eitaa logo
عــــشق ممنـــوعه؛
7هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
872 ویدیو
7 فایل
بسم رب الحسنین علیهما السلام 💚 بعضی تجربه ها قشنگن، مثلِ دوست داشتنِ تــــــــــــــــــو...♥️🌿 رمان"عشق ممنوعه" به قلم:elsa هرگونه کپی برداری حتی با ذکر نام نویسنده حرام و پیگرد الهی دارد:") @ansar_tab تبلیغات خواستین👆
مشاهده در ایتا
دانلود
بخش دوم یک ماه دیگه هم گذشت. بی خبری و دلتنگی باز هم روال خودش رو پیدا کرد.نه خبری از مهرداد شد نه کیان. هی به خودم امید می دادم اما دیگه فایده نداشت. خسته شده بودم.مگه نگفت خیلی زود؟ پس چرا این قدر زمان طولانی می گذره؟ چرا جدایی تموم نمی شه؟ به بچها هم قول داده بودم اگه آزاد شدم هرکاری از دستم بر اومد واسشون انجام بدم.قرار شد هرکس نامه یا هرچیزی داره بهم بده تا برسونم دست کسی که می خوان. اما فعلا که خبری نبود.دلم واسه کیمیا هم یه ذره شده بود.برام عجیب بود که چطور خبری از اون نشد. ولی باز با این فکر که اون اصفهانه و خبر نداره آروم کردم. یک ماه از بهار هم گذشته بود و من سال تحویل رو توی سن بیست سالگی تو زندان به سر بردم. تولد کیان هم کنارش نبودم.تولدش آذر ماه بود.۷آذر. با خودم فکر می کردم که قراره روز تولدش رو متفاوت سورپرایزش کنم.اما نشد.نشد که بشه. داشتم تو حال و هوای خودم سیر می کردم که از پشت بلند گو داد زدن: _درسا بهزادی. وسایلت رو جمع کن بیا.آزادی.آزادی.آزادی.آزادی صداش چند بار تو مغزم اکو شد.باورم نمی شد.یعنی من آزاد شدم؟
ست تو کرکی پاییزه زیر 300 تومان😳 بلوز دورس ضخیم تو کرکی 200 تومان🤔 https://eitaa.com/joinchat/1237450964C005da91a73 انواع ست، تیشرت، شلوار و .... که هر کدوم بهترین قیمت خودشون رو دارن😍 بیا پی وی تا لیست تخفیفات رو برات ارسال کنم😉😌 https://eitaa.com/joinchat/1237450964C005da91a73
حرف نداره 😍☝️
زندگی لحظه‌های قشنگ کم نداره درک این لحظه‌ها به توانایی ما بستگی داره که تشخیصشون بدیم و دو دستی بهشون بچسبیم.
بخش سوم با صدای جیغ و شادی بچها باورم شد.حقیقت داشت. بالاخره این فراق چندماهه به پایان رسید با شوق و گریه بچها رو بغل کردم. مری گفت: _نری گورتو گم کنی مارو هم از یاد ببریا؟ اشکامو پاک کردم و گفتم: _مگه می شه؟ _ساره:یادت نره بری سراغ اون آدرس. _حتما. نامه همتون رو می رسونم دست خانواده هاتون. _محدثه: خیلی خوبی درسا.تا حالا فرصت نشده بود بهت بگم. با لبخند و بغل ازش تشکر کردم.ساکم رو تند تند بستم. لباسامو پوشیدم و رفتم بیرون..... در بزرگ آهنی باز شد.. با مکث رفتم بیرون. هوا یکم خنک بودو ابری.جاده بود و پرنده هم پر نمی زد. یکم اطرافم رو نگاه کردم. با دیدنش کل تنم سر شد.همه چی رو فراموس کردم. انگار دنیا مال منه.چشمام خیس شد لبم لرزید. دلتنگی رو تو چشماش دیدم. اخ که چه قدر جذاب شده بود. پاهام داشت می لرزید. دستاشو که باز کرد از خود بیخود شدم.کیفمو همونجا ول کردم و پرواز کردم سمتش.
پارت سورپرایز😍☝️
هدایت شده از عــــشق ممنـــوعه؛
ببخشید شما سوالتو بپرس من میگم نه 😑 《 درآمد روزانه حداقل 1⃣ میلیون تومان 》 ● تمام وقته 👈 نه! ● سرمایه اولیه 👈 نه! ● شرکت هرمی 👈 نه! ● مجوز میخواد 👈 نه! ● سایت میخواد 👈 نه! ● درآمدش موقته 👈 نه! ● کامپیوتر میخواد 👈 نه! ● کارش تایپ‌کردن 👈 نه! ● بازاریابی میخواد 👈 نه! ● بازم باید پول بدی 👈 نه! ● از خونه بیرون بری 👈 نه! ● محدودیت سنی داره 👈 نه! ● موبایل گرون میخواد 👈 نه! ● دانش خاصی میخواد 👈 نه! ● برنامه‌نویسی میخواد 👈 نه! ● کارش حضور فیزیکی 👈 نه! ● محدودیت مکانی داره 👈 نه! ● خرید محصول میخواد 👈 نه! ● سـواد انگلیسی میخواد 👈 نه! ● سرعت اینترنت میخواد 👈 نه! ● همش باید تو گوشی باشی 👈 نه! 🟣 🟢 🟡 پس چی میخواد ⁉️⁉️⁉️ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/1469907068C5b505d5562 بفرست برای کسی که دنبال شغل‌مجازیه
نوبرگ‌های خورشید بر پیچک کنار در باغ کهنه رُست فانوس‌های شوخ ستاره آویخت بر رواق گذرگاه آفتاب من بازگشتم از راه جان‌ام همه امید قلب‌ام همه تپش ... ‌‌‌┅┄✶........❤........✶┄┅ 💞.............ℒℴνℯ...........💞
🔴قطع ریزش و رویش مجدد مو فقط با یک قطره 😳 ➖تو هم با بالارفتن سنت، موهات پیدا کرده و شادابیش رو از دست داده؟😢 ➖آیا تا حالا هر محصولی که برای موهات استفاده کردی از اونم جوابی که خواستی رو نگرفتی؟😔 من یه جایی رو پیدا کردم که وقتی از این قطره معجزه گرش استفاده کردم هرکی منو میبینه میگه عجب موی صافی داری چی به موهات میزنی؟😍👇 https://eitaa.com/joinchat/1961427388C749ed6a6ad بقیه معجزات این قطره شگفت انگیز رو میتونی اینجا ببینی🤩
بخش چهارم تو آغوشش حل شدم.عطر تنش رو با ولع تو ریه هام فرستادم. گرمای آغوشش آرومم کرد.برام مهم نبود محرم نبودیم.هیچی مهم نبود. صدای گریم سکوت جاده رو شکست.دقیقا نمی دونم اشک چی بود. اشک شوق،دلتنگی،ناراحتی،خستگی. ولی هرچی بود دوسش داشتم. دستاش محکم دورم حلقه شده بود. سرم رو بوسیدو گفت: _نبینم گریه کنی. _کیان هیچی نگو. بذار خودمو خالی کنم. بذار تو آغوش تو این دل بی صاحابو آروم کنم.نه.اتفاقا حرف بزن.بذار صدات آرومم کنه. مهربون گفت: _دیگه واقعا همه چی تموم شد. ما مال همیم تا ابد.. نگاش کردم. نگام کرد.خندید.خندیدم. اشک ریخت. اشک ریختم.گفت: _بریم واسه شروع یه زندگی جدید؟ بارون گرفت.چه بارونی.