رحمت واسعه
☀️امیرالمؤمنین علیه السلام پس از اشاره به این #درخت_طوبی، چقدر لطیف فرمود که هر کس در اول ماه شعبان و اصلا در #همهی_ایام، #کار_نیکی انجام دهد، خودش را به یکی از شاخههای این درخت آویخته است. اگر کسی فقط #نماز بخواند، به یک شاخه، کسی #روزه بگیرد، به یک شاخه، کسی به کسی #کمک کند و اصلاح ذات البین کند، #صدقهای در راه حق متعال بدهد، به شاخهای از این درخت متصل و آویزان شده است.
روایت میفرماید برخی به #یک_شاخه، برخی به #دو_شاخه، برخی به #سه_شاخه و برخی به شاخههایی چند خودشان را وصل کردهاند!
خوش به حالشان... هرچقدر سعهی وجودی انسان بیشتر باشد، تمسک و توسل او به این 🌱شاخههای شجرهی مبارک طوبی بیشتر است و هر کس هم بیشتر به این شجرهی طوبی بچسبد، #طوبی_تر میشود.
🌱 #طوبی یعنی #خوشحال، #خوشدل، #حالش_خوش میشود...
اصلا خوشی حال انسانها بسته به میزان اتصال آنها به این شجرهی طوبی است.
از این شعب رحمت الهی چقدر بهره بردهای؟!
در این عالم طبیعت چون رحمت شعبه شعبه شده است، هرکسی به این شعبههای رحمت متوسل نشود عکس آن در او حاکم میشود.
👈روایت میفرماید از طرف دیگر، عدهای نیز هستند که به #شجرهی_زقّوم چسبیدهاند.
اینها کسانی هستند که #امر_به_معروف انجام نمیدهند، عمل شر و سوء مرتکب میشوند.
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید که در جریان یکی از جنگها، در شبی بسیار تاریک، لشکریان اسلام خوابیده بودند به جز چهار نفر. این چهار نفر بیدار بودند و نگهبانی میدادند. اینها مشغول قرائت قرآن بودند. ناگهان دشمن شبیخون زد و به اردوی مسلمین حمله کرد.
از دهان این چهار نفر نوری ساطع شد و کل منطقه روشن شد به گونهای که این روشنایی خاص لشکر اسلام بود. مؤمنین از این روشنایی بهره بردند و دشمن را شکست دادند. به محضر پیغمبر صلی الله علیه و آله آمدند. حضرت فرمود چون که غرهی ماه شعبان بود و این چهار نفر قرآن میخواندند، قرآن به صورت نور ظاهر شد. کلام حق متعال نور است. چیزی که از جانب حق متعال نازل شده به تعبیر قرآن نور است. تمسک به شجرهی طوبی به شکل نور ظاهر شد.
❗در ادامه، امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید من الآن میبینم که برخی به یک شعبه از رحمت متصل هستند و به یک شاخه از این درخت آویزانند، برخی به چند شاخه... فرمود زید بن حارثه را میبینم که به چند شاخهی این درخت خودش را متصل کرده است و خوشا به حال زید بن حارثه! در صبح یک روزی، پیغمبر صلوات الله علیه و آله با عدهای از اصحاب به جایی رسیدند. دیدند که جوان نحیفی در آنجاست که چشمانش به گودی رفته و رنگ صورتش زرد شده و حالت خائفین را دارد. این جوان همین جناب زید بن حارثه است. پیغمبر از او پرسید که کیف اصبحت یا زید؟
چگونه صبح کردی؟
گفت اصبحت یقینا... ایشان پرسید نشانهی این یقین که میگویی چیست؟
گفت همین الآن اهل بهشت و اهل جهنم را میبینم و زوزهی سگهای جهنم را اکنون میشنوم و همه چیز اینگونه بر من مکشوف شده است.
پیغمبر فرمودند این حال را نگه دار که به دست آوردن آسان و نگهداشتن سخت است.
او نیز از رسول الله خواست که دعا کند او شهید شود و چنین نیز شد.
مولا فرمود میبینم عدهای را که به شاخههای این درخت چسبیدهاند و این درخت آنها را بالا میبرد و به عکس میبینم عدهای را که به درخت زقوم چسبیدهاند و به پایین میروند. ما اصلا در عالم زقوم نداریم، همه عالم رحمت است.
#زقوم عدم اتصال به شجرهی طیبه ولایت اهلبیت علیهم السلام است. کسی اگر به این شعبههای رحمت الهی نچسبد میشود #زقوم لذا برخی گفتهاند #جهنم_عَرَضی است یعنی اگر کسی بهشتی نشود و به سمت خدا نرود جهنمی است. تاریکی یعنی عدم حرکت به سمت نور...
ادامه دارد
التماس دعا
صادقزاده
#اللّهم_صلّ_علی_محمّدوآل_محمّدوعجّل_فرجهم
💎فضایل مولایمان را به همه بگوییم
👈کپی آزاد
@Emmam_Ali