eitaa logo
عِبَر
683 دنبال‌کننده
24 عکس
13 ویدیو
2 فایل
"عِبَر" را ساختیم، شاید عِبرَتی باشد... 👤 خادم شما: @Ebar_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
⏳ از «بعدازظهرها» تا «نیمه‌شب‌ها»؛ روایت زراره از لحظه‌های تحصیل علم در محضر امام باقر (ع) ▫️زرارة‌بن‌اعین می‌گوید: برای دریافت پاسخ پیرامون موضوعی، بعدازظهر به ملاقات امام باقر علیه‌السلام رفتم. وقت ملاقات من همواره بعدازظهر بود كه در فاصلۀ نماز ظهر و عصر شرف‌ياب مى‌شدم؛ چون مايل نبودم پرسش‌هاى خود را جز در مواقع خلوت مطرح نمايم كه مبادا به خاطر حضور ديگران، ایشان فتواى تقيه‌اى صادر كند. [۱] ▫️او می‌افزاید: حضرت (ع) در بعضى از شب‌ها دست مرا مى‌گرفت و به گوشه‌اى از مسجد مى‌برد و مى‌نشست و در مسجد‌الحرام سخن مى‌گفت، به من حدیث می‌آموخت و [از فرط خستگی] گاهى نیز در آنجا مى‌خوابيد، من نيز مى‌خوابيدم. من در مورد خوابيدن در آنجا از حضرتش پرسيدم. فرمود: تا آن حدّى كه در زمان رسول خدا (ص) مسجد بوده، خوابيدن كراهت دارد و اما در اينجا [چون بعدا توسعه داده شده است] اشكال ندارد. [۲] 📗 [۱] الکافي، ج ۷، ص ۹۴ 📗 [۲] همان، ج ۳، ص ۳۷۰ @Ebar_ir | عِبَر
🌕 امام جواد (ع) و بازتاب کودکی امیرالمومنین (ع) 📜 على‌بن‌حسان می‌گوید: به امام جواد عليه‌السلام عرض كردم: آقاى من! مردم به خردسالى شما اعتراض دارند. ایشان فرمود: چه اعتراضى دارند، در صورتى كه خداى عز و جل به پيغمبرش صلّى‌اللّٰه‌عليه‌وآله فرموده است: «بگو این طریقه و راه من است که من و آنکه پیرو من است، بر پایه بصیرت و بینایی به سوی خدا دعوت می‌کنیم»؛[۱] به خدا كسى جز على عليه‌السلام از او پيروى نكرده و او نُه سال داشت و من هم نُه ساله‌ام.[۲] 🏷 لَهُ تِسْعُ سِنِينَ وَ أَنَا اِبْنُ تِسْعِ سِنِينَ 📕 [۱] یوسف: ۱۰۸ 📕 [۲] الکافي، ج ۱، ص ۳۸۴ @Ebar_ir | عِبَر
🤎 بر سکوی آرامش؛ داستان یک «تأثر» و «سکون» در محضر امام جواد علیه‌السلام 🌼 آرامشی که از کف او بر دلم دمید 🌼 چون نور صبح بود که بر تیرگی رسید 📜 خیران خادم قراطیسی می‌گوید: «در زمان امام جواد علیه‌السلام، حج گزاردم و جویای خدمتکار حضرت شدم و از او خواستم وسیله دیدار با ایشان را برایم فراهم سازد. او نیز مرا تا منزل امام (ع) در مدینه همراهی کرد. من با اجازه داخل خانه شدم و دیدم امام جواد علیه‌السلام، بر روی سکویی که زیرانداز ندارد، ایستاده است‌. در این حال، جوانی آمد و سجاده‌ای آورده، بر روی سکو گشود و حضرت نشست، وقتی به حضرت نگاه کردم، از هیبتش متأثر شدم و رفتم که بدون پلکان، بر روی سکو بروم! ولی حضرت جای پلکان را نشانم داد و بالا رفتم و سلام دادم، حضرت جواب سلامم را داد و دست مبارکش را به طرف من دراز کرد، دستش را گرفتم و بوسیدم و بر سر و صورتم کشیدم، با دستش مرا نشانید و چون هنوز غرق در آن تأثر بودم و بیمی که داشتم مرا رها نمی‌کرد، حضرت دست خود را در دست من رها کرده بود [تا بدین وسیله آرامش یابم.] وقتی آرام شدم، دست مبارکشان را رها کردم. آن‌گاه امام با من شروع به سخن کرد و احوال مرا پرسید.» 🏷 فَأَمْسَكْتُ يَدَهُ مِمَّا دَاخَلَنِي مِنَ اَلدَّهَشِ 📘 اختیار معرفة الرجال، ج ۱، ص ۶۰۸ @Ebar_ir | عِبَر
عِبَر
🤎 بر سکوی آرامش؛ داستان یک «تأثر» و «سکون» در محضر امام جواد علیه‌السلام 🌼 آرامشی که از کف او بر دل
🔹یکی از ویژگی‌های برجسته امام جواد (ع)، خوش خلقی و دارا بودن روحیه مؤانست و مرافقت با مردم بود. در روایات معصومان (ع)، آلف و مألوف بودن از لوازم ایمان بر شمرده شده است؛ [۱] یعنی افراد مؤمن در معاشرت‌های اجتماعی، علاوه بر آن که با دیگران انس و الفت برقرار می‌سازند به گونه‌ای رفتار می‌کنند که دیگران به راحتی بتوانند به ایشان نزدیک شوند و احساس آرامش و انس و دوستی داشته باشند. روایت فوق گویای همین خصلت مهم در سیره امام جواد (ع) است. 👈 ما امروزه به طور خاص، نیازمند توجه به این اصول تربیتی در ساحت رفتارهای اجتماعی هستیم. متأسفانه فرهنگ غرب، انسان‌ها را از یک‌دیگر دور کرده و فضای هم‌دلی و مهربانی و الفت را از بین برده است. انسان‌ها در این فضای اجتماعی بیشتر دنبال رفع نیازها و حل مشکلات و گرفتاری‌های روزمره و روزافزون خود هستند و کمتر مجال می‌یابند تا با دیگران انس بگیرند. بدین لحاظ به ارزش و اهمیت اصول تربیتی انعکاس یافته در سخن و سیره معصومان (ع)، بیش از پیش می‌توان پی برد. 📝 [۱] أَمِيرُاَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ‌اَلسَّلاَمُ: اَلْمُؤْمِنُ مَأْلُوفٌ وَلاَ خَيْرَ فِيمَنْ لاَ يَأْلَفُ وَلاَ يُؤْلَفُ؛ الکافي، ج۲، ص۱۰۲. @Ebar_ir | عِبَر
🌟 نوازش نور؛ روایت‌هایی از مهر پدرانه امام رضا علیه‌السلام به امام جواد علیه‌السلام 📜 ولادت امام جواد (ع)، تجلی نوری آسمانی در زمین بود که با مهر پدرانه‌ی امام رضا (ع) شکوهی دوچندان یافت. گزارش‌های نقل‌شده از این دوران، پرده از عشق بی‌نظیر امام رضا (ع) به فرزندشان برمی‌دارد؛ علاقه‌ای که در رفتارهای ظریف و پرمفهوم ایشان از همراهی در هنگام ولادت گرفته تا شب‌زنده‌داری‌های کنار گهواره، موج می‌زند و همه و همه حاکی از جایگاهی ویژه و عنایتی خاص است که امام (ع) برای فرزند خود قائل بودند؛ عنایتی که از عمق ایمان و بصیرت ایشان سرچشمه می‌گرفت و چراغی برای راهنمایی نسل‌های آینده برمی‌افروخت. 🔸حكيمه دختر موسی‌بن‌جعفر (ع) می‌گوید: وقتی زمان زایمان مادر امام جواد (ع) فرا رسید، برادرم امام رضا (ع) مرا فرا خواند و فرمود: «ای حکیمه! در هنگام زایمان حضور داشته باش و با او و قابله به اتاقی بروید.» سپس ایشان چراغی برای ما روشن کرد و در را بست و بلافاصله پس از تولد نوزاد، بازگشت و در را باز کرد. ما از کار تولد فارغ شده بودیم. آن‌گاه امام (ع) او را برداشت و در گهواره قرار داد و به من فرمود: «ای حکیمه! پیوسته کنار گهواره‌اش باش.» [۱] 🔸از كلثم‌بن‌عمران نیز روایت شده که می‌گوید: وقتى امام جواد (ع) متولد شد، پدر بزرگوارشان حضرت رضا (ع) در تمام شب بالاى گهواره‌ی او با آن حضرت گفتگو می‌كرد و او را نوازش می‌فرمود، چون چند شب متوالى اين عمل را انجام می‌داد من عرض كردم: فدايت شوم! قبل از اين هم براى مردم فرزندانى متولد شده، ولی هیچ پدری را ندیدم که مثل شما فرزندش را دوست داشته باشد! [۲] 📗 [۱] المناقب (لإبن‌شهرآشوب)، ج ۴، ص ۳۹۴ 📗 [۲] اثبات‌الوصیة، ص ۲۱۷ @Ebar_ir | عِبَر
🔰 این‌ها فقط اوصاف یک نفر است...! 📜 قرشی روایت کرده است که قاسم از ابن خطاب، او از نمری، او از عمرو بن یحیی، و او از صعصعة بن صوحان نقل کرده است که روزی صعصعة از کنار مغیرة بن شعبه گذشت. مغیرة از او پرسید: «از کجا می‌آیی؟» صعصعة پاسخ داد: «از نزد ولیِّ پرهیزگار، سخاوتمند، زنده‌دل، بردبار، وفادار، بزرگوار، مهربان، مدافع با شمشیر، بخشنده با دست، روشنی‌بخش با وجود خویش، یاری‌دهنده‌ی بسیار، کسی که از نسل اشراف، بزرگان و شیرمردان شجاع است. نه دچار رکود است و نه به نزاع می‌گراید. در کارها و سخنانش هیچ‌گونه خلل و لغزش نیست. نه سبک‌سر است و نه کند و بی‌اثر. فرزندانی گرامی‌نژاد و پدری شریف‌نسب دارد. در بلایا سربلند، در درخشش والا، آزموده و مشهور، شجاع و یادشده، زاهد در دنیا و مشتاق آخرت است.» 🔺مغیرة بن شعبه گفت: «این اوصاف تنها در شأن امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) است.» 📗 تذکرة الخواص، ص ۱۱۲ @Ebar_ir | عِبَر
❤️ فقط حیدر امیرالمومنین است! 🔰 رسول خدا صلّى‌اللّه‌عليه‌وآله فرمود: هنگامى كه [در شب معراج] به آسمان برده شدم، از پروردگار خود به مقدار نزديكى دو سوى كمان يا نزديک‌تر فاصله داشتم. پس پروردگارم آنچه را مى‌خواستم به من وحى فرمود، آنگاه فرمود: اى محمد! به امير مؤمنان على‌بن‌ابی‌طالب سلام برسان كه بر هيچ كس پيش از او اين‌گونه نام را ننهادم و پس از او نيز بر هيچ كس اين نام را نمى‌نهم. 🏷 فَمَا سَمَّيْتُ بِهَذَا أَحَداً قَبْلَهُ، وَ لاَ أُسَمِّي بِهَذَا أَحَداً بَعْدَهُ 📙 الأمالي (للطوسی)، ص ۲۹۵ @Ebar_ir | عِبَر
7.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤍 این علی همه چیز است... @Ebar_ir | عِبَر
⚫️ حضرت زینب (س) و دفاع از ولایت 🔺نام زینب (س) و زندگی او با حادثه کربلا عجین است و طبعاً هر سخنی از او به میان آید، با اندوه و مصیبت همراه خواهد بود. اما آنچه جایگاه و عظمت این فرزند امیر مؤمنان (ع) را نشان می‌دهد، دفاع از ولایت در زمان برادر با تقدیم دو فرزندش و پس از شهادت او در دفاع از امام زمان است. ▫️این مطلب در روایت ابومخنف تصریح شده که وقتی عبیدالله‌بن‌زیاد قصد کشتن امام سجاد (ع) را نمود، عمه‌اش زینب (س) خود را سپر او قرار داد و فرمود: «باید از روی پیکر من بگذرید تا او را بکشید!» ابن‌زیاد که چنین مقاومت و حمایتی از آن عقیله دید از اقدام خود صرف‌نظر کرد. [۱] ▫️پیش از این هم امام سجاد (ع) وقتی از حوادث شب عاشورا روایت کرد، فرمود: «من در خیمه بیمار بودم و عمه‌ام از من پرستاری می‌کرد.» [۲] با توجه به اینکه بیماری امام تا بعد از عاشورا ادامه داشت و از طرفی حضور زینب (س) در صحنه‌های دیگری از این روز گزارش شده است، مسئولیت و تلاش بی‌وقفه این بانو هم‌زمان در چند جبهه به خوبی آشکار می‌گردد. 📓 [۱] تاریخ‌ الامم والملوک، ج ۴، ص ۳۵۰ 📓 [۲] الارشاد، ج ۲، ص ۹۳ @Ebar_ir | عِبَر
📜 ما کجا و شیعه‌ی علی (ع) بودن کجا!؟ 👤 روزی عمّار دُهْنی (کوفی) از شاگردان امام صادق (ع)، به‌خاطر محاکمه‌ای که پیش آمده بود، نزد ابن‌‌ابی‌لیلی قاضی کوفه رفت تا گواهی دهد. هنگامی‌ که وی در محضر قاضی شهادت داد، قاضی گفت: «گواهی تو قبول نیست زیرا تو رافضی و شیعه هستی!» عمّار تا این سخنان را شنید، مانند ابر بهاری شروع به گریه کرد. قاضی که عمّار را می‌شناخت و می‌دانست که او فردی باتقوا و پرهیزگار است، تحت تأثیر قرار گرفته و گفت: «تو از محدثین و علماء هستی و اگر از حرف من ناراحت شدی، می‌توانی اعلان کنی که رافضی و شیعه علی (ع) نیستی و از این مرام بیزاری بجویی! در این صورت در صف برادران ما خواهی شد و من نیز گواهی تو را می‌پذیرم.» 🍁 عمّار گفت: «گریه‌ام به خاطر خودم و توست! از این جهت برای خودم گریه می‌کنم که تو مقام بزرگی را به من نسبت دادی که من خود را شایسته و سزاوار آن نمی‌دانم؛ تو مرا رافضی می‌نامی، امّا رافضی کسی است که همه باطل‌ها را ترک کند و به سوی حقّ برود، در حالی که من اینگونه نیستم. تو مرا شیعه علی (ع) می‌خوانی امّا من کجا و شیعه و پیرو علی (ع) بودن کجا؟ و امّا گریه‌ام برای تو به‌خاطر این است که چنین مقام‌های بزرگی را با سبکی و اهانت ذکر کردی.» 🔺وقتی سخنان عمّار را به محضر امام صادق (ع) رساندند، ایشان فرمود: «به‌خاطر ادب و تواضعی که عمّار انجام داد، تمام گناهانش حتی اگر بزرگتر از آسمان و زمین بودند، پاک شدند و خداوند اعمال و کارهای خوبش را هزار برابر کرد.» 📚 التفسير المنسوب إلى الإمام العسکري عليه‌السلام، ص ۳۱۰؛ تنبيه الخواطر و نزهة النواظر (مجموعة ورّام)، ج ۲، ص ۱۰۶ @Ebar_ir | عِبَر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ وَ قَالَ مَولانا عَلیّ (علیه‌السلام): 🍀 طُوبَى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعَادَ، وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ، وَ قَنِعَ بِالْكَفَافِ، وَ رَضِيَ عَنِ اللَّهِ؛ خوشا به حال كسى كه همواره به ياد معاد باشد و براى حسابرسی روز قیامت کار کند و به آنچه روزيش داده‌اند، قانع باشد و از [مقدرات] خدا راضى. 📘 نهج‌البلاغه، حکمت ۴۴ @Ebar_ir | عِبَر
عِبَر
☀️ وَ قَالَ مَولانا عَلیّ (علیه‌السلام): 🍀 طُوبَى لِمَنْ ذَكَرَ الْمَعَادَ، وَ عَمِلَ لِلْحِسَابِ،
💰 فرمول معیشت در بیان مولا (ع) 🔺در سومین فراز از بیان پرمعنای فوق، امیر مؤمنان (ع) با برشمردن یکی از خصلت‌های شایستگان، آنان را «قانع به حد کفایت در رزق و روزی» معرفی می‌نماید. بدیهی است؛ در اینجا منظور از قانع بودن به مقدار کفایت این است که لازم زندگى را داشته باشد، زیرا بالاتر از آن خالى از نیست و کمتر از آن خالى از . 📜 قانع بودن به مقدار کفایت، به قدرى اهمیت دارد که در گزارشی از پیغمبر اکرم (ص) آمده که ایشان با یاران خود از بیابانى مى‌گذشت، ساربانى در آنجا بود، حضرت براى رفع عطش یا براى نیاز به غذا مقدارى شیر از او طلب کردند (البته در برابر وجه) ولی او بخل ورزید و گفت: «آنچه از شیر در پستان و یا در ظرف‌ها است، همه براى صبحانه و شام قبیله است و به دیگرى نمى‌رسد.» پیامبر در حق او دعا کرد: «خداوندا و را افزایش ده.» بعدا به چوپان دیگرى رسید و همین درخواست را نمود. چوپان نه تنها شیرى را که در ظرف داشت، بلکه آنچه در پستان گوسفند بود را نیز دوشید و به عنوان هدیه، با احترام به نزد پیامبر آورد و به آن حضرت تقدیم کرد. پیغمبر در حق او نیز دعا کرد. ولى چنین عرضه داشت: «اللّهُمَّ ارْزُقْهُ الْکَفافِ؛ خداوندا به حد به او مرحمت کن» 👥 بعضى از یاران تعجب کردند که چگونه در حق آن بخیل پیغمبر اکرم دعاى فزونى مال و فرزند کرد ولى درباره این مؤمنِ سخاوتمند، دعایى کمتر از آن فرمود! از این مطلب سؤال کردند و پیامبر در جواب فرمود: «إِنَّ مَا قَلَّ وَ کَفَى خَیْرٌ مِمَّا کَثُرَ وَ أَلْهَى؛ مقدار کم که براى زندگانى انسان کافى باشد، از مقدار فراوانى است که آدمى را از خدا غافل سازد» [۱] 📒 [۱] الکافي، ج ۲، ص ۱۴۰ @Ebar_ir | عِبَر