eitaa logo
عِبَر
692 دنبال‌کننده
29 عکس
13 ویدیو
2 فایل
"عِبَر" را ساختیم، شاید عِبرَتی باشد... 👤 خادم شما: @Ebar_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
عِبَر
❓عمر و ابوبکر چگونه به علی (ع) سلام می‌کردند!؟ 🔰 ابن مردویه از محدثان اهل سنت، پس از نقل روایات متع
🩸روزگار علی (ع) پس از زهرا (س)... ▪️یکی از ابعاد مظلومیت امیرمؤمنان (ع) در جریان شهادت حضرت صدیقه علیها‌السلام را می‌توان آنجا یافت که همان علی (ع) که مردم در زمان حیات رسول‌الله (ص) و حتی پس از آن با احترام و تکریمی فراوان با بیان عباراتی نظیر «امیرالمؤمنین» به ایشان سلام می‌کردند، پس از شهادت همسرش فاطمه سلام‌الله‌علیها به شدت مورد بی‌توجهی و روی‌گردانی اهالی مدینه قرار گرفت؛ منتهای بی‌اعتنایی مردم نسبت به امیرالمومنین (ع) را می‌توان از این نقل عایشه به دست آورد: 😭 «تا وقتی که فاطمه (س) زنده بود، مردم به علی (ع) توجه و احترام می‌نمودند اما بعد از شهادت آن بانوی مکرمه، دیگر رویشان را هم از مولا علی علیه‌السلام برمی‌گرداندند [گویی به او سلام نمی‌کردند و بلکه جواب سلام مولا را هم نمی‌دادند].» [۱] ابن اثیر پس از نقل این روایت می‌افزاید: «أَيْ جاهٌ وَ عزٌ، فَقَدَهُما بعدها؛ - علی (ع) - مقام و منزلتی داشت، اما بعد از فاطمه (س) آن دو را از دست داد.» [۲] 🤲 پ.ن: سَلامُ اللّٰهِ وَ سَلامُ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَالْمُسَلَّمِينَ لَكَ بِقُلُوبِهِمْ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ (ع) 📚 [۱] تاریخ الأمم والملوک، ج ٣، ص ٢۰٨؛ صحیح‌ البخاری، ج ۶، ص ۳۹۴؛ الثقات (إبن حبان)، ج ۲، ص ۱۷۰ 📚 [۲] النهایة في غريب‌ الحديث والاثر، ج ۵، ص ۱۵۹ @Ebar_ir | عِبَر
عِبَر
🎥 "انسان مقاومت" اینگونه رنج‌ها و نشکستن در موقعیت‌های سخت را به رخ عالم می‌کشد... 📍جوان لبنانی روی
6.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 این رجزهای یک است که برای برون‌رفت از تب مصائب خود، اینگونه بر فراز خرابه‌ها، از یک بانوی شهیده (س) استمداد می‌طلبد. ➕ او انگار درس نجات از مشکلات را با ایضاحی مثال‌زدنی از مولای خود امام باقر علیه‌السلام فرا گرفته و تکرار می‌کند؛ آن‌جا که ابوبصیر می‌گوید: «امام باقر (ع) هرگاه تب، طاقتش را می‌ربود، [یکی از راه‌ها را چنین می‌دید که جان و روح خود را با توسل به مادرش حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها آرام و عطرآگین نماید] و با صدای بلند به‌طوری كه صدايش تا دم در خانه مى‌آمد، ایشان را صدا می‌کرد و می‌فرمود: يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ مُحَمَّدٍ!» 📘 الکافي، ج ۸، ص ۱۰۹ @Ebar_ir | عِبَر
⭕️ پا جای پای پیشینیان! 📝 مورخان نوشته‌اند: سال‌ها پیش مقارن با حکمرانی خلفای اموی، مأمن نزول وحی دچار انحطاط شدید فرهنگی و اخلاقی گردید و مجالس رقص و آواز مختلط تشکیل می‌شد بدون آن که در میان زنان و مردان پرده‌ای باشد! [۱] «عایشه» دختر «طلحه» بزم های مختلط ترتیب می‌داد و در آن مجالس، زنی به نام «عِزَّهُ المیلاء» آواز می‌خواند. [۲] 🔺 حتی کار به جایی رسیده بود که وقتی یکی از مشهورترین زنان آوازه‌خوان آن عصر به نام «جمیله» سفری به مکه کرد، در طول مسیر، آن چنان از وی استقبال شد که در مورد هیچ مفتی و فقیه و محدث و مفسر و قاضی و زاهدی سابقه نداشت! منابع، داستان این سفر را چنین نقل می‌کنند: هنگامی که جمیله به قصد حج از مدینه حرکت کرد، گروهی از زنان و مردان خنیاگر نامدار آن زمان (که تعداد آنان را تا بیش از سی نفر نوشته‌اند) او را مشایعت کردند و گروهی او را تا آخر سفر همراهی کردند! هنگامی که کاروان جمیله نزدیک مکه رسید، از طرف گروهی از اشراف مکه و دیگران مورد استقبال گرم قرار گرفت و چون به مدینه بازگشت، از طرف اهالی مدینه و مردان و زنان اشراف استقبال شد و چنان شور و هلهله‌ای به وجود آمد که اهالی مدینه بر در خانه‌ها صف کشیده این صحنه را تماشا می کردند! [۳] مشابه این ماجرا در مورد زنان و کنیزان آوازه‌خوان دیگری به نام‌های «حبابة» و «سلامة‌القس» نیز ذکر شده است. [۴] ➕ این گزارش‌ها و افزون بر آن، نشان دهنده گوشه‌ای از سقوط ارزش‌ها در قبله‌گاه مسلمانان و مرکز تأسیس حکومت اسلامی یعنی مکه و مدینه در آن عصر است. پس جای تعجب نیست اگر ببینیم امروز نیز برخی به تأسی از اجدادشان، سرزمین وحی و مدینه را به شهر کاباره‌ها و رقاصه‌ها تبدیل کرده باشند؛ آن روز با زنان رقاصه‌ای نظیر جمیله، حبابة، سلامة و عزة المیلاء و امروز با زن خواننده‌ای به نام «جنیفر»! 📚 [۱] الشعر و الغناء في المدينة و المكة لعصر بني‌امية، ص ۵۰؛ همین مضمون با اندکی تغییر: مروج‌الذهب، ج ۳، ص ۶۷ 📙 [۲] الأغاني، ج ۱۱، ص ۱۲۱ 📙 [۳] همان، ج ۸، ص ۳۶۷ 📙 [۴] همان، ج ۸، ص ۴۶۰ و ج ۱۵، ص ۸۵ @Ebar_ir | عِبَر
❤️ قصه، قصه عاشقی است... 🔹در یکی از دعاهای منسوب به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها که سید‌بن‌طاووس آن را نقل کرده، به این جمله کوتاه و عمیق بر می‌خوریم که: «اَللَّهُمَّ فَرِّغْنِي لِمَا خَلَقْتَنِي لَهُ؛ خداوندا! برای رسیدن به هدفی که مرا برای آن خلق نمودی، به من فرصت بده.» [۱] ➕ اینکه آن هدف مقرر در زندگی انسان چیست را قرآن اینگونه به ما معرفی می‌کند: «وَ مَا خَلَقتُ ٱلجِنَّ وَ ٱلإِنسَ إِلَّا لِيَعبُدُونِ؛ انسان در این دنیا تنها برای عبد بودن آفریده شده.» [۲] انگار تلویحا به ما آموخته‌اند اگر کسی در این عالم بندگی و عشق‌بازی با خدا را بلد نباشد، زبان هستی را نفهمیده و هدف از زندگی و خلقت خود را به محاق فراموشی سپرده است. 🔺آنچه به صفحات تاریخ زینت و جلوه‌اى بى نظیر بخشیده، تحقق همان خواسته در قالب عبادت‌ از بانوى بزرگوارى است که در اوج جوانى، مایه فخر و مباهات عابدان گردیده بود. این عابده‌ی بى همتا، هموست که در وصف عشق‌بازی‌اش با خالق چنین گفته‌اند: «در تمام دنیا، عابدتر از فاطمه علیهاالسلام یافت نمى‌شود؛ او به حدى براى عبادت برپا مى‌ایستاد که حَتَّى تَوَرَّمَ قَدَمَاهَا؛ پاهایش ورم مى‌کرد.» [۳] لذا در آن دعای نورانی صدیقه کبری سلام‌الله‌علیها [که وجود مطهره ایشان مجسمه عبودیت و بندگی به شمار می‌رود]، از خدا می‌خواهیم عمرمان هرز نرود و در راه بندگی و اطاعت از دستورات او خرج گردد. 📗 [۱] مهج الدعوات و منهج العبادات، ص ۱۴۱ 📗 [۲] الذاریات، آیه ۵۶ 📗 [۳] المناقب، ج ۳، ص ۳۴۱ @Ebar_ir | عِبَر
📜 تقابل پدر - پسری در جنگ صفین! 🛡 یکی از مصیبت‌بارترین پیامدهای ناشی از خیره‌سری معاویه در امتناع ورزیدن از بیعت با امیرالمؤمنین (ع) و تحمیل هزینه سنگین پیکار صفین بر ایشان، فرو ریختن مرز خویشاوندی میان مردم و رواج انواع و اقسام تقابل‌های درون قبیلگی و خانوادگی از جمله جنگ پدر با پسر در دو سپاه عراق و شام بود. ➕ نصربن‌مزاحم نقل می‌كند: روزی مالک‌اشتر در میان صفوف عراقیان فریاد زد: «آیا در میان شما کسی هست که جان خود را فدا کند؟!» جوانی به نام اَثال‌بن‌حَجْل به میدان رزم آمد. معاویه مردی به نام حَجل را فراخواند و برای جنگ با آن جوان به میدان فرستاد. حجل ضربتی بر آن جوان وارد آورد و جوان نیز با زدن ضربتی متقابل نسب خود را بیان کرد و معلوم شد این جوان پسر همان حجل است! در این هنگام هر دو از اسب فرود آمده، یکدیگر را در آغوش گرفتند و گریستند. آنگاه پدر به پسر گفت: «پسرجان به سوی دنیا بیا!» پسر نیز به پدر گفت: «پدر جان به آخرت روی آور؛ به خدا سوگند! اگر به فرض من مایل بودم به شامیان بپیوندم، لازم بود تو مرا از این کار بازداری. وای به حال من اگر چنین کاری کنم. اگر از من چنین خطایی سرزند، علی (ع) و مؤمنان صالح را چگونه پاسخ دهم!؟ پس تو راه خود را برو و من هم به راه خود می‌روم.» آنگاه پدر و پسر از هم جدا شدند و هر کدام به اردوگاه خود بازگشتند. 📕 وقعة صفین، ص ۴۴۳ @Ebar_ir | عِبَر
♨ اگر پیامبر (ص) زنده بود، با کسانی که باعث سقط فرزند دخترش شدند چه می‌کرد!؟ 📜 ابن‌ابی‌الحدید معتزلی به نقل از ابن اسحاق آورده است: «ابوالعاص، شوهر زینب، دختر پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در جنگ از طرف مسلمانان به اسارت گرفته شد؛ ولی بعدا مانند اسیران دیگر آزاد شد. ابوالعاص به پیامبر (ص) وعده داد که پس از مراجعت به مکه، وسایل مسافرت دختر پیامبر (ص) را به مدینه فراهم سازد. پیامبر اکرم (ص) نیز به زید‌بن‌حارثه و گروهی از انصار، مأموریت داد که در هشت فرسخی مکه توقف کنند و هر موقع کجاوه زینب به آن جا رسید، او را به مدینه بیاورند. قریش از خروج دختر پیامبر (ص) از مکه آگاه شدند. گروهی تصمیم گرفتند که او را از نیمه راه باز گردانند. هباربن‌الاسود با گروهی خود را به کجاوه زینب رساند و نیزه خود را بر کجاوه دختر پیامبر (ص) کوبید. از ترس آن، زینب، کودکی را که در رحم داشت، سقط کرد و به مکه بازگشت. رسول خدا از شنیدن این خبر سخت ناراحت شد و در فتح مکه (با این که همه را بخشید و آزاد نمود) خون قاتل فرزند زینب را مباح شمرد.» [١] ➕ سپس ابن‌ابی‌الحدید می‌افزاید: «من این جریان را برای استادم ابوجعفر نقیب خواندم، او گفت: وقتی که پیامبر خدا (ص) خون کسی که دخترش زینب را ترسانید و او سقط جنین کرد را مباح شمرد، قطعا اگر زنده بود خون کسانی را که دخترش فاطمه علیهاالسلام را ترسانیدند که باعث شد فرزندش (محسن) را سقط کند، حتما مباح می‌شمرد.» [٢] 📝 برگرفته از بیانات استاد ادیبی 📘 [١] شرح نهج‌البلاغة، ج ۱۴، ص ۱۹١، السیرة‌النبویة، ج ۱، ص ۶۵۲ 📘 [٢] شرح نهج‌البلاغة، ج ۱۴، ص ۱۹٣ @Ebar_ir | عِبَر
🗂 سی‌امین شماره فصلنامه علمی - تخصصی اسلام پژوهان، دوره ۱۱، سال ۱۴۰۳، شماره پیاپی ۱۱ 🏷 http://iqiri.dte.ir 1⃣ «بازشناسی ویژگی‌های پیامبر خاتم(ص) در عهدین و علت عدم ایمان اهل کتاب به پیامبر اکرم(ص)» مصطفی بیگ محمدی 2⃣ «بررسی کارکردهای مسجد در دوران حکومت علوی با تکیه بر منابع تاریخ و حدیث» علیرضا پور 3⃣ «بررسی تطبیقی دیدگاه ابن تیمیه و ابن قیم با وهابیت در مسأله سماع موتی» سعید زارع 4⃣ «بازخوانی اصول مسائل اخلاقى در قرآن و حدیث» سعید سلیمانی 5⃣ «کشف تاریخ امویان از فتح مغرب» شهاب الدین حاجی علی @Ebar_ir | عِبَر
🩸تویی که مرا اینگونه کتک می‌زنی، فاطمه سلام‌الله‌علیها را چگونه کتک زدی!؟ ▪️در نقل‌ها آمده است: صبح روز بعد از شهادت صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها مردم مدینه، درِ خانه آن حضرت‌ آمده بودند تا بر پیکر مطهر آن بانو نماز بخوانند. مقداد نگاهش به ابوبکر افتاد و رو به او کرد و گفت: ما شب گذشته، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را به خاک سپردیم! عمر به ابوبکر گفت: آیا من به تو نگفته بودم که این ها این کار را می‌کنند؟! مقداد گفت: فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها این چنین وصیت نموده بود تا شما بر بالای جنازه مطهرش، حاضر نشوید. ➕ در این هنگام، عمر دستش را بلند کرد و محکم به سر و صورت مقداد سیلی زد و آن قدر عمر، او را کتک زد که مقداد دیگر از پا افتاد. مردم آن جا جمع شدند و مقداد را از دست او نجات دادند. 🥀 مقداد از جا بلند شد و رو به عمر گفت: دختر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله به شهادت رسید در حالی که از پهلویش به سبب آن ضربه‌ای که تو با شمشیر و تازیانه بر او زدی، خون جاری بود. من، که خیلی کوچک‌تر از علی و فاطمة علیهماالسلام برای شما هستم! (عجیب نیست که تو این گونه مرا می‌زنی!) 📘 کامل البهائي (تعريب)، ج ١، ص ۳۹۶ @Ebar_ir | عِبَر
1_1724858022.PDF
7.71M
🗂 | مقاله تاریخ و ترتیب حوادث منتهی به شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها 📝 نوشته: محمدرضا جباری، سیدعلی حسین‌پور 🔹در این مقاله به سیر حوادث پس از رحلت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، اشاره و تاریخ هجوم به خانه فاطمه سلام‌الله‌علیها حدود ۵۰ روز بعد از رحلت پیامبر (ص) تعیین شده است. 🏷 مقاله در سایت نشریه تاریخ اسلام در آینه پژوهش: http://tarikh.nashriyat.ir/node/698 @Ebar_ir | عِبَر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟤 لَا يُقَاتِلُونَكُمْ جَمِيعًا إِلَّا فِي قُرًى مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْقِلُونَ 🛡[یهودیان، از ترس] هرگز بر جنگ با شما جمع نمی‌شوند مگر در قریه‌های محصور یا از پس دیوار [دشمنی مکر و حیله و جاسوسی]، قدرت جنگى آنها بين خودشان شديد است. [ولى در برابر مسلمانان ضعيف‌اند] شما گمان مى‌كنید كه متحد هستند؛ ولى دل‌هايشان پراكنده است؛ زیرا آن قوم دارای فهم و عقل نیستند. 📖 سوره حشر: آیه ۱۴ @Ebar_ir | عِبَر
🔰 جلوه‌هایی از «حجاب» فاطمه سلام‌الله‌علیها در ماجرای فدک 📜 در بسیاری از منابع نقل شده که در ماجرای فدک، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها به قصد اعتراض به حرکت متصاحبانه غاصبان خلافت در قبال حق مسلم خاندان نبوت (ع) و دفاع از امیرالمومنین (ع) وارد مسجد‌النبی (ص) شد و در میان زنان و مردان مهاجر و انصار خطبه‌ای را ایراد فرمود که به خطبه «لُمّه» یا «فدکیه» معروف گردیده است. راویان، حرکت ایشان به سمت مسجد و حضور در بین انظار را در قالب سه حجاب گزارش کرده‌اند: 1⃣ حجاب ظاهری ايشان با استفاده از «خمار» و «جلباب»: لاثَتْ خِمَارَها عَلَی رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا؛ حضرت زهرا (س) خمار [روسری‌ای كه روی گردن و سينه را کاملا می‌پوشاند] را به سر کردند و جلباب [نوعی پوشش سراسری كه روی لباس‌ها می‌پوشيدند؛ شايد چيزی شبيه عبای امروز يا پيراهن بلند عربی] را هم طوری بر سر افكندند كه محيط بر تمام بدن ايشان بود. 2⃣ حجاب پيكره‌ی ظاهری حضرت (س) به وسیله جماعت زنان: وَ أَقْبَلَتْ فِي لُمَّةٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءٍ مِنْ قَوْمِهَا [تَطَأُ ذُيُولَهَا]؛ ایشان در میان گروهی كه به اصطلاح هم سن يا هماهنگ يا از ياران و اعوان و خويشاوندان ايشان بودند حركت می كردند، [در حاليكه چادرش به زمين كشيده می‌شد.] 3⃣ حجاب به واسطه پرده‌ای که میان زنان و مردان نصب شد: فَنِيطَتْ دُونَهَا مُلاَءَةٌ؛ سپس ميان حضرت (س) و مردم پرده‌ای نصب شد. [۱] ➕ نیز این چنین نقل شده است که حضرت فاطمه (س) در حالی که راه رفتن او همانند راه رفتن رسول اکرم (ص) بود، بر ابوبكر كه در ميان عده‏اى از مهاجرين و انصار و غير آنان نشسته بود وارد شد، در اين هنگام بين حضرت (س) و ديگران پرده‏‌اى آويختند و ایشان نشست. آنگاه ناله‏‌‌هاى جانسوز از دل برآورد كه همه مردم به گريه افتادند و مجلس و مسجد به سختى به جنبش درآمد، سپس لحظه‌ای سکوت کرد تا همهمه مردم خاموش شد. [۲] 📚 [۱] شرح‌الأخبار في فضائل الأئمة‌الأطهار، ج ۳، ص ۳۴؛ الشافي في الإمامة، ج ۴، ص ۳۴۷؛ مناقب علي‌بن‌أبي‌طالب علیه‌السلام، ص ۲۰۲. 📚 [۲] السقیفة و فدک، ص ۱۰۰؛ دلائل‌الإمامة، ص ۱۱۱؛ بلاغات‌النساء، ص ۱۶ @Ebar_ir | عِبَر
عِبَر
🔰 جلوه‌هایی از «حجاب» فاطمه سلام‌الله‌علیها در ماجرای فدک 📜 در بسیاری از منابع نقل شده که در ماجرای
📍تحلیل «مشی فاطمه سلام‌الله‌علیها» در هنگام رهسپاری به سمت مسجد در ماجرای فدک 📜 پیش‌تر گذشت که در گزارش‌های تاریخی تصریح شده که در ماجرای فدک، فاطمه (س) درحالی که راه رفتن او همانند راه رفتن پدرش بود، وارد مسجد شد. دانشمند شهید «سید محمدباقر صدر» در کتاب ارزشمند «فدک در تاریخ» به تحلیل و بررسی ریشه این تقلید پرداخته است. او می‌نویسد: 1⃣ «شاید این طبیعت رفتار فاطمه (س) بود که در آن لحظه نیز به شکلی عادی و بی هیچ قصد و توجه خاصی به آن پرداخت. این احتمال بعید نیست؛ زیرا وی عادت داشت که به شیوه پدرش رفتار کند و در همه کارها و سخنانش همانند وی باشد. 2⃣ اما شاید این شباهت دقیق، وجهی دیگر داشته باشد. آن روز بهشتی‌بانو با تقلید خویش از پدرش در راه رفتن دارای قصد و التفاتی بود. وی این همانندی را چنان به خوبی و درستی به جای آورد که در راه رفتن هیچ تفاوتی با راه رفتن رسول خدا ﷺ نداشت. او می خواست با این تقلید درخشان بر احساس و عاطفه مردم چیره گردد و اندیشه آنان را به سفری کوتاه رهسپار سازد تا به گشت و گذاری لذت‌بخش در گذشته نزدیک پردازند و به روزگار مقدس نبوت بازگردند؛ روزگاری که شادمانه در سایه پیامبر بزرگ خویش ﷺ می‌زیستند. این برانگیختن احساسات و آرایش عاطفی آنها زمینه ساز آغاز حرکت فاطمه بود و قلب‌ها را برای پذیرش دعوت دادخواهانه او آماده می‌ساخت تا ندای محزون آزادی‌خواهانه وی را به یاری بشتابند و کوشش نومیدانه یا شبه نومیدانه او را به ثمر بنشانند. 📌 از این رو می‌بینید که خود راوی نیز خواسته یا ناخواسته از این جنبه تأثیر پذیرفته و همین او را واداشته تا چگونگی حرکت فاطمه را در گزارش خویش به تصویر کشد.» 📗 فدک در تاریخ، ص ۳۳ @Ebar_ir | عِبَر