eitaa logo
سـلام بر ابراهیــم
1.5هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
9 فایل
یـه روزی می فهـمی دعوتـت بـه این کـانـال اتفاقـی نبوده و شهــ🌹ـدا دعوتـت کـردن. کانال ما در سـروش: https://splus.ir/Ebrahim__hadi کانال ما در روبیکا: https://rubika.ir/Ebrahimedelha__ir مسئول تبـادل: @sadatm57 انتقاد و پیشنهاد: @Bahareomid
مشاهده در ایتا
دانلود
┄═❁๑๑🌹๑๑❁═┄ ☘#رسم_خوبان ⏰ توی محل کار ده ساعت کار می کرد. اما هفت ساعت به عنوان ساعت کاری مفید می زد ، می گفت : فکر می کنم فلان کار شخصی هم کرده‌ام. ⚖اینجوری مقید بود توی حساب و کتاب بیت المال ؛ شبها هم هدایا و کالا و نذوراتو بر می داشت با پرایدش می بُرد برا فقرا. دانشمند هسته‌ای #شهید_مجید_شهریاری🌷 ❁═══┅┄ 🔺️@Ebrahimedelha_ir🔻 ❁═══┅┄
┄┅┅❁🕊❁┅┅┄ 💗 🌃 کار هر شبش بود! با این که از صبح تا شب کار و درس داشت و فعالیت می‌کرد، نیمه‌های شب هم بلند می‌شد. می‌خواند. یک شب بهش گفتم: «یه کم استراحت کن. خسته ای.» با همان حالت خاص خودش گفت: 💎 «تاجر اگه از سرمایه‌اش خرج کنه، بالاخره ورشکست میشه؛ باید سود بدست بیاره تا زندگیش به چرخه، ما هم اگه قرار باشه نماز شب نخونیم ورشکست می شیم.» 🌷 ‌‌ ❁═══┅┄ 🔺@Ebrahimedelha_ir🔻 ❁═══┅┄
🔺🕊🔺🕊🔺🕊🔺🕊🔺🕊 💗 💯 اگر کسی در مراسمی که دعوتش می‌کردند مقید به رعایت موازین شرعی نبود حتی اگر از نزدیکترین افراد به او هم بودند در آن مراسم شرکت نمی‌کرد. روی باور و اعتقادش می‌ایستاد. ☘ محض دل کسی به مجلس نمی‌رفت، قبل از رفتن سعی می‌کرد تا افراد را آگاه و مسائل را درست برای آن‌ها بیان کند. اگر موفق می‌شد که مشکل رفع می‌شد اما اگر تلاشش نتیجه نمی‌داد عذرخواهی می‌کرد و در آن جلسه یا مجلس شرکت نمی‌کرد و هدیه را برایشان می‌فرستاد. با نرفتنش مخالفت خود را با اینگونه مجالس ابراز می‌کرد. 🌸 مهربانی، تواضع، کمک به همه، محبت و توجه خیلی زیاد به خانواده از جمله خصوصیات اخلاقی او بود. اینقدر درجه مهربانی و احساس مسئولیتش بالا بود که وقتی کاری را به فردی می‌سپرد که آن فرد تازه‌کار بود سعی می‌کرد تا وقتی که طرف همه زوایای کار را یاد نگرفته تنهایش نگذارد. 🎙به روایت همسربزرگوارشهید 🌷 ‌‌ ❁═══┅┄ 🔺@Ebrahimedelha_ir🔻 ❁═══┅┄
💗 🍁ابوذر در مجلسی که احساس می‌کرد احتمال گناه وجود دارد شرکت نمی‌کرد. 📡مثلاً به خانه‌ای که در آن ماهواره بود نمی‌رفت. یا غالباً به عروسی‌ها نمی‌رفت و فامیل هم فهمیده بودند که نباید به او کارت دعوت به عروسی بدهند! ♨️یا در مجلسی که غیبت می‌شد، به فراخور شرایط طرف صحبت‌کننده، سعی می‌کرد موضوع بحث را عوض کند یا رک و راست درخواست می‌کرد غیبت را کنار بگذارند. 🌠خانه برادرم کنار مسجد جامع صحرارود است. خادم مسجد می‌گفت: «ابوذر خیلی وقت‌ها نیمه شب‌ها برای راز و نیاز و نمازش به مسجد می‌رفت و برای اینکه من از این رفت و آمدها ناراحت و معذب نشوم، درخواست کرده بود کلیدی یدکی به او بدهم. به شرطی پذیرفتم که هدیه‌ای به من بدهد. او هم انگشترش را به من داد.» 💍این خادم مسجد هنوز انگشتر برادرم را به عنوان یادگاری از یک شهید در دست دارد. ✍به روایت برادرشهید 🌷 ‌‌‌ ‌‌ ❁═══┅┄ 🔺@Ebrahimedelha_ir🔻 ❁═══┅┄
•.¸¸.•✫ 🦋🌸🦋 ✫•.¸¸.• 🕊 🌅هر هفته غروب جمعه کہ می شد همسر و فرزندان را در گوشه‌ای از خانه جمع می کرد و خودش زیارت آل یاسین می خواند. 💕 هر هفته در خانه‌اش برای برنامه داشت. 🌷 ❁═══┅┄ 🔺️@Ebrahimedelha_ir🔻 ❁═══┅┄