🔰"مساوات و برابری" را مترادف "عدالت" دانستن در جامعه و خانواده، یکی از مبنایی ترین دلایل شکل گیری آسیب های فردی و اجتماعی و همینطور شیوع مفسده های سیاسی و اقتصادی و اخلاقی است. در این میان یکی از قربانیان این ترادف و جداسازی واژگان از معانی اصلی آنان، #زنان هستند! هرچند مردان نیز کم بی نصیب نخواهند ماند ...! برابری حقوق زنان و مردان نه نشانی از رشد و پیشرفت یک جامعه بلکه نمادی عیان بر حماقت مدیران آن جامعه و بی بها بودن علم و اهل علم است. 🔹پیامدهای آن شامل: * فشارهای جسمانی بر زنان و آسیب های فیزیولوژیکی. * فشارهای روانی مضاعف بر زنان و آسیب های روانشناختی. * فردگرایی و شیوع تجرد یا بالا رفتن سن ازدواج. *تلاش زنان برای تقرب خود به توانمندی های مردانه و شیوع اختلالات هویت جنسی. *افت ویژگی های لطیف روحی زنان و بی پاسخ ماندن نیازهای روانشناختی و حتی جسمانی آنان همچون نیاز روانی به قدرت و تکیه گاه مردانه و عواطف مهرورزانه و مادرانه. *سبُک سازی سبک زندگی مردان و کاهش صفات روانشناختی مردانه و تضعیف مردان جامعه و شیوع اختلالات هویت جنسی. و ... 🔚در نهایت وزنه سنگین این تغییرات بر دوش زنانی خواهد بود که با شعار فریبنده برابری و #آزادی آنان، متحمل فشارها و تحمل رفتارهای شغلی و اجتماعی زمخت متناسب با روحیه مردان خواهند شد. به این ترتیب ردپای بخش عمده #افسردگی و #اضطراب زنان و دختران را باید در همان تغییر ساده مفهومی دو واژه عدالت و برابری و مترادف بودن آنها جست. این از ابعاد #دکترین_لسفر است که در آینده به آن خواهیم پرداخت. ✍زهرا کیایی