┄═❁๑๑🌹๑๑❁═┄
☘#رسم_خوبان
⏰ توی محل کار ده ساعت کار می کرد. اما هفت ساعت به عنوان ساعت کاری مفید می زد ، می گفت : فکر می کنم فلان کار شخصی هم کردهام.
⚖اینجوری مقید بود توی حساب و کتاب بیت المال ؛ شبها هم هدایا و کالا و نذوراتو
بر می داشت با پرایدش می بُرد برا فقرا.
دانشمند هستهای
#شهید_مجید_شهریاری🌷
❁═══┅┄
🔺️@Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄
┄┅┅❁🕊❁┅┅┄
#رسم_خوبان💗
🌃 کار هر شبش بود!
با این که از صبح تا شب کار و
درس داشت و فعالیت میکرد،
نیمههای شب هم بلند میشد.
#نماز_شب میخواند. یک شب
بهش گفتم: «یه کم استراحت کن.
خسته ای.» با همان حالت خاص
خودش گفت:
💎 «تاجر اگه از سرمایهاش خرج کنه،
بالاخره ورشکست میشه؛ باید سود
بدست بیاره تا زندگیش به چرخه،
ما هم اگه قرار باشه نماز شب نخونیم
ورشکست می شیم.»
#شهید_مصطفی_چمران🌷
❁═══┅┄
🔺@Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄
🔺🕊🔺🕊🔺🕊🔺🕊🔺🕊
#رسم_خوبان💗
💯 اگر کسی در مراسمی که دعوتش
میکردند مقید به رعایت موازین
شرعی نبود حتی اگر از نزدیکترین
افراد به او هم بودند در آن مراسم
شرکت نمیکرد. روی باور و اعتقادش
میایستاد.
☘ محض دل کسی به مجلس نمیرفت،
قبل از رفتن سعی میکرد تا افراد را
آگاه و مسائل را درست برای آنها
بیان کند. اگر موفق میشد که مشکل
رفع میشد اما اگر تلاشش نتیجه نمیداد
عذرخواهی میکرد و در آن جلسه یا
مجلس شرکت نمیکرد و هدیه را
برایشان میفرستاد. با نرفتنش
مخالفت خود را با اینگونه مجالس
ابراز میکرد.
🌸 مهربانی، تواضع، کمک به همه،
محبت و توجه خیلی زیاد به خانواده
از جمله خصوصیات اخلاقی او بود.
اینقدر درجه مهربانی و احساس
مسئولیتش بالا بود که وقتی کاری
را به فردی میسپرد که آن فرد
تازهکار بود سعی میکرد تا وقتی که
طرف همه زوایای کار را یاد نگرفته
تنهایش نگذارد.
🎙به روایت همسربزرگوارشهید
#شهید_جمال_رضی🌷
❁═══┅┄
🔺@Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄
💗#رسم_خوبان
🍁ابوذر در مجلسی که احساس میکرد
احتمال گناه وجود دارد شرکت نمیکرد.
📡مثلاً به خانهای که در آن
ماهواره بود نمیرفت.
یا غالباً به عروسیها نمیرفت
و فامیل هم فهمیده بودند که
نباید به او کارت دعوت به عروسی
بدهند!
♨️یا در مجلسی که غیبت میشد،
به فراخور شرایط طرف صحبتکننده،
سعی میکرد موضوع بحث را عوض کند
یا رک و راست درخواست میکرد
غیبت را کنار بگذارند.
🌠خانه برادرم کنار مسجد جامع
صحرارود است. خادم مسجد میگفت:
«ابوذر خیلی وقتها نیمه شبها
برای راز و نیاز و نمازش به مسجد
میرفت و برای اینکه من از این
رفت و آمدها ناراحت و معذب نشوم،
درخواست کرده بود کلیدی یدکی
به او بدهم. به شرطی پذیرفتم که
هدیهای به من بدهد. او هم
انگشترش را به من داد.»
💍این خادم مسجد هنوز انگشتر
برادرم را به عنوان یادگاری از یک
شهید در دست دارد.
✍به روایت برادرشهید
#شهید_ابوذر_غواصی🌷
❁═══┅┄
🔺@Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄
•.¸¸.•✫ 🦋🌸🦋 ✫•.¸¸.•
#رسم_خوبان🕊
🌅هر هفته غروب جمعه کہ می شد
همسر و فرزندان را در گوشهای
از خانه جمع می کرد
و خودش زیارت آل یاسین می خواند.
💕 هر هفته در خانهاش برای #امام_زمان برنامه داشت.
#شهید_عبدالرضا_مجیری🌷
❁═══┅┄
🔺️@Ebrahimedelha_ir🔻
❁═══┅┄