eitaa logo
سـلام بر ابراهیــم
1.5هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
2.3هزار ویدیو
9 فایل
یـه روزی می فهـمی دعوتـت بـه این کـانـال اتفاقـی نبوده و شهــ🌹ـدا دعوتـت کـردن. کانال ما در سـروش: https://splus.ir/Ebrahim__hadi کانال ما در روبیکا: https://rubika.ir/Ebrahimedelha__ir مسئول تبـادل: @sadatm57 انتقاد و پیشنهاد: @Bahareomid
مشاهده در ایتا
دانلود
‌‌‌‌‌‌‌┄✦🍀✦༻‌﷽‌༺‌‌‌✦🍀✦┄ ❣گاهی دلت چه تنگ مےشود برای کسی که از پدر مهربان تر است و از مادر دلسوز تر برای کسی که همیشه هست؛ اما چشمانت شایستگی دیدن او را ندارند ..... 🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ 📌زمینه سازے ظـهور = قدمی برداریم ❁═══┅┄ 🔺 @Ebrahimedelha_ir🔻 ❁═══┅┄
‌࿐☀️○ 🌺 ‌○☀️࿐ 🌱 🌸امام على عليه السلام: با دانشمندان، همنشینی کن تا دانش ات افزون گردد، و ادبت نیکو شود، و تزکیه نفس یابی 📚 غررالحكم حدیث ۴۷۸۶ ❁═══┅┄ 🔺 @Ebrahimedelha_ir🔻 ❁═══┅┄
⊱━═━❥•💗❥•━═━⊰ اے ڪه گفتی عشــق را درمان به هجران می ڪند .. کاش مےگفتی ڪه هجران را چه درمان می ڪند؟ 🌷 💠═════️◇◈◇ 🕊@Ebrahimedelha_ir🕊 ◇◈◇═════💠
‌‌‌‌‌‌‌┄༻‌☘༺‌‌༻‌☘༺‌‌‌┄ 🔸اکثرا شب ها این موادغذایی را می‌بردیم و خیلی دقت می کرد تا کسی تو کوچه نباشد و آبروی آن خانواده نرود چون طرف مقابل خانم بود آقاسجاد وسایل را به من می داد تا تحویل بدهم... 🔹یک شب که برای تحویل هدایا رفتیم فاطمه رقیه توی بغلم خواب بود از طرفی گونی برنج هم سنگین بود بنابراین نتوانستم پیاده شوم به آقاسجاد گفتم شما برو.  🔸کمی مکث کرد بعد پیاده شد درب صندق عقب ماشین را باز کرد گونی برنج را زمین گذاشت عینکش را برداشت و داخل جیبش گذاشت بعد زنگ خانه را زد. از برداشتن عینکش تعجب کردم و به فکر رفتم. 🔹از این کارش دو منظور به ذهنم رسید: ۱— می خواست نامحرم را نبیند ۲ — می خواست خانم نیازمند وقتی بعدها او را در خیابان دید نشناسد و خجالت نکشد. 🔸 دلیل دوم به ذهنم قویتر بود چون چشمان آقا سجاد آستیگمات بود و دید نزدیکش مشکلی نداشت. هیچ وقت از او نپرسیدم چرا اینکار را کرد چون منظورش را فهمیده بودم و او را بهتر از هر کسی می شناختم مطمئن بودم که می خواست آن خانم نیازمند او را نشناسد و خجالت نکشد. خیلی حواسش به همه چیز بود. ✍به روایت همسر بزرگوار شهید 💠═════️◇◈◇ 🕊@Ebrahimedelha_ir🕊 ◇◈◇═════💠
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
࿇࿐᪥✧🍃🌺🍃✧᪥࿐࿇ شهید زین الدین برکت کار خود را از کجا گرفت ...👆 💠═════️◇◈◇ 🕊@Ebrahimedelha_ir🕊 ◇◈◇═════💠
‌‌‌‌‌‌‌┄✦🍀✦༻‌﷽‌༺‌‌‌✦🍀✦┄ آفتاب شب یلدای همه گریه ی پشت تمنای همه هیچ کس فکر تنهایی تو نیست گریه کن جای خودت، جای همه بی تو دارند همه می میرند زود برگرد مسیحای همه همه شهر به چاه افتادند مددی یوسف زهرای همه بنشین تا بنشانی همه را دربیار از نگرانی همه را کاش می شد ز سفر برگردی با همان چند نفر برگردی چله ی اشک گرفتیم برات به امیدی که سحر برگردی مادرم گفت همین جا بشین بنشینم دم در برگردی سیزده قرن نشستند نشد بنشینم چقدر برگردی نور چشمان همه می رفتی قول دادی به نظر برگردی خشکسالیم کویریم بیا قبل از آنی که بمیریم بیا شاعر: 🔹اللّٰھـُــم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجـْــ 📌زمینه سازے ظـهور = قدمی برداریم ❁═══┅┄ 🔺 @Ebrahimedelha_ir🔻 ❁═══┅┄
‌࿐☀️○ 🌺 ‌○☀️࿐ 🌱 🌸امام حسین (علیه السلام) ما خاندان پیامبریم حق در میان ماست و زبان ما به حق گویاست. 🔹، گواه روشن حقانیت اهل بیت «علیهم السلام» است. ۲۴ ذی الحجه مصادف با روز مباهله گرامی ❁═══┅┄ 🔺 @Ebrahimedelha_ir🔻 ❁═══┅┄
╭━═━⊰🦋🌷🦋⊱━═━╮ 🍃کارهایش.... کلام زیبای امیرمومنین رو زنده می کرد⬆ 💠═════️◇◈◇ 🕊@Ebrahimedelha_ir🕊 ◇◈◇═════💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
┄┅═💕🍃🌸🍃💕═┅┄ 💢وقتایی که ناراحت بودم یا اینکه حوصلم سر می رفت و سرش غر می زدم می گفت: "❤️جااان دل هادی...؟ چیه فاطمه..؟ 🌃چند هفته بیشتر از شهادتش نگذشته بود یه شـب که خیلی دلم گرفته بود... فقط اشک می ریختم و ناله می زدم.. دلم داشت می ترکید از بغض و دلتنگی قلم و کاغذ برداشتم و نشستم و شروع کردم به نوشتن از دل تنگم گفتم. ... ... 📝از عذاب نبودنش و عشقم نوشتم براش نوشتم "هادی فقط یه بار... فقط یه باره دیگه بگو جااان دل هادی نامه رو تا زدم و گذاشتم رو میز و خوابیدم. 💭بعد شهادتش بهترین خوابی بود که می تونستم ازش ببینم دیدمش با محبت و عشق درست مثل اون وقتا که پیشم بود داشت نگام می کرد. ... ... 🔹صداش زدم و بهترین جوابی بود که می شد بشنوم"جاااان دل هادی...؟ چیه فاطمه…؟ چرا اینقده بی تابی می کنـی...؟ تو جات پیش خودمه شفاعت شده ای.. 💠═════️◇◈◇ 🕊@Ebrahimedelha_ir🕊 ◇◈◇═════💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
11.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
┄┅══✼🏮✼══┅┄ 📹 باید زنده شویم؛ مثل حاج قاسم! 🌱 بیایید زندگی زیباتری را تجربه کنیم ... ❁═══┅┄ 🔺 @Ebrahimedelha_ir🔻 ❁═══┅┄