𖣐 𖣘ᬉ━━━━━━━♥️━━━━━━━ᬉ𖣘 𖣐
#ܢܚ݅ߊܘ_ܦܠܢܩܢ
#پارتـــ122
با چشمای خمار، به تایمر رو به روم که صداش روی روانم کشیده میشد نگاهی کردم.
۲۳ ساعت و ۴۲ دقیقه دیگه.
من به این زودیا نباید تسلیم بشم. چندبار جیغ کشیدم تا حالت بیحالی از سرم بپره.
دستمو توی طناب که دورش بود میچرخوندم تا بتونم دستمو دربیارم.
نه من هنوز کلی آرزو دارم، زندگی من ارزششو داره که به خاطرش بجنگم.
صدای زوزهی گرگ اولین چیزی بود که قبل از تاریکی ازش ترسیدم.
نفسهام کوتاه شده بود. همش منتظر اتفاق بودم.
دستای کوچیکمو توی طناب کلفتی که دستامو احاطه کرده بود، میچرخوندم.
یهو چندتا ماشین کنارم ترمز کردن. هاج و واج به اطرافم نگاه میکردم.
ادامه داستان👎
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir