🌕 بهترین آرزو در #شب_آروزها 👈در دعای ندبه این طور امام زمان علیه السلام را می‌خوانیم. بِنَفْسِي أَنْتَ أُمْنِيَّةُ شائِقٍ يَتَمَنَّىٰ 👈جانم فدایت،تو آرزوی هر مشتاقی هستی که تو را آرزو کند. 💚 امام زمان (ع)که بیاید همه آرزوهای انسان برآورده می‌شود. #شب_آروزها #فرازی_از_دعای_ندبه 👉@Emergence👈عضویت در کانال

🌕همه هست آرزویم | که ببینم از تو رویی چه زیان تو را که من هم | برسم به آرزویی... #شب_آروزها #مرحوم_کافی 👉@Emergence👈لینک عضویت

🌕 راه رسیدن به تمام آرزوها! 👈در دعای افتتاح در ماه رمضان می‌خوانیم: 🤲خدایا به وسیله امام زمان (ع) ما را به آرزو های دنیا و آخرتمان برسان‌. 💚اگر برای تعجیل فرج امام زمان (ع) دعاء کنید،به تمام آرزوهایت می رسید. #دعای_افتتاح 👉@Emergence👈لینک عضویت در

🌕 ای کاش مُرده ها زنده بودند! 👈 آن چنان زندگی در عصر ظهور حضرت خوشایند است که زنده ها آرزو میکنند کاش مردگانشان زنده بودند... #شب_آروزها 👉@Emergence👈عضویت در کانال

▪️زیارتنامه مهدوی امام هادی(ع)! ▪️خداوندا،از تو می‌خواهم بر محمد و آل محمد درود بفرستی و در فرج قیام کننده‌ی آن‌ها تعجیل کنی و او را پیروز گردانی و دینت را به دستان او یاری فرمایی و مرا از کسانی قرار دهی که به دست او نجات می‌یابند و خالصانه اطاعتش می‌کنند. ▪️تُعَجِّلَ فَرَجَ قَائِمِهِمْ بِأَمْرِكَ وَ تَنْصُرَهُ 📚مفاتیح الجنان #امام_هادی_علیه_السلام 👉@Emergence👈عضویت در کانال

▪️امام هم مشکل اقتصادی را حل میکند و هم مشکل اعتقادی را. ابوهاشم جعفری میگوید که مبتلا به تنگدستی شدیدی شدم (گفتم کجا بروم)میروم خدمت امام زمانم،امام هادی(ع)مشکلم را به حضرت عرض میکنم. خدمت امام رسیدم. تا حضرت من را دیدند شروع کردند به شمردن نعمت هایی که خدا به من داده است. ایمان به خدا و رسول و ائمه علیهم‌السلام عافیت و سلامتی قناعت این نعمت ها را گفتم تا بدانی در عین حالی که فقط یکی از نعمت های خدا از تو گرفته شده(نعمت رزق و روزی)،نعمت های دیگری هم خدا به تو عنایت کرده،مبادا از آن ها را از یاد ببری و شکرش را نکنی و به خدا شکایت کنی.(مشکل اعتقادیش را حل کرد) حضرت دستور دادند صد دینار به او بدهند. (مشکل اقتصادیش را حل کرد) ▪️أَصَابَتْنِی ضِیقَةٌ شَدِیدَةٌ 📚بحارالانوار جلد 50 صفحه 129 #امام_هادی_علیه_السلام 👉@Emergence👈عضویت در کانال

🟡 دعای برای امام زمان چه برکاتی دارد! ‍ 👈 شیعه شده بود، شیعه‌ی امام هادی(ع)دلیلش را پرسیدند. گفت: از اصفهان آمده بودم بغداد؛ همشهری‌ها می‌دانستند آدم زبان‌داری هستم؛مرا فرستاده بودند پیش متوکل برای عرض شکایت. پشت دربار منتظر بودم. همان وقت متوکل دستور داد امام هادی(ع) را بیاورند. از یکی پرسیدم کسی که احضار شده کیست؟گفت: امام شیعه‌هاست. به نظرم متوکل او را احضار کرده تا بکُشد! لحظه‌ای بعد آمد. با همان نگاه اول، محبّتش به دلم افتاد. در دلم شروع کردم به دعا کردن برایش. از خدا می‌خواستم شرّ متوکل را از سرش کوتاه کند. به من که رسید توقف کرد. نگاهش را دوخت به صورتم. همین قدر شنیدم که فرمود: خدا دعایت را مستجاب، عمرت را طولانی و مال و بچه‌هایت را زیاد کند. از هیبت نگاه و کلامش به لرزه افتادم و زمین خوردم. به هوش که آمدم، مردم قصه را پرسیدند. چیزی نگفتم. به اصفهان که برگشتم زندگیم از این رو به آن رو شد. حالا همه چیز دارم: ثروت، ده تا فرزند، هفتاد و چند سال عمر. همه‌ی این‌ها از برکت دعای امام زمانم است. 🟡وَقَعَ حُبُّهُ فِی قَلْبِی... أَدْعُو فِی نَفْسِی 📚الخرائج، ج‏۱، ص۳۹۲ 👉@Emergence👈عضویت در کانال