🔹چهرهی فتنه را نقابی نیست
🔸دوری از دین به جز سرابی نیست
🔹آن زمین جای مَقْدمِ زهراست
🔸#کربلا جایِ بیحجابی نیست
🔹حکم، حکمِ خداست باور کن
🔸همه جا کربلاست، باور کن!
#اربعین
#چادر_حجابِ_لازم_و_کامل
#بی_حجابی #عفاف_و_حجاب
🔥 دیگر نگاهها «هوس آلود» نبود‼️
☹️ خــانوم خوشگله شـماره بـدم؟
خــانـوم خــوشـگِله برسونمت؟
خـوشـگـلـه چـند لحظه از وقتِ تو به ما میدی؟
😔 ایـنها جملاتی بود که دخترک در طول مســیرِ خوابگاه تا دانشگاه میشنید! بیچــاره اصــلاً اهل این حرفها نبود!
این قضیه به شـــدت آزارش میداد تا جایی که چند بار تصمیم گرفت بیخیــالِ درس و مــدرک شود و به محـــل زندگیش باز گردد.
✅ به امامزادهی نزدیک دانشگاه رفت، شـاید میخواست گِلــه کند از وضعیت آن شهرِ لعنتی؛ دخترک وارد حیاط امامزاده شد!
خسته...
انگار فقط آمده بود گریه کند؛ دردش گفتنی نبود!!!
💠 رفت و از روی آویز، چادری برداشت و سر کرد، وارد حرم شد و کنار ضریح نشست. زیر لب چیزی میگفت انگار!!؟
خـدایـا کـمکـم کـن!
😱 چـند ساعـت بعد، دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای خانمی بیدار شد.
خانوم!خانوم! پاشو سرِ راه نـشـسـتـی،
مردم میخوان زیارت کنن؛ دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را به خوابگاه برساند!
😳 به سرعت از آنجا خارج شد؛ وارد شــــهر شد!
امّــــا...
امّــا انگار چیزی شده بود!؟
دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد!!!
انگار نگاه هوس آلودی تعـقـیبش نمیکرد!!!
احساس امنیّت کرد، با خود گفت: مگه میشه اینقدر زود دعام مستجاب شده باشه!؟؟
فکر کرد شاید اشتباه میکند!
اما اینطور نبود!
یک لحظه به خود آمد...!!
💎 دید چـــادر امامــزاده را سرِ جـــایــش نگذاشته...!!!
#عفاف #چادر_حریمی_اَمن
#چادر_حجاب_لازم_و_کامل