May 11
🌹 الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة مولانا علی ابن ابی طالب (ع) 🌹
✅ کانال « احتجاج شیعه » در جهت اثبات حقانیت شیعه و رد تمامی مکاتب غیر اهل بیتی تشکیل شده است.
#استدراک
رویکرد این کانال از تاریخ ۲۵ دی ۱۴۰۱ به ارائه مباحث تاریخی تغییر کرد و نام کانال از احتجاج شیعه ، به
« به آن سوی تاریخ » تغییر نام یافت.
یادداشت : ۱۴۰۲/۹/۱
🌷 امام علی علیه السلام:
وقال علیه السلام:إِنَّ الْحَقَّ ثَقِيلٌ مَرِيءٌ، وَ إِنَّ الْبَاطِلَ خَفِيفٌ وَبِيءٌ.
امام(عليه السلام) فرمود: حق، سنگين اما گواراست، و باطل، سبك است اما بلاخيز و مرگ آور.
🔸نهج البلاغه ، حکمت ۳۷۶🔸
« آن سوی تاریخ🔍📜 »
https://eitaa.com/joinchat/664404026C8962097bde
✴️ نقدی بر نظریه عدالت صحابه
❓ما از برادران سنی یک سوال داریم :
بر اساس نظریه عدالت صحابه ، به هنگام بروز نزاع بین دو صحابی پیامبر ، باید جانب کدامیک را گرفت؟ مخصوصا در جایی که در یک طرف همسر پیامبر و ام المومنین! باشد و در طرف دیگر داماد و برادر پیامبر ،
مراد جنگ جمل است ، که در یک سو علی و مقداد و عمار و سلمان و حسن و حسین قرار داشتند که همگی از اصحاب پیامبر بودند و در سوی دیگر ام المومنین عایشه ، زبیر صحابی و پسر عمه پیامبر ، طلحه صحابی پیامبر و جانباز جنگ احد قرار داشته اند.
بر اساس نظریه « عدالت صحابه » و این روایت شما که از لسان پیامبر می گوید : « اصحابی کالنجوم بایهم اقتدیتم اهتدیتم » ، شخصی که مقارن با جنگ جمل مسلمان شده باید جانب کدام یک را بگیرد؟
جانب ام المومنین عایشه را؟
یا جانب خلیفه مسلمین علی را؟
لازم به ذکر است که هر نزاعی در تاریخ نشانگر عدم توافق طرفین بر سر موضوعی بوده است و از طرفی تاریخ گواه است که دلیل راه اندازی جنگ جمل توسط طلحه و زبیر و عایشه نپذیرفتن حکومت علی ع بود.
پس قضیه از دو حال خارج نیست : یا واقعا علی خلیفه مسلمین نبود و به ناحق بر اریکه قدرت تکیه زده بود ( که البته شما خلاف این را اعتقاد دارید چرا که علی را چهارم از خلفای راشدین می دانید ، جدای آنکه با علی تمام مسلمین در مسجد بیعت کردند چیزی که در خصوص سه خلیفه قبلی وجود نداشت )
و یا اینکه علی مع الحق بود لکن عایشه و همدستانش بر امام مسلمین خروج نمودند ،
لذا باید گفت در هر دو حالت نظریه عدالت صحابه زیر سوال خواهد بود ،
و از طرفی چون شما علی را خلیفه مسلمین می دانید پس خروج عایشه بر وی مصداق بارز برهم زدن جماعت و طغیان بر امام مسلمین بوده ، و شما هم عدم اطاعت از حاکم را موجب خروج از دین می دانید ، پس.......
تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل....
