eitaa logo
اقتدار ولایی
817 دنبال‌کننده
15هزار عکس
21.5هزار ویدیو
249 فایل
مباحث سیاسی فرهنگی اجتماعی اقتصادی تاریخی ادبیات فارسی و تفسیر و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت صلوات الله علیهم اجمعین
مشاهده در ایتا
دانلود
📎🔹مادری که در جشنواره فجر، جنایت منافقین را فریاد زد: آنان که اشرف را ویران کردند ماییم در ساعات پایانی سومین روز جشنواره فیلم فجر در حالی که آخرین سانس نمایش فیلم در سالن سینمای رسانه با فیلم «سرهنگ ثریا» خاتمه یافته بود، شخصیت واقعی سرهنگ ثریا یعنی ثریا عبداللهی‌(که از سوی پلیس و ماموران عراقی به سرهنگ ثریا معروف گردید) در کنار سالن نشسته و فریاد می‌زد: «... من ثریام. (ما) اشرف را ویران کردیم، ماییم، ما خانواده‌ها، 4 سال ما را دیدید؟ حالا ما را شناختید؟ بچه‌های ما را دیدید چه جوری دزدیدند؟ بچه من را دیدید چه جوری دزدیدند؟... به خانم عاج گفتم حال ما خانواده‌ها را بگو، بگو که در این سالها چی کشیدند. 4 سال آنجا ماندند فقط برای عزیزشان... که عزیزشان را بیاورند بیرون ببینند.... صدای ما را برسانید...» فریاد ثریا عبداللهی یا همان سرهنگ ثریا از داخل سینمای جشنواره فیلم فجر گویی بر سر همه مدعیان و کاخ‌های حقوق بشری و حامیان تروریسم دهشتناک گروهک مجاهدین خلق کوبیده شد. او از سنگر جشنواره فجر همه آنها را به هماوردی طلبید و فریاد زد که ما پادگان اشرف شما را ویران کردیم. فریادی که بسیار تکان دهنده‌تر و رساتر و موثرتر از خود فیلم «سرهنگ ثریا»، به یک جنایت فراموش شده منافقین اشاره داشت و آن ربودن برخی جوانان ساده‌لوح و ناآگاه در دیگر کشورها بود؛ گروهی را با تطمیع و فریب از ترکیه، دسته‌ای را با وعده از کشورهای اروپایی و تعدادی را هم با وعید و ترساندن از اسارتگاه‌های صدام به اردوگاه اشرف منتقل کرده و تحت شدیدترین مغز شویی ‌های تاریخ قرار دادند‌، به طوری که دیگر حتی مادر و پدر و برادر خود را نشناخته و آنها را انکار نمایند آنچنان که در فیلم «سرهنگ ثریا» به تصویر کشیده شد. همان ترفندی که امروز در شبکه‌های مجازی، بازماندگان منافقین از اردوگاه دیگری در آلبانی با انواع و اقسام تابلوهای فریبنده، مغزهای ساده‌لوحان و فریب ‌خوردگان این نسل را شست و شو داده و اذهان آنها را می‌دزدند تا اغتشاشاتی مانند آنچه در این چند ماه رخ داد، طراحی شود. شاید فریاد دردمندانه ثریا عبداللهی نوعی هشدار به پدران و مادران امروز نیز بود که چگونه فرزندانشان این‌بار به صورت ذهنی ربوده شده به طوری که دیگر حتی از والدین خود فرار می‌کنند و این ربایش ذهنی، از ربودن جسم‌ها ویران‌کننده‌تر است. ادامه مطلب https://kayhan.ir/fa/news/259662 ┈✾•🌷🌸🌷•✾┈ @EqtedareVelaeii🇮🇷
حکایت سینماتوگراف ۲ / واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب 🔰 ظهور فیلمفارسی و شبه‌روشنفکری در سینمای پس از انقلاب 👤 🔸برخلاف فیلمسازان سینمای دفاع مقدس که به هرحال توانستند با تلفیق عناصر جذب مخاطب عام با مضامین انقلابی و اسلامی، خود را به نحوی با شرایط جدید کشور سازگار سازند اما بسیاری دیگر موفق به چنین هماهنگی و سازگاری نشدند و از همین روی به جذب صرف تماشاگر روی آوردند. 🔸سینمایی که معدود آثار استاندارد و قوی آن از عرصه‌های جهانی دور مانده، چراکه در راستای خواست و طلب لابی‌های سینمایی حاکم بر دنیا نیست. در حالی که فیلم‌های ضعیف ولی مماس بر تئوری‌های غربی‌ها، مورد استقبال آنان قرار گرفته و جوایز خرد و درشت بسیاری نصیبشان می‌گردد، بدون آنکه بتوانند در بازارهای جهانی برای خود جایگاهی ولو کوچک به‌دست آورده و مخاطبی کسب کنند. 🔸اما سینمای ایران بعد از دوم خرداد ۱۳۷۶ تحت تاثیر فضای ایجاد شده سیاسی، آرام‌آرام دچار اضمحلال شد. طبق آمار رسمی ارائه شده از سوی وزارت ارشاد، سال ۱۳۸۲ بدترین سال سینمای ایران به لحاظ حضور تماشاگر، فروش بلیط و ساخت فیلم بود. درصد فیلم‌های ژانر سینمای دفاع مقدس (به عنوان اصیل‌ترین ژانر سینمای ایران) در آن سال به صفر رسید. در واقع ریشه‌های ابتذال سینمای امروز را می‌توان در همان دوران جست‌وجو نمود. 