⚠️ این نتیجه غصب خلافت از اهلبیت پیامبر (ع) است
▫️حسن بصری روایت میکند: وارد مسجد رسول خدا صلىاللهعلیهوآله شدم و کنار عبداللهبنعمر (پسر خلیفهی دوم) نشستم، و این در روز جمعه بود تا اینکه مروانبنحکم حاکم وقت مدینه بر ما ظاهر شد، خطبه خواند و نماز به جا آورد. عبداللهبنعمر پیوسته میگفت: «خدا رحمتت کند، ای سلمان.» و این را بارها تکرار میکرد. به او گفتم: "ای ابو عبدالرحمن، از سلمان چیزی یاد کردی که این طور بر او رحمت میفرستی؟
▫️گفت: «بله، روزی که مردم با ابوبکر بیعت کردند، سلمان نزد ما آمد و گفت: به خدا قسم، شما کاری کردید که #فرزندان_سرکشان را به #طمع انداختید؛ و اگر خلافت را به اهل بیت پیامبرتان سپرده بودید، کسی طمع نمیکرد. من امروز به یاد سخن او افتادم وقتی مروان را بر منبر دیدم.»
📕 شرحالاخبار، ج ۱، ص ۱۹۷
@Ebar_ir | عِبَر
🛡چگونه به دشمن جنایتکار پاسخ دهیم؟
🔹هنگامى كه امیرالمؤمنین عليهالسّلام از مقابل پرچم شامیان گذر كرد و ياران معاویه را ديد كه كمال استقامت را در راه يارى او به خرج میدهند و با تمام ناملايمات میسازند، به ياران خود خطاب كرده و فرمود: اين مردم [با ضربات همسطح شما] از جاهاى خود حركت نمىكنند و دست از موضع باطلشان در فتنهانگیزی و فساد برنمیدارند، مگر اینکه [به آنها پاسخی دندانشکن داده شود]؛ نيزهاى كه روح را از كالبد خارج مىكند و ضرب شمشيرى كه سرها را میشكافد و استخوانها را از هم جدا مىنمايد و بند دستها را از يک ديگر قطع میسازد. ما بايد براى پراكندگى و عقبنشینی آنها نيزههاى نيرومند خود را در پهلوهاى ايشان فروبريم و ابروهایشان را بر سينهها و چانههایشان بريزيم.
🏷 وَ ضَرْبٍ يَفْلِقُ اَلْهَامَ
📚 کتاب سُليمبنقيسالهلالي، ج ۲، ص ۸۱۱؛ وقعة صفین، ص ۳۹۱؛ الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، ج ۱، ص ۲۶۷
@Ebar_ir | عِبَر
❓عمر و ابوبکر چگونه به علی (ع) سلام میکردند!؟
🔰 ابن مردویه از محدثان اهل سنت، پس از نقل روایات متعددی که در آنها رسول خدا (ع) به صحابه امر فرموده که به امام علی (ع) به عنوان امیرالمؤمنین سلام دهند، با سند خود از سالم منتوف غلام امیرمؤمنان (ع) مینویسد که وی گفت: «روزی با علی (ع) بودم در زمینی که حضرت در آن زراعت میکرد، تا اینکه ابوبکر و عمر آمدند و گفتند: سلام علیک یا امیرالمؤمنین و رحمة الله و برکاته. از آنها پرسیده شد: آیا در زمان حیات رسول خدا نیز چنین میگفتید؟ عمر در جواب گفت: رسول خدا (ص) ما را به این کار امر فرمود.» [۱] غسانی صاحب أخبار و حکایات نیز از قول فرزند احمدبنحنبل به نقل از پدرش میافزاید: اهل بدر از اصحاب رسولالله (ص) متوافراً علی (ع) را امیرالمؤمنین صدا میزدند. [۲]
📝 پ.ن: چنانکه گذشت؛ بنابر تصریح عمر، کاربست واژه «امیرالمؤمنین» درباره امام علی (ع) در عصر رسولالله (ص) مسبوق بوده و همگان نیز ملتزم به سلام دادن به آن حضرت بدین شیوه بودند. با اینحال برخی همانند تفتازانی، ابن خلدون و دیگران، مضمون این روایت را که به علی (ع) به عنوان امیرالمؤمنین سلام دهید و همچنین مضامین مشهور دیگری که در امارت و امامت امیرمؤمنان (ع) وارد شده را به بهانه خبر واحد بودن، مقابله با اجماع یا عدم پیدایش این واژه در عصر پیامبر (ص)، غیر معتبر دانستهاند! [۳] اما روایات متعددی که از شیعه و اهل سنت نقل شده، این ادعای آنها را باطل میسازد. در این زمینه سیدبنطاووس از میان استناد به حدود ۲۲۰ حدیث از منابع اهل سنت، نشان میدهد که لقب امیرالمؤمنین (ع)، مختص به علی (ع) بوده و رسول اکرم (ص) آن را به وی اعطا کرده است. [۴] بنابراین نادیده گرفتن این روایات، مانند انکار خورشید تابان در میانه روز است.
📗 [۱] مناقب عليبنأبيطالب عليهالسلام، ص ۵۶
📗 [۲] أخبار و حکایات، ص ۴۱
📗 [۳] ر.ک: شرحالمقاصد، ج ۵، ص ۲۷۶؛ مقدمه ابن خلدون، ج ۱، ص ۴۳۵
📗 [۴] ر.ک: الیقین باختصاص مولانا علی علیهالسلام بإمرة المؤمنین
@Ebar_ir | عِبَر
عِبَر
❓عمر و ابوبکر چگونه به علی (ع) سلام میکردند!؟ 🔰 ابن مردویه از محدثان اهل سنت، پس از نقل روایات متع
🩸روزگار علی (ع) پس از زهرا (س)...
▪️یکی از ابعاد مظلومیت امیرمؤمنان (ع) در جریان شهادت حضرت صدیقه علیهاالسلام را میتوان آنجا یافت که همان علی (ع) که مردم در زمان حیات رسولالله (ص) و حتی پس از آن با احترام و تکریمی فراوان با بیان عباراتی نظیر «امیرالمؤمنین» به ایشان سلام میکردند، پس از شهادت همسرش فاطمه سلاماللهعلیها به شدت مورد بیتوجهی و رویگردانی اهالی مدینه قرار گرفت؛ منتهای بیاعتنایی مردم نسبت به امیرالمومنین (ع) را میتوان از این نقل عایشه به دست آورد:
😭 «تا وقتی که فاطمه (س) زنده بود، مردم به علی (ع) توجه و احترام مینمودند اما بعد از شهادت آن بانوی مکرمه، دیگر رویشان را هم از مولا علی علیهالسلام برمیگرداندند [گویی به او سلام نمیکردند و بلکه جواب سلام مولا را هم نمیدادند].» [۱] ابن اثیر پس از نقل این روایت میافزاید: «أَيْ جاهٌ وَ عزٌ، فَقَدَهُما بعدها؛ - علی (ع) - مقام و منزلتی داشت، اما بعد از فاطمه (س) آن دو را از دست داد.» [۲]
🤲 پ.ن: سَلامُ اللّٰهِ وَ سَلامُ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَالْمُسَلَّمِينَ لَكَ بِقُلُوبِهِمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (ع)
📚 [۱] تاریخ الأمم والملوک، ج ٣، ص ٢۰٨؛ صحیح البخاری، ج ۶، ص ۳۹۴؛ الثقات (إبن حبان)، ج ۲، ص ۱۷۰
📚 [۲] النهایة في غريب الحديث والاثر، ج ۵، ص ۱۵۹
@Ebar_ir | عِبَر
عِبَر
🎥 "انسان مقاومت" اینگونه رنجها و نشکستن در موقعیتهای سخت را به رخ عالم میکشد... 📍جوان لبنانی روی
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این رجزهای یک #انسان_مقاومت است که برای برونرفت از تب مصائب خود، اینگونه بر فراز خرابهها، از یک بانوی شهیده (س) استمداد میطلبد.
➕ او انگار درس نجات از مشکلات را با ایضاحی مثالزدنی از مولای خود امام باقر علیهالسلام فرا گرفته و تکرار میکند؛ آنجا که ابوبصیر میگوید: «امام باقر (ع) هرگاه تب، طاقتش را میربود، [یکی از راهها را چنین میدید که جان و روح خود را با توسل به مادرش حضرت زهرا سلاماللهعلیها آرام و عطرآگین نماید] و با صدای بلند بهطوری كه صدايش تا دم در خانه مىآمد، ایشان را صدا میکرد و میفرمود: يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ مُحَمَّدٍ!»
📘 الکافي، ج ۸، ص ۱۰۹
@Ebar_ir | عِبَر
⭕️ پا جای پای پیشینیان!
📝 مورخان نوشتهاند: سالها پیش مقارن با حکمرانی خلفای اموی، مأمن نزول وحی دچار انحطاط شدید فرهنگی و اخلاقی گردید و مجالس رقص و آواز مختلط تشکیل میشد بدون آن که در میان زنان و مردان پردهای باشد! [۱] «عایشه» دختر «طلحه» بزم های مختلط ترتیب میداد و در آن مجالس، زنی به نام «عِزَّهُ المیلاء» آواز میخواند. [۲]
🔺 حتی کار به جایی رسیده بود که وقتی یکی از مشهورترین زنان آوازهخوان آن عصر به نام «جمیله» سفری به مکه کرد، در طول مسیر، آن چنان از وی استقبال شد که در مورد هیچ مفتی و فقیه و محدث و مفسر و قاضی و زاهدی سابقه نداشت! منابع، داستان این سفر را چنین نقل میکنند: هنگامی که جمیله به قصد حج از مدینه حرکت کرد، گروهی از زنان و مردان خنیاگر نامدار آن زمان (که تعداد آنان را تا بیش از سی نفر نوشتهاند) او را مشایعت کردند و گروهی او را تا آخر سفر همراهی کردند! هنگامی که کاروان جمیله نزدیک مکه رسید، از طرف گروهی از اشراف مکه و دیگران مورد استقبال گرم قرار گرفت و چون به مدینه بازگشت، از طرف اهالی مدینه و مردان و زنان اشراف استقبال شد و چنان شور و هلهلهای به وجود آمد که اهالی مدینه بر در خانهها صف کشیده این صحنه را تماشا می کردند! [۳] مشابه این ماجرا در مورد زنان و کنیزان آوازهخوان دیگری به نامهای «حبابة» و «سلامةالقس» نیز ذکر شده است. [۴]
➕ این گزارشها و افزون بر آن، نشان دهنده گوشهای از سقوط ارزشها در قبلهگاه مسلمانان و مرکز تأسیس حکومت اسلامی یعنی مکه و مدینه در آن عصر است. پس جای تعجب نیست اگر ببینیم امروز نیز برخی به تأسی از اجدادشان، سرزمین وحی و مدینه را به شهر کابارهها و رقاصهها تبدیل کرده باشند؛ آن روز با زنان رقاصهای نظیر جمیله، حبابة، سلامة و عزة المیلاء و امروز با زن خوانندهای به نام «جنیفر»!
📚 [۱] الشعر و الغناء في المدينة و المكة لعصر بنيامية، ص ۵۰؛ همین مضمون با اندکی تغییر: مروجالذهب، ج ۳، ص ۶۷
📙 [۲] الأغاني، ج ۱۱، ص ۱۲۱
📙 [۳] همان، ج ۸، ص ۳۶۷
📙 [۴] همان، ج ۸، ص ۴۶۰ و ج ۱۵، ص ۸۵
@Ebar_ir | عِبَر
❤️ قصه، قصه عاشقی است...
🔹در یکی از دعاهای منسوب به حضرت زهرا سلاماللهعلیها که سیدبنطاووس آن را نقل کرده، به این جمله کوتاه و عمیق بر میخوریم که: «اَللَّهُمَّ فَرِّغْنِي لِمَا خَلَقْتَنِي لَهُ؛ خداوندا! برای رسیدن به هدفی که مرا برای آن خلق نمودی، به من فرصت بده.» [۱]
➕ اینکه آن هدف مقرر در زندگی انسان چیست را قرآن اینگونه به ما معرفی میکند: «وَ مَا خَلَقتُ ٱلجِنَّ وَ ٱلإِنسَ إِلَّا لِيَعبُدُونِ؛ انسان در این دنیا تنها برای عبد بودن آفریده شده.» [۲] انگار تلویحا به ما آموختهاند اگر کسی در این عالم بندگی و عشقبازی با خدا را بلد نباشد، زبان هستی را نفهمیده و هدف از زندگی و خلقت خود را به محاق فراموشی سپرده است.
