فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری چهارشنبههای زیارتی
🌸🌸🌸
قربون کبوترای حرمت امام رضا علیهالسلام
قربون این همه لطف و کرمت امام رضا علیهالسلام
#چهارشنبه_رضوی
اینجاست طبیبی که ندارد نوبت..❤️🩹🥺
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨
کرده وابسته مرا حال و هوای حرمت
خیر دیدم به خدا از همه جای حرمت
روز و شب اهل یقین دور سرت میگردند
همه صاحب نفسانند گدای حرمت
بهترین ثانیهها با تو رقم خواهد خورد
بهترین خاطرهها خاطرههای حرمت
حال آدم وسط صحن تو جا میآید
به خدا مست کننده است هوای حرمت
بطلب باز مَنِ بی سر و پا را سلطان
شده بدجور دلم تنگ برای حرمت
#السلام_علیک_یاامام_رئوف
#یاامام_رضاجانم😍✋
اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ
-کاشامامرضابگه:
منضامنزندگیتشدم:)💔
-امامرضاجانم-
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
┄┅┅┅┅❁🤍❁┅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر بناست دمی بی تو بگذرد عمرم
هزار بار بمیرم نبینم آن دم را...🥺♥️
┄┅┅┅┅❁🤍❁┅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مناجات با امام رضا علیهالسلام♥️
بسیار زیبا👌
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
┄┅┅┅┅❁🤍❁┅┅┅┅┄
6.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 توسل به پدر و مادر#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
┄┅┅┅┅❁🤍❁┅┅┅┅┄
داستان واقعی 📜
آن ۲۰ لیره 💰
قسمت 5⃣1⃣
☆☆☆☆☆☆☆☆☆☆
... آفتاب از سر دیوار هم گذشته بود
و هنوز خبری از آن زن نبود 💢
تمام دیروز و دیشب را به شوق
قول آن زن غریبه گذرانده بود و
او هنوز نیامده بود 🍁🍂
فکرش را نمیکرد یکی بخواهد اینطور
او را آزار دهد
با چنین قول بزرگی اینهمه خوشحالش
کند و بعد ... 🥀💔💔
هوا داشت تاریک میشد و ماندن
فایده نداشت
دلش نمیخواست دست خالی به
خانه برگردد✨✨
چاره ای نداشت.بلند شد و نگاهی
به دکان خالی اش انداخت 👁
صبح با چه شوقی آن را از گرد و خاک
پاک کرده و سامان داده بود 🌱🌿
در را بست و راهی خانه شد
اما هنوز چند قدمی برنداشته بود که
دید زن از دور میآید ⚡️⚡️
با خوشحالی به سویش دوید
باور نمیکرد که آمده باشد و حالا
دیدنش او را بینهایت خوشحال
کرده بود 🌾🌾
سلام کرد.زن جوابش را داد و گفت:
شرمنده ام،حق داری مرا سرزنش
کنی
اما نتوانستم زودتر بیایم 😔🍂
از زیر چادر کیسهی کوچکی بیرون
آورد و گفت:
این هم ۲۰ لیره ای که قول داده بودم 💰💰
برو ابریشم بخر
خدا سبب ساز است ☝️☝️
محمد در حالی که خوشحال بود و
چشمانش از شادی میدرخشید،گفت: 🗯
نمیدانم به چه زبانی تشکر کنم 🌿
زن گفت: من کاری نکرده ام ...
و هنوز محمد داشت تشکر میکرد
که زن دور شد ...🌀🌀
محمد بر جای ماند و از خود پرسید:
این زن که بود ⁉️⁉️
❤️🔥اللهم عجل لولیک الفرج
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم❤️🔥
#داستان_واقعی
⭕️ ادامه دارد ...