♥ ⊱╮ღ꧁ ꧂ღ╭⊱ ♥ ≺⊱•
#ܢܚ݅ߊܘ_ܦܠܢܩܢ
#پارتـــ225
کلید انداختم و وارد خونه شدم. مامان شش ماه پیش به کانادا برگشت و من و حلیمه خدمتکارم و البته یار و یاورم تو خونه تنها بودیم.
حلیمه زن شصت و پنج سالهایی بود که اینجا کار میکرد و وقتی ازدواج کرد بچه دار نشد و همسرش ولش کرد رفت و من تصمیم گرفتم زیر پر و بالم بگیرمش.
وقتی وارد نشیمن شدم، حلیمه از آشپزخونه بیرون اومد:
-سلام مادر، خسته نباشی.
-سلام حلیمه خانوم، ناهار چی داریم؟
-برات مرغ شکمپُر درست کردم پسرم.
-دست گلت درد نکنه.
بلند شدم و به سمت زیر پله رفتم. یه نیروی منو به اون سمت میکشید. کار هر روزم همین بود که به اتاقک زیر پله سر بزنم.
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir