۶ « ان الرجل لیهجر » _ منهاج السنة ابن تیمیه ، ج ۶ ص ۱۹ و همچنین در « صحیح بخاری ج ۶ ص ۹ و ج ۷ ص ۱۲۰ » گفتار عمر نقل شده است. پس گفتار نابخردانه عمر که موجب نزاع بین اصحاب در پیشگاه پیامبر شد ، باعث شد که پیامبر با ناراحتی از حاضران خواست تا محل را ترک کنند ، و از املای مراد خویش منصرف گشت ، لذا گفتار عمر چیزی جز ناراحتی و اذیت پیامبر در بر نداشت. 🔶اثبات کبری خداوند در آیه ۵۷ سوره احزاب می فرماید : « ان الذین یوذون الله و رسوله لعنهم الله... » و در جای دیگر خداوند می فرماید : «.... و الذین یوذون رسول الله لهم عذاب الیم » _ توبه / ۶۱ _ و در آیه دیگر می گویند: « ان الذین یوذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الآخرة واعَدّ لهم عذابا مهینا » _ احزاب /۲۶_ و همچنین در آیه ۵۳ سوره احزاب خداوند می فرماید : «...... و ما کان لکم أن توذوا رسول الله......» 🔹 نتیجه لذا با توجه به اینکه ثابت کردیم عمر بن خطاب با گفتار خود باعث اذیت پیامبر شد ، به نص صریح قرآن مورد لعن خداوند خواهد بود و برایش عذابی دردناک آماده شده است إن شاء الله . 🚫 پایان بخش اول  « آن سوی تاریخ🔍📜 » https://eitaa.com/joinchat/664404026C8962097bde
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ عمر بن خطاب در دادگاه تاریخ و قرآن ( بخش دوم ) 🔹 در بخش نخست اشاره شد که پیامبر اسلام قبل وفات قصد داشتند مطلب بسیار مهمی را املا کنند که امت را از گمراهی بازدارد ، لکن عمر با نسبت دادن هذیان گویی به پیامبر مانع از این کار شده و اسباب رنجش آن حضرت را فراهم آورد به گونه ای که دستور به خروج حاضرین از محضرش را دادند. این واقعه دردناک در منابع گوناگون اهل سنت مثل صحیح بخاری ، صحیح مسلم ، مسند احمد ، سنن بیهقی ، طبقات ابن سعد و.... ذکر شده است. ▪️عرضه گفتار عمر بر قرآن 🔺خداوند در آیات ۲تا ۵ سوره نجم در خصوص پیامبر می فرماید: « ما ضلَّ صاحبکم و ما غوی _ و ما ینطق عن الهوی _ إن هو الا وحی یوحی » به راستی چطور خداوند پیامبر را از گفتار نابخردانه تنزیه می کند و تصریح می کند که گفتار پیامبر از روی وحی است ولی عمر این گفتار پیامبر را هذیان گویی میداند! آیا عمر پیامبر را از خداوند بیشتر می‌شناسد؟ نعوذ بالله. 🔺 همچنین خداوند در آیه هفتم سوره حشر می فرماید: « و ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا » خداوند در این آیه دستور می دهد که مسلمانان در قبال پیامبر در انقیاد کامل باشند و تمامی اوامر و نواهی ایشان را با جان و دل بپذیرند ، حال سر به استنکاف بردن عمر از دستور پیامبر و جسارت وی به مقام نبوی نشان از عدم رسوخ ایمان در دل این فرد ندارد؟ آیا این رائحه ای از کفر را در بر ندارد؟ 🔺همچنین پرودگار عالم در سوره نساء آیه ۵۹ می فرماید : « یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم......» خداوند در این آیه اطاعت از پیامبر را در عرض اطاعت خویش قرار داده و اگر کسی از دستور پیامبر مخالفت کند از دستور خداوند مخالفت کرده ، لذا در این واقعه عمر نه تنها با گفتار پیامبر مخالفت کرد بلکه با توهین به مقام نبوت دل پیامبر را آزرد و همچنین باعث شد پیامبر از درخواست خویش منصرف گردد. ❓حال ما از برادران اهل سنت یک سوال داریم: چگونه می توان بر خلافت کسی که به تصریح آیات قرآن ملعون است و معذب در عذاب الهی ، گردن سپرد؟...... 🚫 پایان بخش دوم  « آن سوی تاریخ🔍📜 » https://eitaa.com/joinchat/664404026C8962097bde
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✴️ ذکر یک « شبهه » بین خانواده پیامبر و هر چهار خلیفه، پیوند و رابطه خویشاوندی محکمی برقرار بوده است! به گونه‌ای که عایشه، دختر ابوبکر، همسر پیامبر بود. سپس حفصه، دختر عمر را به نکاح خویش درآورد. از طرفی فاطمه را به ازدواج علی درآورد. همچنین رقیه را به نکاح عثمان درآورد که نتیجه‌اش فرزند پسری به نام عبدالله بود که در هفت سالگی در اثر زخم شدیدی که از منقار خروس به چشمش ایجاد شده بود، وفات یافت و چون رقیه نیز در سال دوم هجری در مدینه وفات یافت، پیامبر دختر دیگرش ام‌کلثوم را به همسریش درآورد و چون ام‌کلثوم نیز پس از چندی از دنیا رفت، پیامبر فرمود: اگر دختری دیگری داشتم باز به عثمان می‌دادم؛ و لذا ملقب به "ذوالنورین" گردید. در واقع پیامبر، داماد ابوبکر و عمر است و علی و عثمان نیز داماد پیامبرند! خود علی نیز دخترش ام‌کلثوم را به ازدواج عمر! درآورد، که صاحب فرزندی به نام زید شد. همچنین زمانی که جعفربن ابیطالب -برادر علی- به شهادت رسید، همسرش اسماء بنت عمیس، به ازدواج ابوبکر درآمد که نتیجه آن، پسری به نام "محمدبن ابی‌بکر" است که حضرت علی او را بعدها به ولایت مصر منصوب کرد. زمانی که ابوبکر وفات یافت، علی همسر او را به نکاح خود در آورد و فرزندی به نام یحیی از او متولد شد. همچنان که در خطبه ۶۷ نهج البلاغه آمده است، محمد فرزند ابوبکر، مورد علاقه فراوان علی بود و در کنار فرزندان خود او را بزرگ کرد و به هنگام خلافتش او را به زمامداری مصر منسوب نمود. وقتی دو دختر یزدگرد را به مدینه آوردند، عمر یکی را به عقد امام حسین و دیگری را به عقد محمد پسر ابی بکر درآورد! امام حسین از شهربانو، زین‌العابدین را صاحب شد و محمدبن ابی‌بکر نیز از همسرش، صاحب پسری به نام "قاسم" گشت و بنابراین آن دو پسر خاله هم بودند! قاسم نیز بعدها با دخترعموی خود "اسماء" دختر عبدالرحمن بن ابی‌بکر ازدواج کرد و از وی دختری به نام "ام‌ فروه" به دنیا آورد که همسر امام باقر و مادر امام صادق گردید و از این جهت امام صادق فرمود "ولدنی ابوبکر مرتین" ابوبکر دو بار جد من است! و قرابت دیگر، ازدواج امام حسین با حفصه، دختر عبدالرحمن بن ابی‌بکر، نوه ابوبکر است که پس از شهادت، با عبدالله بن زیبر ازدواج کرد. همچنین ام‌ کلثوم دختر جعفربن ابی‌طالب، همسر ابان، پسر عثمان بود و سکینه دختر امام حسین، همسرزید، پسر عمروبن عثمان، نوه‌ی عثمان بود. همچنین فاطمه، نوه دوم علی (دختر دیگر امام حسین)، همسر نوه دیگر عثمان، عبدالله بن عمرو بن عثمان بود که بعد از وفاتِ حسن، نوه علی (پسر امام حسن) با او ازدواج کرد و فرزندی به نام محمد آورد. همچنین نوه امام حسن، ام قاسم، دختر حسن مثنی همسر نوه دیگر عثمان، مروان پسر ابان‌بن عثمان بود که او هم پسری به نام محمد بن مروان به دنیا آورد. نام سه تن از فرزندان حضرت علی، ابوبکر، عمر و عثمان بن علی بوده است که همگی همراه برادران دیگر خود، حسین، ابوالفضل و جعفر، در واقعه کربلا به شهادت رسیده‌اند، اما می‌بینیم که از آن‌ها با این‌که این همه از کربلا و شهدایش سخن می‌گویند، هیچ ذکری نمی‌شود! نام دو تن از فرزندان امام حسن، ابوبکر و عمربن حسن است، که ابوبکر نیز همراه عموهایشدر کربلا به شهادت می‌رسد، اما از او نیز نیز به خاطر نامش، نامی برده نمی‌شود! نام دو تن از فرزندان امام حسین نیز ابوبکر و عمر بوده است که آن دو نیز همراه با پدر و عموها و برادرانش در همان واقعه کربلا به شهادت می‌رسند اما باز هم به خاطر نامشان از آن‌ها ذکری به میان نمی‌آید! نام دو تن از فرزندان علی پسر حسین، ملقب به زین‌العابدین -که یکی از کنیه‌های او نیز "ابوبکر" بوده است- "عمربن زین‌العابدین" و "عایشه‌بن زین‌العابدین" بوده است! نام سه تن از فرزندان موسی‌بن جعفر (امام موسی کاظم) ابوبکر، عمر و عایشه بوده است! نام یکی از فرزندان علی‌بن محمد (ملقب به هادی) عایشه بوده است! ♦️دانستن بد نیست! همه این‌ها قوم و خویش بوده‌اند و با صلح و صفا در کنار هم زندگی می‌کردند و بعد از ۱۴۰۰ سال، عوام هنوز دنبال تفرقه بین آن‌ها می‌گردند! چقدر خوب می‌شد کمی تاریخ را مطالعه کنیم تا بهتر بفهمیم و آن‌را درک کنیم و درگیر تعصبات مذهبی و تاریخی نشویم. -------------------------------------------------------------------------------------------------------- 🔵 ما إن شاء الله ، و به حول قوه الهی به این شبهه طی چند مرحله پاسخ خواهیم گفت.  « آن سوی تاریخ🔍📜 » https://eitaa.com/joinchat/664404026C8962097bde
✅ پاسخ به شبهه ذکر شده ( بخش اول ) 🔸شبهه ذکر شده بر دو بخش اساسی استوار است : ۱_ ازدواج ها ۲_نام گذاری ها ابتدا لازم به ذکر است که در شبهه ذکر شده هیچ سندی برای ادعاهای مطرح شده ، ذکر نگردیده است. 🔺قبل از ورود در پاسخ لازم است مطلبی را بیان کنیم: نظام حاکم بر عرب صدر اسلام نظامی قبیله‌ای بود و اعراب نظامی همانند نظام روم و ایران عصر خویش نداشتند . بافت زندگی قبیله‌ای نه تنها در میان صحرانشینان بلکه میان شهرنشینان نیز محسوس بود ، به گونه ای که مناسبات بین قبائل را می توان مانند مناسبات خارجی بین ملل عصر حاضر دانست . یکی از مصادیق مهم و بارز روابط بین قبیله‌ای ازدواج فردی از یک قبیله با فردی از قبیله دیگر بود که این امر در زمان عرب صدر اسلام رواج داشت و موجب حفظ وحدت میان قبائل و عدم نزاع می شد. 🔴 ما پاسخ خود را بر دو اساس تنظیم می کنیم: 1⃣ ازدواج‌ها 🔰 ۱_ ازدواج پیامبر اسلام و عایشه هرکس که اندک آگاهی از تاریخ اسلام داشته باشد می داند که رسول اکرم همسران متعددی داشتند که این تعدد اختیار همسر ناشی از همان نوع نظام اجتماعی حاکم بر عرب آن عصر بود ، لذا نمی توان تک تک ازدواج‌های نبی اکرم را ناشی از علاقه وافر وی به آن زن یا خانواده آن زن دانست. بنابر قول مشهور بین اهل تاریخ آن حضرت سیزده همسر اختیار نموده که یازده تن آنان از احرار و دو تن از ایشان نیز از راه ملك یمین به همسری وی در آمدند( ماریه قبطیه و ریحانه خندقیه) عایشه سومین همسر رسول خدا ( بعد خدیجه و سوده) بود که پیامبر قبل هجرت به مدینه با وی ازدواج