𖣐 𖣘ᬉ━━━━━━━♥️━━━━━━━ᬉ𖣘 𖣐
#ܢܚ݅ߊܘ_ܦܠܢܩܢ
#پارتـــ219
بعد از چند لحظه، پشت صخره قرار گفت!
به برجک نگاه کردم، یه سرباز داشت به پایین برجک میومد و یه سرباز هم داشت به بالای برجک میرفت.
شیفت داشت عوض میشد و من و نوید هنوز رد نشده بودیم.
نفس عمیقی کشیدم و گفتم:
-نوید باید رد بشیم، همین حالا.
به اطراف نگاهی انداخت و دستمو گرفت:
-سرتو بدزد و خمیده قدم بردار.
به حرفش گوش کردم و سرمو پایین اوردم.
نوید جلوتر از من حرکت میکرد و من دقیقا دست تو دست، پشت سرش بودم.
آروم آروم حرکت میکردیم.
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir