حجتالاسلام و المسلمین سید ابراهیم رئیسی:
ستادهای انتخاباتی، آئینه #دولت آینده نیستند.
درب ستادهای مردمی به روی همگان باز است و نظرات اقشار مختلف #مردم و آحاد جامعه را خواهیم شنید؛ اما ملاک #انتخاب همکاران، شایستگی و کارآمدی است.
ملاکهای انتخاب همکاران در دولت، به صورت #شفاف به مردم اعلام خواهد شد.
مردم از گروه بازی و #جناح بازی و سیاسی بازی و زد و بندها خسته شده اند. اینکه میگویم مستقل آمدهام یعنی من از این جریانات دور خواهم بود.
مردم را تحویل نگرفتن و مردم را به حساب نیاوردن و یک شبه تصمیم گرفتن در دولت مردمی که آحاد مردم در آن نقش دارند جایگاهی ندارد و بسیاری از دغدغهها با #کمک مردم برطرف و تبدیل به #امید میشود.
دولت آینده، دولت «جوانان» و «نخبگان» خواهد بود.
دولت آینده، با «فناوری» به سمت «دولت هوشمند» خواهد رفت.
هرگز وعدهای نخواهم داد مگر آنکه به آن عمل کنم.
سرریز فناوری دفاعی در صنعت، کیفیت خودرو ایرانی را متحول خواهد کرد.
تولیدکنندگان #محتوا در #فضای_مجازی، از سود حاصل از مصرف اینترنت، باید منتفع شوند.
آقایان ادعا میکنند که ما از حقوق زنان دفاع میکنیم بدون اینکه قدمی در این زمینه بردارند و دیدیم که یک خانم در کابینه آنها نبود. یا اینکه آنها میگفتند خانمها برای دیدن مسابقات آقایان به ورزشگاه بروند اما آیا این مشکلی را از خود خانمها حل میکند؟ پس ورزش خانمها و سهم آنان از بازار کار چه میشود؟
۱۴۰۰/۳/۱۴
#دولتی_مردمی_برای_ایران_قوی
#سید_ابراهیم_رئیسی
@Emam_kh
🔴 #مناظره_اول تمام شد و مردم دیدند چه کسانی با اخلاق و ادب نظرات خود را طرح کرده و طرح و برنامه ارائه دادند و چه کسانی هم با اهانت و تهمت به بقیه پریدند و یک خط #برنامه هم ارائه نکردند!
✅ داود_مدرسی_یان:
@Emam_kh
☘🍁☘🍁☘🍁☘🍁☘
. 🍒 داستان آموزنده و واقعی با نام
👈 تاخدافاصلهاینیست....🍒
👈 قسمت چهل و یکم
هر حرفی زدن گفت نمیام ، شبش مادرم گفت باید باهام بیای خونه گفت مادر جان ببخش ولی نمیام ، مادرم گفت اگر تو نیای منم دیگه نمیرم خونه و صبح از اینجا میرم خونه سالمندان...
😳گفت مادر این چه حرفیه مگه من مُردم؟ مادرم اصرار کرد ولی گفت نمیام.
صبحش باز پدرم و عموم با یه ریش سفید دیگه آمدن ازش خواستن که برگرده ولی قبول نکرد خیلی اصرار کردن مادرم به پدرم گفت باید طلاقم بدی پدرم گفت این چه حرفی که میزنی؟؟؟
برادرم گفت استغفرالله مادر داری چی میگی این حلال ترین چیزی که خدا دوست نداره... گفت من تصمیم خودم رو گرفتم... عموم گفت هرگز نمیزارم زن داداش مگه چی شده؟
گفت میخوام پیش احسان بمونم دیگه بر نمیگردم... داداشم گفت مادر جان اینو نگو یه مدت پیشم بمون بعد برو خونهت هر وقت خواستی بهم سر بزن گفت به هیچ کس گوش نمیدم همین الان باید منو طلاق بدی پدرم گفت هرگز این کارو نمیکنم دیگه تو هم حق نداری اینو بگی... زن عموم اومد گفت چه خبره؟ گفتم زن عمو مادرم میگه طلاق میخوام....
داداشم گفت مادر جان توروخدا بس کن...
