💞 داستان عشق نفوذی 💞 🌟 قسمت پنجم 🌟 💞 بهروز رفت و جیان ، بر لب حوض نشست و در فکری عمیق فرو رفت 💞 میدونست اگر مقامات آمریکایی بفهمند عاشق شده ، 👈 هم خودشو میکشند هم عشقشو 💞 جیان بین دو راهی گیر کرده 💫 یا مأموریتش رو ادامه بده 👈 و بی خیال جلیلی بشه 💫 یا کارشو رها کنه و این عشقی که سبب تولد دوباره اش شده رو ادامه بده. 💞 جیان میدونست که این عشق، 👈 عشق ساده و معمولی نیست 💞 به خاطر همین نمیتونست رهاش کنه. 💞 به بهروز زنگ زد و گفت : 🌟 من دیگه نمیتونم 👈 برای کاخ سفید کار کنم 🌟 بهشون پیغام بده که استعفا میدم. 💠 بهروز : جیان مسخره بازی در نیار 🔹 این ماموریت خیلی مهمه، 👈 انجام ندیم نابودیم . 💞 جیان : همین که گفتم ، خداحافظ. 💞 جیان گوشی رو قطع کرد 💞 در این هنگام ، جلیلی بیرون آمد 💞 جیان با دیدن جلیلی ، 💞 لبخندی بر لبش نشست 💞 و بدون اینکه بخواد 👈 از جاش بلند شد 💞 جلیلی داشت آماده میشد 👈 تا به مسجد بره 💞 صدای 🌹الله اکبر🌹اذان هم آمد 💞 جلیلی بعد از گفتن اذان با صدای بلند 👈 با رفیقش به مسجد رفت ✨ جیان به سمت اتاق جلیلی رفت 👈 تا مثل همیشه تمیزش کنه. 💞 چشمش به عکسای آلبوم افتاد. 💞 صفحات اول آلبوم ، 💞 عکسای قبل از جنگ بود 💞 جلیلی با موهای پرپشت و بلند 🔻 و با صورتی جوان و زیبا 🔻 و ریشای کم پشت و بور 💞 صفحات بعد 👈 عکسایی از جبهه و شهیدان 🇮🇷 عکس شهدای بی دست ، 🇮🇷 شهدای بی سر ، 🇮🇷 شهدایی که غرق در خون بودند ... 💞 جیان گریه می کرد و عکسارو ورق میزد. 💞 اونقدر غرق احساسات خودش شده بود که گذر وقت رو ، احساس نکرد 💞 که یه دفعه جلیلی سر میرسه 💞 جلیلی ، یا الله میگه، 💞 جیان اشکاشو پاک میکنه 👈 و با عجله میاد بیرون . 💗 جلیلی ازش تشکر میکنه و میگه : 🌟 خواهرم ، 🌟 ممنون که به من محبت دارید 🌟 ولی این کار شما درست نیست ، 🌟 جلوی همسایه ها زشته 🌟 لطفا دیگه این کارو نکنید 🌟 خواهش میکنم . 💞 اشکای جیان سرازیر میشه 👈 و با عصبانیت میگه ...

