بنام اللّه(بهترین رفیق وهمراه انسان)
#قصه_من_وکانالم
بخش یادگیری خیاطی
سلاااام انشاءالله که حالِ دلتون خوبِ خوب باشه 🤲
میدونم خیلی وقته دوست دارید بدونید من چجوری وارد این مسیر شدم
بارها این سوال اومده که شما چجوری شروع کردی خانم مرادی فر🤔
ماجرای جالبی داره شروع کار من
قصه از اونجایی شروع شدکه؛
دختر کوچولوم تازه بدنیا اومده بود.
حدود سه ماهش بود 😍
چون مدت زمان طولانی از انجام خیلی کارها دور بودم (بخاطر بارداری)، حالا عطش یه شروع داشتم، یه چیزی که حسّ خوب رو بهم بده. رفتم سراغ یادگیری رشته هنری. گشتم گشتم سیسمونی رو دیدم خوشم اومد.ثبت نام کردم، دوره خوبی بود.
چون خودم کار خیاطی میدونستم، راحت تر از بقیه هنرجوها انجام دادم.راستش ولی اون حسّ خوب رو دریافت نکردم😕، باخودم گفتم خوب که چی، اینم یاد گرفتم دیگه،تموم شد🤦♀
(اینم داخل پرانتز بگم که من سال 85 مدرک خیاطیمو گرفته بودم. اون زمانها وقتی کسی مدرکی میگرفت، دوست داشت بره توکار تولیدی، تجربه بیشتری کسب کنه، ولی روراست من خوشم نمی اومد. اصلا من خیاطی رو یادگرفتم تا تابستان مفیدتری داشته باشم و هم اینکه بقول داداشم فردا روزی تو زندگی بتونم یه دوخت درز ساده رو انجام بدم😅
و هم اینکه همیشه تو فرهنگ ما ایرانیها، هر دخترخانمی بایستی دستی تو خیاطی✂️ و البته آشپزی🥘 به عنوان یک هنر اصیل زن ایرانی داشته باشه.
هر چند این هنر در زمان حاضر خیلی متنوع و زیاد شده، که کاری بهش ندارم ومحل بحث ما نیست.
تازه مامانم میگفت میخواهی چکار، نمیخواد خودت خسته کنی، فعلا به فکر درس خوندن باش. فرصت برای یادگیری خیاطی هست. در واقع مادرهای ما دهه شصتی ها دچار یک تناقضی شده بودند و اولویت اول اونها، دیگه تخصص خانه داری نبود، درس همه چیز شده بود.
(داداشم گفت دوست داره یاد بگیره، بزار بره یاد بگیره خوب، این کار بهش حسّ خوبی میده😁
خدا رحمت کنه همه رفتگان رو، بابام هم به مامانم گفت، مگه میخواد چکار کنه که خسته بشه؟ وقت کافی برای درسهاشم میزاره دیگه. میخواد یادبگیره دیگه، نمیخواد کار کنه که.اصلا قرار نیست کارکنه وخسته بشه.یه هنریه یاد بگیره خوبه.وقتی خودش دوست داره، یاد بگیره خب. مامانم هم قانع شد😎
در واقع همه با دید خودشون حواسشون به من بود که حجم کارم زیاد نشه که دختر دردونه شون ، خسته بشه.(فکر کنم همینه یه مدير کانال لوس دارید الان 🤦♀😅)
القصه.....
اینم بگم همون سال چندنفر از دخترعموها وبقیه رفته بودن سراغ یادگیری دوره آرایشگری 💅💄 ولی من علاقه ای نداشتم، خلاصه من رفتم خیاطی یاد بگیرم.👗)
مربیمون کیف میکرد من رسم الگو میکردم. خب رشته ریاضی خونده بودم، دقیق وتمیز.
همیشه دوست داشت بیاد تو دفتر من یسری نکات رو بگه ویادداشت کنه 😢
از شما چه پنهون من خیلی دوست نداشتم🙈، آخه تمام دفترم رو میریخت بهم، خطش بامن فرق میکرد، همهجای صفحه رو می نوشت، خط میزد 😭😭
تازه من میرفتم خونه اونارو وارد یه دفتر دیگه میکردم.
وقتی می اومدم سرکلاس، دفتر اولی رو می آوردم😬. فکر کنید دوبار دوبار جزوه مینوشتم.😫خسته میشدم ولی لذت میبردم.
اینم بگم که اصلا با این دید که حتما درآمد کسب کنم نرفتم سراغ خیاطی.
جسته گریخته میدوختم ولی هدف اصلا کسب درآمد نبود. چرخمم 1119 کاچیران بود.
اینم بگم بنظرمن با کار تو تولیدی خیاطی که تجربه خاصی آدم کسب نمیکنه، هرکسی داره یه قسمت رو انجام میده، خیاطی نیست که، بیشتر شبیه مونتاژ هستش🙃)
خلاصه این حسّ من بود، شاید برای یکی دیگه اینطور نباشه ها.نگاه آدما متفاوته خب..
(یکی خودش صفرتاصد لباسی رو بدوزه وتولید کنه، بله این میشه تجربه، اینطور فکر نمیکنید؟🧐)
#مرادی_فر
پارت(قسمت) 1
@admin_eshell_online
@Eshel_Online