زن عموم گفت همش تقصیر توست گفت من چرا ؟ گفت تو نمیای خونه مادرت آنقدر دوستت داره میخواد طلاق بگیره پیش تو بمونه گفت باشه مادر جان میام خونه تو دیگه خودت رو ناراحت نکن.... رفتیم تو ماشین مادرم میخندید از خوشحالی...
رسیدیم خونه ولی برادرم تو حیاط گفت مادر من میرم خونه عموم گفت باشه عزیزم منم میام اونجا ؛ همه رفتیم انگار دوست نداشت بیاد خونه خودمون شادی از خوشحالی نمیدونست داره چیکار میکنه خیلی ذوق کرده بود ، برادرم به عموم گفت بیا کارت دارم دنبالش رفتم گفت شیون برو بیرون با عموم یه کاری دارم...
ولی خودم رو به یه چیزی مشغول کردم به عموم گفت میخوام یه کاری برام انجام بدی گفت تو بگو هر چی باشه چشم؛ گفت عمو میخوام شناسنامه بگیرم و با هام بیای محضر شاهد باشی... گفت برای چه کاری شهادت بدم؟ گفت میخوام پدرم تو محضر سند بزنه که از ارث محرومم و منم راضی هستم... گفت نمیشه این چه کاریه؟
گفت باید برام انجام بدی؛ رفتم به مادرم گفتم که احسان چی به عموم گفته مادرم اومد گریه کرد مادرم به عموم گفت حرفش رو دلم سنگینی میکنه نمیخوام هیچ چیزی رو ازش بگیرم...
گفت اگر قبول نکنید بخدا میرم دیگه هیچ وقت منو نمیبینید زن عموم مادرم رو راضی کرد که احسان از ارث چیزی نگیره... برای نهار مادرم مثل پروانه دور برادرم میچرخید گفت مادر جان خودت رو اذیت نکن چیزی نمیخوام روزه هستم... وقت نماز ظهر گفت میرم مسجد مادرم گفت نمیزارم جایی بری
باید همین جا نمازت رو بخونی... همه عموهام بودن رفت وضو گرفت اومد ایستاد برای نماز عموم گفت بلند شید برای نماز... همه پشت سرش ایستادن به خودم گفتم خدایا اون شب با اون وضع بیرونش کردن حالا پشت سرش دارن
نماز میخونن....
سه روز خونه عموم بودیم هر سه روز روزه بود میگفت کفارهی قسمی است که خوردم... بعد از سه روز اومدیم خونه هر روز یک عموم میاومد برای معذرت خواهی ولی باهمشون خوش و بش میکرد میگفت حلالتون کردم چیزی نیست...
🤔بهش گفتم داداش جان چرا اولش آنقدر تند بودی و حالا داری حلالشون میکنی...؟ گفت اگر بخوای یه خونه درست کنی باید براش خاک برداری کنی و پایه هاش رو خوب و محکم درست کنی وگرنه میریزه روسرت من خواستم تا دیگه هیچ وقت بهم گیر ندن....
مادرم نمیگذاشت از خونه بره بیرون گفت مادر جان چند روزه تو خونه هستم آخه امانت مردم دستمه باید بفروشم پول رو بهشون بدم گفت نمیزارم کار کنی؛ باید تو خونه بمونی میری دیگه بر نمیگردی......
👈 ادامه دارد.....
🍁☘🍁☘🍁
☘🍁☘🍁☘🍁☘🍁☘
🍒 داستان آموزنده و واقعی با نام
👈 تاخدافاصلهاینیست....🍒
👈 قسمت چهل و دوم
باید تو خونه بمونی میری دیگه بر نمیگردی... گفت مادر جان آخه کجا برم بزار برم بیرون بر میگردم من دیگه درس نمیخونم میخوام تو بازار کار کنم رو پای خودم بایستم از لطف خدا با چند تاجر آشنا شدم بهم جنس میدن....
اون روز نگذاشت بره بیرون ولی هنوز با پدرم نخندیده بود... پدرم نگران بود همش بهش نگاه میکرد شب که برگشت مادرم رفت استقبالش پدرم گفت احسان چطوره خوبه؟ برادرم اومد تو راهرو گفت ببینم پیرمرد باز چشم منو دور دیدی با مادرم گرم گرفتی؟؟
رفت بغلش کرد باهش شوخی کرد پدرم از خوشحالی داشت گریه میکرد برادرم کاری کرد که پدرم روش افتاد گفت پشت منو به زمین میزنی پیرمرد؟
حالا بهت نشون میدم مادرم شروع کرد به قلقلک دادنشون مثل سابق خدا رو شکر باز خنده آمده بود تو خونمون....
