👇👇👇
♨️سوال:
🔰علت تبعید و حضور امام هادی (ع) در سامرا چه بود؟
✍️پاسخ:
✅امام هادی(علیه السلام) پس از سپری کردن سیزده سال از دوران امامت خویش، از سوی متوکل به سامرا احضار شد و به ناچار بیست سال[۱] و به عقیده برخی یازده یا نوزده سال[۲]دور از مدینه و در کشور عراق ساکن شدند.
چند عامل را می توان بعنوان دلیل این تبعید بیان کرد:
نفوذ اجتماعی امام(ع)
امامان در دوران انزوا و فشار، بر قلب ها حکومت می کردند و این خود عاملی بود که خلفای ستمگر همواره پایه های حکومت خود را متزلزل بدانند.
روزی هارون، پیشوای هفتم امام موسی بن جعفر(ع) را کنار کعبه دید، به او گفت: تویی که مردم پنهانی با تو بیعت می کنند و تو را به پیشوایی برمی گزینند؟
امام فرمود: «اَنا امام القلوب و انت امام الجسوم؛ من بر دل های مردم حکومت می کنم و تو بر بدن ها».[۳]
گزارش کارگزاران متوکل
بریحه عباسی که مسئول نظارت بر اقامه نماز در حرم مدینه و مکه بود، در نامه ای به متوکل نوشت: اگر به مدینه و مکه نیاز داری، علی بن محمد را از آنجا بیرون ببر؛ زیرا او بیشتر مردم این ناحیه را مطیع فرمان خویش گردانیده است.[۴]
عبدالله ابن محّمد فرماندار مدینه، دیگر فردی است که نامه های زیادی علیه آن حضرت به متوکل نوشت؛ به گونه ای که سبب خشم و غضب متوکل گشت. از این رو، امام هادی(ع) به متوکل نامه ای مرقوم داشت که فرماندار مدینه به من اذیت و آزار می رساند و آنچه درباره من نوشته، دروغ محض است.[۵]
آگاهی خلفا از جایگاه امامان
یکی از علل احضار امام به سامرا آگاهی خلفای بنی عباس از جایگاه ویژه امامان نزد شیعیان بود. آنان به خوبی می دانستند که طبق اعتقادات شیعه، امام نقش محوری دارد و نصّ امام قبلی و معجزات و احادیث رسیده از پیامبر(ص) این امر را اثبات و مشخص می سازد. همچنین آنان آگاه بودند که شیعیان، سخنان و مواضع امام را به جان و دل می خرند و چون آنان را به حکم تطهیر از هر گونه آلودگی مبرّا می دانند، خلافت کسانی جز معصومان را غاصبانه می دانند. بر این اساس، خلفا به جانشین امام قبل حسّاسیت خاصی داشتند.
پی نوشتها:
[۱] . بحارالانوار، ج۵۰، ص۲۰۶.
[۲] . منتهی الامال، ص ۳۸۴، ذکر شهادت امام هادی.
[۳] . الصواعق المحرقه، ص ۲۰۴، ابن حجر هیتمی.
[۴] . اثبات الوصیه، ص۲۲۵؛ منتهی الامال ، ص ۳۷۷، فصل پنجم، در حرکت امام هادی از مدینه تا سامرا.
[۵] . الارشاد، ص۳۱۳ و۳۱۴؛ بحارالانوار، ج۵۰، ص۲۰۰.
🌎
http://eitaa.com/joinchat/1018101762C893dee5fc9
🔷 eitaa.com/EmamHadii 👈
#تاریخی
👇👇👇
♨️سوال:
🔰آیا حقیقت دارد امام نقی (علیه السلام) را به داخل قفس شیرها انداخته اند.؟
✍️پاسخ:
🔰بله، یكی از كرامات و معجزات امام هادی (علیه السلام) كرنش و تعظیم شیرهای درنده در مقابل ایشان می باشد.
ماجرا این گونه بود كه:
در ایام متوكل عباسی زنی ادعا كرد كه من حضرت زینب هستم و متوكل به او گفت: تو زن جوانی هستی و از آن زمان سال های زیادی گذشته است. آن زن گفت: رسول خدا در من تصرف كرد و من هر چهل سال به چهل سال جوان می شوم. متوكل، بزرگان و علما را جمع كرد و راه چاره خواست. متوكل به آنان گفت: آیا غیر از گذشت سال، دلیل دیگری برای رد سخنان او دارید؟ گفتند: نه.
آنان به متوكل گفتند: هادی را بیاور شاید او بتواند باطل بودن این زن را روشن كند. امام حاضر شد و فرمود: این دروغ گو است و زینب در فلان سال وفات كرده است. متوكل پرسید: آیا غیر از این، دلیلی برای دروغ گو بودن هست؟
امام فرمود: بله و آن این است كه گوشت فرزندان فاطمه بر درّندگان حرام است. تو این زن را به قفس درندگان بینداز تا معلوم شود كه دروغ می گوید. متوكل خواست او را در قفس بیندازد، او گفت: این آقا می خواهد مرا به كشتن بدهد، یك نفر دیگر را آزمایش كنید. برخی از دشمنان امام به متوكل پیشنهاد كردند كه خود امام داخل قفس برود.
متوكل به امام عرض كرد:
آیا می شود خود شما داخل قفس بروید؟!
نردبانی آوردند و امام داخل قفس رفت و در داخل قفس شش شیر درنده بود. وقتی امام داخل شد شیرها آمدند و در برابر امام خوابیدند و امام آن ها را نوازش كرد و با دست اشاره می كرد و هر شیری به كناری می رفت. وزیر متوكل به او گفت: زود او را از داخل قفس بیرون بیاور و گرنه آبروی ما می رود.
متوكل از امام هادی (علیه السلام) خواست كه بیرون بیاید و امام بیرون آمد. امام فرمود: هر كس می گوید فرزند فاطمه (سلام الله علیها) است داخل شود. متوكل به آن زن گفت: داخل شو. آن زن گفت: من دروغ می گفتم و احتیاج، مرا به این كار وا داشت و مادر متوكل شفاعت كرد و آن زن از مرگ نجات یافت.(1)
پی نوشت:
1. بحار الانوار ج 50 ص 149 ح 35 چاپ ایران. منتهی الامال ج 2 ص 654 چاپ هجرت.
🌐 کانال #امام_هادی_علیه_السلام
🔷 @EmamHadii 👈
#تاریخی