#حضرت_زینب(س)😭
#اربعین_حسینی تسلیت🏴
💔امان از دل زینب(س)💔
سلام ای هستی ام،بعد از چهل شب
دوباره آمدم ، بهر ملاقات
💔
توهم نشناختی من را برادر ؟
ببین من زینبم ، پیر و مکافات
😭
چهل شب لحظه هایم را شمردم
چهل شب تلخ بوده طعم اوقات
💔
مپرس از چین روی گونه هایم
که پیرم کرده شبهای خرابات
😭
یواشی بینمان باشد نگویی
به عباس از منو بزم اهانات
💔
خدارا شکر عباسم ندیده
جسارتهای در دروازه ساعات
😭
حجابم معجری صد پاره اما
منو بی معجری ؟ هیهات هیهات!
💔
ولش کن من به اینجا نامَدَم تا
سر قبر تو بُگشایم شکایات
😭
ببینم راستی زخمت چطور است؟
هنوزم سوز دارد زخم رگهات؟
💔
پس از بزم شراب و خیزران من
چهل شب دیده ام کابوس لبهات
🖤🏴🖤
💔 #امام_زمان_عج
😭 #اربعین_حسینی
باز هم اربعین رسیده بیا😭
باز هم از تو بیخبر ماندم😭
عاشقانت زیارتت کردند😭
من ولی باز پُشتِ در ماندم😭
روز و شب غبطه میخورم آقا😭
به کسانی که با تو مأنوسَند😭
عاشق و بیقرار و بیتابند😭
دست و پای تو را که میبوسند😭
دیدنِ تو به من نمیآید😭
تو کجا و نگاه هر جایی😭
من اگر آنچه خواستی باشم😭
تو سُراغم به خواب میآیی؟😭
نکند عاق کردهای من را😭
نکند صبرتان سر آمده است😭
گر عتابم کنید حق دارید😭
هر گناهی ز من بر آمده است😭
خواستم تا ببینمت در خواب😭
به نگاهم اجازه داده نشد😭
خواستم تا به کربلا بروم😭
با رفیقان خود پیاده،نشد!😭
بین آن کاروان و جمعیت😭
چه کسی با تو همقدم شده است؟😭
خوش به حال کسی که با گریه😭
با شما راهیِ حرم شده است😭
در حرم روضهخوان خودت هستی😭
روضهی کاروان جان بر لب😭
بینِ روضه بلند میگویی:😭
به فدای تو عمهجان زینب...😭
تا رسیدند در دو راهیِ عشق😭
ساربان گفت که کجا برویم؟😭
همه گفتند کربلا برویم😭
تا رسیدند لحظهای ماندند😭
باز شد بغض عمهی سادات😭
خواست تا درد و دل کند اما😭
مگر این گریهها امان میداد😭
یک نگاهی به دورِ خود انداخت😭
سر خود را فقط تکان میداد😭
السلام علیک یا مظلوم😭
السلام علیک یا عطشان😭
السلام علیک یا عریان😭
🖤🏴🖤