𖣐 𖣘ᬉ━━━━━━━♥️━━━━━━━ᬉ𖣘 𖣐
#ܢܚ݅ߊܘ_ܦܠܢܩܢ
#پارتـــ156
هرچی داد میزدم، فریاد میزدم بیفایده بود.
دستامو با چسب بستن و بعد منو به زور از اتاق بیرون بردن. شروع کردم به صدا زدن ساواش:
-علی...علی؟ منو کجا دارن میبرن؟
یکی از محافظا منو رو دوششون انداخت و از پلهها به سرعت پایین اورد.
صدای علی رو شنیدم که بهشون به زبون ترکی گفت:
-بندازینش تو ون!
داد زدم:
-نه. علی؟ باتوام. منو کجا میبرین؟ علی؟
هرچی سوال میپرسیدم، جوابی نمیگرفتم.
اونقدر داد زدم که گلوم زخمی شد و دیگه صدام درنیومد.
ون به حرکت دراومد. داشتم از استرس و اضطراب میمیردم.
ادامه داستان👎
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir