نوبت همدلی
♦️رژیم صهیونیستی بیش از ۲۲ هزار غیر نظامی را در غزه به شهادت رساند، اما هشتاد روز بعد از جنایات روزانه، هیچ کس در دنیا، این رژیم را به عنوان پیروز جنگ یا حتی طرفی که توانسته موفقیتی در میدان به دست بیاورد، معرفی نمی کند.
🔹بر عکس تحلیلگران، از تل آویو گرفته تا واشنگتن و لندن، معتقدند اسرائیل دو بار در ۹۰ روز گذشته متحمل شکست شد؛ نخست در عملیات طوفان الاقصی، و دوم، در عملیات ناکام علیه غزه.
♦️غرض این که جنایت، آدم کشی و ترور، به خودی خود، برای هیچ جنایتکاری دستاورد حساب نمی شود، بلکه اسباب سرشکستگی اوست. موفقیت جنایتکاران، فقط هنگامی ممکن است که بتوانند پس از جنایت، در طرف مقابل، اختلاف و دودستگی یا سرخوردگی ایجاد کنند.
🔹به همین دلیل هم هست که بلافاصله پس از جنایت تروریستی امروز در اطراف مزار سردار سلیمانی، رسانه های عبری و غربی و مزدوران آنها، شروع به عملیات روانی از قبل هماهنگ شده کردند.
♦️هدف، انتقام از ملتی است که ایستادگی آنها، انبوه نقشه های مستکبران شرور عالم را نقش بر آب کرده و از تهدید ها و جنایات دشمن، فرصت بیداری و سلحشوری و پیشروی ساخته است؛
🔹درست مثل خود جنگ تحمیلی و اقدامات تروریستی دهه اول انقلاب، که بر خلاف نقشه دشمنان، به تقویت اقتدار نظامی و امنیتی و از همه مهم تر، بسیج ظرفییت های ملی و سپس، گسترش فرامرزی اقتدار ایران انجامید.
♦️هنگامی که دشمن جنایتی را مرتکب می شود -فارغ از این که قصور و تقصیر و غفلتی در طرف خودی صورت گرفته یا نه- اولویت با همدلی و اتحاد و انسجام ملی است؛ و نه سرزنش و شماتت و مجادله، که به دشمن روحیه می دهد و هدفگذاری اول او از ارتکاب جنایت است.
🔹نکته بدیهی اما مغفول: فضای مجازی آن هم از نوع عاریتی، فضای عمومی است و نه فضای خصوصی و امن. آه و ناله و مجادله و تخطئه و سرزنش و تندی با یکدیگر و... در این فضا، هیچ آورده ای جز امیدوار کردن اغیار و دلزده کردن دوستان ندارد.
♦️اتحاد و همدلی و هم افزایی، همیشه لازم است، و در مواقعی که دشمن زخم خورده و مستاصل، ضربه می زند، واجب تر و پر اهمیت تر.
🔹ما در میانه یک جنگ بزرگ هستیم، جنگی که نه از چند هفته یا چند ماه پیش، بلکه از چند دهه قبل علیه ملت ما و ملت های دیگر منطقه به تناوب تحمیل شده است.
♦️تفاوت مهم امروز با چند دهه قبل این است که در گذشته دشمن فعال ما یشاء بود، اما امروز ضربات دردناک و عمیقی را متحمل شده است.
🔹در برابر دشمن زخم خورده نباید منفعل بود؛ چاره کار، گسترش ضربات دردناک به منابع و منافع حیاتی دو رژیمی است که نقش اول را در شرارت های اخیر در منطقه ایفا کرده اند. سنگ را باید به همان جا که از آنجا پرتاب شده برگرداند، که شرارت را جز شرّ دفع نمی کند.
♦️نکته آخر: جنایت امروز، انتقام از ملت بزرگی است که سردار سلیمانی، آنان را "ملت شهادت و ملت امام حسین (ع)" خواند؛ ملتی که منطق و ضرورت ازاله رژیم تروریست صهیونیستی را در جهان تکثیر کرده است.
@IMANI_mohammad
8.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دختر یمنی خردسال و کوچک. اما سرچشمه شجاعت و ایمان و تقوا.
اینها را چه مادرانی تربیت کرده اند؟ این سخنرانی باشکوه چگونه در دل او کاشته شده است. خدایا این چه سرزمین شگفت آوری است.. آیا مهدی موعود تو روزی از یمن قیام خواهد کرد؟
اقتدار ولایی
شعر حماسی حره در مدح مولا امیرمومنان
شعر حماسي مباحثه حره
سروده حسن بهاري
قصريست بس مخوف و در او حاكمي عنود
در نزد او زني ز علي مدح مي سرود
بُد حرّه نام زن ز محبّين مرتضي
حجّاج حاكم است ولي پست و بس دغا
گفتا خبر رسيده علي را تو از وفا
برتر شمرده اي ز دو اصحاب مصطفي
پاسخ بده وگرنه سرت را جدا كنم
اين كار را براي رضاي خدا كنم
زن گفت اي امير دمي كن تو يك نظر
بر محضرت خلاف رساندند اين خبر
هرگز چنين نبوده تو از اين سخن گذر
از اين سعايت و زچنين صحبت الحذر
حجاج شاد گشت و بگفتا كه آفرين
ديگر حذر نما تو ز گفتار آتشين
احسنت بر تو اي زن آزاده مرحبا
از تو همين رواست تو ننموده اي جفا
زن گفت اشتباه نمودي تو اي امير
بشنو و بعد از آن سر من از تنم بگير
اي خاك تيره بر سر آن بي حيا دو كس
من گفته ام علي ز رسل برتر است و بس
از نوح و آدم و ز خليل و كليم و هود
هم از مسيح برتر و او علّت وجود
لايق نيند آن دو بت پست و بي قرين
با خاك كفش قنبر مولاي متّقين
از خشم شد پياله ي چشمش بسان خون
آن حاكم پليد و به كردار پست و دون
جلّاد را صدا زد و نعتي چو باز كرد
آهنگ كشتن زن آزاده ساز كرد
گفتا اگر براي كلامت تو از خدا
حجّت نياوري سرت از تن شود جدا
جلّاد يك طرف زن آزاده يك طرف
خشم و نگاه حاكم قدّاره يك طرف
اي دوستان محبّ علي سخت با ولاست
جام محبّ صادق مولا پر از بلاست
اي دوستان محبّ علي سخت بي رياست
دارد به سينه عشق علي را كه كيمياست
اندر دفاع حقّ علي وجه ذات هو
اهل معامله نبود دوستدار او
لب را چو زن به آيه ي قرآن حق گشود
از قول حق به مدح علي آيه مي سرود
گفتا كه جاهلي تو به آيات مدح او
بشنو فضائلش به خدا اوست وجه هو
آدم كجا فضائل شير خدا كجا
گِل بود و گشت آدم با دست مرتضي
اين گفته ي خداست به آدم كه دور باش
از آن درخت گندم و در راه نور باش
آدم بخورد گندم ممنوعه را ولي
كّفاره ي گناه پدر مرتضي علي
يك عمر خورده نان جو دارم از اين عجب
مُهري زند به كيسه ي نان، صاحب رجب
حجّاج گفت :برتري او به نوح چيست؟
رسوا شوي اگر ز كتابت دليل نيست
گفتا كه نوح زحمت جانانه مي كشيد
بر گمرهان چو نعره ي مستانه مي كشيد
امّا تمام گشت چو صبرش ز روي قهر
نفرين نمود و آب گرفتي تمام دهر
امّا كجاست صبر كسي مثل مرتضي
صبر خداست صبر شه ملك لا فتي
در ديده خار و صبر كند استخوان به حلق
نفرين نكرد صبر علي را ببين به خلق
بي اختيار حاكم خون ريز خنده كرد
گفتا به حرّه برتري از صد هزار مرد
شيواست منطقت ز كتاب رب جليل
گو برتريّ حيدر تو چيست بر خليل؟
گفتا خليل اهل يقين بوده در دلش
گفته چگونه مرده شود زنده از گلش؟
آمد ندا كه نيست به قلبت يقين مگر؟
گفتا فزون شود تو نشانم دهي اگر
در وادي عزيز خدا مرتضي نگر
هرگز نگفته بهر خدايش اگر مگر