☺️آنقدر خندیده بودن که افتادن رو پشت پدرم بوسیدش گفت ببخش برادرم نزاشت حرفش رو تموم کنه گفت استغفرالله این چه حرفیه بابا یه چیزی بوده تمام شده رفت... باهاش شوخی کرد گفت داری با این حرفا از زیر کشتی در میری پیرمرد؟؟
دیگه نبینم با مادر من خلوت کنی مادرم از خوشحالی فقط میگفت خدایا شکرت و گریه میکرد؛
یه روز گفت دوست داری باهام تا یه جایی بریم گفتم کجا ؟ گفت دوست داری یا نه؟ گفتم آره باتو دوست دارم هر جا برم...
باهم رفتیم بیرون رفت یه کم خرما و آب گرفت سوار تاکسی شدیم گفت میریم قبرستان ترسیدم گفتم خدایا چرا قبرستان وقتی رسیدیم......
اول قبرستان از تاکسی پیاده شدیم رفتیم میان قبرها سلام کرد یه چیزای گفت... گفتم داداش چرا اومدیم اینجا...؟
گفت آمدیم خونمون مگه دوست نداری؟ گفتم خونهی چی؟ گفت اینجا خونه همه ماست؛ هیچ میدونی این مدت که از خونه بیرونم کرده بودن بیشتر شبها یا تو ساختمانهایی نیمه کار میخوابیدم یا شبا یه نایلون پیدا میکردم میاومدم تو اینجا تو یکی از این قبر میخوابیدم؟
😰گفتم داداش نمیترسیدی؟ گفت فدات بشم الهی از چی؟ گفتم از هر چی اینجا ترس داره.. گفت بیشتر از داخل شهر میترسم تا اینجا... گفتم چطور؟
😔گفت از این باید ترسید که دختران و زنان با بیحجابی میان بیرون ، از این باید ترسید که جونای در محضر خدا مشروب میخورن ، از اینای باید ترسید که پسره برای دختر، خودش رو مجنون میکنه
آخر هر عشق و عاشقی دختر با چشمان گریان به بدبختیش فکر میکنه ، و پسره جلو رفیقاش سینه میاره جلو میگه با فلان دختر زنا کردم و از خودش تعریف میکنه....
از اینا باید ترسید از اینا.....
گفت به نظر من بیشتر مردم که از قبرستان میترسن ترسشون از اینکه باید بمیرن ولی چیزی برای قیامت ندارن...
رفت بالای یه قبر خالی ایستاد گفت بیا اینجا بشین ؛ کنارش نشستم گفت شیون اگر تو خونه فرش و یخچال و وسایل خونه نداشته باشیم چیکار میکنی؟
گفتم خوب اگه پول داشته باشم میرم میخرم...
گفت این قبر رو چند میخری؟ گفتم چرا بخرم به چه دردم میخوره گفت یعنی حاضر نیستی یه 1000 تومن براش پول بدی؟ گفتم نه گفت ولی یه روز باید بیای اینجا بخوابی....
حالا وسایل میخوای تو این قبرت؟ گفتم به چه دردم میخوره وسایل اینجا؟ گفت پس چرا برای خونه خودمون میخری که موقتی هم است گفتم خوب لازمه زندگی...
گفت اینجا هم به وسایل احتیاج داری ولی وسایل این خونت فرق میکنه اینجا بایدعمل صالح داشته باشی تو دنیا ظلم نکرده باشه،مهربان بوده باشی.. به جای فرش یخچال و وسایل خونه بایدبه اینا اینجا رو آباد کنی...
گفت چیزی داری که اینجا رو آباد کنی؟؟؟...
👈 ادامه دارد.....
🍁🍂🍁🍂🍁
🔺پاسخی بر بی ادبی
آقای مهرعلیزاده‼️
#انتشارسراسری
🔴تحصیلات دکتر آیت الله سید ابراهیم رئیسی
♦️تحصیلات حوزوی:حوزهی علمیه مشهد، دوره مقدمات، درمدرسه نواب و مدرسه آیت الله موسوی نژاد
»» حوزهی علمیه قم، سطوح متوسطه و عالیه، درمحضر حضرات آیات مروی، فاضل هرندی، موسوی تهرانی، دوزدوزانی، ستوده، خزعلی، طاهری خرم آبادی و محقق داماد، تفسیر قرآن نزد آیت الله مشکینی و ایت الله خزعلی، فلسفه در محضر حضرات آیات احمد بهشتی، شهید مطهری و نهج البلاغه در محضر آیت الله العظمی نوری همدانی
»» حوزهی علمیه تهران، خارج فقه و اصول، در محضر آیات عظام سید محمد حسن مرعشی شوشتری، سید محمود هاشمی شاهرودی، آقا مجتبی تهرانی و مقام معظم رهبری مدظله العالی
♦️ تحصیلات دانشگاهی
»» مدرسه (دانشگاه) عالی شهید مطهری، کارشناسی ارشد حقوق خصوصی
»» مدرسه (دانشگاه) عالی شهید مطهری، دکترای فقه و حقوق خصوصی
(پذیرش سال ۱۳۸۰ با قبولی در کنکور و در نهایت فارغ التحصیل با دفاع از رسالهی دکتری باعنوان تعارض اصل و ظاهر در فقه و حقوق)
♦️ سوابق علمی
»» سطح چهار فقه و اصول از حوزه علمیه قم
»» دکترای فقه و مبانی حقوق با گرایش حقوق خصوصی از دانشگاه شهید مطهری
»» تدریس متون فقهی سطح عالی و فقه قضاء و فقه اقتصاد در حوزههای علمیه تهران و دانشگاهها
♦️ تدریس
»» حوزه علمیه تهران، رسائل، مکاسب، کفایتین (سطوح عالیه) در مدارس مجد، امیرالمومنین (ع) و امام حسین (ع)، و قواعد فقهیه (درس خارج) درمدرسه مروی
»» حوزه علمیه مشهد، تدریس درس خارج در موضوعات، وقف، نذر، امر به معروف و نهی از منکر
»» دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، تدریس دروس تخصصی فقه قضا، فقه اقتصاد، اصول فقه و حقوق مدنی در دورههای کارشناسی ارشد و دکتری در دانشگاههای امام صادق (ع) شهید مطهری و آزاد اسلامی
تالیفات و آثار
الف کتب چاپ شده
»» کتاب تقریرات درس قواعد فقه (بخش قضایی)
»» کتاب تقریرات درس قواعد فقه (بخش عبادی)
»» کتاب تقریرات درس قواعد فقه (بخش اقتصادی)
»» کتاب ارث بلا وارث در فقه و حقوق
»» کتاب تعارض اصل و ظاهر در فقه و حقوق
ب کتب در دست انتشار
»» کتاب سیر تحول در نظارت و بازرسی
»» کتاب الوقف
»» کتاب الامر بالمعروف و النهی عن المنکر
ج سخنرانی علمی ارائه شده
»» تعدد اسباب مسئولیت
»» بیع فاسد و اقسام آن
»» مفهوم رهن
»» مدیریت کارآمد
»» نظارت اثر بخش
»» تأثیر متقابل تصمیمات قضایی و اقتصادی
»» جایگاه نظارت و بازرسی در اسلام
»» عدالت و تأثیر آن بر سبک زندگی
و دهها سخنرانی علمی در حوزههای اقتصادی، مدیریتی، اجتماعی و حقوقی و معرفتی در حوزه ها و دانشگاهها و مراکز علمی و سمینارهای تخصصی وزارتخانهها و سازمانهای کشور
#مشارکت_حداکثری
@Emam_kh
🔴 خلاصه مناظره
برنامه #مناظره امروز ، کاملا شفاف و صریح نشان داد که مردم باید بین این دو نگاه یکی را انتخاب کنند :
🔺نگاه اول : هوچیگری و بی اخلاقی و بی برنامگی و ادامه وضع موجود
🔺نگاه دوم : استدلال و اخلاق و برنامه و تغییر وضع موجود
مردم عزیز و فهیم ایران ، خودتان مختارید که آینده خود و کشورتان را چگونه رقم بزنید ...