نمود و نکته قابل توجه این است که خود ابوبکر پیشنهاد ازدواج با عایشه را به حضرت داد ( و پیامبر خود ابتدا درخواستی ننمود) قابل ذکر است که عایشه دختری مسلمان و از خانواده ای مسلمان بود لذا ازدواج با او بلامانع می بود. شخص مستشکِل می خواهد با دست آویز قرار دادن این ازدواج ، وجود نوعی علاقه وافر از طرف پیامبر به خاندان تِیَم را ثابت کند ، چرا ایشان به جای توجه به اصل ازدواج به رفتارهای عایشه بعد از ازدواج توجه نمی کند؟ به طور مثال آیه 11 سوره حجرات در مذمت عایشه و حفصه نازل شده زمانی که به تمسخر ام سلمه می پرداختند. همچنین خداوند در آیه 4 سوره تحریم دو تن از زنان پیامبر را به توبه امر می کند و تهدید می کند که اگر بر ضد پیامبر عملی انجام دهند پشیمان خواهند شد، و مراد از این دو زن حفصه و عایشه هستند، همچنین از آیه پنجم سوره تحریم استفاده می شود که زنان پیامبر بهترین زنان عصر خویش نبوده اند. قیام عایشه برضد ولی جامعه و برهم زدن جماعت در جنگ جمل هم معروف است در حالی که خداوند به همسران پیامبر امر نموده بود که در خانه خود بمانند ( قرن فی بیوتکن....) و همچنین ده ها روایت و نقل تاریخی که در جای خود مضبوط است و مجال نقل آنها نیست ، که همگی به نحوی پرده از نوعی خلاف کاری عایشه بر می دارند. 🔰 ۲_ ازدواج پیامبر با حفصه وی دختر عمر بن خطاب بود ، ابتدا به همسری خنیس بن خذافه سهمی درآمد لکن پس از شهادت همسرش در جنگ احد ، به شدت احساس تنهایی می نمود لذا عمر ابتدا به عثمان بن عفان و سپس به ابوبکر پیشنهاد ازدواج با وی را داد لکن هیچکدام نپذیرفتند و عمر سرآخر نزد پیامبر رفت و گلایه نمود لذا پیامبر با حفصه ازدواج نمود ، پس ازدواج رسول خدا با حفصه برای رهایی وی از بی همسری و تنهایی بود ، هدفی که در سایر ازدواج های پیامبر نیز وجود داشت ، سوای اینکه در این ازدواج هم رسول خدا ابتدا تقاضایی نکردند. حفصه به همراه عایشه مخاطب خطاب عتاب آمیز آیه ۴ سوره تحریم است. از جمله کارهای ناشایست حفصه برپایی مجلس بزم و آوازخوانی کنیزکان بود هنگامی که از طرف عایشه خبری مبنی بر اشغال بصره در جنگ جمل به دست وی رسید ( شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ) آیا واقعا در شأن همسر رسول خدا بود که مجلس بزمی بسان بزم های عهد جاهلی برپا کند؟ پس فلسفه ازدواج پیامبر رهایی حفصه از تنهایی بود نه علاقه شدید پیامبر به وی یا خاندان عدی. ❓در ضمن یک سوال داریم: پیامبر با صفیه دختر « حیّ ابن اخطب » ازدواج نمود ، حیّ بن اخطب شخصی یهودی بود و رئیس قبیله بنی النضیر که نقشه ترور پیامبر را ریخت ، و همچنین آتش افروز جنگ احزاب بوده و موجب خیانت بنی قریظه گردید ، و سرآخر به دستور پیامبر اعدام شد ، آیا ازدواج پیامبر با دختر وی که تا قبل آن ، دو مرتبه شوهر کرده بود نشان از اتحاد فکری پیامبر با حی ابن اخطب دارد؟ همچنین آیا ازدواج پیامبر با ام حبیبه دختر ابوسفیان نشان از علاقه وافر رسول خدا به اموی ها دارد؟ حال آنکه به هنگام ازدواج رسول خدا با ام حبیبه ، ابوسفیان از سران مشرکین مکه بود. 🚫 پایان بخش اول ✍ محمدصادق رجبی آزادبنی  « آن سوی تاریخ🔍📜 » https://eitaa.com/joinchat/664404026C8962097bde