eitaa logo
انسانیات 🇮🇷
452 دنبال‌کننده
121 عکس
15 ویدیو
5 فایل
﷽ إِنْسانیَّات، تلاشی برای احیاء «حکمت عملی» در دوران معاصر است. این انجمن توسط حجج الاسلام انصاریان و خیاط زاده راهبری می‌شود ارتباط با ما: https://eitaa.com/Ensaniyaat_admin انسانیات در سایر بسترهای مجازی: https://zil.ink/ensaniyaat
مشاهده در ایتا
دانلود
جایگاه ولی فقیه در ریاست مدینه فاضله فارابی 🖌 محمد حسین حسینی •••༺ إِنْسانيّاتْ؛ انجمن حکمت عملی ༻••• https://eitaa.com/joinchat/2587689759Ca4c467c7b2
جایگاه ولی فقیه در ریاست مدینه فاضله فارابی 🖌 محمد حسین حسینی 🔶 مدینه فاضله فارابى اشاره به همان مدینه فاضله اى دارد که در ظلّ کفایت و مدیریت پیامبر اکرم(ص) پدید آمد. بنابراین، هدف اصلى فلسفه سیاسى فارابى کسب سعادت از مجراى شریعت پیامبر است که نردبان عروج انسان تا سعادت حقیقى مى باشد. پس از پیامبر(ص)، رؤساى مماثل (ائمه(علیهم السلام)) و سپس، رئیس سنّت (ولایت فقیه) جانشین مى گردد و رئیس مدینه فاضله خواهد بود. 🔶 فارابى معتقد است که ریاست سنت، باید اوصاف ذاتى و دوازده گانه رئیس اول را داشته باشد و در این اوصاف با رئیس اول و مماثل، اشتراک دارد ولى در شرایط، با آنها تفاوت دارد. در ذیل، به شرایط شش گانه اشاره مى شود: 1⃣ حکمت: مراد فارابى از حکمت، ارتباط با عقل فعال از طریق قوّه متخیله نیست؛ چراکه فارابى آن را مخصوص رئیس اول مى داند. اما حکمت به معناى فلسفه و کمال قوّه ناطقه، مى تواند شرط ریاست سنت باشد؛ البته از مجموع کلمات وی چنین برداشت می شود که او این شرط را شرط الزامی رئیس سنت نمی داند. 2⃣ فقاهت: رئیس سنت فقط از طریق اصول و قواعد کلى شریعت، به استنباط احکام و قوانین موردنیاز جامعه مى پردازد. پس کار او صناعت فقه و خودش فقیه، نامیده مى شود. خلاصه کلام اینکه از نظر فارابى کسى شایستگى و اهلیت استنباط را دارد که هشت شرط اساسى را دارا باشد: 🔸اول. شناخت شریعت: فقیه باید به طور کامل بر منابع اجتهاد فقهى آگاه باشد. 🔸دوم. شناخت مقتضیات زمان: فقیه باید هم مصالح و مقتضیات زمان خویش را براى استنباط احکام بشناسد و هم موقعیت و شرایط شارع را در حین وضع شریعت. 🔸سوم. شناخت ناسخ و منسوخ: بر فقیه لازم است ناسخ و منسوخ را در زمان شارع بشناسد تا بر اساس ناسخ، حکم و اجتهاد نموده و در دام منسوخ گرفتار نشود. 🔸چهارم. آشنایى با لغت و زبان: بر فقیه لازم است با لغت و زبان تخاطب رئیس اول و عادات اهل زمانه او در استعمال لغات آشنا باشد تا معانى حقیقى و مجازى و استعارات به کار رفته را تشخیص دهد و در فهم متون فقهى دچار اشتباه نشود. 🔸پنجم. آشنایى با ارزش ها و هنجارهاى زمان نزول: فقیه باید براى استنباط احکام از ارزش ها، هنجارها، عادات و رسومى که در زمان نزول شریعت بوده و احکام، ناظر بر آنهاست، آگاه باشد تا در فهم و درک متون شریعت دچار اشتباه نشود. 🔸ششم. شناخت استعمالات: بر فقیه لازم است از استعمالات مختلف زبان، مانند مطلق و مقید، حقیقت و مجاز، عموم و خصوص، محکمات و متشابهات، آگاه باشد. 🔸هفتم. شناخت مشهورات: شناخت مشهورات و مقبولات زمان رئیس اول در فهم متون، مؤثر است. ممکن است در زمان فقیه، آنها تغییر کرده باشد. از این رو، بر فقیه لازم است از آن مشهورات آگاه باشد. 🔸هشتم. آشنایى با روایت و درایت: فقیه باید لوازم موضوعات را تشخیص دهد؛ یعنى شناخت انواع روایت از قبیل مشهور، موثق، مکتوب و غیرمکتوب، براى فقیه لازم است. این در صورتى است که فقیه، هم عصر شارع نباشد-، وگرنه اگر، هم عصر شارع باشد آنچه خودش از شارع مى شنود برایش حجت است. 3⃣ قدرت استنباط: شرط سوم از شروط ریاست سنت «قدرت استنباط» است. فقیه باید در تمام موضوعات و مسائلى که در مورد آنها از رؤساى اول، حکمى نمانده است قوّه استنباط داشته باشد تا بتواند بر وفق سیره و شریعت رئیس اول استنباط کرده و احکام مسائل مستحدثه را دریابد. 4⃣ زمان شناسى: بر فقیه جامع الشرایط لازم است آنچه را که استنباط مى کند مطابق با مصلحت زمان خویش باشد؛ یعنى مصالح مردم را به خوبى تشخیص داده و حکمى را که استنباط مى کند موافق با روح شریعت گذشته و مصلحت امت معاصر باشد. 5⃣ قدرت بر ارشاد و هدایت: چون سطح فکرى و استعداد مردم متفاوت است، بر رئیس جامعه لازم است که طبق ادراک و استعداد مردم سخن بگوید. بنابراین، باید برخى را با برهان و برخى را با اقناع از راه تمثیل، ارشاد و هدایت نماید. 6⃣ قدرت بر جهاد: رئیس سنت باید شخصآ توانایى در مباشرت اعمال جنگى را داشته باشد و در این راه از همت استوار و ثبات قدم برخوردار باشد. 📚 برگرفته از مقاله جلوه نبوت، امامت، و ولایت فقیه در رؤسای مدینه فاضله فارابی، نشریه معرفت، سال ۱۸، ش ۱۴۵ •••༺ إِنْسانيّاتْ؛ انجمن حکمت عملی ༻••• https://eitaa.com/joinchat/2587689759Ca4c467c7b2
خواجه نصیرالدین طوسی (۵۹۷-۶۷۲ق) حکیم و متکلم شیعی قرن هفتم هجری قمری است. خواجه نصیر احیاگر فلسفه و مبتکر روش فلسفی در کلام شیعه دانسته شده است. برخی از علمای شیعه همچون علامه حلی و قطب‌الدین شیرازی از شاگردان وی بوده‌اند. خواجه نویسنده کتاب‌ها و رساله‌های بسیاری در علوم اخلاق، منطق، فلسفه، کلام، ریاضیات و نجوم است. پنجم اسفندماه، به یاد این دانشمند به عنوان روز مهندس به ثبت رسیده است. به این مناسب در دو فرسته مروری خواهیم داشت بر کتاب ، مهمترین اثر وی در عرصه حکمت عملی. •••༺ إِنْسانيّاتْ؛ انجمن حکمت عملی ༻••• https://eitaa.com/joinchat/2587689759Ca4c467c7b2
معرفی کتاب اخلاق ناصرى‏ 🔰 بخش اول: معرفى اجمالى‏ 🔸«اخلاق ناصرى»، اثر خواجه نصير الدين طوسى، به زبان فارسى و يكى از مهم‏ترين رساله‏هاى حكمت عملى در دوره اسلامى است كه در سال 633 ق، نوشتن آن به پايان رسيده است. 🔸 مطالب كتاب، تلفيقى از ديدگاه فلسفى و علمى يونانى و ديدگاه اسلامى است كه در باره انسان و خانواده و جامعه مى‏باشد. خواجه، با نوشتن اين اثر كه اولين اثر مهم حكمت عملى بود، سنتى را بنا نهاد كه نه در دوره اسلامى و نه در دوره يونانى قبل از او، سابقه نداشت. 