🔺آنچه به صفحات تاریخ زینت و جلوهاى بى نظیر بخشیده، تحقق همان خواسته در قالب عبادت از بانوى بزرگوارى است که در اوج جوانى، مایه فخر و مباهات عابدان گردیده بود. این عابدهی بى همتا، هموست که در وصف عشقبازیاش با خالق چنین گفتهاند: «در تمام دنیا، عابدتر از فاطمه علیهاالسلام یافت نمىشود؛ او به حدى براى عبادت برپا مىایستاد که حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا؛ پاهایش ورم مىکرد.» [۳] لذا در آن دعای نورانی صدیقه کبری سلاماللهعلیها [که وجود مطهره ایشان مجسمه عبودیت و بندگی به شمار میرود]، از خدا میخواهیم عمرمان هرز نرود و در راه بندگی و اطاعت از دستورات او خرج گردد.
📗 [۱] مهج الدعوات و منهج العبادات، ص ۱۴۱
📗 [۲] الذاریات، آیه ۵۶
📗 [۳] المناقب، ج ۳، ص ۳۴۱
@Ebar_ir | عِبَر
📜 تقابل پدر - پسری در جنگ صفین!
🛡 یکی از مصیبتبارترین پیامدهای ناشی از خیرهسری معاویه در امتناع ورزیدن از بیعت با امیرالمؤمنین (ع) و تحمیل هزینه سنگین پیکار صفین بر ایشان، فرو ریختن مرز خویشاوندی میان مردم و رواج انواع و اقسام تقابلهای درون قبیلگی و خانوادگی از جمله جنگ پدر با پسر در دو سپاه عراق و شام بود.
➕ نصربنمزاحم نقل میكند: روزی مالکاشتر در میان صفوف عراقیان فریاد زد: «آیا در میان شما کسی هست که جان خود را فدا کند؟!» جوانی به نام اَثالبنحَجْل به میدان رزم آمد. معاویه مردی به نام حَجل را فراخواند و برای جنگ با آن جوان به میدان فرستاد. حجل ضربتی بر آن جوان وارد آورد و جوان نیز با زدن ضربتی متقابل نسب خود را بیان کرد و معلوم شد این جوان پسر همان حجل است! در این هنگام هر دو از اسب فرود آمده، یکدیگر را در آغوش گرفتند و گریستند. آنگاه پدر به پسر گفت: «پسرجان به سوی دنیا بیا!» پسر نیز به پدر گفت: «پدر جان به آخرت روی آور؛ به خدا سوگند! اگر به فرض من مایل بودم به شامیان بپیوندم، لازم بود تو مرا از این کار بازداری. وای به حال من اگر چنین کاری کنم. اگر از من چنین خطایی سرزند، علی (ع) و مؤمنان صالح را چگونه پاسخ دهم!؟ پس تو راه خود را برو و من هم به راه خود میروم.» آنگاه پدر و پسر از هم جدا شدند و هر کدام به اردوگاه خود بازگشتند.
📕 وقعة صفین، ص ۴۴۳
@Ebar_ir | عِبَر
♨ اگر پیامبر (ص) زنده بود، با کسانی که باعث سقط فرزند دخترش شدند چه میکرد!؟
📜 ابنابیالحدید معتزلی به نقل از ابن اسحاق آورده است: «ابوالعاص، شوهر زینب، دختر پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلم در جنگ از طرف مسلمانان به اسارت گرفته شد؛ ولی بعدا مانند اسیران دیگر آزاد شد. ابوالعاص به پیامبر (ص) وعده داد که پس از مراجعت به مکه، وسایل مسافرت دختر پیامبر (ص) را به مدینه فراهم سازد. پیامبر اکرم (ص) نیز به زیدبنحارثه و گروهی از انصار، مأموریت داد که در هشت فرسخی مکه توقف کنند و هر موقع کجاوه زینب به آن جا رسید، او را به مدینه بیاورند. قریش از خروج دختر پیامبر (ص) از مکه آگاه شدند. گروهی تصمیم گرفتند که او را از نیمه راه باز گردانند. هباربنالاسود با گروهی خود را به کجاوه زینب رساند و نیزه خود را بر کجاوه دختر پیامبر (ص) کوبید. از ترس آن، زینب، کودکی را که در رحم داشت، سقط کرد و به مکه بازگشت. رسول خدا از شنیدن این خبر سخت ناراحت شد و در فتح مکه (با این که همه را بخشید و آزاد نمود) خون قاتل فرزند زینب را مباح شمرد.» [١]
➕ سپس ابنابیالحدید میافزاید: «من این جریان را برای استادم ابوجعفر نقیب خواندم، او گفت: وقتی که پیامبر خدا (ص) خون کسی که دخترش زینب را ترسانید و او سقط جنین کرد را مباح شمرد، قطعا اگر زنده بود خون کسانی را که دخترش فاطمه علیهاالسلام را ترسانیدند که باعث شد فرزندش (محسن) را سقط کند، حتما مباح میشمرد.» [٢]
📝 برگرفته از بیانات استاد ادیبی
📘 [١] شرح نهجالبلاغة، ج ۱۴، ص ۱۹١، السیرةالنبویة، ج ۱، ص ۶۵۲
📘 [٢] شرح نهجالبلاغة، ج ۱۴، ص ۱۹٣
@Ebar_ir | عِبَر
🗂 سیامین شماره فصلنامه علمی - تخصصی اسلام پژوهان، دوره ۱۱، سال ۱۴۰۳، شماره پیاپی ۱۱
🏷 http://iqiri.dte.ir
1⃣ «بازشناسی ویژگیهای پیامبر خاتم(ص) در عهدین و علت عدم ایمان اهل کتاب به پیامبر اکرم(ص)» مصطفی بیگ محمدی
2⃣ «بررسی کارکردهای مسجد در دوران حکومت علوی با تکیه بر منابع تاریخ و حدیث» علیرضا پور
3⃣ «بررسی تطبیقی دیدگاه ابن تیمیه و ابن قیم با وهابیت در مسأله سماع موتی» سعید زارع
4⃣ «بازخوانی اصول مسائل اخلاقى در قرآن و حدیث» سعید سلیمانی
5⃣ «کشف تاریخ امویان از فتح مغرب» شهاب الدین حاجی علی
@Ebar_ir | عِبَر
🩸تویی که مرا اینگونه کتک میزنی، فاطمه سلاماللهعلیها را چگونه کتک زدی!؟
▪️در نقلها آمده است: صبح روز بعد از شهادت صدیقه کبری سلاماللّهعلیها مردم مدینه، درِ خانه آن حضرت آمده بودند تا بر پیکر مطهر آن بانو نماز بخوانند. مقداد نگاهش به ابوبکر افتاد و رو به او کرد و گفت: ما شب گذشته، فاطمه زهرا سلاماللهعلیها را به خاک سپردیم! عمر به ابوبکر گفت: آیا من به تو نگفته بودم که این ها این کار را میکنند؟! مقداد گفت: فاطمه زهرا سلاماللهعلیها این چنین وصیت نموده بود تا شما بر بالای جنازه مطهرش، حاضر نشوید.
➕ در این هنگام، عمر دستش را بلند کرد و محکم به سر و صورت مقداد سیلی زد و آن قدر عمر، او را کتک زد که مقداد دیگر از پا افتاد. مردم آن جا جمع شدند و مقداد را از دست او نجات دادند.
🥀 مقداد از جا بلند شد و رو به عمر گفت: دختر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به شهادت رسید در حالی که از پهلویش به سبب آن ضربهای که تو با شمشیر و تازیانه بر او زدی، خون جاری بود. من، که خیلی کوچکتر از علی و فاطمة علیهماالسلام برای شما هستم! (عجیب نیست که تو این گونه مرا میزنی!)
📘 کامل البهائي (تعريب)، ج ١، ص ۳۹۶
@Ebar_ir | عِبَر
1_1724858022.PDF
7.71M
🗂 #معرفی_مقاله | مقاله تاریخ و ترتیب حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلاماللهعلیها
📝 نوشته: محمدرضا جباری، سیدعلی حسینپور
🔹در این مقاله به سیر حوادث پس از رحلت رسول خدا صلیاللهعلیهوآله، اشاره و تاریخ هجوم به خانه فاطمه سلاماللهعلیها حدود ۵۰ روز بعد از رحلت پیامبر (ص) تعیین شده است.
🏷 مقاله در سایت نشریه تاریخ اسلام در آینه پژوهش:
http://tarikh.nashriyat.ir/node/698
@Ebar_ir | عِبَر