#مشارکت_حداکثری
#انتخابات
✍"قاسم اکبری"
@Emam_kh
رئیسی: عدهای ادعا میکنند مدافع حقوق زناناند اما قدمی برای آنها برنداشتند
🔹آقایان ادعا میکنند که ما از حقوق زنان دفاع میکنیم اما دیدیم که یک خانم در کابینه آنها نبود. با اینکه آنها میگفتند خانمها برای دیدن مسابقات آقایان به ورزشگاه بروند مخالف نیستیم، اما آیا این مشکلی را از خود خانمها حل میکند؟ پس ورزش خانمها و سهم آنان از بازار کار چه میشود؟
#رئیسی
#انتخابات
@Emam_kh
منتقدان چقدر باید عرق می ریختند و تلاش می کردند تا ثابت کنند دست ائتلاف حاکم بر دولت از کارنامه و صداقت و اخلاق تهی است.
آقایان همتی و مهر علیزاده ظرف ۱۱ دقیقه، ثابت کردند هیچ کارنامه ای برای ارائه و برنامه ای برای رفع مشکلات اقتصادی ندارند و فقط با تهمت و اهانت پر شده اند تا مانند مهره های انتحاری رفتار کنند.
آنها باطن نشست های محفلی پدرخوانده های خود را با بازنمایی کردند، محافلی که فقط برای عملیات روانی با مردم و انحراف اذهان از اولویت ها طراحی می کنند.
مردم منتظر بودند نمایندگان دولت مستقر، طرحی نو در اندازند یا عذر تقصیر بیاورند اما نه تنها چنین نکردند، بلکه اخلاق را هم باختند.
تلخی بد اخلاقی و توهین و تهمت ها را به امید فصلی تازه، فصلی که بشارت اخلاق و صداقت و همت و جدیت است، تحمل می کنیم. گویا مشیت الهی بر این است که جفاکاران در حق مردم، رسوایی و خواری را با کلام و زبان خویش به نهایت برسانند. دست خدا بالای دست آنهاست.
محمد_ایمانی
@Emam_kh
🔴 سخنی با همتی
آقای همتی شما که همین الان حاضر نیستید مسئولیت کارهایتان در ریاست سه سال اخیر بر بانک مرکزی را بپذیرید و در #مناظره بی محابا به رئیس جمهوری که درست یا غلط شما را به این مقام رساند هم رحم نمی کنید ،
چه تضمینی وجود دارد که در پست ریاست جمهوری مسئولیت اعمالتان را بپذیرید و پاسخگوی مردم باشید؟؟؟؟
#مشارکت_حداکثری
#انتخابات
✍"قاسم اکبری"
@Emam_kh
👈درمان یبوست و عرق بدبو :
🔹مخلوط و مصرف
🔻یک قاشق شيره توت
🔻يک استكان گلاب طبيعی
🔻يک قاشق پودر گل محمدی
🔹يبوست مزمن را درمان و عرق بدن را خوشبو ميکند.
🍁☘🍁☘🍁
🔴 #مهرعلیزاده گفته: کاوه مدنی حضورش در محیط زیست مغتنم بود! کاوه مدنی فردی بود که حضورش در محیط زیست مغتنم بود اما او را جاسوس خواندند.
❇️ پ.ن: کاوه مدنی جاسوس در حال حاضر از کشور فراری شده است. وقتی معاون سازمان محیط زیست بود در سفرهای خارجی هم در حال رقص و مشروب خواری بود تا پیگیری محیط زیست!
✅ داود_مدرسی_یان
@Emam_kh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شبها دستمان بہ خدا نزدیڪتر مےشود پس بیا دعا ڪنیم.
🤲پـروردگـارا امروزمان را باز هم بہ ڪرمت ببخش و یارے ڪن درپیشگاهت روسفید باشیم.
🤲خـدایــا در این شب تو را بہ خدایےات قسم دوستان و عزیزانم را در بهترین و زیباترین و پر آرامشترین مسیر زندگےشان قرارده مسیرے کہ خوشبختے و آرامش خاطر را در لحظہ لحظہ زندگے خویش بچشند.
🌹شبتخوشدوستعزیزومهربان
🌹همیشهدرپناهپروردگاریکتاباشی🌹🍂
@Emam_kh
❣سلام_امام_زمانم❣
بہ هر طرف نظر ڪنم
اثر ز روے ماه توست
گر این جهان بپا شده
بہ خاطر صفاے توست
ببین که پر شده جهان
ز #ظلم و جور اے عزیز
بگو ڪدام لحظہ ها
ظهور روے ماه توست
اللهـم_عجـل_لولیـک_الفـرج
🌹تعجیل درفرج صلوات🌹