♥ ⊱╮ღ꧁ ꧂ღ╭⊱ ♥ ≺⊱•
#ܢܚ݅ߊܘ_ܦ̈ܠܢ̣ܩܢ
#پارتـــ332
کلید انداختم و وارد خونه شدم!
تو این مدت، نوید رانندگی رو منع کرده بود و برای همین هرجا میرفتم با اسنپ و تاکسی بود!
وارد اتاقمون شدم تا لباسامو عوض کنم!
دلم عجیب هوس کوبیده کرده بود!
با اینکه هر شب و هر روز خوراکم همین بود اما باز هم هوس کرده بودم!
به ساعت نگاه کردم، ساعت شیش و نیم رو نشون میداد و نوید حداقل تا ۴۵ دقیقه دیگه میرسید!
تصمیم گرفتم تا وقتی که نوید میاد، به بشقاب میوه بخورم.
میوه هارو که از قبل شسته تو یخچال گذاشته بودم، توی بشقاب ریختم!
روی مبل نشستم. ناراحت بودم!
از اینکه چرا میخواستم چهارماه پیش بچمو که الان عاشقشم بندازم
دستمو روی شکمم گذاشتم:
-با اینکه ناخواسته بودی اما الان خیلی خیلی عاشقتم پسرم.
ادامه داستان..👇🏻
#مثبت_باش_معجزه_میشه😍😊
#خدا
@Energyplus_ir