« آن سوی تاریخ🔍📜 »
https://eitaa.com/joinchat/664404026C8962097bde
✴️ نقدی بر خلافت « عثمان بن عفان »
❓ما از برادران سنی یک سوال داریم:
شما معتقدید که بر نصب امام بعد پیامبر نصی وجود ندارد و امام جامعه بصورت گزینشی باید انتخاب گردد یعنی #مردم هرآنکه رابه عنوان خلیفه انتخاب نمودند ، همان شخص امام است ،
از سوی دیگر تاریخ گواه است که عثمان بن عفان به خاطر شیوه حکومت داری اش مورد خشم قاطبه مسلمین قرار گرفت به نحوی که به دفعات بر وی شوریدند و هر بار با وساطت علی بن ابی طالب و توبه ظاهری خود عثمان شورش دفع می شد ، لکن وجود افراد فاسقی چون مروان بن حکم در دستگاه عثمان و تاثیر وی بر تصمیم گیری های سیاسی عثمان سرانجام کار خود را کرد و عثمان بعد مدتی محاصره توسط انقلابیون مصری و عراقی کشته شد و مهم تر اینکه کشته شدن وی در مرأی و منظر اهل مدینه و صحابه پیامبر بوده است و آنها چندان مقاومتی هم در قبال کشته شدن عثمان به خرج ندادند،
حال سوال این است که : کشته شدن عثمان به منزله خلع وی از مقام خلافت نیست ؟
آیا بعد کنار گذاشته شدن وی از خلافت توسط همان مردمی که طبق نظر شما باید خلیفه را برگزینند ، که به وسیله کشتن او صورت گرفت ، آیا همچنان می توان او را جزو خلفای راشدین به حساب آورد؟
آیا همچنان می توان قول وفعل او را حجت دانست؟
🔸مسئله در خصوص توانایی مردم بر خلع خلیفه در دو فرض قابل تصور است :
۱_ مردم حق خلع و برکناری خلیفه از مقام خلافت را ندارند
۲_مردم حق دارند خلیفه ناکارآمد را از مقام خلافت برکنار کنند.
▪️اگر بگویید که مردم حق خلع خلیفه را ندارند ،
در پاسخ می پرسیم: چرا و چگونه مردم حق انتخاب خلیفه را دارند ولی حق خلع وی را ندارند؟
آیا این با اصول دموکراسی و گزینش که پایه عقائد شما در خصوص انتخاب خلیفه است ، سازگار می باشد؟
چه دلیل عقلی یا عقلائی بر عدم استحقاق مردم بر برکناری خلیفه وجود دارد؟
آیا همان دلیلی که انتخاب خلیفه توسط مردم را موجه می کند ، توجیه کننده خلع وی توسط مردم نیست؟
▪️و اگر بگویید که مردم حق برکناری و خلع خلیفه از مقام خلافت را دارند ،
می پرسیم : پس علی القاعده دیگر عثمان نباید خلیفه مسلمین باشد چون حجیت خلافت وی در گرو گزینش مردم بود که با خلع وی از خلافت توسط همان مردم ، دیگر خلافت وی حجیت ندارد لذا نمی توان اکنون وی را جزو خلفای راشدین به حساب آورد و دیگر اعمال وی نمی تواند حجت باشد...
پس چرا برادران اهل سنت ما همچنان عثمان را جزو خلفای راشدین به حساب می آورند؟.........
« آن سوی تاریخ🔍📜 »
https://eitaa.com/joinchat/664404026C8962097bde
✴️ حضرت زهرا سلام الله علیها بر بیعت چه کسی گردن نهاد؟
🔹 لطفاً قبل آغاز بحث به گزاره های زیر توجه بفرمایید:
۱_ حضرت زهرا سلام الله علیها دختر پیامبر اسلام و نتیجه ازدواج وی با خدیجه (س) بود ، حضرت فاطمه شدیدا مورد محبت رسول خدا (ص) قرار داشت ، به نحوی که رسول خدا در خصوص ایشان می فرمود « فاطمه بضعة منی ...» و این حدیث با تعابیر گوناگون در کتب اهل سنت نقل شده است.
۲_ حضرت زهرا سلام الله علیها طبق آیه « إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَيتِ وَيُطَهِّرَكُم تَطهيرًا » احزاب ۳۳ ، معصوم از خطا می باشند.
۳_ روایتی وجود دارد که نبودن بیعت امام بر گردن هر مسلمان به هنگام مرگ وی را به مثابه مرگ جاهلی می داند ، اصل روایت :« من مات ولم یکن فی عنقه بیعة امام فقد مات میتة جاهلیة » _ مسند احمد جلد ۲ ص ۹۶ _
۴_در تاریخ مضبوط است که حضرت زهرا هیچگاه با ابوبکر بیعت نکرد و حتی زمانی که حضرت در بستر بیماری بودند و ابوبکر و عمر به عیادت ایشان آمدند ، روی خویش را از آنها برگرداندند
❓حال ما از برادران اهل تسنن یک سوال داریم:
امام مورد بیعت حضرت زهرا چه کسی بود؟
حضرت زهرا که پاره تن رسول خدا بود و به نص صریح قرآن معصوم از خطا گشته بود یقینا به مرگ جاهلی از دنیا نرفته است ( چرا که اگر کسی بگویید ایشان با کسی بیعت نکرد به موجب روایت ذکر شده مرگ ایشان نعوذ بالله مرگ جاهلی خواهد بود ) ،
و از طرفی مقرر گشت که حضرت زهرا هیچگاه با ابوبکر بیعت نکرد ، و حتی زمانی که از آنها ناراضی بود از دنیا رفت ( صحیح بخاری ۴۲/۴ ، ۳۰/۸ ، ۸۲/۵ )
پس حضرت زهرا با چه کسی بیعت کرد؟
امام حضرت فاطمه چه کسی بود؟ آیا ایشان امامی غیر از خلیفه گزینش شده برگزیده بود؟.......
و به راستی آیا امامِ حضرت زهرا ، همان امام راستین مسلمانان نبود؟.......
« آن سوی تاریخ🔍📜 »
https://eitaa.com/joinchat/664404026C8962097bde
✴️ « عمر بن خطاب » در دادگاه تاریخ و قرآن ( بخش اول)
🔹 ابتدا مدعای خویش را در قالب یک قیاس مطرح نموده سپس به اثبات آن می پردازیم
▪️ قیاس
صغری: عمر پیامبر را آزرده است
کبری : هرکس پیامبر را بیازارد مورد لعنت خداوند است
نتیجه : عمر بن خطاب مورد لعن خداوند است
❇️ اکنون به اثبات فقرات این قیاس می پردازیم.
🔶 اثبات صغری
در تاریخ مضبوط است که در لحظات آخر عمر پیامبر ، ایشان قلم و کاغذی درخواست نمودند بدین گفتار : « ائتونی بدواة و کتف اکتب لکم کنابا لاتضلوا بعده ابدا » _ صحیح بخاری ج ۴ ص ۶۶ ، صحیح مسلم ج ۵ ص ۷۶ _
لکن ناگهان عمر به مخالفت برخواسته و می گوید :« ان النبی لیهجر » پیامبر هذیان می گوید! _ طبقات کبری ج ۲ ص ۲۴۳ _
گفتار عمر با تعابیر مختلف در منابع گوناگون آمده :
« ان رسول الله لیهجر » _ صحیح مسلم ج ۵ ص ۷۶
« ان الرجل لیهجر » _ منهاج السنة ابن تیمیه ، ج ۶ ص ۱۹
و همچنین در « صحیح بخاری ج ۶ ص ۹ و ج ۷ ص ۱۲۰ » گفتار عمر نقل شده است.
پس گفتار نابخردانه عمر که موجب نزاع بین اصحاب در پیشگاه پیامبر شد ، باعث شد که پیامبر با ناراحتی از حاضران خواست تا محل را ترک کنند ، و از املای مراد خویش منصرف گشت ، لذا گفتار عمر چیزی جز ناراحتی و اذیت پیامبر در بر نداشت.
🔶اثبات کبری
خداوند در آیه ۵۷ سوره احزاب می فرماید :
« ان الذین یوذون الله و رسوله لعنهم الله... »
و در جای دیگر خداوند می فرماید :
«.... و الذین یوذون رسول الله لهم عذاب الیم » _ توبه / ۶۱ _
و در آیه دیگر می گویند:
« ان الذین یوذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الآخرة واعَدّ لهم عذابا مهینا » _ احزاب /۲۶_
و همچنین در آیه ۵۳ سوره احزاب خداوند می فرماید :
«...... و ما کان لکم أن توذوا رسول الله......»
🔹 نتیجه
لذا با توجه به اینکه ثابت کردیم عمر بن خطاب با گفتار خود باعث اذیت پیامبر شد ، به نص صریح قرآن مورد لعن خداوند خواهد بود و برایش عذابی دردناک آماده شده است إن شاء الله .
🚫 پایان بخش اول
« آن سوی تاریخ🔍📜 »
https://eitaa.com/joinchat/664404026C8962097bde
✴️ عمر بن خطاب در دادگاه تاریخ و قرآن ( بخش دوم )
🔹 در بخش نخست اشاره شد که پیامبر اسلام قبل وفات قصد داشتند مطلب بسیار مهمی را املا کنند که امت را از گمراهی بازدارد ، لکن عمر با نسبت دادن هذیان گویی به پیامبر مانع از این کار شده و اسباب رنجش آن حضرت را فراهم آورد به گونه ای که دستور به خروج حاضرین از محضرش را دادند.
این واقعه دردناک در منابع گوناگون اهل سنت مثل صحیح بخاری ، صحیح مسلم ، مسند احمد ، سنن بیهقی ، طبقات ابن سعد و.... ذکر شده است.
▪️عرضه گفتار عمر بر قرآن
🔺خداوند در آیات ۲تا ۵ سوره نجم در خصوص پیامبر می فرماید:
« ما ضلَّ صاحبکم و ما غوی _ و ما ینطق عن الهوی _ إن هو الا وحی یوحی »
به راستی چطور خداوند پیامبر را از گفتار نابخردانه تنزیه می کند و تصریح می کند که #تمامی گفتار پیامبر از روی وحی است ولی عمر این گفتار پیامبر را هذیان گویی میداند! آیا عمر پیامبر را از خداوند بیشتر میشناسد؟ نعوذ بالله.
🔺 همچنین خداوند در آیه هفتم سوره حشر می فرماید:
« و ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا » خداوند در این آیه دستور می دهد که مسلمانان در قبال پیامبر در انقیاد کامل باشند و تمامی اوامر و نواهی ایشان را با جان و دل بپذیرند ، حال سر به استنکاف بردن عمر از دستور پیامبر و جسارت وی به مقام نبوی نشان از عدم رسوخ ایمان در دل این فرد ندارد؟ آیا این رائحه ای از کفر را در بر ندارد؟
🔺همچنین پرودگار عالم در سوره نساء آیه ۵۹ می فرماید :
« یا ایها الذین آمنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم......»
خداوند در این آیه اطاعت از پیامبر را در عرض اطاعت خویش قرار داده و اگر کسی از دستور پیامبر مخالفت کند از دستور خداوند مخالفت کرده ، لذا در این واقعه عمر نه تنها با گفتار پیامبر مخالفت کرد بلکه با توهین به مقام نبوت دل پیامبر را آزرد و همچنین باعث شد پیامبر از درخواست خویش منصرف گردد.
❓حال ما از برادران اهل سنت یک سوال داریم:
چگونه می توان بر خلافت کسی که به تصریح آیات قرآن ملعون است و معذب در عذاب الهی ، گردن سپرد؟......
🚫 پایان بخش دوم
« آن سوی تاریخ🔍📜 »
https://eitaa.com/joinchat/664404026C8962097bde