🔸 كتاب اخلاق ناصرى، ترجمه و تحرير «تهذيب الاخلاق» ابو على مسكويه، به اضافه دو قسمت ديگر در تدبير منزل و سياست مدن است كه خواجه خود، به آن افزوده است. 🔸 مؤلف، مدتى نسبتاً طولانى، در دربار اسماعيليان قهستان بود و از درباريان ناصر الدين عبد الرحيم به حساب مى‏آمد. روزى در مجلس، ناصر الدين سخن از كتاب تهذيب الاخلاق ابو على مسكويه به ميان آورد و از نصير الدين خواست كه آن را از عربى به فارسى ترجمه كند؛ نصير الدين در پاسخ گفت: زيبايى‏هاى لفظى اين كتاب در اثر ترجمه از بين خواهد رفت و اين كتاب، شامل تنها يكى از شاخه‏هاى حكمت عملى است؛ يعنى حكمت خلقى يا تهذيب الاخلاق و از دو شاخه ديگر( تدبير منزل و سياست مدن) يادى نشده است، سپس پيشنهاد تأليف كتابى را داد شامل سه بخش، به طورى كه بخش اول، خلاصه كتاب تهذيب الاخلاق باشد و دو بخش ديگر، به دو شاخه ديگر دانش حكمت عملى با توجه به آثار و آراى ديگر حكما بپردازد. ناصر الدين موافقت كرده و مشوق مؤلف در تأليف گرديد و نصير الدين به احترام ناصر الدين، عبد الرحيم، نام كتاب را« اخلاق ناصرى» نهاد. 🔸 ساختار كتاب، شامل يك مقدمه و سه مقاله است. در مقدمه، سبب تأليف و موضوع كتاب و رئوس مباحث آن، بيان شده است. 🔸 مقاله اول، در حكمت خلقى است كه بيشتر مطالب آن از تهذيب الاخلاق ابن مسكويه برگفته شده است و شامل هفت فصل در مبادى و ده فصل در مقاصد است. 🔸مقاله دوّم، در مورد تدبير منزل بوده و شامل پنج فصل است. نصير الدين آن را از رساله مختصر تدبير منزل، نوشته نويسنده به نام آبروسن يونانى گرفته و خود، آن را به آداب متقدمان و متأخران موشح كرده است. 🔸 مقاله سوم، شامل هشت فصل است كه نصير الدين در نوشتن آن از كتاب‏هاى فصول المدنى و آراء اهل المدينة الفاضلة فارابى و السياسة ابن سينا، استفاده كرده است. در نهايت، اين فصل، با قسمتى از وصاياى منسوب به افلاطون تمام مى‏شود. 📚 منبع: معرفی کتاب در نرم افزار خواجه نصیرالدین از مجموعه نور •••༺ إِنْسانيّاتْ؛ انجمن حکمت عملی ༻••• https://eitaa.com/joinchat/2587689759Ca4c467c7b2
معرفی کتاب اخلاق ناصرى‏ 🔰بخش دوم: گزارش محتوا در اخلاق ناصرى مسائل بنيادينى وجود دارد كه مهم‏ترين آنها مورد پژوهش قرار مى‏گيرد: 1⃣ معرفت نفس ناطقه: خواجه شش فصل از هفت فصل قسم اول از مقاله اول را به نفس انسانى اختصاص داده است. 🔸وى بعد از بيان مقدمه‏اى، بساطت، جوهريّت و تجرّد را مورد بررسى قرار داده و بقاى نفس ناطقه پس از ترك بدن را به تأكيد تبيين مى‏سازد، آن‏گاه براى نفس حيوانى، دو قوّه ادراك آلى و تحريك ارادى را نام برده و سه قوه، براى انسان برمى‏شمارد كه عبارتند از: نخست، قوه ادراك معقولات و تميز ميان مصالح و مفاسد اعمال كه آن را قوه نطق مى‏خوانند؛ دوم، قوه شهوى كه مبدأ جذب منافع و... است؛ سوم، قوه غضبى كه مبدأ دفع مضار و اقدام بر اهوال و شوق تسلط و ترفع مى‏باشد. 🔸خواجه، سه قوه را به سه نفس بازگردانده و نفس اول را نفس ملكى و دوم را نفس سبعى و بالاخره آخرى را نفس بهيمى مى‏نامد. وى با تشريح گفتار فوق، مراتب صعود موجودات و خاصّه آدمى را مورد توجه قرار داده و گذار از درجه نقصان به كمال را توسّط آلات و قواى نفس ناطقه، موجب دست‏يابى به فضيلت و شرف افزون‏تر مى‏داند. 2⃣ مفهوم خير و سعادت: خواجه، تصريح مى‏كند كه خير بر دو نوع است: يكى، مطلق و يكى، نسبى؛ خير مطلق، آن معنى است كه مقصود از وجود موجودات، آن است و غايت همه غايت‏ها اوست و خير نسبى، چيزهايى است كه در وصول بدان غايت نافع باشد و اما سعادت هم از قبيل خير است ولى به اضافه با هر شخصى؛ سعادت هر شخصى، غير از سعادت شخصى ديگر بوده، ولى خير در همه اشخاص يك‏سان مى‏باشد. خواجه، پس از تبيين معناى خير و اقسام آن، در باره سعادت سخن گفته و آن را مشتمل بر چهار جنس مى‏داند و آنها عبارتند از: حكمت، شجاعت، عفّت و عدالت. 3⃣ عدالت: عدالت، مبسوطترين بحث اخلاقى در اخلاق ناصرى است. خواجه، عدالت را نه ذيل باب سياست، بلكه در چهارچوب اخلاق طرح نموده و آن را بر ديگر فضايل سه‏گانه اخلاقى رجحان مى‏دهد. وى، تصريح مى‏كند كه هيچ فضيلتى، شريف‏تر از عدالت نيست. 4⃣ سياست: به نظر خواجه، آدمى هم در بقاى فرد و هم در بقاى نوع، به ديگران محتاج است. تكامل فرد و به فعليّت درآمدن قواى وى، بدون اجتماع، ممكن نيست و مردمى كه در مدينه اجتماع مى‏كنند، داراى انگيزه‏هاى مختلفى هستند و چون انگيزه‏ها مختلف است، تنازع پيش مى‏آيد، بنا بر اين، نيرويى لازم است كه هر كس را به آنچه كه مستحق آن است، برساند و متجاوز را سر جاى خود بنشاند و اين نيرو، همان سياست و تدبير ملك است. 🔸هم‏چنان‏كه هر صفت يا عملى، يا خير است و يا شر، اجتماع هم يا خير است و يا شر؛ جامعه خير، همان مدينه فاضله است و جامعه شر، مدينه ضالّه. مدينه فاضله، يك قسم بيشتر ندارد، چون خير، يكى بيش نيست، ولى جامعه شرّ، اقسام مختلفى دارد كه اساساً سه قسم است كه عبارتند از: جامعه جاهل نادان، جامعه فاسق و جامع ضال و گمراه. 🔸 به نظر خواجه، رياست عظمى در مدينه صورت‏هاى گوناگونى دارد و رياستى كه از همه كامل‏تر است، عبارت است از رياست حكمت؛ يعنى حاكم، حكيم باشد و اين سياست عظمى، چندين شرط دارد و رئيس بايد واجد اين شرايط باشد: اول، حكمت كه غايت همه غايات است؛ دوم، تعقّل و خرد كه راهى است به حكمت؛ سوم، حُسن اقناع و تخيل، چون همه مردم اهل برهان نيستند و با تخيل و سخنان شاعرانه و اديبانه و تمثيل، مردم بهتر قانع مى‏شوند؛ چهارم، قوه جهاد داشته باشد. وى، سپس، تصريح مى‏كند كه كامل‏ترين نوع رياست حكمت، آن است كه حاكم، مؤيّد به وحى الهى باشد؛ يعنى خودش كامل باشد تا بتواند ديگران را كامل كند، خودش مخاطب« انك لعلى خلق عظيم» باشد تا بتواند به وظيفه مكارم الاخلاق قيام نمايد. 📚 منبع: معرفی کتاب در نرم افزار خواجه نصیرالدین از مجموعه نور •••༺ إِنْسانيّاتْ؛ انجمن حکمت عملی ༻••• https://eitaa.com/joinchat/2587689759Ca4c467c7b2
اول اردیبهشت در تقویم کشورمان، به عنوان روز بزرگداشت (شاعر و حکایت‌نویس فارسی‌زبان شیرازی قرن هفتم هجری قمری) نام‌گذاری شده است. به این مناسبت، در چند فرسته به ابعاد شخصیتی، افکار و آثار برجسته وی می‌پردازیم. •••༺ إِنْسانيّاتْ؛ انجمن حکمت عملی ༻••• https://eitaa.com/joinchat/2587689759Ca4c467c7b2
اول خردادماه، روز بزرگداشت حکیم متاله ملاصدرای شیرازی گرامی باد •••༺ إِنْسانيّاتْ؛ انجمن حکمت عملی ༻••• https://eitaa.com/joinchat/2587689759Ca4c467c7b2
💠 به مناسبت روز نکوداشت حکیم متاله صدرالدین شیرازی، گزیده‌ای از سخنرانی دکتر سید مهدی امامی جمعه (عضو هیئت علمی دانشگاه اصفهان) با عنوان درآمدی بر فلسفه اجتماعی حکمت متعالیه در مدرسه دارالعلم مشهد مقدس در چند فرسته تقدیم حضور می‌شود. •••༺ إِنْسانيّاتْ؛ انجمن حکمت عملی ༻••• https://eitaa.com/joinchat/2587689759Ca4c467c7b2
امام جواد علیه السلام و سازمان وکالت (قسمت نخست) 1⃣ مقدمه سازمان وكالت مجموعه‏اى از امامان معصوم (عليهم السلام) و عده‏اى از پيروان نزديك و وفادار آنان بود؛ كه با هم‏كارى يك‏ديگر، تشكيلات هماهنگ و منسجمى را پديد آوردند تا با اتخاذ روش‏هايى، پيش‏برد اصول دينى، سياسى و مذهبى را محقق سازند. 🔶 این تشكيلات را مى‏توان به مثابه هرمى دانست كه در رأس آن امام معصوم قرار داشت و در بدنه هرم، وكلاى خاص و در قاعده آن، وكلاى مقيم در نواحى مختلف شيعه‏نشين قرار داشتند. شبكه وكالت در عصر امام صادق (ع) و توسط آن حضرت راه‏اندازى شد. امام كاظم (ع) با توجه به ضرورت‏هاى موجود و شرايط خفقان‏ آميز دوره امامتش، به تقويت و گسترش فعاليت اين تشكيلات مبادرت ورزيد. دوره فعاليت این سازمان تا پايان دوره غيبت صغرا بوده است. بر اساس پژوهش انجام گرفته در اين زمينه، اسامى قريب به يك‏صد تن از وكلاى ائمه (عليهم السلام) در طول قريب به دويست سال فعاليت آن، قابل‏شناسايى است. 2⃣ جغرافیای سازمان وکالت با توجه به اقامت امام صادق ع در مدينه، مى‏توان اين شهر را نقطه آغازين در فعاليت و بسط قلمرو سازمان وكالت دانست و به موازات رشد و گسترش تشيع در مناطق مختلف، فعاليت اين سازمان نيز گسترش مى‏يافت به گونه‏اى كه تا پايان دوره فعاليتش يعنى پايان غيبت صغرا، مناطق تحت پوشش سازمان وكالت شامل جزيرةالعرب، شمال افريقا، عراق و ايران بود. 🔶 بر اساس بررسى به عمل آمده درباره مناطق فعاليت وكلاى امام جواد (ع)، آنان در مناطق مدينه، مكه، مصر و مغرب، كوفه، بغداد و بصره، قم، رى، اهواز، همدان و خراسان حضور و فعاليت داشتند. 3⃣ وظایف سازمان وکالت در مجموع مى‏توان مسئوليت‏هاى سازمان وكالت در طول دو قرن فعاليتش را در هفت محور مطرح نمود: 1. نقش ارتباطى، 2. نقش مالى، 3. نقش دينى و ارشادى، 4. نقش علمى و فرهنگى، 5. نقش اجتماعى- خدماتى، 6. نقش سياسى- مبارزاتى، 7. نقش امنيتى. 4⃣ راه های ارتباطی سازمان وکالت در سازمان وکالت، ارتباطات گوناگونى صورت مى‏گرفت كه عبارتند از: ارتباط حضورى و مشافهى، ارتباط كتبى، ارتباط از طريق ارسال پيك و فرستاده، و طرق خارق عادت. ارتباط حضورى و ملاقات مستقيم در بسيارى از موارد در قالب و در ايام مراسم حج انجام مى‏گرفت. محل سكونت وكلاى ارشد نيز يكى از مكان‏هاى ديدار و ارتباط وكلا با يك‏ديگر بود. 🔶 ارتباطات مكاتبه‏اى، از روش‏هاى رايج ارتباطى در سازمان وكالت، بين امامان شيعه (عليهم السلام) و باب‏ها و وكلا و شيعيان بوده است. اين شكل ارتباط به خصوص در دوره‏هاى شدت‏گيرى فشار حكومت‏ها تشديد مى‏شده است. 🔶 ارسال نماينده و پيك‏هاى مخصوص، يكى ديگر از روش‏هاى ارتباطى در سازمان وكالت بود كه غالباً بين امامان شيعه (عليهم السلام) و وكلاى نواحى ارتباط برقرار مى‏كردند. اين پيك‏ها، گاهى براى جمع‏آورى وجوه شرعى و اموال جمع شده در نزد وكلاى مقيم در نواحى مختلف، و گاه براى رساندن نامه‏هاى امامان (عليهم السلام) و يا باب‏ها و سفرا، به وكلا و شيعيان و بالعكس، به آن نواحى اعزام مى‏شدند. اين پيك‏ها گاه از ميان كسانى انتخاب مى‏شدند كه هيچ‏گونه ارتباطى با سازمان وكالت نداشتند و از ماهيت مأموريتشان نيز مطلع نبودند؛ و تنها نقش رساندن مال يا نامه‏اى را ايفا مى‏كردند. 5⃣ سازمان وکالت در عصر ابن الرضا ع دوره امامت امام جواد (ع) زمينه‏ساز خوبى براى رشد فعاليت شبكه وكالت و آماده‏سازى آن براى ورود به دوره غيبت صغرا شد كه در آن دوره تنها پناهگاه شيعه براى رفع حيرت و نيل به پاسخ مشكلات معارفى و غلبه بر مشكلات سياسى و اجتماعى شد. 🔶 از بررسى منابع موجود مى‏توان به اسامى 15 نفر از وكلاى آن حضرت دست يافت كه عبارتند از: عبدالرحمن بن حجاج، محمد بن سنان، زكريا بن آدم، صفوان بن يحيى، عبدالعزيز بن مهتدى، على بن مهزيار اهوازى، ابو عمرو حذّاء، صالح بن محمد بن سهل، يحيى بن ابى عمران، ابراهيم بن محمد همدانى، على بن ريان بن صلت قمى، اسحاق بن ابراهيم حضينى، عبدالله بن محمد حضينى، محمد بن فرج رخجى، ابو هاشم داود بن قاسم جعفرى. البته با توجه به گستره مناطق شيعه‏ نشين، وكلاى آن حضرت بايد بيش‏تر از تعداد ياد شده بوده باشند. 📚 منبع: مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام جواد (ع) - جلد اول، مقاله امام جواد (ع) و سازمان وكالت‏، محمدرضا جبارى (صفحات 537 تا 593) 🌐 مطالعه مشروح مقاله •••༺ إِنْسانيّاتْ؛ انجمن حکمت عملی ༻••• https://eitaa.com/joinchat/2587689759Ca4c467c7b2
امام جواد ع و سازمان وکالت (قسمت دوم) 6⃣ عملکرد امام جواد ع در سازمان وکالت ۶.۱ معرفی وکلا و جایگاه آنها به شیعیان امام جواد در ضن نامه ای که جهت نصب ابراهيم بن محمد همدانى به جاى يحيى بن ابى عمران (وكيل حضرت در قم) نگاشته بود، به ابراهيم فرموده بود كه نامه را تا زمانى كه يحيى در قيد حيات است باز نكند. ازاين‏رو، ابراهيم پس از درگذشت يحيى از وكالت خود باخبر شد. 🔶 اين روايت، حكايت از آن دارد كه ائمه (عليهم السلام) آن‏چنان به استمرار فعاليت شبكه وكالت در نواحى شيعه‏نشين اهتمام داشتند كه حتى قبل از درگذشت وكيل يك ناحيه، جانشينش را تعيين كرده بودند. اما اين‏كه آن حضرت توصيه مى‏كنند نامه پيش از درگذشت وكيل پيشين گشوده نشود شايد براى تأمين امنيت بيش‏تر وكيل پيشين و وكيل جانشين بوده، زيرا تشكيلات وكالت به طور مخفيانه و غيرآشكار فعاليت مى‏كرد. 🔶 گفتنى است ابراهيم بن محمد همدانى علاوه بر قم، در همدان نيز وكالت امام جواد (ع) را عهده‏دار بوده كه البته معلوم نيست وكالت اين دو ناحيه را به طور همزمان عهده‏دار بوده باشد. بنا به نقل كشى، امام جواد (ع) طى نامه‏اى به ابراهيم، ضمن اعلام وصول اموال و وجوه ارسالى، و اين‏كه امام (ع) مقدارى دينار و لباس براى او فرستاده‏اند، به وى خبر دادند كه به شيعيان همدان، وكالت ابراهيم را اعلام كرده و ضمن دعوت به تبعيت از او، فرموده‏اند كه در ناحيه همدان، وكيلى به جز او ندارند. و اين‏كه به وكلاى ديگر هم‏چون نضر و ايوب نيز فرموده‏اند كه برخلاف نظر ابراهيم عمل نكنند. ۶.۲ مقابله با وکلای منحرف اين مقابله گاه به شكل صريح انجام مى‏شد و در مواردى، امامان معصوم (عليهم السلام) مقابله جدى و علنى با برخى از وكلاى خائن را به صلاح نديده و به معرفى چهره حقيقى آن‏ها به معدودى از شيعيان اكتفا مى‏كردند. از نمونه‏هاى مربوط به اين نوع برخورد، جريان «صالح بن محمد بن سهل همدانى» است. 🔶 وى كه از وكلاى وقف در قم بود، در دوران وكالتش، ده هزار درهم از اموال متعلق به امام جواد (ع) را بدون اذن حضرت مصرف كرد. سپس به نزد آن جناب آمده و عرض كرد: «يابن رسول اللّه مرا درباره ده هزار درهم كه خرج كرده‏ام، حلال كن!» حضرت نيز در پاسخ فرمودند: «حلال است!» ولى هنگامى كه وى از نزد حضرت خارج شد آن حضرت به ابراهيم بن هاشم كه در مجلس حضور داشت فرمودند: «برخى از اينان اموال و حقوق آل محمد (ص) و فقرا و مساكين و ابناء سبيل آنان را به ناحق مصرف كرده سپس نزد من آمده و طلب حلّيت مى‏كنند؛ آيا گمان مى‏كنى كه من در مواجهه با آنان مى‏گويم: حلال نمى‏كنم؟! به خدا قسم روز قيامت از اينان به سختى سؤال خواهد شد». 🔶 با توجه به فضاى خفقان‏آميز عصر عباسى و حساسيت دستگاه حكومتى نسبت به فعاليت‏هاى وكلا، امامان معصوم و وكلاى آنان، رعايت اصل نهان‏كارى و تقيه را در سرلوحه برنامه‏هاى خود قرار داده بودند. ۶.۳ نظارت بر عملکرد وکلا امام جواد (ع) با نظارت دقيق بر كار سازمان وكالت، موجب تقويت و گسترش آن در عصر خود شد. اين نظارت، دورترين نقاط در قلمرو سازمان وكالت را نيز در برمى‏گرفت؛ براى نمونه، آن جناب دو وكيل و نماينده سيار به نام‏هاى مسافر و ميمون به نواحى مركزى ايران، از جمله قم، ارسال فرمود تا ضمن تماس با وكيل‏هاى مقيم، وجوه شرعى جمع شده در نزد آنان را نيز اخذ و به نزد حضرت ببرند. زكريا بن آدم كه وكيل برجسته حضرت در قم بود، به علّت مشاهده اختلافى كه بين اين دو نماينده سيار بروز كرد از تحويل وجوه شرعى خوددارى نمود. اين امر موجب شد امام از طريق احمد بن محمد بن عيسى قمى پيامى به زكريا مبنى بر لزوم ارسال وجوه شرعى بفرستند. ۶.۴ تامین مالی وکیل بنا به نقل كشى پس از آن‏كه ابراهيم بن محمد همدانى وكيل امام جواد (ع) در همدان، وجوه شرعى را نزد آن جناب ارسال نمود، آن حضرت مقدارى دينار و لباس براى او فرستاد و طى نامه‏اى به وى، ارسال دينارها و لباس‏ها را نيز يادآور شد. اين نقل مى‏تواند به‏طور ضمنى حاكى از وجود برنامه‏اى مشابه درباره ساير وكلاى ائمه (عليهم السلام) نيز باشد؛ يعنى پس از ارسال وجوه شرعى، مقدارى از آن‏ها به خود وكيل بازگردانده مى‏شد. حال ممكن است اين وجه را، صله امام بدانيم و يا مزد وكالت وكيل به حساب آوريم. طبق نقل كلينى، ديگر وكيل امام جواد (ع) يعنى ابوعمرو حذّاء كه از تنگ‏دستى نزد آن جناب شكوه مى‏كند، پس از آن‏كه محل وكالتش «باب كلتا» در بصره تعيين مى‏شود، به امر حضرت پانصد درهم مستمرى براى وى مقرّر مى‏گردد. 📚 منبع: مجموعه مقالات همایش سیره و زمانه امام جواد (ع) - جلد اول، مقاله امام جواد (ع) و سازمان وكالت‏، محمدرضا جبارى (صفحات 537 تا 593) 🌐 مطالعه مشروح مقاله •••༺ إِنْسانيّاتْ؛ انجمن حکمت عملی ༻••• https://eitaa.com/joinchat/2587689759Ca4c467c7b2
تجلیل و تعظیم بزرگان و نیز زیارت قبور ایشان در اندیشه شیعی، بلکه در تفکر اسلامی و حتی در همه ادیان الهی و غیرالهی جایگاه ویژه ای دارد و با صرف نظر از اندکی تنگ اندیشان، کنشی مقبول در مناسبات فردی و اجتماعی در سطح انسانی قلمداد می شود. درباره اهداف بزرگداشت انبیاء و صلحا و شهداء و نیز پدیده زیارت گفتگوهای فراوانی با رویکردهای متنوعی صورت پذیرفته است. بخشی از این رویکردها در اندیشه های حکما به ویژه در آثار حکمت عملی قابل رهگیری است. به مناسب اربعین حسینی و ایام عزای پیامبر اکرم (ص)، امام حسن مجتبی (ع) و امام رضا (ع) در روزهای پیش رو، در چند قسمت گزارش یا خلاصه از برخی از این دیدگاه ها تقدیم شما گرامیان می شود. •••༺ إِنْسانيّاتْ؛ انجمن حکمت عملی ༻••• https://eitaa.com/joinchat/2587689759Ca4c467c7b2
🔰 زیارت در نگاه فیلسوفان مسلمان (قسمت اول) 🔶 از جمله نخستین اظهارات درباره بزرگداشت صالحان در فضای حکمت اسلامی را می توان در اندیشه حکیم فارابی ملاحظه کرد. وی بر این باور است که توسعه فضائل مدنی از طریق دو شیوه تعلیم و تادیب واقع می شود. 🔸در روش تعلیم مجموعه ای از آموزه های نظری و عملی به شهروندان مدینه منتقل می شود و از آنجا که عامه شهروندان توان ادراک فلسفی ندارند، معارف عالیه به زبانی ساده بر ایشان عرضه می شود. از جمله اینکه فضائل اخلاقی و مدنی از طریق نقل داستان انبیاء، انسان های پاک و فرمانروایان فاضل به عامه انسان ها آموزش داده می شود. 🔸تثبیت فضائل منقول از ابرار در انسان ها مستلزم به جا آوردن افعالی است که شهروندان از طریق آنها به یاد ابرار باشند و فضائل آنها را متذکر شوند. از همین روی در شیوه تادیب، شهروندان مامور هستند که افعالی به جای بیاورند که در آنها به تعظیم و تمجید انبیاء، فرمانروایان فاضل، ائمه هدی و روسای ابرار می پردازند. 📚 کتاب الملة، ص46 •••༺ إِنْسانيّاتْ؛ انجمن حکمت عملی ༻••• https://eitaa.com/joinchat/2587689759Ca4c467c7b2