eitaa logo
نوشته‌های مهدی جمشیدی
10.2هزار دنبال‌کننده
33 عکس
7 ویدیو
5 فایل
۱. نویسنده‌ و محقق فرهنگ هستم. ۲. تنها رسانه‌ی رسمی‌ و معتبری که مواضعم در آن منتشر می‌شود، این کانال است. ۳. مسئولیت مواضعم، بر عهده‌ی خودم است، نه هیچ نهاد یا جریانی، و درج عناوین حقوقی را در کنار نامم تأیید نمی‌کنم. ۴. گاهی اینجا را می‌بینم: @Seirurat
مشاهده در ایتا
دانلود
◽️ خاکسترهای حقیقت‌نما؛ سوختن اقتدارِ پوشالی ✍️ نوشتاری از عضو هیأت علمی گروه فرهنگ پژوهی پژوهشگاه؛ 🔺 آمریکایِ رؤیایی و دست پنهانِ طبیعت 🔹 اینک می‌توان در آینۀ این خاکسترها و ویرانی‌های انبوه و آخرالزمانی، افول آمریکا را به نظاره نشست. آمریکا به نقطۀ پایان رسیده است و دیگر نمی‌تواند با تکیه به اغوای تصاویر و کلمات، اقتدارِ نداشته‌اش را بفروشد و انقیاد و اطاعت وادادگی بخرد. ➖ ما به چشم خویش می‌بینم که ابرقدرت در صحنۀ واقعیّت، عاجز است و نمی‌تواند به این کابوس هولناک، پایان بدهد. 🔍 ادامه را بخوانید👇 🌐 iict.ac.ir/eghtedarposhali سایت I ایتا I بله I آپارات I اینستاگرام 🆔 @iictchannel
🔥 آتشی که به یاری حقیقت آمد 🔳 گاهی آتش، این‌چنین به حقیقت یاری می‌رساند و با سوزندان تصویرهای خیالی و وهمی، حقیقت خالص و ناب را در برابر دیدگان ما قرار می‌دهد. 🔴 اگر جغرافیایی آمریکا، دور از صحنۀ جنگ است و آمریکا خود را از آتش‌هایی که برانگیخته، برکنار و مصون داشته، اما چنین رویدادی نشان می‌دهد که در انتظار واکنش هولناک و خوف‌انگیز از جایی بود که توقع نمی‌رود. ✔️ طبیعت، بیرون از دایره و دامنۀ ارادۀ الهی نیست و این‌گونه، تسویۀ حساب می‌کند. 🎙 📖 برای مطالعه متن کامل کلیک کنید... سایت I ایتا I بله I آپارات I اینستاگرام 🆔 @iictchannel
،،،،، علامه‌ی جعفری درباره‌ی جاری‌بودن قاعده‌ی عمل و عکس‌العمل در جهان انسانی، این بیت را می‌خواند: «یا سبو، یا خم می، یا قدح باده کنند یک کف خاک، درین میکده ضایع نشود» شیطان بزرگ، چه دولتش و چه آن بخش از ملتش که رضایت به ظلم داشتند، عقوبت‌ها و عذاب‌های دردناکی را خواهند چشید. https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1736623423600366678
🔻سیاه‌مشقِ بازاندیشی در انقلاب‌پژوهی: [الف]. روش‌های فعّال‌سازی (احیای سوژگی) مطالعات انقلاب: ۱. تولید گفتگوهای تخصصی/ رو آوردن به زبان رسانه/ گفتارهای علمیِ رسانه‌‌ای‌شده/ فهم کتاب به‌مثابه محصول نهایی/ کنشگر گفتارپرداز ۲. خروج از کلیات/ مسأله نه موضوع/ مماس با عینیّت شدن/ دورۀ مبادی‌نویسی به سر آمده/ کنشگری عینی ۳. روزآمدی/ دریافتن اکنون/ عبور از گذشته‌های بی‌خطر/ به‌هنگام‌بودن/ کنشگرِ اینجا و اکنون ۴. سلسله‌وار/ مجموعه‌ای/ متداوم/ تولید یک بستۀ معرفتی/ تمرکز دوره‌ای/ تحصیل مزیّت نسبی/ کنشگری مستمر ۵. راه‌اندازی جریان نقادی/ ایجاد نشاط علمی از طریق چالش/ مواجهه با دیگری‌های واقعی/ اغیارِ در صحنه/ تضارب آراء و عقول/ درک موقعیّت جنگی/ کنشگر تقابلی [ب]. مسأله‌های اکنون انقلاب: ۱. وفاق/ جامعۀ قطبی‌شده/ خالص‌سازی ۲. نظریۀ نظام انقلابی/ عادی‌سازی/ منطق حکمرانی ۳. حلقه‌های میانی/ نیروی سوم/ فعّال‌سازی عرصۀ عمومی/ عقل منفصل/ نیروی پیشران ۴. سیر حرکت انقلابی: نوسانی یا تکاملی/ شکست انقلاب/ بیماری‌های مزمن انقلاب/ اختلال ساختاری/ تناقض‌های درونی نظام ۵. سرمایۀ اجتماعیِ انقلاب اسلامی/ انقلاب و مردم/ شکاف دولت و ملّت/ زوال بدنۀ اجتماعی ۶. هویّت/ عرفی‌شدن/ سکولاریسم ساختاری/ ایدئولوژی‌زدایی ۷. نظریه‌ها دربارۀ جامعۀ ایران: کوتاه‌مدت/ ناهموار/ کژمدرن/ قطبی‌شده ۸. مواجهۀ با نظریات روشنفکریِ سکولار/ نقد تجدّد بومی 🖊 مهدی جمشیدی https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
▫️ما و گفتارهای رهبر معظم انقلاب 🖌 نوشتاری از عضو هیات علمی گروه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی 🔹 نیاز به ایجاد و استقرار دفتری است مشتمل بر «نیروهای فکری واکنش سریع» است که از «بضاعت علمی و نظری بالا»یی نسبت به نظریات رهبر انقلاب و همچنین مقولۀ فرهنگ، برخوردار باشند تا بتوانند مأموریّت‌های خاص را دربارۀ گفتارها و اندیشه‌های فرهنگی رهبر انقلاب انجام دهند... 🔍 متن کامل را اینجا بخوانید👇 🌐 iict.ac.ir/goftarrahbari سایت I ایتا I بله I آپارات I اینستاگرام 🆔 @iictchannel
،،،، گویا آقای پزشکیان، علاقه‌ی خاصی به «زنگ انشاء» داشته. اما اکنون، او عالی‌ترین مقام اجرایی کشور است. «زنگ دیکته» از راه رسیده. آن‌گاه که افتتاح طرح‌های شهید رئیسی به اتمام برسد، چه چیزی برای عرضه خواهد داشت؟! باز هم سخنرانی‌های عامیانه و طلبکارانه؟! یا اظهار نگرانی نسبت به دیده‌نشدن خاتمی؟! https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1736767790302879478
،،،، او که در نمایش آغازینش، از «نهج‌البلاغه» خواند و برای ساده‌اندیشان، خطا آفرید، اینک در درون و برون، دست به‌سوی دشمنان حکمرانی علوی دراز کرده. در درون، اهل بغی و فساد را منصب بخشیده و یا به ایشان مجال داده. و در برون، معیشت و معنای مردمان مسلمان را به اراده‌ی یهود و نصارای عهدشکن، گره زده. https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1736837198585480767
،،،، رهبر معظم انقلاب: 🖇️قاتل سلیمانی و آمر به قتل باید انتقام‌شان را پس بدهند. غلطی کردند، باید انتقام پس بدهند؛ هم آمر، هم قاتل(۲۶ آذر ۱۳۹۹). 🖇️ما هرگز شهادت سلیمانی را فراموش نخواهیم کرد؛ حرفی زدیم در این مورد، پای آن حرف ایستاده‌ایم. در وقت خودش، انجام خواهد گرفت(۱۱ آبان ۱۴۰۱). https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1736924000028043464
🔻تنبّه به ضرورت تاریخیِ حلقه‌های میانی 🖊مهدی جمشیدی [یکم]. واقعیّتی که در عمل با آن مواجه هستیم، «نیروهای انقلابی» است و نه «جبهۀ انقلاب». چسبندگی‌ها و پیوستگی‌ها، اندک هستند و هر نیرویی، بنا به تشخیص و بضاعت خودش، کنش دارد و نمی‌داند دیگران چه طرحی دارند. نقشۀ عملیاتیِ واحدی در میان نیست؛ چون یک «قرارگاه مرکزی» در عرصۀ فرهنگ و معرفت وجود ندارد. اگر در جنگ هویّتی و شناختی به سر می‌بریم، به‌حتم باید در پی انجام عملیات مشترک و تقسیم‌کار باشیم و این مستلزم وجود قرارگاه هست. شوک‌ها و موج‌های فرهنگی در سال‌های آغازین دهۀ هفتاد، نیروهای انقلابی را برانگیخت تا به تشکیلات و همبستگی و هم‌‌افزایی رو بیاورند و طرح‌های ذهنی‌شان را با یکدیگر در میان بگذارند و همگی، در یک خط واحد به حرکت درآیند. در آن سو، حلقۀ کیان قرار داشت که از سال‌های پیش، حیات گروهی و حلقه‌ای خویش را آغاز کرده بود و به‌صورت جمعی و تشکیلاتی عمل می‌کرد، اما در این سو، تازه چنین تنبّه و توجّهی پدید آمده بود. بااین‌حال، متأسفانه این اجتماعاتِ انقلابیِ نخبگانی نیز دوام نیاوردند. هنگامی‌که علامه مصباح، به تقابل با موج اصلاح‌طلبیِ سکولار رو آورده بود و می‌کوشید با رویکرد فلسفی خویش، بنیان‌های معرفتی آنها را بی‌ثبات کند، رهبر انقلاب به ایشان گفته بودند که برای این مواجهه و تقابل، نیاز به یک اجتماعِ معرفتی دارید و باید از طریق تشکیلاتِ منسجم پیش بروید تا شخص شما، کمتر در معرض ترور شخصیّت و تخریب قرار بگیرید. بر همین اساس بود که ایشان، کانون طلوع را تأسیس کرد. البته سال‌ها طول کشید تا این کانون، فعلیّت و عینیّت بیابد و به میدان مواجهه وارد بشود. پژوهشگاه فرهنگ و اندیشۀ اسلامی نیز طرح دیگری برای مواجهۀ معرفتی با جریان دگراندیشِ حلقۀ کیان بود و هرچه که در توان داشت را برای ایجاد یک جبهۀ معرفتی به کار گرفت و خوش درخشید، اما در دهه‌های بعد، به‌تدریج دچار سردی در میدان و عینیّت شد و تا حدی، ماهیّت و غایت دانشگاهی یافت. مؤسسۀ امام خمینی نیز که علامه مصباح در رأس آن قرار داشت، از چنین آفتی مصون نماند. به‌این‌ترتیب، عرصۀ عمومی از دست رفت و ذهنیّت اجتماعی به فراموشی سپرده شد. فتنۀ سال هشتادوهشت، تکانۀ بزرگ و خطرناکی بود که نیروهای انقلابی را به بازیابی و خودانتقادی و ایجاد تشکیلات سوق داد و این وضع، تا سال‌هایی ادامه یافت، ولی دوباره روزمرّگی و فرسودگی حاکم گردید و «حیات جبهه‌وار»، از دست رفت. [دوم]. پس از آن‌که رهبر انقلاب در سال نود و هشت، از «حلقه‌های میانی» سخن به میان آوردند و نخبگان و سرآمدان و فرهیختگان انقلابی را به کنشگری در عرصۀ غیررسمی و هدایت جریان اجتماعی و عمومی دعوت کردند و سازوکار تحقّق گام دوم انقلاب را راه‌اندازی همین حلقه‌ها معرفی کردند، اندک اعتنا و