eitaa logo
اقتدار ولایی
970 دنبال‌کننده
15هزار عکس
21.5هزار ویدیو
249 فایل
مباحث سیاسی فرهنگی اجتماعی اقتصادی تاریخی ادبیات فارسی و تفسیر و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🌷رهبر انقلاب: کلید مشکلات اقتصادی کشور در تولید است. مسئله تولید را باید جدی گرفت. ۱۴۰۳/۶/۶
📢 رهبر انقلاب: نعمت تشکیل دولت با همت رئیس جمهور و کمک ارزنده مجلس / برای انتخاب وزرا با بنده هم مشورت کردند، بعضی‌ها را تأیید و بعضی‌ها را تأکید کردم و تعداد بیشتری را نمی‌شناختم و نظری نداشتم 📩 رهبر انقلاب در نخستین دیدار اعضای هیئت دولت چهاردهم: ✏️ خدا را شکرگزاریم که بحمدالله دولت با همت رئیس جمهور محترم و با کمک ارزنده‌ی مجلس شکل گرفت. این خیلی نعمت بزرگی است. در دولتهای گذشته گاهی تا نزدیک یک ماه یا بیشتر دولت نمیتوانست شکل بگیرد و همه‌ی وزرا از مجلس رأی اعتماد نگرفته بودند. این را خدا لطف کرد به شما و به ما و به کشور که بحمدالله همه‌ی وزرا از مجلس، با اعتماد مجلس به آنها به سلامتی بیرون آمدند. کسانی که در این انتخابات و تشکیل این دولت بعد از آن حادثه‌ی سنگین و تلخ مؤثر بودند، همه‌شان پیش خدای متعال مأجورند. ✏️ آقای رئیس‌جمهور در این زمینه خیلی پُر کار و با تلاش وارد شدند برای انتخاب وزیرانی که باید با ایشان همکاری کنند با بنده هم مشورت کردند و من خب بعضی از افرادی که تعدادی را که می‌شناختم یا صلاحیت آنها از طرق مورد وثوق به ما رسیده بود اینها را تأیید کردم، بعضی‌ها را هم تأکید کردم، تعداد بیشتری را هم نمی‌شناختم گفتم نظری نسبت به آنها ندارم. خب بحمداللّه ایشان توانستند انتخاب را انجام بدهند و مجلس را هم قانع کنند و این موفقیت بزرگی بود خدا را سپاس میگوییم. ۱۴۰۳/۶/۶
📢 رهبر انقلاب: چهار سال نعمت خدمت، زود می‌گذرد اما کارهای بزرگ میتوان کرد مثل امیرکبیر و 📩 رهبر انقلاب در نخستین دیدار اعضای هیئت دولت چهاردهم: ✏️ امروز همه‌ی این وزرای محترم و شما برادران و خواهران عزیزی که مورد اعتماد رئیس‌جمهور و مجلس قرار گرفتید همه‌تان مقامات عالی‌رتبه‌ی این کشورید وظیفه‌ی همه‌ی ماست که از شماها حمایت کنیم، کمکتان کنیم اگر احتیاج به کمک داشته باشید و تلاش کنیم که ان‌شاءاللّه شما در کارهایتان موفق باشید. ✏️ شما امروز در جایگاهی قرار گرفتید که میتوانید در پیشرفت کشور و در اداره‌ی امور کشور مؤثر باشید. وزارت یک چنین موقعیتی را به شماها داده این نعمت الهی است، اینی که انسان بتواند خدمت کند به مردم این نعمت بزرگی است. ✏️ چهارسال زود میگذرد لکن در همین مهلت زود گذر کارهای بزرگ میتوان کرد. امیرکبیر سه سال در کشور حکومت کرد؛ کارهای بزرگی را بنیانگذاری کرد. خود آقای ما سه سال حکومت کرد و ریاست کرد کارهای خوبی ایشان انجام داد و بعضی‌ کارها را پایه‌گذاری کرد که ان‌شاءاللّه ثمره‌اش را بعدها کشور خواهد دید. ۱۴۰۳/۶/۶
📢 رهبر انقلاب: شناخت ظرفیت‌های کشور از شرایط کارآمدی است/ قبلا ایران را با قالی و نفت می‌شناختند اما امروز به قدرت منطقه‌ای و نظامی 📩 رهبر انقلاب در نخستین دیدار اعضای هیئت دولت چهاردهم: ✏️ یکی از شرایط کارآمدی کارگزاران دولت این است که داشته‌های خودشان را بشناسند،‌ ثروتهای موجود خودشان را بشناسند. ✏️ ما داشتیم مسئولینی را ــ بنده در این سالهای طولانی برخورد کردم با مسئولینی ــ که نمی‌شناختند نیروی انسانی کشور را نمی‌شناختند، نیروهای طبیعی کشور را نمی‌شناختند. ظرفیتهای ما چندین برابر آن چیزی است که بالفعل دارا هستیم. چند نوع ما ظرفیت داریم: ✏️ یکی ظرفیتهای طبیعی است؛ ما از لحاظ منابع زیرزمینی ظرفیتهای زیادی داریم. ✏️ موقعیت جغرافیایی منحصر بفردی در این منطقه داریم. ما از لحاظ زمینی سر چهارراه قرار داریم، چهارراه شرق و غرب، و شمال و جنوب. این موقعیت بسیار مهمی است. ✏️ از لحاظ اقلیمی تنوع اقلیمی یک فرصت بسیار بزرگی است که ما داریم. از لحاظ سواحل طولانی دریای آزاد، ما این فرصت را داریم، جزایرمان، سواحلمان، اینها همه‌اش فرصت است. ✏️ یک نوع فرصتها، فرصتهای انسانی است، ظرفیتهای انسانی است. ✏️ ایمان مردم ما، این ایمانی که مردم دارند ایمان مذهبی و ایمان سیاسی این خیلی با ارزش است این جزو ظرفیتهاست. ✏️ یک‌جور ظرفیتهای دیگر عبارت است از: ظرفیتهای سیاسی کشور، عمق راهبردی ما؛ یک روزی بود که ایران را با قالی و نفت میشناختند، امروز ایران را با علم میشناسند با پیشرفت نظامی میشناسند، با قدرت منطقه‌ای میشناسند با عمق راهبردی میشناسند در دنیا. این یک فرصتی است این در اختیار ماست. توانایی تأثیرگذاری روی کشورهای دنیا، روی منطقه، این چیز کوچکی نیست چیز خیلی مهمی است. این هم از فرصتهای ماست. ۱۴۰۳/۶/۶
