𖣐 𖣘ᬉ━━━━━━━♥️━━━━━━━ᬉ𖣘 𖣐
#ܢܚ݅ߊܘ_ܦܠܢܩܢ
#پارتـــ155
یه سویشرت مشکی بود با یه باف مشکی و شلوار لی.
لباسارو پوشیدم و موهامو بالاسرم دم اسبی بستم.
روی تخت دوباره دراز کشیدم و تموم فکرم این بود که کجا میخواد منو ببره؟
بعد از یه ربع در اتاقم به شدت باز شد. دوتا محافظ درشت هیکل با عینکهای آفتابی که رو چشماشون بود به سمتم اومدن.
بلند شدم و به دیوار تکیه دادم. با کیسهی مشکی رنگ و با داد جلو اومدن.
میخواستن کیسه رو، رو سرم بکشن که داد زدم:
-ولم کنین
با مشتم به سینهاشون میزدم اما گوش نمیکردن و کار خودشونو میکردن!
حتی حرفم نمیزدن.
ادامه داستان👎
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir