eitaa logo
آستان مقدس امامزاده سیدفتح اله (ع)گلزار شهداء🏴🏴
342 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
2.9هزار ویدیو
38 فایل
اطلاع رسانی از برنامه های فرهنگی ،مذهبی،عمرانی و اجرایی آستان مقدس امامزاده سید فتح الله علیه السلام مردم عزیز شهرستان می توانند نقطه نظرات و دیدگاه های خود را درمورد اخبارکانال و برنامه های آستان مقدس به آیدی زیراعلام کنند: ارتباط بامدیر: @Mjrajaby
مشاهده در ایتا
دانلود
◼️ وداع امیرالمؤمنین (ع) با پیامبر اعظم (ص) ▪️هنگامى كه رسول خدا (ص) را مى شست و كفن مى كرد، گفت: ▪️"پدر و مادرم فدایت باد، ▪️با مرگ تو رشته اى برید كه در مرگ جز تو- كس چنان ندید- ▪️پایان یافتن دعوت پیامبران و بریدن خبرهاى آسمان، چنانكه- مرگت- دیگر مصیبت زدگان را به شكیبایى واداشت و همگان را در سوكى یكسان گذاشت، ▪️و اگر نه این است كه به شكیبایى امر فرمودى، و از بیتابى نهى نمودى، اشك دیده را با گریستن بر تو به پایان مى رساندیم. ▪️و درد همچنان بى درمان مى ماند، و رنج و اندوه، هم سوگند جان، و این زارى و بیقرارى در فقدان تو اندك است، ▪️لیكن مرگ را باز نتوان گرداند، و نه كس را از آن توان رهاند. ▪️پدر و مادرم فدایت، ما را در پیشگاه پروردگارت به یاد آر و در خاطر خود نگاه دار!" 📚نهج البلاغه، خطبه 235 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ✍ شرح مختصر : ▪️امام (ع) اين سخن را هنگام غسل و تجهيز پيغمبر اكرم (ص) بیان میکند. سخنانى سوزناك و حزن انگيز كه از نهايت اندوه و غم مولا در آن هنگام خبر میدهد. درحالیكه ديگران بدن پيغمبر را رها كرده و در سقيفه بنى ساعده مشغول توطئه براى به دست گرفتن خلافت پيغمبر بودند. ▪️جمله «بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي» که از جمله هاى رائج در ميان عرب به هنگام اظهار علاقه به کسى است، اشاره به اين است که عزيزترين عزيزانم که پدر و مادرم هستند را فداى تو میکنم و چنين تعبيرى در برابر معصومین نه تنها اهانت به پدر و مادر نیست، بلکه مايه افتخار است و با روایات وارده منافات ندارد ▪️سپس حضرت درجملاتی علت اندوه خود را چنین بیان میکند که بعد از آن حضرت، فرشته وحى هرگز نازل نخواهد شد و اين موهبت عظيم که در سايه وجود پيغمبر، نصيب جهانيان بود با رحلت او برداشته شد و ناراحتى شديد اميرمؤمنان(ع) نيز به همين جهت است. ▪️سپس به دو نکته ديگر اشاره میکند که یکی عمومیت مصیبت پیامبر(ص) برای همه مردم و دیگری کوچک بودن سایر مصیبتها در برابر مصیبت پیامبر(ص) است. چگونه مصيبت پيغمبر عموميّت نداشته باشد درحالیکه او «رحمة  للعالمين» بود و سبب نجات جامعه بشرى از چنگال انواع انحرافات. او به همه انسانها تعلق داشت و همه را تحت توجّه و عنايت قرار مى داد، بنابراين همه بايد بر مرگ آن حضرت اشک بريزند. از سويى ديگر هرقدر عزيز از دست رفته بزرگ تر و آثارش گسترده تر باشد، به همان نسبت مصيبت فقدانش عظيم تر است و چون پيغمبر اکرم برترين انسان، با خدمتى گسترده و بى نظير بود، مصيبت فقدانش از همه مصائب برتر است و به بيان ديگر، مصائب ديگر در برابر مصيبت فقدان او کوچک است. ▪️امام باقر(ع) به يکى از يارانش فرمود: «هرگاه مصيبتى در جان يا مال يا فرزندت به تو برسد، مصيبت رسول الله را ياد کن، زيرا مردم هرگز به مصيبتى مانند مصيبت آن حضرت گرفتار نشدند» ▪️سپس امام (ع) در ادامه به نکته ديگرى اشاره میکند که اگر ما را از گريه و جزع نهى نکرده بودى چنان اشک مى ريختيم که منابع اشکى ما تمام شود ، ولى صبر و شکيبايى را ما از تو آموختيم. ▪️امام در ادامه مى افزايد: «امّا چه مى توان کرد، چون مرگ چيزى است که نمى توان آن را باز گرداند و قدرت بر دفع آن نيست» بنابراين گريستن و بى تابى مشکلى را حل نمى کند، بايد صبر داشت و به رضاى خدا راضى بود.  ▪️در پايان بار ديگر در مقام ابراز عشق و علاقه به پيغمبر اکرم(ص) بر آمده و مفهوم عبارات حضرت آن است که روح پاک تو به ملکوت اعلى مى رود و در جوار قرب خدا قرار مى گيرد. در آنجا براى ما دعا کن و حل مشکلات ما را از خدايت بخواه بگونه اى که هميشه در خاطر عاطر تو باشيم. ▪️از کلام بالا و روايات ديگر استفاده مى شود که گريستن در مصائب عزيزان ممنوع نيست، و ممنوع تنها جزع و بى تابى و ناشکرى است مانند سر به ديوار کوبیدن ، لطمه بر صورت ، سخنان ناروا و ... ▪️همه اتفاق نظر دارند که شهادت پیامبر (ص) روز دوشنبه بود و مشهور ميان پيروان اهل بيت(ع) اينست که دفن آن حضرت سه روز بعد انجام يافت چون مردم میخواستند گروه گروه بر او نماز بخوانند و اداى احترام بنمايند، از روايات نيز استفاده مى شود مردم ده نفر ده نفر وارد حجره پيامبر شدند و بر آن حضرت نماز گذاردند و سپس در همانجا بدن پيغمبر (ص) به خاک سپرده شد، زيرا بعد از آنکه هرکسى در باره محل دفن پيامبر اظهار نظرى کرد مانند مکه و مدينه ، اميرمؤمنان على(ع) فرمود: «خداوند هيچ پيغمبرى را قبض روح نمى کند مگر در پاکترين نقاط روى زمين، بنابراين سزاوار است در همان محلى که حضرت قبض روح او شده دفن شود. و مردم متفقا رأى آن حضرت را پذيرفتند و بدن پاک پيامبر در همانجا به خاک سپرده شد» ▪️تجهيز پيغمبر اکرم(ص) اعم از غسل و تکفين و نماز و تدفين عمدتاً به وسيله على(ع) صورت گرفت در حاليکه ديگران در سقيفه بنى ساعده مشغول امر خلافت بودند و حتى مطابق بعضى از نقلها تعزيه گردانهاى سقيفه موفق به نماز بر پيامبر هم نشدند.
♦️تداوم تفكر خوارج 🔹هنگامى كه همه خوارج كشته شدند و او را گفتند، يا اميرالمؤمنين، همه آن قوم طعمه تيغ هلاكت گرديدند، فرمود:  به خدا سوگند، كه آنها نطفه هايى هستند در پشت مردان و زهدان زنان. هر زمان از ايشان كسى سر برآورد و سرش قطع شود تا كسى باقى نماند، جز مشتى دزد و راهزن.  📚 نهج البلاغه - خطبه ۶۰ 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 ✍ شرح مختصر : 🔹اين سخن نيز ادامه سخنى است که در بحث گذشته درباره خوارج آمده بود و به همين دليل اين دو را قطعات مختلف يک کلام دانسته اند 🔹در اينجا نيز امام به چند پيشگويى درباره خوارج مى پردازد که آنها را مى توان در رديف معجزات آن حضرت شمرد. 🔹نخست اشاره میفرماید به فرض که مردان آنها در اين جنگ کشته شده باشند، ولى نطفه هاى ديگرى در آينده پرورش مى يابد و از مادر متولّد مى شود که راه خوارج را مى پويد و به جرگه آنها مى پيوندد 🔹اضافه بر اين، نه نفر در نهروان نجات يافتند و فرار کردند و در بلاد مختلف پراکنده شدند و پايه هاى اين مکتب فاسد و مفسد را بنا نهادند. 🔹از طرفى مى دانيم آنها که در نهروان حاضر شدند تمام خوارج نبودند گروه ديگرى نيز وجود داشتند که در ميدان جنگ حاضر نبودند و همان راه را ادامه دادند. 🔹سپس در ادامه اين سخن به پيشگويى ديگرى پرداخته، مى فرمايد: «هر زمان شاخى از آنها سر بر آورد قطع مى شود» اين سخن از يک سو اشاره به شرارت و شيطنت و درنده خويى خوارج مى کند که همچون يک حيوان شاخدار درصدد ايذاء و آزار ديگران بودند و از سوى ديگر اشاره به شکست هاى پى درپى و ناکامى هاى مکرّر آنها در طول تاريخ حيات کثيفشان دارد 🔹و در پايان اين سخن پيشگويى سومى مى فرمايد و آن اين که «در آخر کار آنان دزدان و راهزنان خواهند شد» 🔹صدق اين پيشگويى نيز از نظر تاريخى روشن مى شود چرا که ارباب تواريخ افراد متعدّد و سرشناسى از خوارج را نام برده اند که به صورت دزدانى خطرناک درآمده اند و به راهزنى مشغول شده اند. ♦️خطر خوارج : 🔹امام(ع) خوارج را يک گروه خاص نمى داند، بلکه جريانى مى شمرد که درتاريخ اسلام درمقاطع مختلف ظاهر مى شدند 🔹حتى جريان آنها از عصر پيامبر(ص) ظاهرشد 🔹مرحوم «طبرسى» از «ابوسعيد خدرى» در ذيل آيه (وَ مِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُکَ فِى الصَّدَقاتِ...) چنين نقل مىکند: وقتی پيامبر(ص) مشغول تقسيم غنائم بود،«حرقوص بن زهير» نزد پيامبر(ص) آمدوگفت: اى رسول خدا درتقسيم غنائم عدالت را رعايت کن پيامبر(ص) باناراحتی فرمود: واى بر تو اگر من عدالت را رعايت نکنم چه کسى مى تواند عدالت را رعايت کند؟ عمرگفت: اجازه فرما گردنش را بزنم پيامبر(ص) فرمود: «او را رها کن، او يارانى دارد که هريک از شما نماز خود را در برابر نمازشان کوچک مى شمرد و روزه خود را در برابر روزه هايشان اندک مى بيند، ولى ازدين خدا باسرعت وشتاب خارج مىشوند آن گونه که تير ازکمان خارج مى شود...» 🔹طبرسى مى افزايد: درحديث ديگرى پيامبر(ص) درباره آنها فرمود: « هنگامیکه خروج کنند آنها را به قتل برسانيد سپس هنگامیکه خروج کنند آنها را به قتل برسانيد» آنگاه آيه فوق نازل شد 🔹«ابن ابى الحديد» از مسند «احمد حنبل» نقل مىکند «عايشه» درمورد «مسروق» که درنهروان کشته شدگفت: شنيدم پیامبر(ص) میفرمود: «آنها بدترين مخلوقات وبدترين انسانها هستندوآنهارا بهترين انسان وبهترين مخلوقات و مقرّبترين آنها نزد پروردگار به قتل میرساند» 🔹خلاصه ويژگیهاى خوارج : گروهى که به ظواهر عبادات سخت پايبند بودندوحتى به مستحبات ومکروهات ساده ومعمولى اهميت میدادند اما بسيارجاهل، متعصّب و بسيار لجوج وجسور و بى ادب و براى رسيدن به مقاصدخود، بى رحم وشقاوتمند 🔹امروز نيز اين فرهنگ منحط ميان گروههايى درجوامع مختلف پيدا مىشود وشايد بسيارى ازوهّابيان را بتوان در اين زمره دانست که ويژگى هاى بالا درآنان نمايان است 🔹درمحيط خودمان نيز افرادى را مى بينيم که به ظواهرعبادات سخت پايبندند ولى گاه، بزرگترين وپاکترين علما وخدمتگزاران دينى خرده میگيرند و آنها را ازطريق صحيح منحرف میدانند و درپى فتنه گرى وشرارت وآشوبند 🔹هم اکنون نيز افرادى که افکارى همچون افکار خوارج دارندواعمالشان يادآور اعمال آنان مى باشد در گوشه و کنار جوامع اسلامى پيدا مى شوند و مى توان بسيارى از وهّابيان را در اين دسته جاى داد; چرا که آنها نيز به بعضى از ظواهر عبادات و مستحبّات، سخت پايبندند و گاه انجام کوچک ترين مکروهات و يا مخالفت با مستحبات را جايز نمى دانند، ولى در مقابل، غالب مسلمانان را اعم ازشيعه وسنّى مشرک میشمرند وخون بسيارى را مباح میدانند و با اين که ازنظر تفکّر اسلامى وعقائد، سخت عقب مانده اند خودبرتربينى فوق العاده اى بر آنها حاکم است، نادانى خوارج و غرور و خودبزرگ بينى آنها و بى رحمى و قساوت در وجود آنان کاملا هويداست.