📢 رهبر انقلاب: رجوع به کارشناس، حکمرانی را خردمندانه میکند و ملت را راضی میکند اما مراقب تحمیل نظرات غلط با لباس کارشناسی باشید 📩 رهبر انقلاب در نخستین دیدار اعضای هیئت دولت چهاردهم: ✏️ نکته‌ی چهارم درباره‌ی مسئله‌ی کارشناسی است. در تبلیغات آقای دکتر پزشکیان و اظهاراتی که گفته شد، رجوع به کارشناس‌ها تکرار شده. بنده عقیده‌ی راسخ دارم به این قضیه‌ی رجوع به کارشناس. ✏️ دولت‌ها وقتی که کار کارشناسی می‌کنند حکمرانی‌شان حکمرانی خردمندانه و اندیشه‌ورزانه خواهد بود، نه حکمرانی محفلی و رفاقتی و توصیه‌ای. کار کارشناسی خصوصیتش این است که گاهی شما یک کار کارشناسی‌ای را انجام میدهید برخلاف خواست چند رفیق و دوست و آشنا و آدم صاحب نفوذ و اینها، آنها را ناراضی می‌کنید اما ملت را راضی میکنید. ✏️ منتها یک نکته‌ای اینجا وجود دارد در انتخاب کارشناس. گاهی اوقات در مواردی ته‌نشین‌های ذهنیِ غلط یک کارشناس با ادبیات کارشناسی می‌آید در میدان. با لباس کارشناسی می‌آید در میدان. آن وقت مشکل درست میکند. تحمیل میکند آن نظرات غلط حاکم بر ذهن آن کارشناس را یا خصوصیات اخلاقی او را، تحمیل میکند به شما. ۱۴۰۳/۶/۶
📢 توصیه رهبر انقلاب به هیئت دولت: از همکاران با خصوصیاتِ جوان، مومن، انقلابی و باانگیزه بیشتر استفاده کنید/ اگر نسلی از مدیران جوان مؤمن انقلابی در این دولت تربیت شوند، کار بزرگی انجام گرفته است 📩 رهبر انقلاب در نخستین دیدار اعضای هیئت دولت چهاردهم: ✏️ نکته‌ی بعدی، انتخاب همکار [است]. بالاخره شما همکارانی انتخاب می‌کنید، بنده توصیه‌ام این است که از همکاران دارای این خصوصیات بیشتر استفاده کنید. جوان، مؤمن، انقلابی، متعهد، پرانگیزه، اینها هستند که میتوانند به شما کمک کنند. ما در بخش‌های مختلف، مختلف علمی و تحقیقاتی مثل بخش هسته‌ای، بخش نانو، بخش سلول‌های بنیادی، بخش‌های گوناگونی که جزو گره‌های بزرگ علمی و تحقیقاتی در دنیا بوده از این جوانها استفاده کردیم و پیش رفتیم. پیشرفت‌های بزرگ انجام گرفته. ✏️ شما وقتی که جوانها را آوردید در رده‌های گوناگون مدیریتی از پایین گذاشتید یک نسلی از مدیران پرانگیزه برای فردا تربیت دارید می‌کنید. با آقای رئیس‌جمهور هم ما صحبت میکردیم همین موضوع مطرح شد. اگر چنانچه ایشان بتوانند مثلاً فرض کنید صد جوان مؤمن پرانگیزه‌ی انقلابی و متعهد را آماده کنند و آخر دولت‌شان همین صد تا جوان را تحویل کشور بدهند به نظر من کار بسیار بزرگی انجام گرفته.۱۴۰۳/۶/۶
📢 رهبر انقلاب: به اینکه به شما بگویند پوپولیست یا عوامگرا اعتنا نکنید/ با حضور بین مردم از خود آنها واقعیت را بشنوید و براساس آن تصمیم بگیرید 📩 رهبر انقلاب در نخستین دیدار اعضای هیئت دولت چهاردهم: ✏️ نکته‌ی بعدی درباره‌ی حضور در بین مردم [است]. اینکه اگر سفر استانی کردید، بگویند این پوپولیست است، نمیدانم فلان است، عوامگرایی است. این حرفها را اعتنا نکنید. اطلاع از متن آنچه که در زندگی مردم میگذرد، با کارتابل و گزارش کتبی امکانپذیر نیست. باید بروید ببینید، بشنوید، از خود مردم بشنوید. وقتی انسان میرود میشنود، میبیند با آنچه که ما در گزارش به ما رسیده، تفاوتهای زیادی وجود دارد. ✏️ گزارشهای خوب هم داریم. منتها گزارش نشان نمیدهد واقعیت را. بروید خانه‌ی مردم، در منطقه‌ی زلزله‌زده، سیلزده بروید در چادر مردم، بروید ببینید، بشنوید از آنها. براساس اینها آن وقت تصمیم بگیرید. ۱۴۰۳/۶/۶
📢 رهبر انقلاب: مسئله عدالت با زبان و خواهش و تکرار عملی نمی‌شود، عدالت اجرا و ورود به میدان می‌خواهد 📩 رهبر انقلاب در نخستین دیدار اعضای هیئت دولت چهاردهم: ✏️ عدالت؛ در کلمات همه‌ی ماها تکرار میشود. بنده نمیخواهم راجع به لزوم عدالت بحث کنم این جزو بینات نظام و بینات نظام اسلامی و بینات انقلاب است بحث سر این نیست، بحث سر این است که عدالت چه‌جوری تأمین کنیم، راهکار چیست؟ ✏️ مرتب هم دارد قانون و قاعده و مقررات و برنامه و امثال اینها تصویب میشود، گفته میشود، اجرا میشود، اینها با عدالت چه نسبتی دارند؟ ✏️ من چند سال قبل از این پیوست عدالت را مطرح کردم، گفتم شما هر قانونی، هر تصمیمی میخواهید بگیرید تصمیم مهم، قانون مهم یک پیوست عدالت برایش تهیه کنید مرحوم آقای رئیسی یک مقداری هم در این قضیه پیش رفت ایشان کارهایی هم کردند نیمه‌کاره ماند میخواهم این توصیه را به شما بکنم. پیوست عدالت لازم دارد، پیوست عدالت یک ترتیب اداری یک فرم تشریفاتی نیست یک امر واقعی است. ✏️ مسئله‌ی عدالت مسئله‌ای است که با زبان و با خواهش و با درخواست و با تکرار و با تهدید و اینها عملی نمیشود. عدالت اجرا میخواهد، انگیزه میخواهد، ورود در میدان میخواهد. ۱۴۰۳/۶/۶
📢 رهبر انقلاب: نقض حکمرانی کشور در فضای مجازی قابل قبول نیست / براساس یک قانونی زمام کار را بدست بگیرید 📩 رهبر انقلاب در نخستین دیدار اعضای هیئت دولت چهاردهم: ✏️ فضای مجازی یک دنیای جدیدی است شماها بیشتر از بنده هم حتماً مطلعید، یعنی فضای مجازی دیگر امروز مجازی نیست! امروز یک واقعیتی است در زندگی مردم. روزبه‌روز هم دارد پیش میرود آنچه که مهم است این است که در فضای مجازی حکمرانی قانونمند وجود داشته باشد اینکه بنده گاهی گفتم فضای مجازی رهاست، ول است، این بخاطر این است. ✏️ حکمرانی، براساس قانون، یک قانونی اگر ندارید قانون را بوجود بیاورید براساس آن قانون زمام کار را بدست بگیرید همه‌ی دنیا این کار را میکنند می‌ّبینید دیگر این جوان بیچاره را فرانسوی‌ها، یعنی اینقدر تا این حدّ سخت‌گیری انجام میگیرد طرف را میگیرند زندان میکنند، تهدید میکنند که بیست سال محکومیت به تو خواهیم داد این بخاطر آن است که حکمرانی آنها را نقض کرده نقض حکمرانی قابل قبول نیست یک کشور در اختیار شماست که وظیفه در قبالش دارید، مأموریت در قبالش دارید. نمیشود حکمرانی شما را نقض کرد، نباید نقض کنند. ۱۴۰۳/۶/۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✔️⚡️اشاره رهبر انقلاب به بازداشت پاول دوروف، مالک تلگرام ‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻شهید لاجوردی و خطر منافقان انقلاب -۱ انقلاب‌زدایی از سیاست‌ورزیِ رسمی 🖊مهدی جمشیدی ۱♦️. یکم شهریور، سالگرد شهادت سیّداسدالله لاجوردی – رحمه‌الله‌علیه- در سال هفتاد و هفت است. به ‌جز خاطرات مهمی که از دوستان و همکاران ایشان به جا مانده، یک وصیّت‌نامه از ایشان نیز در دست است که اشارات روشنگری دربارۀ حقایق ناگفتۀ انقلاب دارد. به تحلیل بخش‌هایی از این متن، می‌پردازیم. در ابتدا، ایشان می‌نویسد: «با نام اسلام و در ذی اسلاميّت، شعارهای مردم ‌فريبِ خالی از محتوا، رواج پيدا می‌کند و آنها که مسئوليّت جلوگيری از انحراف افکار را دارند ساکت می‌نشينند و گاه تأييد هم می‌کنند.» این سخن، ناظر به «نیروهای سیاسی» است که در پی جذب بدنۀ اجتماعی برای خویش هستند و به این واسطه، به عوام ‌فریبی و سطحی‌نگری روی آورده‌اند و جامعه را استحمار و تحمیق می‌کنند. این یک سوی ماجراست، سوی دیگر این است که باید «نیروهای فکری»، میدان‌دارِ مقابله با این سیاست ‌ورزیِ قدرت ‌طلبانه و ماکیاولیستی باشند و مجال ندهند که اصالت‌ های فکر و فرهنگ انقلاب در جامعه، رقیق شوند، اما به‌جای واکنش و کنشگری، سکوت و خاموشی اختیار می‌کنند. دراین‌حال، روشن است که جامعه، بیشتر و بیشتر به درّۀ «قشری ‌گری» و «فقر فکری» و «هیجان ‌زدگی» سقوط می‌کند و امکان عقلانیّت و منطق را می‌بازد. این روندی است که در طول دهه‌های پیش، در جریان بوده و الگوی مردم ‌سالاریِ دینی را به ‌شدّت، تخریب کرده و آن را در عمل، به الگوی دموکراسیِ سکولار، نزدیک کرده است. واقعیّت انتخابات در جامعۀ ما، از بسیاری از معیارهای اصیل اسلامی و انقلابی، فاصله گرفته و اکنون از الگوی مردم ‌سالاریِ دینی، یک نامِ بی‌مصداق باقی مانده است. این سیر نزولی و انحطاطی، همچنان در جریان است و آخرین نمونۀ آن، انتخابات ریاست ‌جمهوری در سال جاری بود که مَثَل اعلای عوام‌زدگی است. همچنان که لاجوردی می‌نویسد، این تکلیف نیروهای فکری و معرفتی بود که به پالایش و تصفیۀ امر سیاسی بپردازند و در برابر التقاط‌ها و انحراف‌ها و کج‌اندیشی‌های اصحاب قدرت و سیاست، موضع ‌گیری کنند، اما چنین نکردند و حاصل نیز این شده که امروز، در سخیف‌ترین موقعیّت سیاسی به سر می‌بریم. به ‌جز آیت‌الله مصباح رضوان‌الله‌علیه هیچ نیروی فکریِ دیگری را نمی‌شناسم که در برابر التقاط سیاسی، موضع‌ گیریِ جدّی و جانانه داشته باشد؛ او یکه ‌تازه و تنها در معرکه حاضر شد و بر «لیبرالیسمِ اصلاح ‌طلبان» و «عمل‌گراییِ اصول ‌گرایان» تاخت و آنها نیز از دهۀ هفتاد به این‌سو، ایشان را با تمام توان، ترور شخصیّت کردند. ۲♦️. در بند دیگری، لاجوردی می‌نویسد: «هر کس به خيال واهی و بی‌اساسِ رضايت به ‌اصطلاح مردم و به خيال خام و پوچِ پايگاه به‌اصطلاح ملّی پيدا کردن، موضع ‌گيری کند، مصداق فرمودۀ گران ‌قدر معصوم - علیه‌السلام - است که من طلب رضی الناس بسخط الله فجعل الله حامده من الناس ذامّا.» این سخن لاجوردی، بخش عمدۀ واقعیّت سیاسی را در دهه‌های گذشته توصیف می‌کند؛ نیروهای سیاسی در اغلب مواقع، به «جامعه» ارجاع داده‌اند تا «ارزش‌های انقلابی» را به حاشیه سوق بدهند و به این ترتیب، امکان رأی‌آوری بیشتر را برای خویش فراهم کنند. آنها برای این‌که لایه‌های متجدّد و خاکستری جامعه را به سوی خود سوق بدهند، انقلاب و هدف ‌های انقلابی را تخریب کردند و یک سنّت انتخاباتی و سیاسی به راه انداخته‌اند که بر اساس آن، هر کسی بیشتر از انقلاب و ارزش‌ها فاصله بگیرد، امکان رأی‌آوری بیشتری دارد. مردم در تلقّی آنها، همین لایه‌های بینابینی و سست ‌عنصر هستند که عقاید مستحکم و باورهای متقن ندارند و گاه برای نان و بی‌بندوباری، ایمان ‌فروشی می‌کنند؛ کسانی‌ که به تعبیر حضرت حسین - علیه‌السلام – در زمانۀ ابتلاء و دشواری، «دنیادار» هستند و نه «دین‌دار»، و دین‌شان از «زبان» و «ادّعا» و «سخن‌» شان، فراتر نمی‌رود. بااین‌حال، عاقبت کار آنان، همان است که در روایت آمده است؛ در نهایت، مذموم و مطرود همان مردمی شده‌اند که در آغاز، جانب ‌شان را گرفتند و به آنها رأی دادند. غایت اینان، کسب بدنۀ اجتماعی از طریق وانهادن معیارهای اسلامی و انقلابی بود، و چنین نیز کردند؛ اما پس از چندی که از قدرت کام گرفتند و زمانه‌ شان به سر آمد، جامعه از آنها گریزان شد. این است سرانجام سیاست ‌مدارِ دنیاطلبی که «رضایت مردم» را بر «رضایت خدا» ترجیح می‌دهند و برای وصول به کرسی قدرت، دینش را می‌فرساید تا شاید رأی‌های بیشتری را نصیب خویش کند. امروز در سیاست رسمیِ کارگزارانِ جمهوری اسلامی، به عیان مشاهده می‌کنیم که اصل و اساس، رضایت اجتماعی است و کمتر کسی می‌کوشد که به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای، «حرف خدا» بر روی زمین نماند. ازاین‌رو، از استقرار احکام الهی در جامعه می‌گریزند تا مبادا بخش‌هایی از مردم به آنها پشت کنند.
🔻شهید لاجوردی و خطر منافقان انقلاب -۲ بازطراحیِ مشروطۀ سکولار در متن انقلاب 🖊مهدی جمشیدی ۳♦️. لاجوردی در وصیّت‌نامۀ خویش می‌نویسد: «به همان اندازه، بلکه صدچندان که به امام قاطع و سازش‌ناپذيرم عشق می‌ورزم، نسبت به سازش‌کاران و مدافعانِ عملیِ ضدانقلاب - اگر در لفظ و اعتقاد هم مخالف باشند - نفرت دارم. بيم آن دارم حوادث مشروطه، مجدداً تکرار شود.» شاید برجسته‌ترین خصوصیّت انسان انقلابی این باشد که «قاطع» و «سازش‌ناپذیر» است؛ یعنی در برابر اقتضاها و تحمیل‌های زمانه، تسلیم نمی‌شود و برای «ماندن»، از «هویّتِ» خویش نمی‌کاهد. به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای، برای ما مهم است که «چرا بمانیم و چگونه بمانیم»؛ در این سخن، اصالت با ماندن نیست و نباید به هر قیمتی، ماندن را برگزید و نباید ارزش‌ها را به حاشیه سوق داد. نظام منهای انقلاب، یعنی صورت منهای سیرت، یعنی ساخت حقوقی منهای ساخت حقیقی، یعنی سکولاریسم پنهان، یعنی پوچ و پوک و تهی شدن. نظام جمهوری اسلامی بدون منطق و مبنای انقلابی، یعنی انقلاب، یک لحظۀ تاریخی بوده و سپری شده و اکنون باید محافظه‌کارانه، در پی حفظ قدرت بود و بس. آنان که منفعل و واداده‌اند - و به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای، حاکمانی که همچون «شاه‌سلطان‌حسین» هستند – انقلاب را یک‌شبه می‌فروشند و جام زهر تعارف می‌کنند تا کمی بیشتر در قدرت بمانند. در تجربه‌های متعدّد دهۀ شصت، مشاهده کردیم که بسیاری از کارگزاران نظام، عقب‌نشینی و انفعال را توصیه کردند و این امام خمینی بود که مصمّم و جزمی ایستاد و استقامت ورزید. آنان که با «استقامت» بیگانه‌اند، به‌زودی پا پس می‌کِشند و به رنگ غیرانقلابیِ زمانه درمی‌آیند و اسیر فشارها و فضاها می‌شوند. چنین است که باید از تکرار تجربۀ مشروطه در انقلاب هراسید؛ روزی که انقلاب به دست «روشنفکران» بیفتد، مشروطۀ سکولار به راه خواهد افتاد. و مگر چنین نشد و در دهۀ هفتاد، روشنفکرانِ سکولار در مسندِ قدرت ننشستند و از انقلاب به اصلاح و از سرمایۀ انقلابی به سرمایۀ اجتماعی و از اسلام به دموکراسی عبور نکردند؟! تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای از تحوّلات دهۀ هفتاد به عنوان «واگرایی‌های دهۀ هفتاد»، پرده‌ای از وقایع مشروطه را نشان می‌دهد که به شکلی دیگر در اکنونِ ما تکرار شد. خطر مشروطۀ سکولار، همچنان در میان است و جریان روشنفکریِ سکولار، جانِ تازه گرفته و در لایه‌های مختلف قدرت، حضور و حیات دارد و گاه با فتنه‌انگیزی خیابانی و گاه با فریب‌کاری انتخاباتی و گاه با روایت‌پردازی رسانه‌ای، نفس‌های انقلاب را به شماره می‌افکند. ۴♦️. لاجوردی ادامه می‌دهد: «چون عاشق نظام بوده‌ام، از آن ترس داشتم که افشای چهرۀ سازش‌کاران، لطمه‌ای ناچيز به نظام وارد آورد.» مسأله این است که اصحاب استحاله و نفاق و سازش، در قدرت رسمی به سر می‌برند و خود را به نظام، گره زده‌اند. دراین‌حال، هزینه‌های روشنگری، متوجّه نظام نیز خواهد شد و بر این اساس لاجوردی از سخن صریح و بی‌پرده می‌گریزد و استخوان در گلو و خار در چشم، با کنایه و اشاره می‌نویسد و می‌گوید. این شرایط، اکنون حادتر و شدیدتر شده است؛ چراکه بسیاری از نیروهای سیاسیِ سکولار، سالیان سال در قدرت بوده‌اند و حیثیّت و اعتبار نظام را به خود پیوند داده‌اند و به این دلیل، واکنش صریح را دشوار کرده‌اند. نظام، هزینۀ اینان را می‌دهد و در، همچنان بر همان پاشنه‌ای می‌چرخد که لاجوردی احساس کرده بود. بنا بود که لیبرال‌ها به درون قدرت راه نیابند و عرصۀ رسمی، ملاک‌ها و معیارهای جدّی داشته باشد، اما ساده‌نگری‌های و تساهل‌ها، وضع را دچار قفل‌شدگی و انسداد کرده است. البته همیشه، مصلحت در نگفتن یا صریح نگفتن نیست و اگر جبهه و جریانِ منسجم و هم‌افزایی در میان باشد، می‌توان با کمترین هزینه، روشنگری کرد، اما افسوس که چنین نیست. ۵♦️. لاجوردی با دوراندیشی می‌نویسد: «مبادا سختی‌های حرکت و فشارهای بين‌المللی موجب شود تعادلی را که شعار نه شرقی و نه غربی، تا حدودی ايجاد کرده، به هم بزنند.» از جمله واگرایی‌هایی دهۀ هفتاد، یکی همین بود که به عنوان تنش‌زدایی و گفتگوی تمدّن‌ها و آشتی با جهان، سیاست انقلابی از دستورکار خارج شد و از سیاست خارجی، انقلاب‌زدایی صورت گرفت. معیشت مردم در این برهه، به سیاست خارجی گره زده شد و این‌طور القا شد که دشواری معیشت، ناشی از آرمان‌گراییِ انقلابی است و اگر به خصومت و معارضه با جهان ادامه بدهیم، چالش‌ها ادامه خواهند داشت. هر دولتی که از راه رسید، به صد زبان و بیان این تحلیل غلط را به افکار عمومی خوراند و در ذهن‌ها جاگیر کرد. ازاین‌رو، جامعۀ کنونی، تحریم‌اندیش است و گمان می‌کند انقلاب، بی‌منطق و لجباز و ماجراجو است.
🔻شهید لاجوردی و خطر منافقان انقلاب -۳ ترکیب التقاط و تظاهر در چپ مذهبی 🖊مهدی جمشیدی ۶♦️. لاجوردی در یک بخش مهم و تاریخی از وصیّت‌نامه‌اش، به حریم ممنوعه‌ای پا می‌گذارد که حاکی از حقایق مکتوم است: «چندين بار، خطر منافقين انقلاب را به مسئولين گوشزد کرده‌ام، ولی نمی‌دانم چرا ترتيب اثر نداده‌اند، گرچه نسبت به بعضی، تا اندازه‌ای می‌‍‌دانم؛ همانان که التقاط به گونۀ منافقين خلق، همۀ ذهن و باورشان را پُر کرده و همانان که رياکارانه برای رسيدن به مقصودشان، دستمال ابريشمی بسيار بزرگ - به بزرگی مجمع‌الاضداد - به دست گرفته‌اند، هم رجايی و باهنر را می‌کُشند و هم به سوگ‌شان می‌نشينند، هم با منافقين خلق، پيوند تشکيلاتی و سپس ... برقرار می‌کنند، هم آنان را دستگير می‌کنند و هم برای آزادی‌شان و اعطای مقام به آنان تلاش می‌کنند و از افشای ماهيّت کثيف آنان، سخت بيمناک می‌شوند، هم برای جلب رضايت مسئولين، خود را در صف منافق‌کُشان جا می‌زنند و هم در حوزه‌های علميّه به فقه و فقاهت روی می‌آورند تا مسير فقه را عوض کنند.» در اینجا، لاجوردی به جریانی اشاره می‌کند که در دهۀ شصت در قدرت رسمی، حضور مؤثّر داشت؛ «چپ مذهبی» که در دهه‌های بعد، «اصلاحات» خوانده شد. در نظر او، منافقان دو دسته‌اند: «منافقان خَلق» یا همان سازمان مجاهدین خَلق و «منافقان انقلاب» یا همان سازمان مجاهدین انقلاب. داستان نفاق، در همین فاصلۀ اندک از وقوع انقلاب، به درون انقلاب نیز راه یافت و در کنار خطر منافقان خَلق، خطر منافقان انقلاب نیز شکل گرفت. لاجوردی می‌نویسد حقیقت و ماهیّت اینان را برای مسئولان، شرح داده ولی مواجهه‌ای از طرف آنان رخ نداده است؛ حال یا به دلیل ساده‌اندیشی و ساه‌لوحی برخی از مسئولان و یا به دلیل هم‌پیاله‌گی آنان با اینان. به‌هرحال، چالش از نظر او بسیار جدّی شده و اینکه در هستۀ مرکزیِ قدرت سیاسی، چنین کسانی حضور داشته‌اند، به دغدغۀ اصلی او تبدیل شده بوده است. او از یک «بازی چندضلعی» سخن می‌گوید که در آن، شواهد مؤیّد و نقیض، در کنار یکدیگر نشانده شده‌اند تا کسی پی به ماهیّت امر نبرد؛ منافقان انقلاب، رفتار دوگانه‌ای را در پیش گرفته بودند که هم نشان می‌داد با سازمان مجاهدین خَلق، ستیز دارند و هم علائم پنهان، حاکی از اتّصال این دو به یکدیگر بود. این راز، سر به مُهر باقی مانده و هرگز مشخص نشد که چه ارتباطات و غایاتی در میان بوده است. او سپس به توصیف ماهیّت منافقان انقلاب می‌پردازد و بیش از هرچیز، به «التقاط» اشاره می‌کند؛ یعنی مسألۀ سیاسی را از دریچۀ فکر و معرفت می‌نگرد و نشان می‌دهد که امر سیاسی را بریده از ایدئولوژی، تفسیر و تحلیل نمی‌کند. او از یک التقاط تمام‌عیار می‌نویسد که با ریاکاری و تظاهر، توأم شده و از این جهت، کار تشخیص و تمیز بر بسیاری دشوار شده است. اجرای ترور شهید رجایی و شهید باهنر، نقطه‌ای است که به باور لاجوردی، ماهیّت این جریان سیاسی در آن متعیّن و مجسّم شده است؛ لاجوردی معتقد بود که این ترور، کار خالصِ سازمان مجاهدین خلق نبود، بلکه سازمان مجاهدین انقلاب نیز در آن دست داشت و به همین دلیل، سال‌ها در پی اثبات تحلیل خویش بود. اتهاماتی که وی به چپ مذهبی نسبت می‌دهد، بسیار سنگین است؛ زمینه‌سازی برای ترور شهید رجایی و شهید باهنر و پیوند تشکیلاتی با سازمان مجاهدین خَلق. لاجوردی، هر دو جریان سیاسی را می‌شناخت و کمتر کسی چون او وجود داشت که چنین شناخت تجربی و عینی‌ای از آنها داشته باشد. می‌دانیم که این پرونده، تا سال‌های پایانی دهۀ شصت، همچنان گشوده و بی‌نتیجه بود و سرانجام نیز در اثر فشارهای سیاسی، بسته شد؛ بی‌آن‌که واقعیّت امر، آشکار شود. اگر آن پرونده به سرانجام می‌رسید، ریشه‌های نفاق در درون ساختار جمهوری اسلامی خشکانده می‌شد، اما چنین نشد و در دهه‌های بعدی، نفاق در قالب فتنه‌های سال‌های هفتادوهشت و هشتادوهشت و ... سربرآورد. ما با یک زخم کهنه مواجه هستیم که حکمِ آتش زیر خاکستر را دارد. مواجهه‌های سطحی و تعارفی و موردی، موجب گردیده که نفاق، ساختار منسجمی بیابد و دوباره و چندباره به قدرت بازگردد و مصائب فراوانی را برای انقلاب به وجود بیاورد. سعید حجاریان می‌گوید لاجوردی به من می‌گفت تو [سعید حجاریان] و بهزاد [نبوی] و خسرو [تهرانی]، از مسعود [رجوی] خطرناک‌تر هستید؛ چون مسعود در اثر ساده‌لوحی، خیلی زود و آشکارا خودش را در برابر انقلاب قرار داد، اما شما زیرک هستید و ماهیّت خودتان را پنهان نگاه داشته‌اید و به همین دلیل، ضربه‌های جدّی خواهید زد. این پیش‌بینی لاجوردی، درست از آب درآمد و یک‌سال پس از شهادت لاجوردی، فتنۀ سال هفتادوهشت رخ داد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻جامۀ حقیقت بر تن رؤیاها: یکی‌شدن‌ها در قاب جذبه‌ی حسین 🖊مهدی جمشیدی ۱. استاد عبدالعظیم صاعدی در کتاب «و رؤیاهای جهان به تأخیر افتاده بود»، در قطعه‌ای با عنوان حقیقت می‌نویسد: فانوس‌های جهان/ شعله‌اش/ کابوس‌های جهان/ بود/ هفتاد و دو تن/ در/ طیف نیم‌روز/ که هنوز/ و تا ابد/ بی‌پایان خواهد بود/ هفتاد و دو رؤیا شدند/ تا/ هفتاد و دو ملّتِ جهان را/ حقیقت/ یکی/ بیش نباشد:/ «حسین». شاید به گمان برخی، این کلمات را باید حاصل ذوق شاعرانه‌ای انگاشت که هرچند حس لطیفی در مخاطب برمی‌انگیزاند، اما برخلاف عنوانش، نسبتی با حقیقت ندارد و فقط میل ادبی و بازی احساسی با کلمه‌های سرگردان، آن را آفریده است. اما حقیقت، چنین نیست؛ این قطعه نیز همچون قطعه‌های دیگر صاعدی، برگردان شاعرانه از تمنّاهای عارفانه است که ریشه در طلب از چشمۀ جوشان معارف توحیدیِ علامه طهرانی دارد. صاعدی، همواره کوشیده حالات و مقاماتی را روایت کند که با جان و ضمیر خویش، آنها را یافته و در مکتب ملکوتیِ علامه طهرانی، آن را آموخته است. و من به مثابه مخاطبی که به قدر بضاعت ناچیز خویش، به آثار هر دو بزرگوار، علاقمند هستم، به‌روشنی، رگه‌ها و ریشه‌های عقلِ عارفانۀ علامه طهرانی را در حس شاعرانۀ صاعدی می‌بینم. یکی اصل است و دیگری فرع؛ یکی ریشه است و دیگری ساقه؛ یکی مرکز است و دیگری پیرامون؛ یکی سرچشمه است و دیگری رود؛ یکی از عرفان، روایت عالمانه دارد و دیگری روایت شاعرانه. و چه زیبا و شوق‌انگیز است که حقایق قدسی و مشاهدات معنایی را در دو روایت، خواندن و از دو زبان، شنیدن. ۲. عاشورا در ظرف تاریخ به وقوع پیوست اما از تاریخ، بیرون زد و و بر فراز تاریخ نشست. شاعر، از «بی‌پایانیِ‌ عاشورا» آغاز می‌کند که در متن ابدیّت، جاری خواهد بود؛ واقعه‌ای که همچون خورشید بی‌غروب است و زوال و رفتن و تمام‌شدن برای آن معنا ندارد. واقعه‌ها می‌آیند و می‌روند، اما عاشورا، نمی‌رود؛ چون در آن طیفِ نیم‌روز، محبوس نشده و تاریخ، عاجزتر از آن است که بتواند زنجیرِ زمان به پای زخمیِ ‌عاشورا افکند و آن را از تداومِ حرکت بازدارد. و نه‌فقط آن واقعه، بلکه آن هفتاد و دو تن نیز، همچنان در حیات هستند؛ حیاتِ مستمر که با غروب روز عاشورا، پایان نخواهد یافت. چنین وضعی، از «ولایت» بر زمان حکایت دارد؛ چنان‌که علامه طهرانی از مقام فنای اصحاب عاشورا سخن می‌گفت و بر این باور بود که این فنا، ولایت در پی دارد و اهل ولایت نیز، رفتنی و زوال‌یافتنی نیستند. ولایت از تکوینِ‌ قدسیِ این عالَم حکایت دارد که پیوستن به آن، هم‌صدایی و هم‌داستانی با غایت خلقت است و چنین نسبتی به سبب ذات و سرشت الهی‌اش، در هیچ نقطه از زمان، متوقف نخواهد ماند. حسی که ما نسبت به عاشورا داریم، همانند چشمۀ تمام‌نشدنی‌ای است که هیچ‌گاه از طراوت و تازگی، بی‌نصیب نمی‌ماند. آن وضع تکوینی، چنین حاصلی دارد و به این واسطه، سرّ‌ بقاء و دوام، آشکار می‌شود. ۳. عاشورا در ظاهر، پردۀ «کثرت» است؛ هفتاد و دو تن، در معرکۀ نبرد هستند و جرعۀ شهادت می‌نوشند و یک‌به‌یک، مقام فنا را تجربه می‌کنند؛ هفتاد دو تن، یک طیف هستند در بستر طیف نیم‌روز. در یک سو، قطعه‌های روز و در سوی دیگر، قطعه‌های انسانی. اما این روایت، در ظاهر و پوسته، متوقف مانده و به باطن عاشورا، راه ندارد؛ عاشورا، فقط و فقط، تجلّی یک «حقیقت» است و آن حسین - علیه‌السلام- است و دیگران، جملگی پرتوهایی از وجود ایشان هستند. آن طیف، در اثر تابش این پرتو واحد، شکل گرفته است و کثرتی است که در ریشه، اشاره به وحدت دارد و در نهایت نیز، دوباره همان وحدت را متجلّی خواهد کرد. پس عاشورا، آئینۀ وحدت است و حقیقت محض و منحصر را نمایش می‌دهد. اما از عاشورا که سر به بیرون می‌نهیم و به عالَم انسانی نظر می‌افکنیم، «هفتاد و دو ملّت» را می‌بینیم که طریق تعدّد و کثرت پیموده‌اند و در تشتّت و تنش و تلاطم، غوطه‌ورند. هفتاد و دو تن در عاشورا، جام وحدت سر کشیدند و یکی شدند و به مقام «معیّت وجودی» و «اتّحاد روحی» دست یافتند، اما خارج از گسترۀ عاشورا، هفتاد و دو ملّت پدید آمد که مَثَل تفرّق است. در این حال، هفتاد و دو ملت نیز همچون هفتاد و دو تن، چشم شیدایی به روی حسین باز می‌کنند و مجذوب حقیقت واحد می‌شوند. عالَم رؤیاییِ عاشورا، عالَم عشق و شیدایی و شیفتگی است و کثرت را برنمی‌تابد و آدمیان را در امتداد جذبۀ واحد، به سیر و شدن و صیرورت درمی‌آورد، اما عالَم بریده از عاشورا، چون بیگانه با حقیقت است، به وصال وحدت نیز نخواهد رسید. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60 📚 نسخه‌ی اصلی کتاب‌های استاد صاعدی را در اینجا بخوانید: https://eitaa.com/saedi_rahrovan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻نَقلی که عقول را ربود: تأسّف از تنزّل امر سیاسی 🖊مهدی جمشیدی ۱♦️. آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار با رئیس‌جمهور و هیئت دولت تصریح کردند که دربارۀ «بیشترِ» وزرای پیشنهادیِ‌ رئیس‌جمهور و در مقام مشورت به ایشان گفتم: «نمی‌شناسم و نظری ندارم». در این گفته، دو نکته وجود دارد: نخست این‌که ایشان، «همۀ وزرای پیشنهادی» و یا حتی اکثریّت آنها را نمی‌شناختند و تأیید نکردند و این برخلاف روایتی است که مدعی بود «همۀ وزرا» به تأیید ایشان رسیده است و بدین‌جهت باید به همۀ آنها رأی داد؛ دیگر این‌که با وجود آن‌که ایشان دربارۀ بیشترِ وزرای پیشنهادی، شناخت و نظری نداشتند، اما این افراد به «مجلس» معرفی شدند و این یعنی لازمۀ معرفی وزرا به مجلس، «تأیید رهبر» نیست و مجلس باید به ‌طور «مستقل» و «مسئولانه» تصمیم بگیرد و تصوّر نکند که معنی مشورت رئیس‌جمهور با رهبر انقلاب این است که اگر مجلس به برخی از وزرا، رأی اعتماد ندهد، این است که در برابر موضع رهبر انقلاب ایستاده است. خطای اخیر رئیس‌جمهور در «روایت ‌‌پردازیِ ناراست» از مشورت با رهبر انقلاب، و همچنین «ساده‌نگری» و «ناپخته‌گی» و «نسجیده‌کاریِ» ‌اکثریّت مجلس در اطمینانِ مطلقِ‌ به نقل رئیس‌جمهور - که هم برخلاف سیره و منطقِ رهبر انقلاب بود و هم ناسازگار با عقلانیّت انقلابی – تبدیل به یک تجربۀ تأسّف ‌برانگیز در دولت و مجلس شد. ۲♦️. سخن رهبر انقلاب نشان داد که موضعِ‌ جوانِ‌ نوپایی همچون امیرحسین ثابتی، درست بود و به‌اصطلاح،‌ عقلای سیاسی ‌کارِ ‌اصلاح‌طلب و اصول‌گرا، ره به خطا بردند و نامعقول و کودکانه عمل کردند؛ درحالی‌که در طول یک هفته، وی را به نام‌طلبی و تندروی و خودنمایی متهم کردند و در جهت ترور شخصیّت او کوشیدند. او درست عمل کردند، اما مخالفان پُرمدعایش، نشان دادند که از «فهم سیاسی»، بهرۀ ناچیز دارند؛ هرچند سال‌هاست که در عرصۀ سیاسی و مجلس، حضور دارند. بسیار در همه‌جا بوده‌اند اما اندک آموخته‌اند؛ مدعی‌اند، اما تهی ‌دست هستند؛ از عقلانیّت انقلابی - که به هر بهانه بر زبان خویش، لفظ آن را جاری می‌کنند - جز همین لفظِ‌ القاشده و رسانه‌ای، درک و تحلیلی ندارند؛ و در اثر یک نطقِ‌ بی‌منطقِ‌کوتاه، هیجان‌زده و اغوا می‌شوند و استدلال‌ها و شواهد را به ‌راحتی کنار می‌گذارند. وقتی مجلس در چنین موقعیّت ساده و پیش ‌پا افتاده‌ای، این‌چنین «عاجز» و «عوام‌زده» و «زودباور» است، در موقعیّت‌های دشوار و پیچیدۀ سیاسی، هرگز نمی‌توان به آن تکیه کرد. باید به حال انقلاب گریست که امر سیاسی در آن این‌قدر تنازل یافته که اکثریّت نمایندگان مجلسش، از عوامِ کوچه ‎‌و بازار، «سطحی‌تر» و «احساسی‌تر» نظر می‌دهند. اگر معرکه‌ای رخ بدهد که حیات و تقدیر انقلاب به آن وابسته باشد، هرگز نمی‌توان به چنین مجلسی دل‌خوش داشت؛ زیرا به‌آسانی می‌توان آن را به بازی گرفت و با یک نقل‌قولِ بی‌اساس، رأی آن را جابجا کرد. این وضع به آن معنی است که حتی در میان نیروهای سیاسی نیز، عقلانیّت رو به ضعف و کاستی نهاده و کج‌روایت‌ها می‌توانند اینان را نیز در بازیِ ساخته‌گیِ خویش، هضم کنند. ۳♦️. به عنوان یک برداشت راهبردی و پهن‌دامنه باید گفت امر سیاسی در جامعۀ کنونی، سخیف و سطحی و فرومایه شده و عقول در برابر احساسات، زانو زده‌اند و تفکّر مستقل و خلاف‌آمد، به انحطاط کشیده شده است. همه‌چیز به «روایت» وابسته شده و هرکه بتواند جریان رسانه‌ای بیافریند و موج روایتی ایجاد کند، برنده خواهد بود. دیگر «استدلال»، مؤثّر نیست، بلکه بی‌منطقی و قشری‌گری و تعصّب و لجاجت و هیجان‌زدگی، رایج گردیده است. تنها صدایی که شنیده نمی‌شود، استدلال است. به‌آسانی می‌توان دروغ گفت و انتخاب شد. کسی دربارۀ «صدق» و «کذب»، پرسش نخواهد کرد و «دلیل» نخواهد طلبید. «تفکّر»، دچار بن‌بست شده و این در سیاست، بیش از همه‌جا خود را نشان می‌دهد. امر سیاسی، به شارلاتانیسمِ گره ‌خورده به قدرت، فروکاهیده شده و نظریۀ مردم‌سالاریِ‌ دینی، استحاله شده است. هرکه به معیارهای اصیل انقلاب، متعهدتر و وفادارتر است، تندرو و افراطی و متحجّر خوانده می‌شود و بوقلمون ‌صفت‌های دَم‌دَمی‌مزاج و آفتاب‌ پرست‌ های رنگ‌پذیر، به مظهر عقلانیّت انقلابی یا اصلاح‌طلبیِ ‌مردم‌گرا تبدیل شده‌اند. الفاظ با معانیِ حقیقی‌شان بیگانه شده‌اند تا سیاستِ ‌معطوف به سعادت، به سیاستِ‌ معطوف به قدرت تبدیل شود. امر سیاسی در اینجا، مبتنی بر مردم‌سالاری است، اما برآمده از منطق و عقلانیّت نیست، همچنان‌که نسبتی با انقلابی‌گریِ‌ مؤمنانه ندارد. هنگامی‌که سازوکارهای تعلیم و تربیت دینی، علیل شوند و نفسانیّت در سیاست، جولان بدهد، شاید بتوان از مردم‌سالاری سخن گفت، اما نمی‌توان از مردم‌سالاریِ ‌دینی سخن گفت. و این مرض تا جایی پیش می‌رود که حتی مجلسی که باید عصارۀ ملّت باشد، به تجلّی‌گاهِ فروبستگیِ‌ عقلانیّت و استقلال نظر تبدیل می‌گردد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📢 سیزده توصیه امروز رهبر انقلاب به دولت چهاردهم چه بود؟ ✏️ رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در اولین دیدار رئیس جمهور و هیئت دولت چهاردهم توصیه‌هایی را خطاب به دولتمردان بیان داشتند که سرفصلهای این موارد سیزده‌گانه به شرح زیر منتشر می‌شود. 🔹۱. شکر الهی برای نعمت خدمت به مردم 🔸۲. شناسایی ظرفیت‌های انسانی و طبیعی کشور؛ شرط کارآمدی کارگزاران 🔹۳. انتخاب همکاران با این خصوصیات: جوان، مؤمن، انقلابی، متعهد و پرانگیزه 🔸۴. خردمندانه شدن حکمرانی در صورت رجوع به کارشناس 🔹۵. حضور در بین مردم و رفتن به سفر استانی 🔸۶. تهیه پیوست عدالت برای هر قانون و تصمیم مهم دولت 🔹۷. رعایت اولویت‌ها در کارهای زیرساختی از جمله انرژی هسته‌ای و کارهای فوری از جمله گرانی و تورم 🔸۸. حکمرانی قانون‌مند در فضای مجازی؛ دستیابی به فناوری و لایه‌های زیرساختی هوش مصنوعی 🔹۹. جدی گرفتن تولید ملی به عنوان کلید حل مشکلات اقتصادی 🔸۱۰. علاج پیری زودهنگام جمعیت کشور 🔹۱۱. نهراسیدن از مانع در کارها 🔸۱۲. امید نبستن به دشمن و منتظر موافقت دشمنان نماندن برای برنامه‌ها 🔹۱۳. رسیدگی هر چه بیشتر به معنویت خود در دوران مسئولیت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ♻️ وقتی در هر شرایطی زیر سؤالی ▪︎به شاهچراغ حمله شد، گفتند: جای گشت ارشاد، امنیت مردم رو تامین کنید. ولی وقتی تروریستها را دستگیر کردند، هشتگ نه به اعدام راه انداختند. ◾️ اسرائیل، نطنز و اصفهان را زد و شهیدان شهریاری و احمدی روشن را ترور کرد، گفتند: دیدید روسیه اس۳۰۰ نداد. ▪︎غزه اسرائیل را با طوفان الاقصی زد، نوشتند: خون رو با خون جواب نمیدن. طالبان پنجشیر را تصرف کرد: غوغا راه انداختند که : حکومت، حاضر به دفاع از مظلومان افغانی نیست! ▪︎تحریم که شدیم، تحلیل کردند که : به خاطر دشمنی تان با آمریکا است. اما وقتی امریکا از برجام خارج شد: نوشتند :به خاطر حمله شما به سفارت عربستان بود! ▪︎شهید رئیسی بدون برجام، تحریم را بی اثر کرد، گفتند: پولش رو که نمی‌تونید بیارید چه فایده! پولها که آزاد شد، گفتند: همه رو دادید فلسطین! ▪︎یه همت دانشمندان جوانمان واکسن ساختیم. توییت زدند که آب مقطره. واکسن را با پیگیری آقای رئیسی وارد کردیم، نوشتند: چینیه به درد نمی‌خوره! ▪️ با عربستان جنگ دیپلماتیک داشتیم، فریاد زدند: دیپلماسی بلد نیستید. با عربستان ارتباط برقرار کردیم، ناگهان گفتند: چی شد از شعارهای انقلاب عقب نشینی کردید؟! ▪︎هیئت‌ها رونق گرفت، نوشتند: عزا بسه مردم نیاز به شادی دارند. جشن شادی چند کیلومتری غدیر برگزار شد، گفتند: امارات ماهواره فرستاده هوا شما ایستگاه صلواتی می زنید. ▪️ماهواره فرستادیم هوا، ناجوانمردانه گفتند: وقتی مردم تو اجاره خونه مانده‌اند، ماهواره چه فایده داره! با چین قرارداد ساخت مسکن و با روسیه قرارداد همکاری بلند مدت نوشتیم، تحلیل نوشتند که کشور رو فروختید به چین و روسیه. ▪︎روسیه اسلحه از ما خرید: گفتند در جنگ اوکراین دخالت کردید! اعلام بی طرفی کردیم: گفتند از اسرائیل ترسیدید. ▪︎اسرائیل رو بزنیم: مقصر مائیم،چون چوب کردیم لانه زنبور و نزنیم میگن: ایران ترسید. ▪️خلاصه ما هر کاری بکنیم زیر سئوالیم. چون نوکران کدخدا شبانه روز مشغول کارند. 👈 فقط با سواد رسانه می‌توانید در برابر این لشکر پنهان بجنگید و سنگر را خالی نکنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️ شاخص سلم لمن سالمکم، حرب لمن حاربکم 🔰 حمید رسایی: عبارت "سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم" که رهبر انقلاب در بیانات روز اربعین به آن اشاره کردند، در بسیاری از ادعیه مشهور و معروف، به عنوان یک شاخص تعیین شده است. 📍با این شاخص می‌توانید میزان هم جهتی خود با خط اصلی را اندازه‌گیری کنید. هرگاه کمی زاویه با ولی زمان را احساس کردید، از این شاخص بهره ببرید و ببینید که کجا ایستاده‌اید، کنار دوستان اهل بیت و در جنگ و دشمنی با دشمنان اهل بیت یا خدای ناکرده برخلاف آن قرار گرفته‌اید. 📍برای همین امام خمینی (ره) می‌فرمودند که هر وقت رسانه‌های بیگانه از شما تعریف می‌کنند، تمجید می‌کنند یا شما را ترویج و تبلیغ می‌کنند، در مسیری که انتخاب کرده‌اید شک کنید. 📌نکته مهم دیگر شاخص بودن توامان این دو با هم است. اگر یکی را داشته باشید و دیگری را نه، نه اینکه نیمی از شاخص را دارید، هیچ بخشی از این شاخص را رعایت نکرده‌اید. 📍به امام صادق علیه السلام گفتند که فلانی شما را خیلی دوست دارد ولی از در برائت از دشمنان شما احتیاط می‌کند. حضرت پاسخ دادند: دروغ می‌گوید هر کس ادعای محبت ما را دارد ولی از شمنان ما اعلام برائت نمی‌کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وحشت «مردخای کیدار»، مقام سابق امنیتی رژیم صهیونیستی از حمله زمینی حزب‌الله و محور مقاومت به اسرائیل؛ در این صورت هیچ کس حتی آمریکا هم نمی‌تواند کمکی به ما بکند! ◼️جاودانفر، تحلیلگر صهیونیست: وقتی یگان ویژه رضوان حزب‌الله لبنان را می‌بینم نگران می‌شوم؛ همه شبه‌نظامیان شیعه در سرتاسر منطقه آماده حمله زمینی به اسرائیل هستند و این واقعا نگران‌کننده است!
. ♻️ آزمون صداقت 👈 کانال حمید رسایی: @rasaee