بسم الله الرحمن الرحیم
«من دیپلمات نیستم. انقلابیام!»
✍🏼 #پرستو_علیعسگرنجاد
نه پلکش پرید، نه دستش لرزید، نه مثل بعضیها، آب دهانش از ترس، به گلو پرید و به سرفه افتاد.
آنجا نشسته بود، روی همان صندلی سادهٔ آشنا، با همان صندلهای سادهٔ آشنا، بر همان جاجیمهای سفیدآبی آشنا که نماد حبّ مستضعفین عالم و سادهزیستیاند.
پشت سرش کلامی از حضرت امیر(ع) بود، پیش رویش کلامی از امام (ره)
و او میان این دو چراغ، حرکت کرده و میکند، دستی در دست جدش، دستی در دست اندیشهٔ انقلابی امام. با همهٔ وسعت روحش، در این دو پناه، انگار دو کمانک راهنما، جا میگیرد. جهانیست بنشسته در گوشهای.
دولتهای عربی به لکنت افتادهاند. دولتهای چشمآبی خاموش ماندهاند. دولتهای متخاصم وسط طوفان بیآبرویی گیر افتادهاند.
این مرد اما دبیرستانیهایش را دور هم جمع کرده و برایشان «روایت» میکند.
نشد! یک بار دیگر زمین بازی را نگاه کنید.
رهبر ایران، قدرت اول غرب آسیا (که به تأسی از خود او، «خاورمیانه» نمیخوانمش) بازیگر اصلی جبههٔ مقا ومت که با درایت تمام به چینش مهرهها از دور مشغول است، درحالیکه تمام رسانههای عالم چشم به دهانش دارند تا سرنوشت نبرد را مشخص کند، با آرامش دارد برای جوانان کشورش، «روایت استعمار» را تعریف میکند.
او سر صبر به حرفهای بچهها گوش میدهد و بعد، از میان تمام کلماتی که میشود گفت، #سرگذشت_استعمار را انتخاب میکند.
چرا آمریکا با ما مشکل دارد؟
چرا ما با آمریکا مشکل داریم؟
او مثل یک راوی چیرهدست، این دو سؤال را با یک روایت قصهگون تلخ و شیرین، پاسخ میدهد.
سخنرانی رهبر ایران در دهم آبان ۱۴۰۲، یکی از متفاوتترین سخنرانیهای او بود، چون اصلاً سخنرانی نبود! در بزنگاهترین گاهِ تاریخ، او سر صبر، «تاریخ» را «روایت» کرد. دو کلیدواژهٔ اصلی روایتش هم «قدرت تحلیل» و «عمیقتر شدن» در مسائل بود.
او از این رساتر نمیتوانست ما را به مرور تاریخ و تحلیل آن برای عمیقتر فهمیدن مسائل روز، دعوت کند.
روایتش که تمام شد، سؤال را که به سرانگشت حوصله شکافت و کنار زد، باب شوخی را هم باز کرد! نوجوانها را خنداند. کنایه زد به #تایمز و پاچهلیسان غربپرست داخلیاش که همه را #ساندیس_خور میبینند!
بعد، درحالیکه هزاران دستنوشتهٔ «جانم فدای رهبر» به سمتش دراز بود، درحالی که غریو «ای رهبر آزاده! آمادهایم! آماده!» در حسینیهٔ امام پیچیده بود، او بدون لکنت و صریح گفت: «انشاءالله پیروزی نهچنداندیر، با فلـسطین و مردم آن خواهد بود».
من آنجا بودم. دیدم. نه دستش لرزید، نه صدایش. محکم بود، مثل همیشه، همان آسماندریایجنگلکوهِ ما.
📹 از پشت دوربین دید در شب
دربارهٔ ترور #اسماعیل_هنیه و وظیفهٔ ما در این صبح کدر
✍🏼 #پرستو_علیعسگرنجاد
1⃣ هفتهٔ پیش به ترامپ سوءقصد شد. کجا؟ در قلب آمریکایی که بالاترین بودجهٔ نظامی جهان را دارد. چطور؟ جلوی چشم صدها محافظ و اطلاعاتی و امنیتی. چه شد؟ هیچ. صدا از احدی درنیامد که امنیت آمریکا ضعیف است و رئیس جمهور سابق قماربازش میان حلقهٔ قویترین محافظینش ترور نافرجام را با تکتیرانداز تجربه میکند.
مردک هم در هیبت ابرقهرمانی با گوش شکستهٔ کشتیگیروار، مشت پیروزی در هوا تکان داد که کوچکترین ضعفی در رسانهها مخابره نشود.
2⃣ ترور سکهای دوروست.
روی دردناک و حرصدرآورش، نفوذ است، سوءاستفاده از خلأها و ضعفها.
روی دیگری هم اما دارد: ترس. وحشت از نبرد مستقیم.
کسی که جگر رویارویی ندارد، از قفا و ناغافل میزند. پس تروریست قوی نیست، ترسوست و بیشرف.
شرافت نبرد تنبهتن ندارد.
3⃣ یهود همیشه مثل موش فاضلاب، کارش را با نفوذ و کثافتکاری پیش برده.
تاریخ بخوانید میبینید همیشه زیرزیرکی مشغول زدوبند و بزن دررو بوده. مهم است تصویر واقعی یهود را نه در آینهٔ رسانههای پروارشده با دلارهایش، که در تاریخ ببینیم. بدانیم با بزدلان طرفیم و در ذهن خودمان برایشان هیمنه نسازیم. هیمنه از آن خیبرشکنی بود که هرگز شمشیری بر گردهاش ننشست بس که رخبهرخ میجنگید و نمیگریخت…
4⃣ غزه باتلاق رژیم شده. همه میدانند رژیم تا حلقوم در خون شهدای غزه فرورفته و جنگ را باخته، درست همانطور که آمریکا در ویتنام و افغانستان و عراق بیآبرو شد. آسانترین راه گریز از این مهلکه، تغییر میدان است، تغییر طرف مقابل. رژیم دارد همهٔ زورش را میزند که پای ایران را به جنگ مستقیم باز کند. چطور؟ اینطور:
5⃣ هنیه، رحمت خدا بر او، در قطر اقامت داشت، قطری که رژیم اشراف کامل و بینقص اطلاعاتی بر آن دارد. زدن هنیه در قطر هیچکاری نداشت، اما لزومی هم نداشت، چون او رئیس شاخهٔ سیاسی حماس بود و مرافعهٔ رژیم با شاخهٔ نظامی است. ترور هنیه در تهران، تقلای رژیم برای
۱- بیاعتبارکردن سازمانهای امنیتی ایران و
۲- کشاندن پای ایران به جنگ است.
حالا ببینید چه کسانی در داخل، با خودتحقیری و ناله و یا خردهفرمایش بیتخصص به قوای نظامی، دارند درست در زمین خواستههای رژیم بازی میکنند!
6⃣ درحالی که عدهای از هموطنان، با متلک به امنیتیها به خیال خودشان دارند اکت سیاسی میکنند، خبرگزاریها و شبکههای صهیونها، مرتب از مردمشان میخواهند چراغقوه و کنسرو بردارند و خودشان را به پناهگاهها برسانند!
تفاوت چهرهٔ ایران در داخل و خارج از مرزهایش را میبینید؟ رژیم آسمان موشکبارانش را یادش نرفته.
رژیم بهتر از من و شما یادش هست در شرایطی که هیچیک از قدرتهای دنیا جرئت تو گفتن به او را نداشتند، موشکهای ساخت ایران چند صد کیلومتر را در دل شب طی کردند و گنبد آهنین اسرائیل را با وعدهٔ صادق به استهزا گرفتند.
پس او که باید بداند قوی است و توان مقابله و پاسخ دارد، ماییم که عدل همیشه در بزنگاهها یادمان میافتد خودتحقیری کنیم! با زخم زبان و متلکهایی که همه از سر بیسوادی و نابلدی و بیخبری است، قوای نظامی کشور را تضعیف کنیم.
ما، همین ما که هر شب آسوده میخوابیم و حتی خبردار نمیشویم جوانان گمناممان چند عملیات تروریستی را در سکوت خنثی کردند. ما که وقتی فخریزاده و سیدرضیمان را میزنند باید به مدد سخنرانی دشمن و ویکیپدیا بفهمیم چه سرمایههای نظامی امنیتی علمی گرانمایهای داریم که بی آنکه معطل تشکر و تحسین ما بمانند، کارشان را کردهاند و میکنند…
7⃣ در فتنهها و غبارها، چشممان باید به دهان کسی باشد که چشمش، دوربین دید در شب است. تاریکی را میشکافد و عرصه را روشن میبیند.
بزرگ قبیلهمان به رژیم منحوس گفته مهمان عزیز ما را به شهادت رساندید، در حریم ایران حادثهٔ تلخ و سختی را رقم زدید و ما وظیفهمان میدانیم خونخواه مهمانمان باشیم.
نه یک قدم جلوتر، نه یک قدم عقبتر از ولی. شانهبهشانهاش، به هر چه گفت، عمل میکنیم.
ما که تخصص نظامی نداریم، خردهفرمایش نمیکنیم، زمان مشخص نمیکنیم، نابلدیمان را اهرم فشار روی شانهٔ بلدها و کارکشتههامان نمیکنیم. به جای همهٔ اینها دعایشان میکنیم و سلامتی و موفقیتشان را از خدا میخواهیم.
8⃣ نادانتر از نادان کسی است که این حادثهٔ تلخ را به تحلیف رئیس جمهور و شروع دولت او و اصلاحات مربوط بداند. پزشکیان با نطقش در مجلس ما را در جهان سربلند کرد. عزتمندانه و شرافتمندانه پشت کودکان مظلوم غزه ایستاد و هنیه را مقتدرانه و صمیمانه در آغوش فشرد تا دنیا بداند جمهوری اسلامی پشت فلسطین ایستاده.
دشمن را گم نکنیم. جبههٔ خودی و غیرخودی را اشتباه نگیریم. شر مطلق عالم، اسرائیل است که باید از صحنهٔ روزگار محو شود.
꧁≈﴾❀رسانهثامن❀﴿≈꧂
https://eitaa.com/EighthMedia