🔴 #ڪوله‌بار‌شـ‌هدا از لا به لای بوته‌ها ودرخت‌ها به #رودخونه نزدیڪ شد تا چشمش به رودخونه افتاد یه دفعه سرشو پایین انداخت وهمون جا نشست! بدنش شروع به لرزیدن ڪرد... نمی‌دونست چه ڪار ڪنه! همون‌جا پشت بوته‌ها مخفی شد. در پشت اون بوته‌ها چندین #دختـرِجوان مشغول #شناڪردن بودن.‼️ میتونست به راحتی گناه بزرگی انجام بده😱 همون جاخدارو صدازدوگفت: "خدایا❗️ کمکم ڪن ، الان شیطان به شدت منو وسوسه میڪنه ڪه من نگاه ڪنم هیچ ڪس هم متوجه نمیشه.. اماخدایا❗️ من به خاطر تو ازاین گناه می گذرم" ازجایی دیگه آب تهیه ڪرد ورفت پیش دوستاش اشڪش جاری بود، حرف استاد یادش اومدڪه گفته بود: "هرڪس برای خداگریه ڪنه خدا اونو خیلی دوست داره" ازامتحان سخت ڪنار رودخونه هنوز دگرگون بود..اشڪ میریخت و مناجات میڪرد خیلی باتوجه گفت: " #یاالله‌ #یاالله " به محض تڪرار این عبارت صدایی ازهمه طرف شنیده میشد.. صدااز همه سنگریزه های بیابان و درختها وڪوهها می آمد❗️ همه میگفتند: "سُبوح قُدوس رَبُّنا وربُّ الْملائڪة والرُّوح..." ازاون موقع ڪم ڪم درهایی از عالم بالا به روی او گشوده شد🍃🌹🍃 پ.ن/ در روایات آمده است :" هیچ مسلمانی نیست ڪه چشمش به نامحرم بیافتدوبرای خدا از آن روی برگرداند، مگراینکه خداوند به او توفیق عبادتی دهدڪه شیرینی آن رادر قلبش می یابد." 📗برگرفته از ڪتاب عارفانه زندگینامه #شهیدعارف_احمدعلی_نیری ➕به عندربهم یرزقون بپیوندید⇩ http://eitaa.com/joinchat/2203320324Cbd12753a1e