eitaa logo
انرژی مثبت😍
4.9هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
4.3هزار ویدیو
5 فایل
به نام خدا تبلیغات نه ازنظرمارد میشود ونه تاییدمیشود😍 تعرف تبلیغات قیمت مناسب 👎 https://eitaa.com/joinchat/866648400C9a1ea12469 ایدی👎 @massomeostadi لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/438763812C2474888f1e
مشاهده در ایتا
دانلود
5.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☝️🎥 بدان اگر مهربان باشی تو را به داشتن انگیزه های پنهان متهم میکنند ولی مهربان باش، اگر شریف و درستکار باشی فریبت میدهند، ولی شریف و درستکار باش، نیکی‌های امروزت را فراموش میکنند ولی نیکوکار باش، بهترین های خودت را به دیگران ببخش، حتی اگر اندک باشد در انتها خواهی دید آنچه می‌ماند میان تو و خدای توست، نه میان تو و مردم. 😍😊 @Energyplus_ir
دكترالهی قمشه‌ای: میلیاردها انسان در جهان متولد شده اند،،، اما هیچ یک اثر انگشت مشابه نداشته اند،،، اثر انگشت تو، امضای خداوند است، که اتفاقی به دنیا نیامده ای،، و دعوت شده ای ،، تو منحصر به فردی ! مشابه یا بدل نداری! تو اصل اصل هستی و تکرار نشدنی! ⚘ وقتی انتخاب شده بودن و منحصر به فرد بودنت را یاد آوری کنی٬ دیگر خودت را با هیچکس مقایسه نمیکنی. و احساس حقارت یا برتری که حاصل مقایسه کردن است ، از وجودت محو میشود... 😍😊 @Energyplus_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی نا امید از همه جا شدی میگن امیدت به خدا باشه ... وقتی نگرانی بیاد سراغت میگن ناراحت نباش خدا بالا سرته ... مسافرت وگه بخوای بری میگن خدا پشت و پناهت ... وقتی مظلوم واقع بشی میگن خدا حای حق نشسته ... اگه گرفتار بشی، میگن خدا همه چیو درست میکنه ... وقتی هدفی تو دلت داشته باشی میگن از تو حرکت از خدا برکت ! اینارو گفتم که بدونی همه چیز به دست خداست ...☝️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• ‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎😍😊 @Energyplus_ir
داستان _عبرت_آموز_ 🌹سرگذشت مهدی ازتهران 🌹 میشه چند لحظه وقتتونو بگیرم…؟؟؟؟!!! چون از نوع پوشش و تیپ مریم خوشم نمیومد سرمو انداختم پایین و گفتم:بفرمایید….. گفت:میتونم به کافه دعوتت کنم تا یه نوشیدنی بخوریم و باهم حرف بزنیم؟؟؟؟ با تعجب گفتم:چه حرفی؟؟…. گفت:اگه قبول کنید ممنون میشم و داخل کافه بهتون میگم….. اطرافمو نگاهی انداختم و اسماعیل رو دیدم که با لبخند و چشمهای گرد شده مارو نگاه میکنه…..بهش اخمی کردم و بلند گفتم:اسی!!!بیا بریم کافه….. اسماعیل خوشحال نزدیک شد و به مریم با خجالت سلام داد و گفت:اما من درس دارم باید برم خوابگاه….. گفتم:من هم درس دارم یه ربع باهم میریم و برمیگردیم….. مریم که تا اون لحظه ساکت بود وقتی حس کرد که تنهایی حاضر نیستم همراهش باشم به اسماعیل گفت:اقا اسی شما هم تشریف بیارید،،،هر دو مهمون من…… اسی به من نگاه کرد و بعد هر سه باهم بسمت یه کافه که نزدیک دانشگاه بود رفتیم…..زیاد وارد نبودم چون تا به حال رستوران و کافه نرفته بودم و اولین بارم بود……روی صندلیها پشت یه میز نشستیم و مریم برامون کیک و قهوه سفارش داد… ادامه در پارت بعدی 👇 😍😊 @Energyplus_ir
خوشبختی خود به‌ خود به وجود نمی‌ آید رسیدن به خوشبختی فرآیندی فعال است که نیازمند تلاش است افکار غلط را کنار بگذارید به اضطراب‌ ها غلبه کنید علاقه‌ ها را شناسایی کنید وارد یک رابطه معنادار با یک انسان دوست داشتنی شوید فراموش نکنیم انسان‌ ها خود به خود خوشبخت نمی‌ شوند تلاش کنید؛ تلاش کنید؛ و باز هم تلاش کنید … 😍😊 @Energyplus_ir
🌐نعمت های خداوند در زندگی مانند یک منبع پایان ناپذیری هست که فقط به افراد خاصی اختصاص ندارد و همه ی ما میتوانیم به این منبع دسترسی داشته باشیم.🙂 همه میتوانیم ثروتمند شویم.تفاوت در نگرش ها، باور ها و تلاش هاست.جایگاه نعمت های خداوند در ذهن ماست.♥️ 😍😊 @Energyplus_ir
داستان _عبرت_آموز_ 🌹سرگذشت مهدی ازتهران 🌹 توی فاصله ی اوردن سفارش منو اسی حسابی داخل کافه رو بررسی کردیم..،،،. سفارشون اومد و‌مشغول خوردن شدیم…..بعدش به مریم گفتم:بفرمایید در خدمتم….مریم گفت:کار خاصی نداشتم فقط میخواستم باهم یه قهوه بخوریم….ممنونم که دعوتمو قبول کردید…..تعجب کردم اما حرفی نزدم چون کیخواستم زودتر از اون جو فرار کنم…….. ازش تشکر کردم و گفتم:اگه کاری نداری ما بریم ،،کلی کار داریم توی خوابگاه….. مریم گفت:جدی؟؟!!یعنی کارای شخصی رو خودتون انجام میدید و غذا میپزید؟؟؟ گفتم:بله،…ما که از خانواده دور هستیم مجبوریم کارامونو انجام بدیم……مریم گفت:این که خیلی خوبه…..همینطوری که حرف میزدیم یهو چند تا پسر دانشجو که از قضا همکلاس هم بودیم اومدندداخل کافه و تا مارو دیدند با ناراحت و تمسخر به همدیگه گفتند:خر شانس که میگند اینه…..چطور تونست مخ این دختر رو بزنه؟؟؟ حرفهای اون چند پسر بهم برخورد و با شتاب از جام بلند شدم و بطرف خوابگاه حرکت کرد……انگار اسماعیل و‌مریم برای اونا توضیح داده بودند که مریم از من خواسته بود تا برم کافه تا باهم حرف بزنه...چند روز حتی جواب سلام مریم رو‌ هم ندادم تا اینکه یه روز مریم جلومو گرفت و گفت:الان مثلا با من قهری یا با اون پسرایی که متلک انداختند؟؟؟من که کار بدی نکردم….. ادامه در پارت بعدی 👇 😍😊 @Energyplus_ir
دكترالهی قمشه‌ای: میلیاردها انسان در جهان متولد شده اند،،، اما هیچ یک اثر انگشت مشابه نداشته اند،،، اثر انگشت تو، امضای خداوند است، که اتفاقی به دنیا نیامده ای،، و دعوت شده ای ،، تو منحصر به فردی ! مشابه یا بدل نداری! تو اصل اصل هستی و تکرار نشدنی! ⚘ وقتی انتخاب شده بودن و منحصر به فرد بودنت را یاد آوری کنی٬ دیگر خودت را با هیچکس مقایسه نمیکنی. و احساس حقارت یا برتری که حاصل مقایسه کردن است ، از وجودت محو میشود...  😍😊 @Energyplus_ir
"تخیل مانند عضله است که هرچه بیشتر از قوه‌ی تخیل استفاده کنید، قوی‌تر می‌شود." تجسم را دست کم نگیرید؛ واقعاً جادو می کند. تخیل در هر زمینه‌ای مسئله‌ای بسیار مهم برای تمام بشریت بوده است. از نویسندگان گرفته تا شاعران و محققان همه و همه به نوعی در تلاش‌اند تا مجهولات بیشتری از قدرت تخیل کشف کنند و از آن برای پیشبرد فعالیت‌های خود و انسان‌ها استفاده کنند.  😍😊 @Energyplus_ir
‏زندگی خیلی کوتاهه، بالاخره تموم میشه. هیچ چیز ارزش استرس رو نداره. هر لحظه اش ارزش داره که کامل زندگی بشه. 😍😊 @Energyplus_ir
داستان _عبرت_آموز_ 🌹سرگذشت مهدی ازتهران 🌹 گوشه ایی از محوطه ی دانشگاه که خلوت بود رو انتخاب کردم و رفتم اونجا……مریم هم پشت سرم اومد…..اروم گفتم:بببین خانم(….)من اهل کارایی که شماها میکنید نیستم….اصلا شهرم اینجا نیست و بعداز تموم شدن درسم از اینجا میرم….شما دقیقا از من چی میخواهید،؟؟؟مریم گفت:راستش از شما خوشم اومده…..شما خیلی محترم و خوبید و مثل بقیه ی پسرا هیز و فرصت طلب نیستید……اقای(….)همه ی این پسرا که دنبال من هستند یا بخاطر پولمه یا استفاده ی جنسی….بخاطر همین محلشون نمیدم……..توی دلم گفتم:اره جون عمه ات……..آخه اصلا به مریم اعتماد نداشتم و همیشه پیش خودم میگفتم این دختر از زیر دست همه ی پسرا رد شده و الان چون من محلش نمیدم یه جورایی میخواهد منو هم بدست بیاره و بعد که رامش شدم و به خواسته اش رسید ولم کنه…..،مریم که دید ساکتم و فکر میکنم گفت:من میگم یه مدت باهم معاشرت داشته باشیم تا همدیگر رو بهتر بشناسیم،،،نظرته؟؟؟گفتم:نظر چی؟؟؟یعنی نظرته یعنی چی؟؟؟مریم گفت:منظورم اینکه بنظرت پیشنهاد من خوبه یا نه؟؟؟؟اینکه یه مدت باهم در ارتباط باشیم…سرمو به علت تایید تکون دادم و گفتم:فعلا کار دارم ،،…من رفتم…..اینو گفتم و مغرورانه بسمت خوابگاه حرکت کردم.. ادامه در پارت بعدی 👇 😍😊 @Energyplus_ir
اينقدر صبر نكن براى جمعه براى تابستون براى اينكه يكى بياد و عاشقت بشه براى زندگى خوشبختى زمانى بدست مياد كه از صبر كردن دست بكشى و از همين لحظه اى كه توش هستى بيشترين استفاده رو ببری..  😍😊 @Energyplus_ir