🔸کته جالب اینکه در سال ۱۳۷۶ و پس از پایان شانزدهمین جشنواره فیلم فجر، در حالی که مرحوم سیف الله داد (معاونت وقت سینمایی)، اصحاب رسانه را در سالن اجتماعات ساختمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جمع کرده بود (نگارنده نیز یکی از آنان بود)، ضمن عذرخواهی بابت فیلم‌هایی که در جشنواره آن سال به نمایش درآمدند، صریحا گفت که بر جشنواره فجر آن سال، ابتذال سایه افکنده بود و سپس همه را دعوت کرد تا با تشریک مساعی، به مقابله با ابتذال یادشده، بپردازند. 🔸متاسفانه از آن پس به جای عمل به توصیه سیف الله داد، برخی فیلمسازان با سوءاستفاده از فضای ایجاد شده که شکستن هرگونه خط قرمزی را نوعی فضیلت می‌نمایاند، هرچه بیشتر در گرداب فیلمفارسی و ابتذال فرو رفتند و این غرق شدن تا آنجا پیش رفت که 3 سال بعد در مراسم اختتامیه جشن خانه سینما، مجید مجیدی یکی از فیلمسازان معتبر سینمای ایران که در آن دوره دبیر جشن خانه سینما بود، صراحتا از صدای پای ابتذال سخن گفت. مجیدی در آن سخنرانی گفت: 🔻«... گوش بداریم که صدای پای ابتذال به راحتی به گوش می‌رسد. آنچه روزگاری به درست یا به غلط با واژه فیلمفارسی می‌خواندیمش، دوباره سر و گوشی می‌جنباند، تابلوهای رنگارنگی که فقط در کار فریب چشمهایند و با اندیشه و آگاهی بیگانه‌اند، دوباره در سر چهارراه‌ها حاضر می‌شوند. ترانه خوانی ‌های کوچه و بازاری، عشق ‌های کاغذی و لحن‌های کلاه مخملی دوباره در فیلم ‌ها ظاهر می‌شوند. چه کسی مقصر است؟ ما به عنوان سینماگر؟ یا سیاست گذارانی که با سیاست‌های غلط چنین التهاب و تشنگی کاذب را در جامعه‌، ایجاد کردند یا مخاطبان ما‌، یعنی مردم که ذائقه‌ هایی اینچنین پیدا کرده‌اند؟» https://kayhan.ir/001CtG
واکاوی تاریخ سینمای پس از انقلاب - حکایت سینماتوگراف ۲ - بخش چهل و سه 🔰 استودیوهایی که آویزان دولت بودند 👤 🔸بدون تردید حرفه تهیه‌کنندگی، مهم‌ترین اساس تولید و توزیع فیلم در سینما به شمار می‌آید. حرفه‌ای که در صورت ارائه کار استاندارد، فیلمنامه و کارگردانی و فیلمبرداری و موسیقی و امور فنی استاندارد نیز به سینما عرضه خواهد کرد و اگر با نگاه تخصصی همراه نباشد، لاجرم سایر رشته‌ها را هم همراه خود در وادی بی‌تخصصی و سرهم‌بندی کردن، غرق می‌نماید. 🔸متاسفانه بسیاری از تولیدکنندگان و تهیه کنندگان این سینما بدون تخصص در این زمینه که مهم‌ترین بخش یک سینمای استاندارد محسوب می‌شود، پای به این عرصه گذاردند. با این تصور که برای تهیه‌کنندگی سینما تنها جمع‌آوری پول از یک منبع و اجاره دفتری که فقط بتوان در آن با عوامل تولید قرارداد بست و ۴ تا پوستر به در و دیوارش زد، کفایت می‌کند. 🔸اما به هر حال این نوع تهیه‌کنندگی به قول معروف اگر برای سینما و مردم و سالن‌های نمایش، نان نداشت برای این حضرات آب داشت. آنها با همین نیت و مقصود در کنار شغل‌های دیگر خود، به سینما و تولید در آن مشغول شدند گویی که مثلا از تجارت پلاستیک به تجارت نخود و لوبیا روی آورده‌اند! که البته هر کدام از آنها نیز تخصص خود را می‌طلبد. 🔸حتی تولید کنندگانی که در واقع به اعتبار و به خاطر پیوند یا خویشاوندی با وابستگان دفتر ریاست جمهوری وقت که نماینده مجلس شورای اسلامی و سفیر ایران در انگلیس بودند به تهیه‌کنندگی و برپایی دفتر فیلمسازی رسیدند. 🔸و یا فرد دیگری که پیش از انقلاب، خبرنگار صفحه هنری کیهان بود و پس از انقلاب تا سرویس سیاسی آن نیز پیش رفت اما در کنار آن با همکاری عده‌ای از دوستانش مانند مسئول صفحه هنری روزنامه اطلاعات قبل از انقلاب، گردآورنده صفحه دادگاههای خانوادگی روزنامه اطلاعات، یک منتقد فیلم و برخی دیگر که تجربه سینمای آزاد داشتند، وارد حرفه تولید شد و اولین تعاونی فیلمسازی پس از انقلاب به راه انداختند که اغلب آثار تولیدی این دفتر نیز دست کمی از فیلمفارسی‌ها نداشتند. 🔸به نظر می‌آید بخش اعظم مشکلات سینمای ایران (همچنان‌که برخی از تهیه‌کنندگان فهیم این سینما نیز متذکر شده‌اند) نتیجه حضور و فعالیت همین گروه از افراد بود که بدون تخصص در رشته تهیه و تولید فیلم، در جایگاه و موقعیت تهیه‌کنندگی قرار گرفتند و در این میدان مشغول فعالیت شدند. آنانی که اساسا تخصص و شغل‌های دیگری داشتند ولی عجالتا به هوای همان کله و پاچه مورچه‌ای به نام سینمای ایران‌، دفتر و دستک تولید و توزیع فیلم باز کردند. https://kayhan.ir/001D9j