اهتمامی نمایان شد ولی هرگز به مرحلۀ عمل و اجرا نرسید. ازاین‌رو، ما همچنان گرفتار سستی و ضعف در عرصۀ عمومی هستیم و نمی‌توانیم ذهنیّت اجتماعی را راهبری و صورت‌بندی کنیم. اکنون، نه کسی به‌عنوان پدر فکری و معنوی در جمع و جریان نیروهای انقلابی حضور دارد، نه نقشۀ راه نگاشته‌ایم، نه به اجماع و اتّفاق دست یافته‌ایم، نه ظرفیّت‌ها و قابلیّت‌های یکدیگر را می‌شناسیم و به کار می‌گیریم، و نه ... . فقط پاره‌ای رخدادهای گذرا، موجب می‌شوند که فعالیّت‌ها و تحرّکاتی انجام شوند که البته آنها هم جنبۀ جمعی و تشکیلاتی ندارند. بهترین کسی‌که می‌توانست جریان انقلابی را در یک راستا، بسیج و متفق گرداند، علامه مصباح بود که از میان ما رفت. اینک هیچ‌یک از نیروهای فکری و فرهنگی، در سطح ایشان نیستند و چنین قدرتی را ندارند. ازاین‌رو، به‌ناچار باید به حداقل‌ها اکتفا کرد و مسیر را از طریق ساختار شورایی طراحی کرد. می‌توان نیروهای فکری و فرهنگی انقلاب را – و نه نیروهای سیاسی و مدیر را که دغدغه‌های دیگری دارند و ذهنیّت معرفتی و بدنۀ اجتماعی ندارند – در قالب مجموعه‌ای از حلقه‌های میانی، گرد هم آورد و جریان‌ حلقه‌های میانی را پدید آورد. نیروهایی که زمینه‌های کنشیِ مشترک و مشابه دارند، باید حلقه‌بندی و جایابی ساختاری بشوند و در نسبت با تحوّلات و رخدادها و اقتضاها، موضع‌گیری و هدایت‌گری کنند. این امکان، اکنون وجود دارد، بلکه باید گفت ما با یک ضرورت تاریخی، مواجه هستیم. نباید به تحزب و انتخابات و قدرت رسمی و نهادهای حاکمیّتی، دل بست، بلکه باید عرصۀ غیررسمی را جدّی انگاشت و ذهنیّت جمعی را بازسازی انقلابی کرد. باید در عمق جامعه، گفتمان انقلابی آفرید و آن را بسط داد. باید چند حلقه تشکیل شود: الف. حلقه‌ی فقهی-اخلاقی(علمای انقلابی حوزه) ب. حلقه‌ی نظری(متفکران انقلابی) ج. حلقه‌ی رسانه‌ای(اصحاب روایت) د. حلقه‌های تخصصی. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60
،،،، روحانی‌نماهایی که قبل از انقلاب، دین را از سیاست جدا می‌دانستند و سر به آستانۀ دربار می‌ساییدند، یک‌مرتبه متدیّن شدند. دیروز مقدس‌نماهای بی‌شعور می‌گفتند دین از سیاست جداست و مبارزه با شاه، حرام است. تا دیروز مشروب فروشی و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان برای ظهور امام زمان - ارواحنا فداه - را مفید و راهگشا می‌دانستند. ولایتی‌های دیروز که در سکوت و تحجّر خود، آبروی اسلام را ریخته‌اند، و در عمل، پشت پیامبر و اهل بیت را شکسته‌اند و عنوان ولایت برای‌شان جز تکسّب و تعیّش نبوده است، امروز حسرت ولایت دوران شاه را می‌خورند! اتهام حلال‌کردن حرام‌ها و حرام‌کردن حلال‌ها، از چه کسانی صادر می‌شود؟ از آدم‌های لامذهب یا از مقدس‌نماهای متحجّر و بی‌شعور؟! فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و به‌سخره‌گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعن‌ها و کنایه‌ها نسبت به مشروعیّت نظام، کار کیست؟ همۀ اینها نتیجۀ نفوذ بیگانگان در جایگاه و در فرهنگ حوزه‌هاست(صحیفۀ امام خمینی، ج ۲۱، ص ۲۸۱). https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1737144289391681393
،،،،، طرح دشمن، بی‌ثبات‌سازی درونی است: می‌خواهد «حس سستی» را به جامعه القا کند؛ می‌خواهد از طریق تولید خُرده‌رویدادها، «تصور ضعف» در جامعه ایجاد کند؛ می‌خواهد اقتدار نظام را دچار «تَرک‎‌خوردگی ذهنی» کند. جامعۀ دچار «تزلزل شناختی»، به‌آسانی در واقعیت فرومی‌پاشد. مقدمۀ اغتشاش، همین «خودفهمی وارونه» است. https://virasty.com/Mehdi_jamshidi/1737199132993007925
🔻موانع بازآفرینیِ اجتماعیِ حجاب 🖊مهدی جمشیدی [یکم]. نه‌فقط بخشی از جریان خواص در عرصۀ رسمی و غیررسمی، حامی استقرار حجاب نیستند، بلکه به رهاسازی، ترغیب می‌کنند. مشکل نیز همین خواص و نخبگان سیاسی و فکری و رسانه‌ای هستند که در برابر بازسازی فرهنگی، ادبیات تخریبی و روایت وارونه می‌آفرینند و به این واسطه، در بخشی از جامعه، مقاومت منفی تولید می‌کنند. این لایه از خواص که تجدّدی و غرب‌زده هستند، همواره به جامعه، خط و جهت می‌دهند و برای آنها، تصوّر خلق می‌کنند. پاره‌ای از جامعه نیز، طوطی‌وار و بی‌تأمّل، منطق آنها را تکرار می‌کند. در واقع، سازکار تدبیر جامعه، به‌شدّت دچار اختلال شده است و «خواص جلّال»، تا حدی و در لایه‌هایی، جای امام جامعه را گرفته‌اند و ذهنیّت امّت را مخدوش و زاویه‌دار کرده‌اند. پاره‌ای از جامعه، دچار چرخش هویّتی شده و از باورهای گذشته، عبور کرده است. این‌همه، حاصل اثرگذاری رسانه‌ای و روایتیِ خواص جلاّل است که در لحظه‌های تغییر انقلابی، ناگهان فعّال و بسیج‌گر و زبان‌دار و روایت‌پرداز می‌شوند و ذهنیّت اجتماعی را شخم می‌زنند. یک دهه برای برچیدن حجاب کوشیدند و اینک حاصل کنش‌های روایتی‌شان را می‌بینند. به زبان ساختاری باید گفت از اساس، زمینِ روایت، کج است. [دوم]. قانون، محتاج «روایت» است تا جامعه، متقاعد شود و در اینجاست که امکان اجتماعی برای استقرار شریعت فراهم می‌شود؛ حال‌آن‌که نه‌تنها چنین روایتی ساخته‌وپرداخته نشده است، بلکه نیروهایی که باید آنها را خواص جلّال دانست، زمینه‌سازیِ منفی و مخرّب کرده‌اند و ذهنیّت مردم را مسموم نموده‌اند. در این‌باره، در درجۀ نخست، خود مجلس مقصر است که نیروهای فکری و فرهنگیِ جبهۀ انقلاب را بسیج نکرد و در این سه ماه، آنها را به میدان روایت‌پردازی نفرستاد. مرکز پژوهش‌های مجلس نیز متهم دیگر است. این امر، نیازمند همراهی‌های گستردۀ همۀ نهادهای حاکمیّت است؛ چراکه جنبۀ ملّی و حتی امنیتی دارد و باید با هوشمندیِ تمام، در متن جامعه نشانده شود. جریان انقلابی باید رسانه و روایت را دریابد؛ هیچ حرکتی بدون این دو، مؤثّر و نافذ نخواهد بود. دورۀ بسنده‌کردن به محفل‌های کوچک و خودمانی گذشته است؛ باید در رسانه حاضر شد و زبان روایت داشت. ظهور رسانه‌ای و تجلّی روایتی، شرط لازم و قطعی برای کنشگری است. در دهه‌های گذشته، ما به کاستی‌ها و سستی‌های خود در رسانه باختیم و ندانستیم که باید در عرصۀ عمومی بود و با مردم سخن گفت و گفتمان‌سازی کرد. تحوّل، حاصل تصمیم‌های محفلی و بسته و محدود نیست، بلکه باید رسانه در دست گرفت و در قالب رسانه، سخن گفت. فقط تلاشی کامیاب خواهد شد که در قاب رسانه نشسته باشد. البته اکنون بخش عمده‌ای از نیروهای انقلابی، در بایکوت رسانه‌ای به سر می‌برند و تحرّکات و تکاپوهای‌شان، شخصی و غیرساختاری است. [سوم]. ظرفیّت انسانی و فکریِ جبهۀ انقلاب نیز محدود است و چهره‌های معرفتیِ سرشناس و متقن در این زمینه، اندک هستند. لازم بود در دوره‌های گذشته، نهادهای فرهنگی و رسانه‌ای، به طرحِ چهره‌سازی از نخبگان فکری و معرفتی انقلاب رو می‌آوردند تا قابلیّت تولید رخدادِ هویّتی و معنایی برای آنها فراهم گردد، اما برعکس، کوشش آنها معطوف به تولید سلبریتی‌های بی‌اعتقاد و متزلزل و رنگ‌پذیر شد و زمام و عنانِ هدایت ذهنیّت اجتماعی، به دست اینان سپرده شد. نهادهای فرهنگی، نه چهره ساختند و نه چهره‌های موجود و بالفعل را کمک کردند و نه از تولیدات جهادیِ آنها استقبال کردند. نهادهای فرهنگی، در سستی و بی‌تصمیمی و حاشیه‌نشینی به سر می‌برند و قدرت هدایت عرصۀ عمومی و هم‌افزایی با عناصر فکری و فرهنگیِ جبهۀ انقلاب را ندارند. در مقابل، باید در قالب «حلقه‌های میانی» به فعّالیّت پرداخت؛ باید جمع‌های خودجوش و پُرنشاط ایجاد کرد و این حلقه‌ها را در مواجهه با مسأله‌ها به کار برد. منطق کنشگری در وضع کنونیِ انقلاب، حلقه‌های میانی است؛ باید این فن‌آوری را شناخت و در عمل به کار بست. باید معطوف به مسأله‌های کلان و فربۀ انقلاب، حلقۀ میانی ایجاد کرد و از متن این حلقه‌ها، نقادی‌های صریح و گزنده و راهکارهای عاقلانه و فاخر تولید کرد. باید جریان انقلابی، خط تولید و آفرینشِ اندیشۀ اثباتی و انتقادی شود و به جامعه و حاکمیّت جهت بدهد. در زمانۀ رسانه‌ای‌شده، «موضع‌مندی» یعنی بودن. کسی‌که در عرصۀ عمومی سخن نمی‌گوید و نقد نمی‌کند، یعنی نیست. متفکّر اتاقک‌نشین، چونان عدم است؛ متفکّر پروژه‌بگیر، کاسب و کارمند علم است؛ متفکّر صامت، مرده است؛ متفکّری که از نقادی و صراحت می‌هراسد، امتداد سیاست است نه سیاست‌پرداز؛ متفکّر محافظه‌کار، نان‌اندیش است نه حقیقت‌اندیش. مسأله، در میدان و عینیّت است و از متن مواجهه و تقابل برمی‌خیرد، نه اتاق‌های محفلی و اتاقک‌های شخصی. https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60