این تبادل درراموسه حلب انجام شد.مردم غوطه نبودن . مردم فوعه وکفریا بودن تبادل باخانواده های احرارالشام . وقت عملیات ام الخصفه بود من موقع نماز مغرب رسیدم مرکزمون که خبرراشنیدم فوری رفتم بیمارستان واقعا صحنهها هنوزخاطرم هست فاجعه بود مادران توسرزنان به دنبال فرزندانشان میگشتند بچهها گریه کنان به دنبال مادر😭😭
.خدالعنت کنه مسببش را درست گفت یه کامیون ساتکوپ چیپس اورده بود ولی ماشین حدود۲تن مواد منفجره حمل میکردبچهها که جمع میشن منفجر میکنن صبح روزبعدمن رفتم سرصحنه ارتش راه رابسته بود ولی منو میشناختن راه دادن پیاده رفتیم کربلا کربلا کربلا بود ممنون ازت تو این ایام یادآوری کردی
و امیدوارم فریبی که مردم سوریه خوردند درس عبرتی برای همه مسلمانان باشد
.شما فکرکنم منونمیشناسی ازحاج محمد بپرس معرفیم کنه یاعلی
🌷روایت مدافعان حرم🌷
قسمت چهل و هشتم.. روایت بسیجی مدافع حرم🥀 با اینکه برای شب دوم محرم غذا میپختم و بسیار خسته به منزل
تشکر میکنیم از دوستان مدافع حرم بابت ارسال پیامهایشان این پیام در رابطه با این روایت بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زرتشتیان یزد به احترام دامادشان حسین بن علی تابوتی بزرگ درست کردند و در روز عاشورا آن را روی دستانشان حمل کردند و مفهوم آن این بود که اگر در روز عاشورا ما بودیم نمیگذاشتیم بدن اربا اربا شده حسین بن علی روی زمین بماند
و چیزی نگذشت که مردم آن سرزمین همگی به آیین حسین بن علی درآمدند
طولانیترین مسیر نخل برداری به مسافت ۴ کیلومتر در روستای علی آباد یزد
کانال روایت مدافعان حرم 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2704736628C81c3ab3aa4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراسم نخل برداری در روستای دوران کودکی و نوجوانیم
در کودکی با عبور نخل علی آباد از روبروی منزلمان و نذری که مادرم داشت که شربتی در مسیر عزاداران امام حسین بدهیم
و در همان زمان کودکی و نوجوانی با یک خواب و تصمیمی که یک نخل برای حسینیه تازه تاسیسمان بسازم و زمانی که توان آن را پیدا کردم به روستای پایینتر خودمان علی آباد رفتم و زمانی که با کلیددار حسینیه در مورد تصمیمم و خوابی که دیده بودم صحبت کردم و او خانواده مرا شناخت به من گفت: پدر مادربزرگتان بی بی خدیجه خداپرست در زیر نخل دفن میباشد، داخل حسینیه دیگر بسیاری از مسائل برایم روشن شد
نخل را ساختیم و سپیداری که پدر مرحومم با دستان خود آن را کاشته بود استفاده کردیم و اکنون نیز نگهداری و تزیین نخل به عهده ابراهیم دوست دوران کودکی و باجناقم میباشد که اجرش با امام حسین
و قراری که با هم گذاشتیم که به احترام قدمت نخل برداری علی آباد و مردم آن روستا تا زمین نگذاشتن نخل در حسینیه علی آباد مراسم نخل برداری در روستای ما انجام نگیرد
و گلهایی که برای تزیین نخل استفاده میشود در پایان نخل برداری بین عزاداران توسط ابراهیم توزیع میشود که وقتی دلیل آن را از ابراهیم پرسیدم ایشان گفت: بسیاری مردم روستا به نیت شفا مریض و حاجت روا شدن گلها را میبرند که با عنایت اباعبدالله الحسین بسیاری از مردم روستاحاجت روا شدهاند
کانال روایت مدافعان حرم 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2704736628C81c3ab3aa4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت چهل ونهم روایت بسیجی مدافع حرم 🥀
محرم سال ۹۶و۹۷درسوریه بودم
دیگر خوب میدانستیم درایام محرم حملات داعش بیشتر میشود همانطورکه امروز محرم ۱۴۰۲ این روایت را مینویسم خبردستگیری افرادی که بیش از ۴۰ بمب آماده برای انفجار را داشتند در هیئات مذهبی ایران در ایام محرم را شنیدم
و متاسفانه انفجار مینی بوسی در جوار حرم حضرت زینب
اینها همه نشان دهنده کینه داعش و یزیدیان زمان از نائب امام زمان و یارانش و ناراحتی از اتحاد و جمعیت بسیار آنها در بزرگترین مانور آن هم با جمعیت بیش از ۲۵ میلیون در روز اربعین
سال۹۶ در روز تاسوعا دعوت شدم به مراسم عزاداری در کنار بچههای حشد الشعبی و کمتر از یک ساعت بعد از مراسم حمله داعش و استفاده از سلاحهای شیمیایی( بیولوژیک) در مرز عراق و سوریه بر علیه نیروهای جبهه مقاومت حیدریون ،به اسارت گرفتن چندین نیرو و سربریدن آنها به صورت بسیار فجیع که قابل ذکر نیست که انسان را به یاد صحرای کربلا میانداخت
و محرم سال۹۷در دمشق و حملات موشکی ارباب داعش (اسرائیل) به بچههای جبهه مقاومت
دو سال است محرم در هیئت شرکت نکردم و بسیار زجرآور است غروب تاسوعا با برادر کریم دفتردار برادر شجاع تماس گرفتم و گفتم روز عاشورا من باید جایی بروم و نیستم و یک نفر به جای من بفرستید، برادر کریم با تعجب گفت: کجا برادر ما کسی را نداریم به جایت بیاید من هم گفتم روز عاشورا روی من حساب نکنید در آخر ایشان قبول کرد فقط تا ظهر به جای من به ساختمان شیشهای بیاید و بسیار اصرار میکرد که بداند من کجا میخواهم بروم...
کانال روایت مدافعان حرم
👇 https://eitaa.com/joinchat/2704736628C81c3ab3aa4
قسمت پنجاه ...روایت بسیجی مدافع حرم🥀
برادر کریم وقتی متوجه شد صبح عاشورا به حرم حضرت زینب میخواهم بروم با معرفت تمام قبول کرد که خودش به جای من بیاید و شرطش این بود که قبل از ساعت ۱۲ من برگردم
روز عاشورا بعد از نماز صبح از فرودگاه دمشق به سمت حرم حضرت زینب حرکت کردم
در همان اولین قدمها اشکانم جاری شد به روز عاشورا رسیدم ومن نه هیئتی رفتم نه روضهای شنیدم
هر یک کیلومتر به دلیل شرایط جنگی یک ایست بازرسی در اتوبان وجود داشت به اولی که رسیدم مرا نگه داشتند بدون کفش بودن من برایشان بسیار عجیب بود حتی زمانی که کلمه رمز را گفتم باز آنها قانع نشدند ولی زمانی که گفتم امروز عاشورا است و به حرمت اماممان پای برهنه به سمت حرم حضرت زینب میروم فرمانده آنها که اهل تسنن بود مرا در آغوش گرفت و با احترام اجازه عبور را داد
حتی این فرمانده با ایست بازرسیهای دیگر نیز هماهنگ کرد که من بتوانم به راحتی رد شوم، بعد از تشکر از او به سمت حرم راه افتادم
در نیمههای راه به دلیل وجود خرده شیشههای زیاد ادامه مسیر بسیار برایم سخت شد ولی با هر مشکلی که بود به خروجی اتوبان به سمت حرم حضرت زینب رسیدم
بیش از ۴۰ نفر از زائران حضرت زینب در روز عاشورا از مرد زن و کودک در ایست بازرسی نگه داشته بودند به دلیل نداشتن مدرک شناسایی
وقتی یکی از نیروها متوجه من شد سریع سر اسلحه را به طرفم گرفت و از من خواست دستانم را روی سرم بگیرم و جلوتر نروم در همین حین بود که یک نفر از داخل ایست بازرسی مرا صدا زد.
روز عاشورا حرم حضرت زینب...
کانال روایت مدافعان حرم 👇
https://eitaa.com/joinchat/2704736628C81c3ab3aa4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استان یزد روستای علی آباد ظهر عاشورا محرم۱۴۰۲
شروع مراسم نخل برداری ۴ کیلومتری بعد از نماز جماعت ظهر عاشورا
کانال روایت مدافعان حرم
👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2704736628C81c3ab3aa4
قسمت پنجاه و یکم... روایت بسیجی مدافع حرم🥀
کسی که در آن ایست بازرسی مرا شناخت
ابوحسن یکی از نیروهای حزب الله لبنان که در شهر المیادین سوریه با هم بودیم از ابوحسن خواهش کردم به احترام روز عاشورا موافقت کنند تا آن ۴۰ نفر که مدرک شناسایی نداشتند بتوانند برای زیارت بروند کمی زمان برد ولی ابوحسن موافقت را گرفت به همراه آن ۴۰ نفر به سمت حرم حضرت زینب راه افتادم آنها فکر میکردند من عراقی هستم و دائم از حرم امام حسین و حضرت عباس میگفتند و آرزویشان که در چنین روزی آنجا باشند در مسیر شعارهایی همچون لبیک یا حسین و لبیک یا زینب الموت الامریکا والموت الاسرائیل والموت آل سعود که همگی جواب میدادند سر میدادیم به ایستگاه صلواتی حزب الله لبنان رسیدیم نیروهایی که هر روز پیش ما میآمدند و کامل همدیگر را میشناختیم باعث شد آن ۴۰ نفر هم
متوجه ایرانی بودن من بشوند و بسیار ابراز محبت بکنند نزدیک ظهر است و به ورودی خیابانی رسیدیم که گنبد حرم پیداست و قولی که دادم برای برگشت قبل از ساعت ۱۲ همانجا سلامی دادم و با آن ۴۰ نفر نیز خداحافظی کردم که بسیار کار سختی بود
یک تاکسی گرفتم و به سمت فرودگاه دمشق برگشتم زمانی که به آخرین ایست بازرسی جایی که آن فرمانده اهل تسنن خدمت میکرد رسیدم جلو آمد و پرسید آیا توانستی به زیارت بروی درب ماشین را باز کرد و وقتی دید من پیاده نمیشوم به خاطر درد پاهایم گفت ظرف آبی آوردند و با اصرار زیاد پاهای خونین مرا شست و پیشانیام را بوسید و چشمانی که اشک در آنها حلقه زده بود...
لبیک یا زینب
کانال روایت مدافعان حرم
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2704736628C81c3ab3aa4
امروز در محرم سال ۱۴۰۲ فردای عاشورا خاطرهای از منطقه عکاشات عراق یادم آمد آن هم اشتباه من در مورد روز عاشورا که در اینجا برای شما بیان میکنم
تلاش یک هفتهای برای راه اندازی آشپزخانه در خاک عراق برای تامین غذای نیروها در مرز سوریه و عراق(( تل ام البنین))
آن هم همزمان با دهه اول محرم و تلاش من برای پخت اولین غذا آن هم قیمه ظهر عاشورا فقط توسط رادیوی ماشین شبها از ساعت ۱ تا ۳ میتوانستم یکی از کانالهای رادیو ایران را بگیرم الان مجری رادیو میگوید امروز عاشوراست و من بسیار ناراحت از اینکه نتوانستم قیمه ظهر عاشورا را بپزم نزدیکهای شب مواد غذایی از داخل عراق به دست ما رسید و همان شب قیمه را بار گذاشتیم خود را دلداری میدادم که عیب ندارد باز فردای عاشورا غذا گرم را به دست نیروها میرسانم نیروهایی که چندین روز است به گفته برادر حمید تخریبچی غیر از نان خشک و آب چیزی نخوردند
اولین غذای آن آشپزخانه و قیمه امام حسین آماده شد آن را با کمک نیروهای ابوعلی آشپز عراقی بستهبندی کردم و به تل ام البنین در زمان اذان ظهر رساندم برادر احمد جلو آمد و مرا بغل کرد و کلی تشکر و اینکه به خواست امام حسین بوده که شما در ظهر عاشورا غذای گرم آن هم قیمه برای ما بیاوری
با تعجب پرسیدم برادر مگر دیروز عاشورا نبوده برادر احمد دست روی شونههای من گذاشت و گفت نه در عراق و سوریه امروز روزعاشوراست..
لبیک یا خامنهای لبیک یا حسین است
کانال روایت مدافعان حرم 👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2704736628C81c3ab3aa4
هدایت شده از 🌷روایت مدافعان حرم🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت پنجاه و دوم ...روایت بسیجی مدافع حرم🥀
اکنون حضرت زینب بار دیگر منت برسر بنده گذاشته و نوکری برای سربازانش را نصیبم کرده است
در سال ۹۶ برای باردوم عازم سوریه شدم و به استان دیرالزور رفتم
در همان اوایل ورود به شهر شاهد خرابیهای بسیار زیاد همچون سایر مناطق سوریه بودم و میتوان گفت کل شهر تبدیل به تلی از نخاله ساختمانی شده بود که بعید بود این شهر بتواند مثل سابق سر پا بایستد یا حداقل چندین سال زمان میبرد تا نخالههای ساختمانی آن تخلیه شود ،حال ساخت آن دهها سال طول میکشد
این همه تخریب و کشتار نتیجه اعتماد مردم به رسانههای کشورهای آمریکا اروپا و اسرائیل بود که الان باید تاوانی به این سنگینی بپردازند
با همه این مصیبتهایی که به سر این مردم آمده باز شیاطین دست از سر آنها برنمیدارند کامیونهایی متعلق به گروهی به بنام کلاه سفیدها که ادعای بشردوستانه داشتند که هر روز شاهد رفت و آمدشان در شهر بودیم
قبل از شنیدن جنایتشان با دیدن آنها همچون مردم سوریه خوشحال میشدم که گروهی به غیر از ما ایرانیها برای کمک به این مردم جنگ زده آمده است
که چیزی نگذشت که مردم متوجه جنایتهای آنها از قبیل قاچاق اعضای بدن، قاچاق انسان آن هم نوامیس مردم سوریه و ساخت صحنههایی دروغین برای فریب مردم دنیا که جنایتهای خودشان و فرزند نامشروعشان (داعش) را به گردن نیروهای حکومت سوریه ارتش و دفاع وطنی بيندازند که تا حدی هم موفق بودند ولی به خواست خداوند در یکی از صحنهسازیها که میخواستند ارتش سوریه را محکوم به استفاده از سلاح شیمیایی کنند دستشان رو میشود..
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2704736628C81c3ab3aa4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ارادت عزاداران اباعبدالله حسین در استانی که حضرت آقا آنجا را حسینیه ایران نامیدند به شهدای مدافع حرم و امام شهدای مدافع حرم❗️
✨اینگونه مراسمات و مداحیها نشان داده نمیشود ولی اگر جماعتی معلوم الحال همچون شمر در صحرای کربلا به نماز جماعت بایستند تمام رسانهها آن را به صورت زنده پخش میکنند✨
✨خداوند رحمت کند کلیددار حسینیه ما را که میگفت بعضی خصلت خرمگس را دارند این همه پاکی و صفا را نمیبینند و به دنبال..... تا روی آن بشینند✨
🌹کانال روایت مدافعان حرم 🌹
👇👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2704736628C81c3ab3aa4
30.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥تشییع جنازه نمادین اباعبدالله الحسین توسط مردم منطقه کوهستانی تفت یزد در روز عاشورا در سرزمین حاج احمد متوسلیان که جایش در میان عزاداران خالیست❗️
🌹کانال روایت مدافعان حرم 🌹
👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2704736628C81c3ab3aa4
هدایت شده از گروه جهادی ((جیش الرقیه ))
43.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدا را شاکریم که بار دیگر نوکری درب خانه فاطمه زهرا و فرزندانش نصیبمان شد
ممنونیم از اعتماد هیئتهای مذهبی کمالشهر
مجموعه خاتم المرسلین
هیئت رزمندگان کمالشهر
و دوستانمان در شهرک امیرالمومنین
و هیئت کشاورزان زحمتکش شهرستان کرمان که در کنار زمینهای کشاورزی چهارباغ کرج مراسم عزای اباعبدالله الحسین برگزار میکردند که تجربه و لذتی بینظیر برای ما بود خدمت به این عزاداران بیریا و باصفا اباعبدالله الحسین
گروه جهادی جیش الرقیه👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/4128178420C83fdc005e8
قسمت پنجاه و سوم... روایت بسیجی مدافع حرم🥀
در مرکز شهر دیرالزور مستقر شدهایم این منطقه از شهر در زمان هجوم داعش به دلیل اتحاد مردمش و با کمک جبهه مقاومت حدود ۵ کیلومتر مربع را از سقوطش جلوگیری کرده بودند
مسئول این ادارهای که ما در آن مستقر شدهایم انسانی بسیار خونگرم و با محبتی میباشد که خود در شهر برای مبارزه مانده دور از خانواده
فرودگاه این شهر همان فرودگاهی است که در بزرگترین حمله نظامی ثبت شده در کتاب گینس توسط هوانیروز جمهوری اسلامی ایران( اچ ۳ )بر علیه مواضع و فرودگاههای عراق که هواپیماهای ایرانی از این فرودگاه استفاده میکنند
در زمانی که اکثر کشورهای عربی و حدود ۳۵ کشور دیگر بر علیه ما وارد جنگ شدند توسط صدام به جرات میتوان گفت تنها کشور عربی که تمام قد کنار ایران ایستاد کشور سوریه و رئیس جمهور با شرف آن حافظ اسد پدر بشار اسد رئیس جمهور کنونی سوریه بود
به غیر از وظیفه انسانی نسبت به دفاع از مظلوم که در قرآن آمده است وظیفه دیگر ایرانیها ادای دینی بود که در جنگ تحمیلی ۸ ساله و حمایت بی چون و چرای سوریه از ایران باید جبران میشد
همانطور که کشورهای اروپایی آمریکا و اسرائیل به بشار اسد پیشنهاد داده بودند از جبهه مقاومت لبنان و ایران حمایت نکند تا آنها بقای او را تضمین کنند که با مخالفت بشار اسد روبرو شده بودند که ایشان میگوید وصیت پدر من است در کنار جبهه مقاومت بایستم و پشت به آنها نکنم
و نتیجه مقاومتش عزتی بود که خداوند به او داد توسط نائب امام زمان که نمونه آن تعظیم آل سعود در سفر اخیرش
کانال روایت مدافعان حرم
👇
https://eitaa.com/joinchat/2704736628C81c3ab3aa4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت پنجاه و چهارم ....روایت بسیجی مدافع حرم🥀
در نزدیکی جایی که ما هستیم در یک اردوگاه مردم جنگ زده و یک سری از خانوادههای داعش از استان ابوکمال مستقر شدند که از لحاظ گرمایش در زمستان و خورد و خوراک و البسه مشکلات فراوانی دارند
وظیفه ما تامین غذای نیروهای نظامی بود و بابت کمک رسانی به مردم عادی گروههای دیگری بودند که به دلیل وضعیت ناامنی و انتحاریهای داعش در مسیر هنوز به آنجا نرسیده بودند
با چند گروه صحبت کردیم که مقداری از غذای خود را به ما بدهند و بچههای مدافع حرمی که روزه میگرفتند و غذایشان را به ما میدادند تا به دست مردم مصیبت زده برسانیم
هرچند این کار ما احتیاج به گرفتن مجوز داشت که در آن شرایط امکانش نبود ولی ته دلمان قرص بود که مسئولی داریم که همه جوره پشت ما میایستد نه همانند بعضی از مسئولین بیکفایتی که متاسفانه در این روزگار میبینیم که فقط خودکار را میشناسند و دستور و هیچگونه نرمشی از خود نشان نمیدهند برای حل مشکلات مردم
این اردوگاه نزدیک رود فرات بود و داعشی که آن طرف رود مستقر بود و زن و بچههایی که با دیدن جنایتها و وحشیگری آنها ازدستشان فرار کرده بودند و خود را تسلیم نیروهای دفاع وطنی(بسیج)کرده بودند
هر از گاهی هدایایی اندک مثل آبمیوه و بیسکویت برای کودکان که به دلیل دوری از فرزندانم بسیار زیاد به آنها انس گرفته بودم می بردم و نصایای برادرنوا به من که مصرف زیاد بیسکویت و شکلات باعث قند میشود
متاسفانه یک روز که به اردوگاه رفتم درب بازبود و اتاق نگهبانی پر از خون ...
کانال روایت مدافعان حرم
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2704736628C81c3ab3aa4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قسمت پنجاه و پنجم ...روایت بسیجی مدافع حرم🥀
تمام در و دیوار نگهبانی پر از خون بود وارد حیاط اردوگاه شدم آنجا نیز خون زیادی ریخته شده بود هیچ بچهای به استقبالم نیامد اینجا هیچکس نیست بسیار نگران بچهها هستم دائم آنها جلوی چشمانم میآیند
از اردوگاه که خارج شدم یک خودروی ارتش سوریه جلوی مرا گرفت و پرسید اینجا چیکار میکنی؟ جواب دادم من ایرانی هستم و برای کمک به جنگ زدهها آمدم مسئول آنها مرا شناخت و از ماشین پیاده شد وقتی از او دلیل نبود بچهها و خونی که آنجا ریخته شده است را پرسیدم بغض گلویش را گرفت مرا در آغوش گرفت و شروع کرد به اشک ریختن
داعش حتی به پناهندهها هم رحم نداشت از فرات شبانه رد شده بودند و دو نگهبان دم درب که از سربازان سوری بودند و یکی از آنها برادر مسئول گشت بود که توسط داعش به صورت وحشتناکی به شهادت رسیده بود
گویا یک پسر و یک دختر ۱۴ ساله و یک زن جوان اعضای خانواده او بودند که فرار کرده و به این اردوگاه پناه آورده بودند زمانی که مخالفت میکنند با او بروند همسر و دختر خود را همانجا سر میبرد و پسر خردسال را همراه خود میبرد این جنایتها در مقابل چشمان ده ها زن و کودک پناهنده رخ داده بود
من که به بهانه کار از مقرخودمان خارج میشدم و به این بچهها سر میزدم به قدری حالم بد است که در برگشت ماشین با سرعت زیاد به مانعی بر خوردکرد که یک طرف گلگیر آن تا فرمان ماشین جمع شد خیلی تلاش کردم آن را با کار کردن بیشتر جبران کنم و اکنون که مسئولم این مطلب را میخواند امیدوارم حلالم کند بابت نگفتن حقیقت ماجرای آنروز و تصادف...
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2704736628C81c3ab3aa4
سلام خدمت همگی همراهان عزیز در این کانال مخصوصاً جانبازان آزادگان خانواده شهدا روحانیت جامعه بسیج و عزیزان مدافع حرم و همه عزیزان که برای امنیت این مردم از جان و مال خود دریغ نکردند
پیامهای بسیار زیادی به ما ارسال میشود که سعی میکنیم از هر موضوع یک پیام در کانال قرار بدهیم شرمنده هستیم که تمامی پیامها را امکان بارگذاری نیست ولی بدانید با دیدن پیامهای شما بسیار انرژی میگیریم و به ادامه کار امیدوار قطعاً تمامی پیامهای شما را با دقت میخوانم
اول شرمنده خانواده شهیدی هستم که همچون بعضی از دیگر دوستان درخواست روایتی از عاشورای خان طومان داشت که عرض نمودم بنده لیاقت حضور در آنجا را نداشتم ولی در آینده نزدیک از طریق دیگر دوستان مدافع حتماً از عاشورای خان طومان روایت و کلیپ حتماً بارگذاری در این کانال خواهیم کرد
دوم از تعریف و تمجید شما عزیزان تشکر میکنم که بیش از ۹۰ درصد از دوستان به بنده و این کانال ابراز محبت نمودند
و یک جماعت ۱۰ درصدی انتقادهایی همچون محرمانه بودن مطالب یا کلیپها که باید به این دسته بگویم تا حد امکان مراقبت نمودیم
و آن یک درصدی که پیام دادن که ما برای دیده شدن کار میکنیم که باید به این دوستان هم بگویم که این گفته شما نیز ممکن است درست باشد چون بنده هم یک انسانم مثل شما و آرزو میکنم شما نیز روزی جایی بتوانید خود را نشان بدهید حال مثل بنده به ریا چون اگر کارهای بنده خالصانه بود الان همچون دوستانم در خدمت شما نبودیم
و از همه مهمتر آن دسته از عزیزان جانباز و آزاده ۸ سال دفاع مقدس که بنده ارادت خاصی نسبت به آنها دارم قطعاً تمام خاطراتی که برای بنده میفرستید با دقت میخوانم شاید بارها پا به پای شما برای لحظه به لحظه آن اشک میریزم و امیدوارم روزی بتوانم آن را تبدیل به کتاب بکنم و از اعتمادتان کمال تشکر را دارم
و در آخر این نوید را به همگی دوستان بدهم که انشاالله به زودی کار ویرایش خاطرات و آماده سازی آن برای چاپ کتاب شروع میشود که در این مورد چند پیشنهاد از انتشارات بوده که انشالله به زودی یکی از آنها را با مشورت با دوستان انتخاب خواهیم کرد که در همین جا از همه این دوستان کمال تشکر و قدردانی را دارم بابت لطفشان به روایت مدافعان حرم
چندین پیشنهاد و اعلام آمادگی برای همکاری بوده از سایتها و کانالهای دیگر که انشالله با گرفتن مجوزهای لازم با این دسته از عزیزان نیز همکاری خواهیم کرد که امیدوارم ما را حلال کنند به دلیل دیر جواب دادن
از همگی شما عزیزان در این ایام التماس دعای فراوان دارم و در راس همه دعاها انشاالله ظهور آقا امام زمان
29.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمت پنجاه و ششم... روایت بسیجی مدافع حرم🥀
کلیپ و روایت ارسالی توسط برادر(( علی))
در ارتفاعات روستایی درحلب سوریه که ۱۳ سرباز سوری و یک نیروی لبنانی در آنجا به شهادت رسیده بودند وگروه تفحص به آنجا میرود برای پیدا کردن اجسادشهدا
اجساد شهدای سوری پیدا میشوند و هر چقدر تلاش میکنند پیکر شهید لبنانی پیدا نمیشود و برادر سیدجواد و برادر سید رضی از فرماندهان جبهه مقاومت دائم ازبرادر ذوالفقار سوال میکردند در مورد تفحص آن شهید لبنانی
یک روز از لبنان خبری برای ذوالفقار میرسد که خانواده آن شهید لبنانی میخواهندشما را ببینند برادر ذوالفقار که مشغله زیادی داشته چند نفر را به لبنان و منزل آن شهید میفرستد همراه با هدایایی که خانواده شهید لبنانی آنها را نمیپذیرند و میگویند ما فقط با شخص ذوالفقار کار داریم
چند روز بعد ذوالفقار خوابی میبیند خود را به لبنان و روستای آن شهید میرساند در ورودی روستا پیرمردی روی صندلی نشسته، زمانی که ذوالفقار از او آدرس خانه شهید را میپرسد پیرمرد میگوید خوش آمدی ذوالفقار خانواده من منتظر شما هستند ذوالفقار میگوید متعجب شدم پدر شهید چگونه مرا شناخت، منزل شهید که میرسد نزدیک اذان مغرب است و همسر شهید افطاری میآورد در صورتی که ماه رمضان نیست همسر شهید میگوید: شهید به ما گفت شما امروز میآیید و روزه هستید و افطار برای شما آماده کنیم و به ما گفت که به شما پیغام برسانیم درآن سرزمین میخواهد بماند و شما دنبال او نگردید...
منتظرکلیپ و روایت دیگر همرزمان عزیز هستیم
کانال روایت مدافعان حرم
👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2704736628C81c3ab3aa4