گيرد اگر كه پرده ي هفت آسمان خدا
افزون نمي شود به يقين شه ولا
چشم خداست چشم علي چشمه ي حيات
مي جوشد از لبان علي فخر كائنات
دست و زبان و گوش خداوند عالي است
او مرده زنده مي كند از نفس خالي است
با اين چنين فضائل و با اين چنين خصال
صلوات بر محمّد و بر حيدر است و آل
حاكم بگفت:برتريش بر كليم چيست؟
گفتا كه گوش كن كه بداني امير كيست
موسي ز غبطيان چو يكي را زدي به مشت
از ترس مي دويد ز ابناء آن كه كشت
حيدر به ذوالفقار بخواندي به كعبه بين
حكم برائت از همه كفّار و مشركين
در آن مكان كه كشته ز هر خانه يك نفر
كفّار زير لب همه گفتند الحذر
اين حيدر است و با نگهش خصم مي كشد
وز تيغ او كام عدو مرگ مي چشد
اين حيدر است و ضربه دوم نداشته
از كشته ها پشته بسي او گذاشته
اين حيدر است و پا به ركابش چو مي نمود
جبريل از عذاب خدا آيه مي سرود
اين حيدر است و بس كه سريع مي كشد عدو
عاجز شده است قابض الارواح بين از او
اين حيدر است و دست به تيغش چو مي رسيد
بنگر ملك براي بقا صور مي دميد
خرده گرده حيات به يك تار موي او
ولّله قدسيان همه مست از سبوي او
خم قامت فلك ز خم ابروان او
خيبر چشيده قدرت آن بازوان او
احمد نديده مثل علي يار و غم گسار
يك ضربه اش فزون ز عبادات روزگار
حجّاج مثل خيش به گل ماند زين سخن
گفتا به حرّه خويش براندي تو از محن
امّا فضيلت علوي بر مسيح چيست؟
برتر ز روح خالق داور بگو كه كيست
روح الّله است و مادر او مريم طهور
برگو به من تو اي زن آزاده و جسور
پس حرّه گفت مريم عذرا به مرتبت
باشد كنيز فاطمه از روي مرحمت
در وادي مقدّس و در سرزمين قدس
چون خواست وضع حمل نمايد امين قدس
آمد ندا به مريم و او را خطاب كرد
اُخرج خطاب آمد و او را عتاب كرد
كين جا مكان راز و نياز است اي كنيز
بيرون برو ز خانه اگر چه بُدي عزيز
كعبه مگر كه خانه ي راز و نياز نيست
آن جا مگر كه قبله ي اهل نماز نيست
بنت اسد چو حامل عشق بتول بود
آن مادري كه حامي دين رسول بود
تا بر حريم كعبه قدم را گذاشتي
صدها ملك خدا به قدومش گماشتي
آن قدر بُد عزيز خدا مهلتش نداد
تا كه ز در به كعبه در آيد مه وداد
ديوار باز شد كه بدانند انس و جان
تنها علي است مظهر اعجاز در جهان
قدر و شرف نگر كه مسيح روح منجلي
خواند نماز پشت سر مهدي علي
اي آسمان ز هجر رخ يار نازنين
خون گريه كن ز غيبت آن صاحب زمين
يا رب به حق آن زن آزاده اي خدا
يا رب به دوستان علي شاه لافتي
بر سينه هاي چاك شهيدان كربلا
جان رقيه غنچه پژمرده از جفا
روز ظهور مهدي صاحب زمان رسان
دور حيات بي رخ زيباي او چه سان؟
#نماز_شب
♨️نمازشبش هیچ وقت ترک نمیشد...
💢هیچ وقت ندیدم نماز شب شهید سلیمانی قطع شود. آنهم نه نماز شبی عادی، نماز شبهای او همیشه با ناله و اشک و اندوه به درگاه خدا بود.
💢 من با شهید سلیمانی رفت و آمد داشتم حتی بارها در منزلشان خوابیدم، اتاق مهمانان با اتاق حاج قاسم فاصله داشت اما من با اشکها و صدای نالههای او برای نماز بیدار میشدم....
📚راوی سردار معروفی