💞 داستان عشق نفوذی 💞 🌟 قسمت ششم 🌟 💞 جیان : مگه تو کی هستی 👈 که این حرفارو به من میزنی. 💞 فکر کردی میخوام خودمو بکشم برات؟ 💞 فکر کردی اگر بچه ها دورت جمع میشن ، همسایه ها دوستت دارن ، به همه مهربونی میکنی، مسجد میری ... یعنی خدا شدی؟ 💞 در ضمن من خواهرت نیستم. 💕 جیان جیغ میزنه و میگه : 👈 من خوهرت نیستم 💞 جیان قهر میکنه و میره اتاقش. 🌸 شقایق، زن همسایه ، 👈 میاد طرف جلیلی. 💗 وقتی جلیلی شقایق رو دید 💗 با تعجب میگه: ✨این خانمه چش بود؟ 🌸 شقایق : یعنی نفهمیدی چشه !؟ 💗 جلیلی : از کجا باید بفهمم 🌸 شقایق : واقعا که شما آقایون 👈 همتون بی احساسید. 🌸 یعنی نفهمیدی عاشق شده؟ 💗 جلیلی : عاشق کی ؟... 🌸 شقایق : عاشق بابام! 👈خوب معلومه ، عاشق شما شده. 🌸 یعنی ندیدی این چند ماهه 🌸 مثل پروانه دورت میگرده 🌸 و حتی سرکارش نمیره؟ 👈 واقعا که ! 💗 جلیلی : وای بر من ، خدا منو ببخشه. 💗 این همه مدت درد عشق تو سینه هاشه ، 👈 اونوقت من... 💗 جلیلی به شقایق رو میکنه و میگه : 💗 میشه خواهش کنم ازشون خواستگاری کنید. 🌸 شقایق به اتاق جیان رفت 🌸 و اونو دلداری داد 🌸 از جیان خواستگاری کرد و بله رو گرفت. 🌸 اما جیان گفت : 💞 من مهریه ام رو الآن میخوام. 🌸 شقایق : اون بنده خدا چیزی نداره، 💞 جیان : من پول نمیخوام 🌸 شقایق : پس چی میخوای؟ 💞 جیان : میخوام یادم بده نماز بخونم ، 💞 قرآن بخونم و با همه مهربون باشم... 💗 عاقبت جیان به مراد خودش رسید 💗 و با جلیلی ازدواج کرد . 💞 روزای خوشی رو با جلیلی تجربه کرد . 💞 با هم شوخی میکردن ، حرف میزدن ، می خندین 💞 و گاهی مثل بچه ها دور حوض می چرخیدن و آب بازی میکردن . 💞 اذان که میشد ، جیان اجازه نمی داد کسی جلیلی رو به مسجد ببره 💞 بلکه خودش می خواست اونو ببره. 💞 یک ماه گذشت 💞 این یک ماه ، بهترین و شادترین روزهای زندگی جیان بود. 💗 ولی این شادی دوامی نداشت. 💞 یه روز در مسیر رفتن به مسجد ، 💞 ماشینی جلوشون ایستاد 💞 عده ای پیاده شدن و هر دوتاشونو به زور سوار ماشین کردند... ادامه دارد ........

🕊🌺‌‌ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.‌‌‌🌺🕊 ⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜ َ 🌻✍ترجمه: ☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️ 💐زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💐 🌾الهـــــــــــــے آمیݧ التمــــــــــاس دعــــــــــا🤚 🌸اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ🌸 @Emam_kh

چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم استاد پناهیان: ☝️ قدم اول برای اینکه خوب نماز بخونیم اینه که باید نگاهمون رو به نماز درست کنیم.. 👀 ببین خدا میخواد با نماز حالتو بگیره. 👈 "تو هم حالتو بده به خدا" 💠 بگو خدایا حالمو بگیر قبولت دارم 💠 میخواد بزنه بذار بزنه 🚩تازه مگه چقدر سختی داره نماز ..❓ ❗چقدر سختی داره به موقع بلند شدن و نماز خوندن⁉️ مگه چقدر سختی داره از نماز دزدی نکردن... "به اندازه کافی وقت بذار.." آقا عجله دارم❗️ وایسا ! کجا میخوای بری..❓ 🔹 بترس از خدا 🔸👤 یکی به من گفت: حاج آقا شما قبلا از عشق به خدا و اینجور چیزا حرف میزدید حالا دیگه افتادید رو اینکه بترس از خدا و پا بکوب و... گفت روال رو عوض کردید ‼️ 💢گفتم : آخه هرچی از عشق خدا صحبت کردیم مردم فقط لذت بردن اما رفتارشون تغییر پیدا نکرد. ❗💠❗ 😯 بابا "خدایی که ازش حساب نبری رو نمیتونی عبادتش کنی...." نمیتونی عبادتش کنی.... متاسفانه بعضیا هستن که خدا پیششون بزرگ نیست... ادامه دارد ... 🍂اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🍂

🔴 تکنیک حذف از دایره انتخاب! انتخابات_98 🔹انتخاب یک نامزد از بین تعداد بالای ثبت‌نام کننده‌ها واقعاً سخت و حساس است و همیشه اینگونه نیست که با خیال راحت یک یا چند نفر را انتخاب کنیم. 🔸یکی از تکنیک‌هایی که در این زمینه می‌تواند بکار گرفته شود تکنیک محدود کردن دایره انتخاب است. یعنی ما بجای اینکه بگوئیم فلان نامزد باشد، اول بگوئیم چه کسانی نباید باشند و دایره انتخاب را محدود کنیم. اینکار راحت تر از انتخاب فرد است. 🔹در این تکنیک، ما می‌توانیم باتوجه به سوابق و حال فعلی افراد، براحتی قضاوت کنیم که چه کسی نباید در دایره انتخاب ما باشد. یکی به یکی افرادی که از نظر ما شایستگی حضور را ندارند از دایره انتخاب حذف می‌کنیم تا محدوده انتخاب ما کمتر و کمتر شود و نهایت به یک نفر یا در کلان‌شهرها به یک لیست برسیم. 🔸بطور مثال ما براحتی می‌توانیم بگوئیم فلانی که یک دوره یا دو یا سه دوره در مجلس بود چه اقدام مثبتی برای کشور، استان و شهر ما انجام داده و آیا کارنامه قابل قبولی داشته؟ لذا اگر نداشته، هر چند خود را انقلابی و موجه نشان بدهد باید از دایره انتخاب حذف شود و این را ادامه دهیم تا افرادی بیشتری از دایره انتخاب حذف شوند. داود_مدرسی_یان @Emam_kh

همبرگرسالم مواد لازم: 🔸بلغور گندم: ۱لیوان 🔸گوشت گوسفند: ۲لیوان 🔸سبزیجات خشک معطر: به میزان لازم 🔸پیاز: ۱عدد متوسط 🔸روغن ارده کنجد یا زیتون: به میزان لازم 🔸نمک دریا و فلفل:به میزان لازم 🔸ادویه کاری: به میزان لازم طرز تهیه: بلغور گندم را ۸ ساعت خیس کرده و ۳ بار آب آن را عوض کنید. گوشت را با بلغور گندم سه بار چرخ کنید در مرتبه سوم پیاز و ادویه جات و سبزی خشک را نیز اضافه کرده بیست دقیقه به خوبی با دست ورز داده و به مدت ۲ تا ۳ ساعت داخل یخچال قرار دهید. روغن را در ظرفی ریخته و مواد را به صورت گرد درآورده و پهن کرده و در روغن سرخ نمایید و یا بمدت ۱۰ دقیقه در فر کباب نمایید.

#خشکی_لب 🍋 رفع خشکی لب ❗️ برای کمک به حذف سلول های مرده و پوست خشک شده لب، قبل از خواب کمی آب لیمو روی لبهایتان بمالید و صبح بشویید @Emam_kh

💢شناخت_دشمن حضرت_امام_خامنه_ای(مدظله العالی): 🔰"یکی از خطراتی که هر ملتی را تهدید می کند این است که دشمن خود را نشناسد و دشمن خود را دشمن نداند، یا دوست بداند یا بی طرف! خطر بسیار بزرگی است، این خواب رفتگی است، هم دشمن را بشناسید، هم روش های دشمن را و ببینید که چگونه دشمنی می کند. دچار غفلت نشوید. اگر از دشمن غفلت کردیم، غارت خواهیم شد اگرغفلت کردیم، شبیخون به ما زده خواهد شد". @Emam_kh

