هدایت شده از کانال داوود ورمزیار
🏮 خرید #فوری بخاری برای لبنان!
به فصل سرما رسیدیم و شرایط مردم جنگزده لبنان خیلی سخته! با هماهنگی سازمان امداد رسانی حزبالله قراره این بخاریهای خاص و مناسب با شرایط لبنان رو در بین خانواده ها توزیع کنیم.
این بخاری ها در گرمایش و پخت غذا کاربرد داره و در فصل سرما #مهم_ترین_نیاز آوارههای جنگ هست؛ ۱۰۰ هزار خانوادهی لبنانی به این بخازی ها نیاز دارن!
هر عدد بخاری حدودا ۲ میلیون تومنه، با هر مبلغی میتونید شریک باشید؛ شماره کارت و شبا #رسمی به اسم حضرت قائم(عج) 👇
●
5041721113821434●IR
380700010002212351634001
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
🏮وقت تعلل نیست؛ خانوادههای که شهید دادن الان آواره شدن و زن و بچههاشون بخاطر سرما در عذابن! غیرت شیعه چطور قبول میکنه خم به ابروی خانواده شهید بیاد؟
ایام فاطمیهاست با توسل به حضرت
زهرا(س) در حد توانتون واریز کنید؛
اهدای طلا و پل ارتباطی 👇
https://eitaa.com/joinchat/4097572865C55c0282fad
9.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"غم بیمادری"
حاج محمود کریمی
حاج سید مجید بنی فاطمه
#فاطمیه
#فاطمیه_سلام_الله_علیها
🌸 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌸
💐اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم💐
🔥♥️🔥♥️🔥♥️🔥♥️
♥️🔥♥️🔥♥️🔥♥️
🔥♥️🔥♥️🔥♥️
♥️🔥♥️🔥♥️
🔥♥️🔥♥️
♥️🔥♥️
🔥♥️
♥️
#پارت_728
#رمان_حامی
خیره خیره نگاهم کرد و گفت :
تا حالا کسی بهت گفته خیلی گوشت تلخی؟
بهت زده نگاهش کردم.
این اولین باری بود که صریح و بی تعارف درباره ی خصوصیاتم نظر می داد
در جوابش شانه بالا انداختم و گفتم :
دقیقا چرا؟
موبایلش را از جیبش در آورد و گفت :اگه یکم به اون مغز فندوقی فشار بیاری می فهمی
اون مخ رو خدا داده واسه استفاده.
مغز تو رو باید بذارن توی موزه ی سور فرانسه به عنوان بلا استفاده ترین مغز دنیا.
میلی به کل کل نداشتم.
برای همین سر به زیر انداختم.
لحظه شماری می کردم که سریع تر شرش را کم کند. می دانستم که نمی ماند و می رود.
همانطور هم شد و طولی نکشید که گفت می رود و طرف های عصر باز می گردد.
سپرد هرچیز نیاز داشتیم دو صفر را بگیریم تا برایمان بیاورند.
و تاکید کرد به هیچ وجه از خانه خارج نشویم.
هدایت شده از عــــشق ممنـــوعه؛
🔴 با اینکه صورت زیبایی داشتم ولی پوستم سبزه بود.
خانواده شوهرم همه سفید و بلوری.🥺
تازه بخاطر قرص های جلوگیری، صورتم پر از لک شده بود.دیگه شده بود غوز بالا غوز😢
تا اینکه یه روز توی حرم امام رضا(ع) با یک خادمی آشنا شدم که خودشون #متخصص کرم سازی بودن.
این هدیه ی🎁 امام رضا به من داشکسته بو د.🙏
به شکرانه ی لطف این خادم بزرگوار
#لینک کانالشون رو میذارم تا همه بتونن استفاده کنن👇
https://eitaa.com/joinchat/3429696171C2d7774ed10
🔥♥️🔥♥️🔥♥️🔥♥️
♥️🔥♥️🔥♥️🔥♥️
🔥♥️🔥♥️🔥♥️
♥️🔥♥️🔥♥️
🔥♥️🔥♥️
♥️🔥♥️
🔥♥️
♥️
#پارت_729
#رمان_حامی
هرچند برایمان به پا هم گذاشته بود و می دانست نمی توانیم جایی برویم.
با رفتن اکبر ستاره باز رنگ عوض کرد.
روی کاناپه ولو شد و گفت :
وای دختر اینجا چقدر باحاله نه؟!
جلو رفتم.
ساکم را یک گوشه گذاشتم و گفتم :
خوشت اومده؟
- تو خوشت نیومده؟!
لب کج کردم و گفتم :
برام فرقی نمی کنه.
قیافه اش را کج و معوج کرد و گفت :
راست میگه گوشت تلخی ها.
بابا یکم از زندگیت لذت ببر.
رو به رویش نشستم.
- خوبه تا خود اینجا مثل برج زهرمار بودی.
نیشش تا بناگوشش باز شد.
چشمکی زد و گفت :
فاز اینجا فرق داره می دونی.
حالمو خوب کرد اصلا.
در دل گفتم :
اگه بدونی چه چیزایی در انتظارته بازم حالت خوب میشه؟!
باز جای شکرش باقی بود که قرار نیست حتی تار مویی از سرشان کم شود.
***
"عجله کن مینو ... ممکنه بیان اینجا"
قبل اینکه جواب بدم در با فشار باز شد
کیان پرت شد رو زمین.
سه تا خوناشام سیاه تو چشم به هم زدنی وارد شدن
کیان خیلی سریع زیر پایی فلزی که رو زمین بودو پرت کرد سمت صورت خوناشامی که خیره به من بود.
خوناشام با کیان درگیر شد و از این موقعیت استفاده کرد و به کتفش حمله کرد.
هم زمان با پیچیدن فریاد پر از درد کیان تو اتاق ، به اون عوضی حمله کردم گردن کثیفشو لمس کردم . جلو چشمام خاکستر شد اما پیراهن سفید کیان خونی بود.
https://eitaa.com/joinchat/1718551518C1751a467fb
موضوع رمان در مورد دختریه که به طرز شگفت انگیزی با ظاهر شدن خالکوبی فرشته مرگ روی کتفش ، با گروهی از خوناشام های چند صد ساله رو به رو میشه…
https://eitaa.com/joinchat/1718551518C1751a467fb
اولین و ممنوعه ترین کانالیه که رمانی با موضوعه عاشقانه ، اکشن ، خون آشامی میزاره😍
پس زود جوین شو تا پاکش نکردم👆