📽خط و نشان استاد حسن عباسی برای ابر مفسدان و خائنان به کشور *کلیپ (۱ )سخنان دکتر حسن عباسی در مسجد امام رضا ع شهر خورموج* 🇮🇷 *انقلابیون دشتی* @Emam_kh

چه جمعه ها که یک به یک غروب شد نیامدی چه بغضها که در گلو رسوب شد نیامدی😔 تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام دوبار صبح ، ظهر نه شب شد نیامدی 🌸السلام_علیک_یاصاحب_الزمان امروزم تمام شد آقانیامد شبتون مهدوی🌸🍃 @Emam_kh

✨سلام امام زمانم ✨ 💚عالم بہ عشق روے تو بیدار میشود هر روز عا‌شقان تو بسیار میشود 💚وقتے سلام می دهمت در نگاہ من تصویر مهربانی تو تڪرار میشود ✨أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج ✨ ‎‌‌‌‌@Emam_kh

✍امام صادق (علیه السلام) فرمودند : مؤمن همانند کفه ترازوست که هرچه بر ایمانش افزوده شود بر بلاها و سختی هایش افزوده گردد. 📚اصول کافی ج٣ ص ۴۵۴ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•

🍃🌸سـلام به عزیزان سـلام به یک‌ آغـاز دیگـر سـلام به خـدا و همه مخلوقاتش امـروزتـان پـر از مهـربـانی زندگیتـون منـور به نـور الهـی و دلتـون به زیبـائی گل‌هـا 🍃🌸 امروزتون شادوخدایی @Emam_kh ‎‌‌‌‌‌‌‌

🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🔻تصمیم برای تغییر🔻 همسر فرعون..👑 تصميم گرفت که عوض بشه..🤓 عوض شد، و شُد یکی از زنان والای بهشتی😇 و به تعبیر قرآن، شد الگو برای همه‌ی مومنین و مومنات..🙂🌹 🌴سوره تحریم، آیه ۱۱🌴 🕋 ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ و َنَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ و َعَمَلِهِ وَ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ. 💢 ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮﺍﻯ اهل ایمان، همسر فرعون را بعنوان الگو مثال زده است. 💢 ﺩﺭ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﻛﻪ ﺑﻪ ﭘﻴﺸﮕﺎﻩ ﺧﺪﺍ ﻋﺮﺿﻪ ﺩﺍﺷﺖ: "ای ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ ﻣﻦ! ﺑﺮﺍی من ﺩﺭ بهشت، در ﺟﻮﺍﺭِ خودت، خانه‌ای ﺑﻨﺎ ﻛﻦ، ﻭ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﻭ ﻛﺎﺭﻫﺎﻳﺶ ﺭﻫﺎﻳﻰ ﺑﺨﺶ، ﻭ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﻗﻮم ﻇﺎﻟﻢ ﻧﺠﺎﺕ بده". ✨✨✨✨✨ پسر نوح..🚶 تصميمی برای عوض شدن نداشت..🙁☹️ عوض نشد، و به تعبیر قرآن، شد یک عملِ غیر صالح..😔 غرق شد، و شُد درسِ عبرتی برای آیندگان..🤔 🌴سوره هود، آیات ۴۵ و ۴۶🌴 🕋 وَ نَادَی نُوحٌ رَّبَّهُ فَقَالَ رَبِّ إِنَّ ابْنِی مِنْ أَهْلِی... 🕋 قَالَ یَا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صَالِحٍ... 💢 وقتی طوفان شروع شد، نوح پروردگارش را ندا داد و گفت: "پروردگارا! همانا پسرم از خاندان من است." 💢 خداوند در پاسخ فرمود: "ای نوح! او در واقع از خاندان تو و نبوّت نیست، او یک عمل ناصالح است." ✨✨✨✨✨ ❗️👈 اوّلی، همسر يک طغيانگر...!!! ❗️👈 دوّمی، پسر يک پيامبرِ اولوالعزم...!!! ⛔️️ برای عوض شدن هيچ بهانه‌ای قابل قبول نيست....⛔️ 👈 اين خودت هستی که تصميم می‌گيری، عوض بشی یا نشی…😊 👌 هنوز هم دیر نیست... از همین امروز، تغییر را شروع کن😊 🍂اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرج🍂

ام_اس 🔹 بیماری ام اس با کندر قابل درمان است! 〽️ روزی ۵ عدد از این گیاه قابلیت درمان بیماری ناعلاج ام اس را دارد ❗️ هم اکنون درآلمان از این دارو برای درمان بیماری ام اس و همچنین درمان سرطان مغز و برای جلو گیری از خونریزی روده استفاده می کنند. @Emam_kh

‼️آموزش رانندگی به زن توسط نامحرم 🔷س 2270: آیا برای زن، یاد گرفتن رانندگی به کمک مرد اجنبی در مکان مخصوص تعلیم رانندگی، با علم به این‌که آن زن حجاب و عفاف شرعی خود را حفظ می کند، جایز است؟ ✅ج: آموختن رانندگی با کمک و راهنمایی مرد اجنبی در صورتی که با مواظبت بر حجاب و عفاف و اطمینان به عدم وقوع در مفاسد همراه باشد، اشکال ندارد، ولی در عین حال شایسته است که یکی از محارم وی همراه او باشد، بلکه اولی این است که آموزش رانندگی به کمک مربّی زن یا یکی از محارم صورت بگیرد. @Emam_kh

اگر می گویند ذکر کنید منظور این نیست که یک تسبیح دستمون بگیریم و بگوییم : یا الله ، یا رحمان ، یا رحیم و ... ، اسم ببریم!  اینها ذکر نیست ذکر اینست که او در کل زندگی ما حضور داشته باشه . اگر یک اسم خدا جمیل است ، پس باید در معماریمان باشد ، توی رفتارهایمان باشد ، تو لباسمون باشد تو ظاهر و باطنمون باید باشد ، تو صحبت کردنمون باید باشد.  کو جمیل !؟ که تو می گویی من ذاکرم! هر کس ذاکر نباشد به اسماء الله زندگیش سخت می شود، معیشتش تنگ می شود.  الهی_قمشه_ای ─┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═─┅─ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌

🎥 نطق طوفانی دکتر زاهدی رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس 🔻قیمت گوجه فرنگی و آلودگی هوا هم ربطی به تحریم دارد؟ 🔻قرار بود مردم نیازی به یارانه نداشته باشند ولی اکنون می بینیم که مردم را نیازمندتر کردید! @Emam_kh

💞 داستان عشق نفوذی 💞 🌟 قسمت هفتم 🌟 💕 ماشینی که جیان و جلیلی رو دزدید 💕 وارد باغ بهروز شد 💕 اونارو آوردن پایین و جلوی پای بهروز نشوندن 💕 بهروز از جیان عذرخواهی کرد و گفت : 🌟 من مجبور بودم اینکارو بکنم ، 🌟 دستور رسیده 🌟 که این ماموریت رو خودت تموم کن 🌟 بعد هرجا خواستی با عشقت بری ، برو . 💞 جیان : نه بهروز 💞 دیگه نمیخوام به این کار نکبتی برگردم. 🌟 بهروز دستور داد تا جلیلی رو 👈 روی درخت ببندند 🌟 و اطرافش هیزم بذارن 🌟 خودش کبریت رو روشن کرد 👈 و به سمت جلیلی رفت 💞 جیان گریه کنان و جیغ زنان گفت : 💞 خواهش میکنم با اون کاری نداشته باشید. 💞 باشه هرچه شما بگی، 👈 تمومش میکنم. 🌟 بهروز : خیلی عوض شدی جیان 🌟 بخاطر این آدم ناقص 👈 داری گریه میکنی 🌟 جیان واقعا تو خودتی 🌟 تو که به هیچکس رحم نمیکردی 👈 حالاچی شده ؟ 🌟 خیلی خب باشه تو برو کارتو بکن 🌟 این امشب مهمون ماست . 🌟 تازه ، غیر از تو 🌟 بیست نفوذی دیگه هم هست 🌟 که مواظب تو هستن اشتباه نکنی، 💞 جیان از باغ بیرون آمد . 💞 ولی با خودش کلنجار می رفت 💞 دوباره دچار تردید شد 💞 نمی دونست به کارش ادامه بده 💞 یا بر توبه خودش بمونه 👈 چون از کار گذشته اش توبه کرده بود 💞 جیان به طرف کلانتری رفت ✨ ولی دم در کلانتری ، ✨ یه آقایی جلوش می ایسته ✨ و میگه : هیچ غلطی نکنی ها. 💞 جیان فهمید تحت تعقیبه. 💞 به خاطر همین داخل کلانتری نشد 💞 به سمت مسجد رفت 💞 و با امام جماعت دیدار کرد 💞 و ماجرای خودش رو 👈 از اول تا به آخر گفت . 👳🏻 حاج آقا : الآن جلیلی کجاست؟ 💞 جیان : بیرون شهره ، 💞 گفتند 💞 آزادش نمی کنند . 💞 حاج آقا تو رو خدا کاری کنید. 💞 اون لعنتیا میکشنش. 🌸 جیان آدرس باغ بهروز رو 👈 به حاجی داد 🌸 ولی خودش نمیتونست منتظر بمونه 🌸 به خاطر همین 🌸 بعد از خوندن نماز عشا 👈 زودتر ازحاجی و بسیج به سمت باغ رفت. 💞 هوا تاریک بود ، 💞 جیان از دیوار بالا رفت و توی باغ پرید. 💞 دوتا از نگهبان ها رو کشت 💞 و آروم به طرف جلیلی رفت 💞 جلیلی هنوز به درخت بسته است. 💞 آروم طناب رو باز کرد . 🌸 ناگهان بهروز و رفقاش پیداشون میشه. 🌸 جیان با اونا درگیر شد 🌸 ولی آخر با زدن چوب بر پشتش ، 🌸 بیهوش به زمین می افته 🌸 بهروز چاقو میگیره

💞 داستان عشق نفوذی 💞 🌟 قسمت هشتم 🌟 💞 بهروز با چاقو ، 💞 صورت جلیلی رو خط خطی میکنه 💞 جلیلی غرق خون میشه 💞 جیان که طاقت دیدن این صحنه رو نداشت . 👈 با گریه و جیغ و فریاد به بهروز گفت : ✨ ای لعنتی این کارو نکن. 🌟 بهروز گفت : خودت اینو خواستی. 💞 جیان بی تابی میکنه 💞 میخواد خودش رو خلاص کنه 👈 اما نمیتونه. 💞 بهروز چاقو رو نشون جیان میده 💞 و ناگهان همون چاقو رو 👈 توی شکم جلیلی فرو میکنه. 💗 جلیلی تبسم میکنه 💞 انگار سالها منتظر این لحظه بود 💞 نای حرف زدن نداشت 💞 و به سختی نفس می کشید . 💞 جیان هم مثل مادری که بچه اش مرده ، 👈 ضجه میزنه . 🌟 بهروز به سمت یکی از رفقاش رو کرد 🌟 دستور داد تا آتیش بیارن 🌟 با اون آتیش نزدیک جلیلی شد 🌟 چوب آتشین رو نزدیک صورت جلیلی گذاشت 🌟 جیان هم گریه و زاری می کرد 🌟 بهروز صورت جلیلی رو سوزوند 🌟 بعد آتیش رو روی هیزم انداخت 🌟 وقتی آتیش روشن شد 🌟 جیان تمام قدرتشو بکار برد 🌟 و خودشو از دست اونا خلاص کرد 🌟 با گریه و عصبانیت ، 👈 به سمت جلیلی رفت 🌟 تا از آتیش نجاتش بده 🌟 اما هر کاری کرد 👈 نتونست طناب رو باز کنه. 💗 جیان گریه کنان ، جلیلی رو بغل کرد 💗 که یه دفعه بهروز با چماق ، 👈 سر جیان رو شکافت . 💞 جیان و جلیلی ، مظلومانه در آغوش هم 💞 با چشمانی براق و پراز اشک 👈 به هم نگاه می کردند 👈 و عاشقانه در آتش می سوختند. 💞 انگار در میان دود و آتش و خون ، 👈 عشقبازی می کردند . 💞 انگار به همدیگه ، 👈 وعده دیدار در بهشت می دادند . 🌟 بهروز و دوستانش ، 🌟 با سرعت باغ رو تخلیه کردند . 🌟 یک ساعت بعد ، 🌟 حاج آقا و بچه های بسیج ، سر رسیدند. 🌟 وقتی صحنه رو دیدند ، 👈 مثل ابر بهار گریه کردند . 🌟 آتیش رو خاموش کردند 🌟 جلیلی شهید شده بود 👈 اما جیان هنوز نفس می کشید . 🌟 حاجی فریاد زد : 🌹 زنگ بزنید آمبولانس بیاد. 💞 جیان اشاره کرد که نمیخواد زنگ بزنید 💞 انگار عجله داشت که به جلیلی ملحق بشه. 💞 به زور می خواست حرف بزنه. 💞 جیان نا نداشت 💞 و صداش به سختی بیرون می اومد 💞 حاجی سرشو جلو برد 👈 تا جیان راحت تر حرف بزنه... ادامه دارد ......

💞 داستان عشق نفوذی 💞 🌟 قسمت نهم 🌟 💞 جیان به سختی 💞 یه چیزی در گوش حاجی گفت 💞 و بعد از اون جان به جان آفرین ، 👈 تسلیم کرد . 💞 صحنه بسیار غم انگیزی بود . 💞 بچه های بسیج ، با چشمان خیس اشک به جیان و جلیلی نگاه می کردن 🌟 فرداش حاج آقا فرآخوان زد 🌟 بچه های بسیج رو جمع کرد و گفت: 🇮🇷 دوستان من ، عزیزان من ، 🇮🇷 خانم جیان در لحظات آخر عمرشون 🇮🇷 به بنده گفتند : 💞 به خاطر خدا ، بخاطر جلیلی ، 👈 نذارید برجام تصویب بشه. 💞 فقط مردم می تونند 👈 جلوی تصویب برجام رو بگیرند . 💞 چون اکثر مسئولین 👈 به رهبر گوش نمیدن 💞 به مردم بگین منو ببخشن . 💞 به مردم بگین ، 👈 آمریکائها ، خیلی از شما میترسن 👈 به خاطر همین وارد جنگ نظامی نمیشن ، چون میدونن شکست میخورن 💞 به مردم بگین ، 👈 هرجا به حرف رهبرتون گوش دادین ، 👈 پیروز شدین 👈 و هر جا گوش ندادین ، ذلیل شدین . 💞 به مردم بگین 👈 انتخابات رو جدی بگیرن 👈 نذارید هرکسی رئیس جمهور یا نماینده بشه ... 🌟 بله دوستان 🌟 این حرفای خانم جیان بود. 🌟 حالا وظیفه ما این وسط چیه 🌟 اینکه به مردم واقعیت رو بگیم 🌟 و از ماهیت برجام و ضرراتش بگیم 🌟 و هر طور که شده 👈 جلوی برجام بایستیم. 🇮🇷 حاجی و بسیج ، 🇮🇷 یک هفته تلاش کردند تا اطلاع رسانی کنن 🇮🇷 و به مساجد دیگر رفتند 🇮🇷 و در فضای مجازی هم فعالیت کردن 🇮🇷 روز تصویب برجام بود 🇮🇷 افراد خیلی کمی دم در مجلس ، 👈 تحصن کردن 🇮🇷 فقط دویست نفر از مردم 👈 حاضر به همکاری شدند 🇮🇷 و بقیه که نیومدن 💫 یا ترسو بودن 💫 یا فریب وعده های دروغ دولت رو خوردن 💫 یا براشون مهم نیست 👈 که در کشورشون چه اتفاقی میفته. 🇮🇷 حاجی با زن و بچه هاش 🇮🇷 یک روز قبل از تصویب ، 👈 جلوی مجلس تحصن کردند. 🇮🇷 بعد از اون 🇮🇷 بسیجی ها و حدود سیصد نفر از مردم 👈 به حاجی ملحق شدن 🌟 مردم ، شعار ضد برجام میدادن 🌟 ولی با این همه تلاش 👈 در نهایت برجام تصویب شد. 🌟 ولکه ننگی به تاریخ ایران 👈 توسط مسئولین خود فروخته زده شد. 🌟 اونا با این برجام ، 🌟 عزت ایران و اسلام رو زیر سوال بردند. 💠 پایان 💠

🕊🌺‌‌ صـــــــ📿ـــلوات خاصه ی حضرت علی بن موسی الرضا به نيت خشنودي آن حضرت و بر آورده شدن حاجــــــــــات.‌‌‌🌺🕊 ⚜اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضا المرتَضی⚜ الامامِ التّقی النّقی ⚜ و حُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ⚜ و مَن تَحتَ الثری⚜ الصّدّیق الشَّهید ⚜صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً⚜ زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه⚜ کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک⚜ َ 🌻✍ترجمه: ☀️خدایا رحمت فرست بر علی بن موسی الرضا☀️ امام با تقوا و پاک ☀️و حجت تو بر هر که روی زمین است ☀️و هر که زیر خاک، ☀️رحمت بسیار و تمام با برکت ☀️و پیوسته و پیاپی و دنبال هم چنان ☀️بهترین رحمتی که بر یکی از اولیائت فرستادی☀️ 💐زیــــ🕌ــــــارتش در دنیا و شفاعتش در عقبی نصیبمان بگردان💐 🌾الهـــــــــــــے آمیݧ التمــــــــــاس دعــــــــــا🤚 🌸اݪّلهُمَّ صَݪِّ عَݪے مُحَمَّد وَ آݪِ مُحَمَّد وَ عَجِّݪ فَرَجَهُمْ🌸 @Emam_kh

گفت: #حـــجاب به چه درد میخوره؟⁉ ❓چرا بعضیا #چـــادر سر میکنن؟ گفتم: تا حالا به بانکا دقت کردی؟⁉ میله های #محـــافظ قطوری که پشت پنجره ها و درای شیشه ایش کشیدن رو دیدی؟❗👀 گفت:آره گفتم:تا حالا به کرکره ها و محافظای محـــکم #طـــلا فروشیا دقت کردی؟❓ گفت:اوهوم گفتم: تا حالا به پنجره طبقه اول خونه ها دقت کردی؟ محافظاشونو دیدی؟❓ گفت:خب آره ولی اینها چه ربطی به سوال من داره؟❓❗ گفتم: ✖آدمای #عــــاقل از چیزای با ارزششون به دقت محفاظت میکنن و “زن”ها با #ارزش ترین مخلوقات خدا هستن. 😇 ☝پس باید با دقت و به بهترین وجه از خودشون محفاظت کنن. عقل میگه بهترین حجاب، #پوشیدگی تمام زیباییها و جذابیتا از چشم بقیه است، چادر هم بهتر از همه این کار رو انجام میده.👏👏 گفت: من تا حالا فکر میکردم حجابو #آخوندها از خودشون درآوردن😳 ولی حالا متوجه شدم این دستورالعمل حجاب فقط از آدمای دلسوز برمیاد.☺ 🍂اللّهمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّڪَ‌الفَرَج🍂